سلام دوستان

دختر جوانی هستم که با پسر عمه م نامزد هستیم، ایشون از بچگی مون همیشه مراقبم بودن و دوست های خوبی بودیم و وقتی ازم خواستگاری کرد گفت بخاطر عشقی هست که همیشه بهم داشته و یه سری معیار ها.

منم چون قبولش داشتم خودش رو و خانواده ش و دوست شون دارم قبول کردم . اما مشکلی که هست اینه که هر چقدر سعی میکنم نمیتونم بعنوان همسرم بپذیرمش. هنوز عقد نکردیم و محرم نیستیم و حتی ازم خواست عکس عای عروسی داییم رو براش بفرستم بخاطر پوششم که خوب نبود قبول نکردم و ناراحت شد و دعوامون شد که چرا بهش بی اعتمادم و حسش رو قبول ندارم.

نمیخوام کسی رو مقصر جلوه بدم ولی دلم میخواد صرفا پسر عمه م بمونهریال چون نمیتونم عاشقش بشم و این چند وقت هم چیزی تغییر نکرده! نمیخوام به احساساتش آسیب وارد بشه و روابط خانواده ها مشکل پیدا کنه. 

سوالم اینه چطور بحث اتمام نامزدی رو مطرح کنم که مشکل کمتری ایجاد بشه؟، واقعا سردرگمم ولی حس میکنم حق هر دومونه با عشق دو طرفه ازدواج کنیم، عشق یه طرفه مسلما پسر عمه م رو بیشتر ناراحت میکنه. 


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
رد کردن خواستگار فامیل (۲۹ مطلب مشابه)