راستش من یه مسالهای رو می خوام مطرح کنم ببینم بهم حق میدین یا نه و اصلاً تا چه حد بهم حق میدین؟
ببینید محله ما و بیشتر محلههای شهر توی این یکی دو سال اخیر نسبت به گذشتهها خلوت و کم رفت و آمد شده (حالا با به دلیل تعطیلی مدارس یا کرونا یا کم رونق شدن شغل و کاسبیها یا هر چی) و تا جایی که بررسی کردم و پرسیدم دوستانم که ساکن شهرهای دیگه هم هستن تأیید می کنن که همین طوره.
حالا بریم سر اصل مطلب؛
من یه خانم متأهلم که چه قبل ازدواجم و چه حالا کلاً یه شخصیت خیلی قاطع و نترس دارم و مرد و زن برام فرقی ندارن و اصولاً آدم وابسته ای نیستم. حتی به شوهرم با اینکه خیلی صمیمی هستیم و دوست داریم همدیگه رو وابسته نیستم اصلاً و کاملاً روی پای خودم هستم و بودم. بوده بدون این و اون همه جا میرفتم. از اون سر شهر تا این سر شهر. سالهای پیش رو منظورمه. اون گذشته ترها.
همین یه سال اول ازدواجم خیلی جاها تنها رفتم ولی حالا مدتیه که از تنهایی بیرون رفتن حس خوبی ندارم. خوشم نمیاد. یه جور ترس دارم از تنهایی بیرون رفتن. همه ش دوست دارم با کسی برم. حالا یا شوهرم یا یکی که پایه باشه بتونه باهام بیاد. با هم بریم و کارهامون رو انجام بدیم و بعدش برگردیم خونه هامون.
البته نه اینکه تنهایی هیچ جا نرم. اتفاقاً بازم میرم و خیلی از کارم رو خودم انجام میدم هنوز، ولی راستش این خلوت بودن محیط نسبت به گذشته یه جورایی یه واهمه ذهنی برام ایجاد کرده و باعث شده خیالم راحت نباشه.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل زنان (۱۸۵ مطلب مشابه)