دوستان این مسئله‌ای که طرح می‌کنم هیچ قصه عشق و عاشقی یا علاقه به جنس مخالف نیست.  

نمی دونم تجربه کردید یا نه، که یکی یک دفعه خیلی براتون مهم بشه. اون قدر که همه ش تو ذهن تون باشه و همه ش کارهای خودتون رو از نگاه اون ارزیابی کنید و همه ش یاد حرف‌های اون بیفتید. حالا از قضا این اتفاق برای من درباره یه جنس مخالف یعنی یه آقا افتاده.  

منکر این نیستم که آقا بودنش هم ممکنه تو شدت ماجرا تاثیر داشته باشه ولی چون تجربه خفیف‌ترش رو با خانم هم داشتم میگم اصلش به خاطر جنس مخالف بودن نیست. 

این آقا سنش از من خیلی بیشتره و متاهل هم هست و متعهد و خیلی هم با اخلاق و سنگین. توی یه حوزه مشترک کار می‌کردیم البته ایشون به اقتضای سن از من خیلی با تجربه‌ تر هستند و به شدت توی کارشون موفق و تاثیرگذار.  

و شاید هم من به خاطر همین توجهم خیلی بهشون جلب شد. چون توی نگاهم (با وجود اشتباهات اندکی که دارن) در کل خیلی کارشون درسته و روی هر چی دست می ذارن بهترین حالتش رو تحویل میدن.


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
روابط اجتماعی دختران (۲۶۴ مطلب مشابه)