خانواده برتر

سلام

این یه دروغ بزرگی هست که به مردم ساده ی مملکت ما گفتن!

اگر کسی تو خیابون های غرب یا شرق، به اندام کسی زوم نمیکنه(که البته میکنه!!) به خاطر این نیست که فرهنگ اونها بالاس و فرهنگ ما پایینه! نخیر!

دلیلش اینه که اونجا تو هر کوچه و محله ای یه کازینو و کلوب واسه تخلیه جنسی وجود داره! و هرکس هروقت تحریک شد میره اونجا و خودش رو تخلیه میکنه!!

اونجا بچه ها از مدرسه با هم هستن و از همون سن بلوغ معمولا روابط جنسی دارن با همدیگه و معلومه مثل جوان بیچاره ما که تا 30 سالگی امکان ازدواج نداره تحریک نمیشن تو خیابون!

اونجا افراد شرطی شدن که تحریک واسه یک مکان های خاص هست و شما هروقت اراده کتی تشریف میبری اونجا و خوذت رو تخلیه میکنی!

و کسی که همیه تخلیه است، معلومه دیگه توی خیابون ملت رو نگاه نمیکنه! (هرچند با اینحال بازم نگاه میکنن و تیکه میندازن! در اینباره سرچ کنید فیلم و مستند زیاده)

دلیلش این هستش! نه اینکه یکسری اخمق فکر میکنن اگر ما هم حجاب نداشتیم پس ما هم تحریک نمیشدیم و تیکه نمینداختیم و .........

اونها مثل آدمهای پولداری هستن که وقتی تو خیابون از جلو اغذیه فروشی ها رد میشن، هرجا دلشون خواست میرن و شکمشون رو سیر میکنن، و بعدش دیگه میلی به بقیه اغذیه فروشی ها که از جلوش رد میشن ندارن! و هروقت بازم گشنه شدن میرن یکیشون رو انتخاب میکنن و بازم خودشون رو سیر میکنن! ولی جوانان بیچاره ما مثل افراد فقیری هستن که پول برای سیر شدن ندارن و همیشه گشته از جلو اغذیه فروشی ها رد میشن! خب معلوم با ولع و حسرت نگاه میکنن!!!!!!!

اما اینکه ما هم روابط جنسی رو آزاد کنیم یه اشتباه محضه دیگست! هرچند ما تو اسلام مشکلی نداریم و قضیه صیغه هست و ما هم میتونیم چنین کاری کنیم، ولی این یک اشتباهه (صیغه اشتباه نیست! این استفاده ازش اشتباهه) چون اینطوری دیگه کسی میل به ازدواج دائم و تشکیل خانواده پیدا نمیکنه! همه راحت طلب و تنوع طلب میشن و موقعی که سالهای جوانی گذشت، تازه دودش توی چشمشون میره! همون بلایی که سر غربی ها اومده و سگ و گربه به جای بچه نگه میدارن! دولت التماسشون رو میکنه که بچه بیارن تا منقرض نشن! نزدیک 50% بچه های آمریکایی پدر ندارن!!!!!!!!!!!! و خیلی فجایع دیگه که باعث شده الان چند ساله سریال ها و فیلمهاشون رو خانوادگی میسازن و رو خانواده تاکید زیادی میکنن تا فرهنگ سازی کنن!

این بحث ها خیلی گسترده است و چند بعدی و اینجا مجالش نیست

اما درباره آرایش تو ایران و بدن نیمه برهنه توی غرب .... این یک مثال مع الفارق است!

چون سطح تحریک پذیری مقطعی و بسته به محیط هست! مثلا توی یک کشوری که زنان همه چادر و پوشیه مشکی دارن، یک زن مانتویی با حجاب کامل، میتونه خیلی هارو تحریک کنه! چون تحریک پذیری یک چیز نسبی هست.

اما توی ساحل یه کشور خارجی که ملت لخت میگردن، دیگه یه لباس نیمه برهنه کسی رو تحریک نمیکنه! اما همون لباس رو توی دانشگاه همون کشور بپوشی همه تحریک میشن!

پس کاملا نسبیه و نمیشه مقایسه کرد!

الان تو کشور ما هم آرایش غلیظ و بد حجابی تحریک کنندست. و اگر ما هم بی حجاب بودیم، و یا اگر یکی از این آرایش غلیظ ها اگر برن اونطرف مطمئن باشید کسی بهشون نگاه تحریک آمیز نمیکند و احتمالا نگاه تمسخر آمیز بقیه رو جلب کند!!

