سلام دوستان عزیز
امیدوارم حالتون خوب باشه ازتون خواهش می کنم به من کمک کنید و راهنماییم کنید با تشکز
من یه پسر هستم سوم دبیرستان رو تموم کردم و سال بعد قرار برم پیش دانشگاهی متاسفانه یا خوشبختانه باید اینو بگم که امسال برام اتفاقی افتاد که کلا زندگیم عوض شد من اصلا پسری نیستم که اهل دوست شدن با دخترای مردم باشم و بعدم از این جور کارا که خودتون میدونید .
مذهبی هم نیستم حد وسط همیشه سعی کردم دل کسی رو نشکونم و کسی رو ناراحت نکنم و طرفدار حق باشم سرم تو درس و کتاب بوده میرفتم و میومدم ولی خب سال پیش که سوم بودم با شروع مدرسه خب مدرسه رفتم یک ماه گذشت مدرسه ما جایی بود که نزدیکش یکی دو تا مدرسه دخترونه بود و من و دوستام با مترو میرفتیم و میومدیم و طبیعتا هر روز چند تا دختر که مثه خودمون دانش اموز بودن و مال همون مدرسه بودن میدیدیم
راستش من تو یکی از همین روزا از یکی از همین دخترا واقعا خوشم اومد خیلی دختر خوب و سنگینی بود و من واقعا از همین اخلاقش خوشم اومد یکی دو بار هم دیدم به محتاج کمک کرد البته اولین برخورد من با ایشون اون موقعی بود که من پول داشتم نه کارت پول دادم ایشون برام من کارت زدن بعد چند روز دیگه دیدمشون و دیدم که به یکی دو تا محتاج کمک کردن .
دختر سنگین و جدی هست که منم واقعا شیفته همین اخلاقش شدم هم سنیم چند بار تعقیبش کردم تا جای خونشون و البته اونم فهمید ولی خب ترسیدم برم جلو باهاش صحبت کنم ولی بعد از چند بار رفتن بالاخره تونستم باهاش حرف بزنم ولی نتونستم دقیقا احساسمو بگم .
البته اونم قبول نکرد فکر می کنم میترسه یا خجالت می کشه من اصلا دنبال این که بخوام اذیتش کنم یا با احساساتش بازی کنم نیستم من واقعا دوسش دارم و می خوام یه چند وقتی با هم دوست باشیم تا در آینده ببینیم چی میشه قصدم این بود
الان اصلا نمی تونم فراموشش کنم از اون طرفم خونشون رو بلدم و اینکه می خوام ببینمش بازم باهاش صحبت کنم و بدستش بیارم واقعا می خوامش ممنون میشم کمکم کنید با تشکر
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) دوستی با جنس مخالف (۱۳۰ مطلب مشابه)