سلام طاعات و عباداتتون قبول
پسری 26 ساله هستم . تو یه خونواده متوسط از نظر مالی به دنیا اومدم اما وضعیت مالی ما متوسط باقی نموند تو این سال ها که جامعه ایران به دو قشر ضعیف و مرفه تقسیم شد من و خانوادم مثل بسیاری از خانواده ای ایرانی به قشر ضعیف پیوستیم یا بهتر بگم پیوستنمون .
بعد از دانشگاه و خدمت سربازی خیلی دلم میخواست ادامه تحصیل بدم اما با توجه به شرایط ترجیح دادم وارد بازار کار بشم و شدم البته یه شغل آزاد با درآمد کم .
تو همین مدت خواهرم شوهرش رو از دست داد و دختر خواهرم سه ماه بعد از فوت پدرش به دنیا اومد برادر بزرگم با داشتن زن و فرزند وضعیت مالی مناسبی نداره البته من همیشه خدا رو شاکرم که به منو خونواده سلامتی داده به خاطر همه نعمتهای دیگه ای که به من داده .
خواهر و برادرم با ما زندگی میکنن .من احساس میکنم باید تو این وضعیت از خودگذشتگی کنم من به هیچ وجه نمیتونم گرفتاری برادرم و خواهرم رو ببینم پس انداز کمی دارم میخوام شغلم رو عوض کنم درآمدم و ببرم بالاتر و بیشتر کار کنم و از این طریق برادر و خواهرم رو حمایت مالی کنم .
تصمیم گرفتم ازدواج نکنم چون وقتی بچه خواهرم رو میبینم نمیتونم تحمل کنم خواهرزادم که از نعمت پدر محروم شده احیانا با ازدواج من توجهم نسبت بهش کمتر بشه من و خواهر زادم رابطه عاطفی خیلی عمیقی داریم به هر حال با ازدواج بخشی از توجهم معطوف همسرم میشه . تصمیم گرفتم تا زمانی که این بچه بزرگ بشه و سرو سامون بگیره مجرد بمونم و از خواهرم و بچش و برادرم و خانواده حمایت کنم .
من آدم مقیدی هستم و از اینکه جبر زمانه باعث شده من همچین تصمیمی بگیرم ناراحتم . نمیدونم چیکار کنم که شرایط حال و آینده برام قابل تحمل باشه و نیاز به همسر رو در وجودم کمرنگ کنم .
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۲۰۵۲ بازدید توسط ۱۵۶۰ نفر
- جمعه ۱۸ تیر ۹۵ - ۰۸:۴۶