پس این چنین مقایسه هایی از اساس غلط و اشتباه است!

بعضی از مواردی که گفتید واقعیت های اجتماعی اند. ذات آدمی اینطوره که از هر چیزی که محروم بشه بیشتر به طرفش کشیده میشه و سعی میکنه به طریقی این اشتیاقش رو برطرف کنه. مثلا دختران ایرانی چون آزادی در پوشش ندارن سعی میکنند زیباییشون رو با عمل های زیبایی، آرایش غلیظ و پوشیدن لباس های بدن نما به نمایش بذارند و پسران با کوچک ترین عامل شهوت زایی تحریک میشوند، در حالی که در کشورهای دیگه آمار عمل زیبایی، استفاده از لوازم آرایشی و ... تا این حد بالا نیست و این آمار قابل انکار نیست، درصورتی که نیاز به نمایش زیبایی  و ارضا نیاز در دختران و پسران غربی تاحدی برطرف شده و به همین دلیل ممکنه افراطی در این مساله عمل نکنند. توجه داشته باشید من قصد طرفداری از نوع پوشش اونها رو ندارم که نوع پوشش تفریطی اونها هم معایبی داره که باید در اون کشورها باشی تا متوجه بشی، من فقط از بعد اجتماعی عرض کردم. البته این مسایل از جمله نگاه ها در معابر و توجه به ظاهر دیگران در خیابان جدای از مساله نوع پوشش به مسایل فرهنگی هم برمیگرده، در کشورهای دیگه افراد نه فقط به پوشش که به سایر رفتارهای همدیگه نسبتا بی تفاوتند درحالی که ما نه فقط با پوشش که با سایر رفتارهای همدیگه هم کار داریم

کفشهایت کو؟

ای بابا! من به کفش های تو هم کار دارم؟! به من چه که کفش های تو کو؟

سلام ...

من موافق نیستم با صحبت هاتون ...

مشکل چندان به حجاب ربطی نداره ..

در کشور های اروپایی هم پسر هم دختر از هر سنی که احساس کنن کشش دارن به جنس مخالف خیلی راحت میتونن رابطه جنسی داشته باشن و نیازشون رو رفع کنن ..

یا یه مکان هایی دارن مثل دیسکو که برای تفریحات و خوش گذرونی موقتی و چند ساعته   ....

برای همین دیگه نیازی نیست که بخوان توی خیابون دنبال دوستی و این مسایل برن نهایتا اگه از یه خانمی خوششون بیاد خیلی محترمانه بهش پیشنهاد دوستی میدن به محض اینکه جواب رد بشنون میرن ولی ایران ....!!!

 در ایران امکان هم چین شرایطی نیست از طرف دیگه نمیشه از همه مردم جامعه انتظار داشت که سطح ایمان و تقواشون بالا باشه

و از زمان بلوغ دختر و پسر تا بتونن موفق بشن به ازدواج.. تازه اگه بتونن ...از 11 سالگی برای دختر ها در نظر بگیریم حدود 14 سالی طول میکشه پسر ها هم کمی بیشتر ...

و تنها مکانی که وجود داره خیابان هست ...پس نمیشه انتظار شرایط بهتر از این رو داشت ...

برای همین پسری که ایمانش ضعیفه  و ذهن بیماری داره .. چه با چادر باشی چه بی حجاب مزاحمت ایجاد میکنه ..

در تکمیل پست قبلم اینو بگم که اینکه آرایش تو کشور ما تحریک کننده است، دلیل نمیشه ما بی حجاب بشیم! چون اونموقع لباس نیمه برهنه تحریک کننده است! بعد باید بگیم پس نیمه برهنه بگردیم!! بعد اونموقع کاملا برهنه تحریک کنندست پس همه کاملا برهنه بگردیم!!

میبینید، این یه باتلاقیه که هرچی بری جلو، بیشتر فرو میری! و بیشتر باید پایین بری!

اما حجاب یه سد محکم و خوبیه واسه متوقف کردن این روند غلط! یه حد هست. میگه دیگه از این حد فراتر نرید تا وارد منجلاب نشید.

فقط یه حسن کوچولوی حجاب اینه که، مردها و زن ها کمتر تحریک میشن. وقتی کمتر تحریک میشن، یعنی کمتر به عامل محرک فکر میکنن! عامل محرک یعنی یه مرد یا زن غریبه!

اینو مردها و زن های متاهل خیلی خوب میفهمن که این فکرها یعنی چی .........

