با سلام خدمت تمامی دوستان عزیز

آقایی هستم 32 ساله که حدود 3.5 ساله ازدواج کردم همسرم 9 سال از خودم کوچیکتره.  اولش بگم قبل از اینکه با همسر فعلیم آشنا بشم با دختری حدود دو سال دوست بودم و خیلی هم همدیگر رو دوست داشتیم ولی به دلیل اختلاف زیاد در بقیه موارد در نهایت با تصمیم عقل از هم جدا شدیم.

بعد از مدتی با معرفی آشنایان به خاستگاری همسرم رفتیم. من شب اول خاستگاری اولین بار بود ایشون رو میدیدم بعد از کلی حرف زدم دیدم شرایطش با من جور درمیاد خلاصه بگم ازدواج کردیم.

حالا مشکل من اینه هیچ وقت نتونستم عاشقش بشم و هنوز هم نیستم و این خیلی آزارم میده. من فکر میکردم عشق بعد از ازدواج پیش میاد ولی نشد. اول زندگی بد نبود خوب زندگی تازگی داشت و من تمام سعی خودم رو میکردم که رابطه عاطفی مناسبی باهاش برقرار کنم ولی هیچ وقت نشد و بعد از این مدت دیگه خسته شدم.

از طرفی اون برعکس من و زندگیش رو خیلی دوست داره. یه دلیلی که خودم به نظرم میرسه اینه که دنیای اون با من فرق میکنه خیلی موقع ها سعی کردم باهاش حرف بزنم و خودم رو بهش نشون بدم ولی هر دفعه میبینم اصلا تو دنیایی من نیست بیشتر سطحی نگره و ظواهر زندگی خوشش میاد در حالی که من به عمق زندگی نگاه میکنم. دوست ندارم زندگیم خراب کنم از یه طرفم هم میبینم اون عاشق منه  و از طرف دیگه من اونو انتخاب کردم انصاف نیست بخوام همینجوری خرابش کنم.
دوست دارم عاشق همسرم باشم و خلایی که شدیدا الان تو زندگیم حس میکنم عشقه . کلافه شدم نمی دونم چیکار کنم
البته حرف زیاده دارم ولی دیگه مجالش نیست . در کل  سوال من اینه آیا من می تونم روزی عاشق همسرم باشم؟ و چطوری؟


مطلب مرتبط :

آیا علاقه بعد از ازدواج می تونه به وجود بیاد ؟



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه)