سلام
مدت ها هست که میخوام مشکلم و اینجا بنویسم و نظر دوستان بشنوم ولی متاسفانه از ترس اینکه نکنه کسی پی ببرد که من کی هستم نذاشتم و از طرفی اینجا به نظرم میانگین سنی زیاد نیست و شاید دوستان تجربه ی زیادی نداشته باشن ولی خواهشم اینه لطفا هر کس به ظن خود راهنمایی کنه بخصوص افراد با تجربه .
من ۲۵ سالم هست و دانشجوی دکتری هستم در یک رشته خیلی خوب. به خاطر استعداد زیادی که داشتم خیلی سریع مراحل تحصیلم فقط و فقط با تکیه بر خدا و تلاش خودم و دعای مادرم پیش رفت.
در شرف ورود به شغل مناسبی هم هستم توکل بر خدا، من بخاطر اخلاقی که داشتم و حالا به قول دیگران چهره خوب و اخلاق خوب تا حالا خیلی خواستگار داشتم که همه به صورت سنتی بوده و به همه جواب رد داده ام بدون آنکه بدانم کی هستند .
چون مشکلی دارم که هیچ کس از آن آگاه نیست بخصوص دوستانم که بلا نسبت همگی منو خر خطاب میکنند .
علت این هست که پدر من اخلاق بدی دارد و زندگی با اون خیلی قابل تحمل نیست . مادرم تمام این سالها به خاطر ما در این زندگی سوخت و ساخت حالا برای من غیر ممکن است که او را تنها بگذارم چون بدون ما زندگی برای او واقعا سخت خواهد شد .
از پدرم هیچ گاه راضی نیستم چون این فقط بخشی از ماجراست و بخش دیگر این است که پدر من به شدت بد رفتار است و من میدانم که رفتار او با همسر آینده من زندگی ما رو خراب خواهد کرد ...... گرفتار شده ام سخت .....
اگر دلم پیش یکی از خواستگار هایم نبود هیچ گاه این سوال را اینجا مطرح نمیکردم و به همین شکل مجرد در کنار مادرم تا ابد ادامه میدادم ولی .... واقعا مانده ام .... دعایم کنید و به نظرتون چیکار کنم.....
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۱۵۶۵ بازدید توسط ۱۲۲۸ نفر
- دوشنبه ۲۸ ارديبهشت ۹۴ - ۱۴:۱۶