«مقتضیات زمان یعنی مقتضیات محیط و اجتماع و زندگی بشر، به حکم این که به نیروی عقل و ابتکار و اختیار مجهّز است و تمایل به زندگی بهتر دارد پیوسته افکار و اندیشه ها و عوامل و وسائل بهتری برای رفع احتیاجات اقتصادی و اجتماعی و معنوی خود وارد زندگی می کند. ورود عوامل و وسائل کاملتر و بهتر خود به خود سبب می شود که عوامل کهنه و ناقصتر جای خود را به اینها بدهند و انسان به عوامل جدید و نیازمندیهای خاص آنها وابستگی پیدا کند. وابستگی بشر به یک سلسله احتیاجات مادی و معنوی و تغییر دائمی عوامل و وسائل رفع کننده این احتیاجات و کاملتر و بهتر شدن دائمی آنها که به نوبه خود یک سلسله احتیاجات جدید نیز به وجود می آورد، سبب می شود مقتضیات محیط و اجتماع و زندگی در هر عصری و زمانی تغییر کند و انسان، الزاما خود را با مقتضیات جدید تطبیق دهد.»(2)

3 قلمرو قوانین اسلام و ملاک تغییر و ثبات آنها

دومین مبدأ تصوری که در این بحث نیاز به تبیین دارد، قوانین اسلام است.

از نظر استاد مطهری، قوانین اسلامی به چهار دسته تقسیم می شوند:

الف) قوانین عبادی که مربوط به رابطه انسان با خداست؛

ب) قوانین اخلاقی که بیانگر رابطه انسان با خودش است؛

ج) قوانین مربوط به ارتباط انسان با طبیعت؛

د) قوانین مربوط به رابطه انسان با انسان.(3)

تغییر فراوان در دسته چهارم از قوانین اشاره می نماید و معتقد است: رابطه انسان با خداوند، رابطه ای یکسان و ثابت است و رابطه انسان با انسان به دلیل تحول و تغیّر جامعه سیلان دارد. ولی استاد به تغییر یا ثبات دسته دوم و سوم قوانین اسلامی هیچ اشاره ای نمی کند؛ گرچه در نوشته دیگر و بخشهای دیگر این نوشته به مطلق و غیرنسبی بودن قوانین اخلاقی، تصریح می کند. ایشان درباره ملاک و معیار ثبات و تغیّر قوانین و حقوق انسانها می فرماید:

«قوانین و حقوقی که مبنا و اساس فطری داشته و از یک دینامیسم زنده بهره مند باشند و خطوط اصلی زندگی را رسم کند و به شکل و در صورت زندگی که وابسته به درجه تمدن است نپردازد، می تواند با تغییرات زندگی هماهنگی کند، بلکه رهنمون آنها باشد و در عین حال، دوام و بقا نیز داشته باشد.

البته قانون هر اندازه جزئی و مادی باشد؛ یعنی خود را به رنگ و شکلهای مخصوصی درآورد، شانس بقا و دوام کمتری دارد و هر اندازه کلی و معنوی باشد و توجه خود را نه به شکلهای ظاهری اشیا، بلکه به روابط میان اشیا و اشخاص معطوف کند، شانس بقا و دوام بیشتری پیدا می کند.»(4)

4 انواع نیازها

بعد از روشن شدن مبادی تصوّری مسأله، به مبدأ تصدیقی آن؛ یعنی بحث ثبات و تغیّر نیازهای آدمیان می پردازیم.

استاد در پاسخ به این سؤال که آیا همه نیازمندیهای بشر در تغییر است و با تغیّر آنها قوانین و مقررات مربوط به آنها نیز تغییر می کند، می فرماید: نه تمام نیازمندیها در تغییر است و نه لازمه تغیّر آنها، تغیّر اصول و قواعد اساسی زندگی است. ایشان در تبیین این مطلب، نیازها را به دو دسته اولی و ثانوی تقسیم می کند و تفاوت آن دو را به شرح زیر بیان می کند:

الف) نیازمندیهای اولی از عمق ساختمان جسمی و روحی بشر و از طبیعت زندگی اجتماعی سرچشمه می گیرد. تا انسان، انسان است و تا زندگی وی، زندگی اجتماعی است، آن نوع نیازمندیها نیز هست. این نیازمندیها به سه دسته: نیازمندیهای جسمی از قبیل نیازمندی به خوراک، پوشاک، مسکن، همسر؛ نیازمندیهای روحی مانند علم، زیبایی، نیکی، پرستش، احترام و تربیت و نیازمندیهای اجتماعی از قبیل معاشرت، مبادله، تعاون، عدالت، آزادی و مساوات تقسیم می شوند. نیازمندیهای ثانوی از نیازمندیهای اولی ناشی می شوند مانند نیازمندی به انواع آلات و وسائل زندگی.

