میباره بارون روی سر مجنون توی خیابون رویایی
میلرزه پاهاش بارونیه چشماش میگه خدایی تو آقایی
من مانوسم با حرمت آقا حرم تو والله برام بهشته
انگار دستی اومده و از غیب روی دلم اینجور برات نوشته
کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا
صفا و مروه دیدهام گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام گرد حرم دویدهام
هیچ کجا برای من کرب و بلا نمیشود
کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا
میدونم آخر میرسه یه روزه کنار تو آروم بگیرم
با چشمای تر یا که توی هیئت یا وسط روضه بمیرم
با چشمای تر یا که توی هیئت یا وسط روضه بمیرم
یادم میاد که مادرم هر شب منو میاوردش میون هیئت
یادم میاد مادر من با اشک می گفت تو رو کشتن تو اوج غربت
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ماه محرم (۱۱ مطلب مشابه)