سلام وقت بخیر
من پسری بین ۲۰ تا ۳۰ سال هستم، چرا بعضیها این قدر دهن بین هستن و چشم شون به دهن مردمه، من توسط خانواده م به خاطر همین موضوع آسیب دیدم هم جسمی هم روحی، مثلاً من در دبستان درسم خیلی خوب بود و جز شاگرد اولهای مدرسه بودم بعد از پایان دبستان خانواده م مجبورم کردن به مدرسه ای برم که یکی از آشناها معلّم مدرسه بود (به پیشنهاد همین فرد) و از نظر تحصیلی زیر نظرش باشم. که دچار افت تحصیلی شدم خانواده م هم به معلّم گفتن مختاری هر کاری که دلت می خواد بکن تا پیشرفت کنه!!!
که منجر شد به ۴_۵ سال شکنجه روحی و آبرو ریزی با دروغگویی از من توسط این فرد، زمانی که در اوج نوجوانی بودم و داشت شخصیتم شکل میگرفت شدم یک آدم افسرده، تنها، کم حرف و خجالتی (همون زمان که داشتم توسط این آدم به ناحق خورد میشدم با خودم عهد بستم و قسم خوردم که در آینده زندگی شو نابود کنم که هنوز که هنوزه هم بر سر عهدم هستم)
الآن که چند سال از اون ماجرا می گذره وقتی ازشون می پرسم چرا این کار رو با من کردین به کلی کتمان می کنن و میگن یادمون نیست شایدم این قدر بی ارزشه که یادشون رفته. هنوز هم هر کاری می خوان انجام بدن اول به فکر حرف مردمن که مردم چی میگن.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)