(صفحه 30)

ب) نیازمندیهای اولی محرک بشر به سوی توسعه و کمال زندگی است اما نیازمندیهای ثانوی، ناشی از توسعه و کمال زندگی و در عین حال، محرک به سوی توسعه بیشتر و کمال بالاتر است.

ج) تغییر نیازمندیها، نو شدن و کهنه شدن آنها، مربوط به نیازمندیهای ثانوی است و نیازمندیهای اولی نه کهنه می شوند و نه از بین می روند؛ همیشه زنده و نو هستند. البته پاره ای از نیازمندیهای ثانوی نیز چنین است مانند نیازمندی به قانون که ناشی از نیازمندی به زندگی اجتماعی است و در عین حال، دائم و همیشگی است.(5)

5 نظریه ربط متغیر به ثابت

استاد مطهری برای پاسخ به این سؤال اساسی؛ یعنی معمای ثبات قوانین اسلام و تغییر نیازهای انسانها، تئوری ربط احکام متغیر به احکام ثابت را مطرح می کند و برای تبیین و مستدل کردن آن، به متد اجتهاد که در فقه شیعه مطرح است، تمسک می جوید و کلام اقبال لاهوری که گفته است: «اجتهاد اسلام، نیروی محرکه دین است.»(6) و همچنین عبارت بوعلی سینا که فرموده است:

«چون اوضاع زمان متغیر است و پیوسته مسائل جدید پیش می آید ضرورت دارد در همه اعصار افراد خبره و آگاه به مسائل اسلامی باشند تا پاسخگوی احتیاجات مسلمین باشند.»(7)

با سلام

یه خاطره هم از یکی از دوستانم داشتم که میخواستم تو پست اصلی بیارم اما یادم رفت 

و اینجا اضافه میکنم.

فقط اینو بگم من به هیچ وجه مفهموم و پیام این خاطر دوستم رو نه تایید میکنم نه تکذیب، فقط اونچیزی که اتفاق افتاده رو دارم عینا نقل میکنم؛

دوستم چند مدت پیش واسه  دیدار  یکی از فامیلاش به یکی از کشورهای اروپایی سفر کرده بود، با همون فامیل یه روز میرن کنار دریا(کنار دریا، اونم تو تابستون، اونم تو یه کشور

اروپایی،اونم ...نیازی نیست توضیح بدم...) خلاصه این دوست ما یه دوربین دستش بوده و حالا به هر دلیلی داشته یه نقطه ای رو به دقت دید میزده،تو همین حین اون فامیل سر میرسه و وقتی این صحنه رو از دوست گرامی ما میبینه کلی سر و صدا و جار و جنجال و داد و بیداد و آه و فغان میکشه که چرا داری مردمو دید میزنی و از این حرفا که اینجا کسی اینکار رو نمیکنه، این مسائل برا ما عادی هست و...

خلاصه اینکه در آخر به دوستم میگه تو اگر مشتاقی چرا نمیری به خود طرف بگی،دلیلی نداره زیر چشمی و مخفیانه به کسی نگاه کنی...

و اینکه بنا به گفته دوستم اونجا دید زدن مخفیانه و چشم چرانی کردن مرسوم نیست، تو خیابونها هم که راه میری معمولا دخترا با صورت طبیعی و غیر آرایش کرده میان بیرون. البته این مورد آخری رو  میشه با مقایسه امار فروش لوازم آرایشی تو کشورهای مختلف اثبات

کرد. حتما میدونین که کشورهای خاورمیانه از جمله ایران خودمون جز کشورهای نخست مصرف مواد آرایشی هستن.البته لابد خانمهای عزیز این مواد آرایشی رو صددرصد و بطور کامل فقط و فقط جهت آرایش کردن برای شوهران عزیزشون ار بازار تهیه میکنن، وگرنه ما که ندیدیم خانمی با صورت ارایش کرده بیاد تو خیابون، شما اگر دیدید به ما هم بگید.

