سلام

من یه دختر ۱۸ ساله م، امسال اولین سال کنکورمه، من از اولین سالی که وارد دبیرستان شدم (دهم) شروع کردم به کنکوری خوندن و تست زدن، زحمت کشیدم تا بتونم همون سال اول کنکور قبول بشم.

عشق پزشکی هم نیستم، من به تحقیقات تو حیطه پزشکی علاقه دارم ولی خب… چه کنم که تو ایران آینده ای براش نیست و شاید عشق پزشکی نباشم ولی ازش خوشم میاد، چند ماه دیگه کنکوره، از تابستون جدی تر خوندم که واقعا قبول بشم.

مشاورم هم ازم راضیه، گفته تو حتما قبول میشی (البته خودم چندان اطمینان ندارم به نظرم با اینکه فقط چند ماه مونده ولی هنوز اول راهم و هیچی مشخص نیست)، چند روز پیش متوجه شدیم مادرم سرطان داره و اونم دکترها میگن خطرناکه، خدا رو شکر که مراحل اولیه سرطان هست و ان شاء الله حل میشه.

ما یه خانواده پر جمعیت هستیم، منم تو خونه درس میخونم به شلوغی و سرو صدا عادت دارم، ولی الان برای مادرم اونقدر نگرانم که روحیه م بهم ریخته، سر درسم نمیتونم تمرکز کنم، با دوستام بهم خوش نمی گذره و در کل یه حال و هوای عجیب دارم، تصمیم گرفتم برم کتابخونه ولی متاسفانه تو شهرمون همه کتابخونه ها تا ۷ شب فقط باز هستند، تازه نزدیک ترین کتابخونه بهمون فقط کرایه تاکسیش ماهی ۲۴۶ تومن در میاد!


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
پشت کنکوری ها (۱۳۳ مطلب مشابه)