خلاصه اینکه این خاطره هم بی مناسبت به اون مواردی که تو پست اصلی اورده بودم نیست 

با سلام و عرض ادب

دوستان نظراتی بسیار جامع و موشکافانه ای دادند که میتوان از لابه لای آن، مطالب نیکو استخراج کرد. عزیزی حتی به حرف و نظر اکتفا نکرده، سندی پشتوانه سخنش کرده تا پذیرفتنی تر گردد و از این بابت البته قابل تقدیر است و تحسین.

من احساس کردم در میان صحبت دوستی(یا دوستانی) این شائبه بوجود آمده که بنده موافق حرفهای دوستان خارج نشین خود هستم. البته اظهار نظر آزاد است و مجلس بی ریا، اما من به هیچ وجه نه این گفته ها راتایید کردم و نه تکذیب. و فقط به نقل قول بسنده نمودم.

ضمن اینکه بنده خیلی مایل بودم عزیزان به بخش پایانی سوال نیز توجهی میکردند. که ازنظر اکثر دوستان جز همان عزیز دلبند مغفول ماند، و آن عزیز گرامی نیز تنها به باریکه ای از این پهنه اشاره ای کردند. و البته این یک بحث بسیار مهم و چالش برانگیزیست. اتفاقا یکی از اهدافم از طرح این سوال تاکید برهمین موضوع بود.

زمانی آدمی در "نظر" به چیزی معتقد نیست پس لاجرم در "عمل" نیز معتقد نخواهد بود(که حساب این فرد جداست و جای دیگری باید روشن شود) اما شما جامعه ای را فرض کنید که در شعار به یک گزاره اخلاقی یا عرفی پایبند است، آیا پسندیده هست که همین افراد مدعی، در عمل خلاف مدعایشان را نشان دهند؟؟؟

در غرب عریان بودن ضد ارزش نیست، بسیاری از گزاره هایی که ما غیر اخلاقی میپنداریم در آنجا عین اخلاق است(البته با کمال تاسف). تفاوت مفهوم عفت آنجا با اینجا از زمین است تا آسمان. آنها همین زمین و دنیای خاکی را ملاک اخلاق قرار داده اند و ما آسمان را. شاید این جمله را شنیده باشید که بسیاری از دختران ازدواج نکرده در غرب بر سر سفره غذا در حضور پدر،مادر و برادر قرص ضد بارداری مصرف میکنند....

اما ما که ادعای دین و دیانت و شعار عفت و حجاب سر میدهیم چرا سال به سال مانتوی دخترانمان تنگ تر، ابروی پسرانمان نازک تر، موی دخترانمان آشکارتر،چشمان پسرانمان خیره تر و زبانشان باز تر و گوش دخترانمان گیراتر میشود؟ آن هم در خیــابان!!. چرا شلوارهامان اندامی شدند و اندامیهایمان ساپورت؟؟ 

بنده خودم دهه شصتی ام و دهه هفتاد را کم و بیش بخاطر دارم، کجا مثل الان لباسها بدن نما بودند؟؟

حالا شخصی ممکنه ادعا کنه؛ نه، دنیا عوض شده و ما در تبعیت از شرایط زمانه باید تعریفمون رو از عفت عمومی بر زمان کنونی منطبق کنیم. این شخص حسابش جداست عزیزان.

اما ما که به نیکی ملاک و مصداق عفت و حیا را از آسمان اعلی برگرفته ایم نه از زمین ادنی، چرا به لوازمش پایبند نباشیم. حداقل آنها میگویند ما به ملاکهای زمینی و خاکی خودمان در عمل پایبندیم، شما چرا به ملاکهای فرامادی خودتان پای سست هستید؟

ان اکرمکم عند الله اتقاکم؛ انصافا مردم ما برای گرامیتر شدن چقدر سراغ تقوا میروند؟

سلام

دوستان نکات خیلی خوبی رو گفتن و تا جایی که یادم باشه به چنتاش بازم اشاره میکنم.

توی متن اصلی نوشته لباس نیمه برهنه، اما تعریف مشخصی ارائه نکرده! چون اگر منظور یک شورت بلند(منظور 5 سانت بالای زانو) و یک تیشرت گشاد هست، که مرسومه در فصول گرم اونطرفی ها در خیابان میپوشن، بله این برای ماها تو ایران هم شاید خیلی تحریک کننده نباشه، اما اگر منظور لباسیه که یقه اش بازه و سینه ها مشخص! و یا قسمت سینه ها تنگه و شکلشون کاملا مشخص! و ثیا لباس کوتاهه و قسمتی از ناف و شکم مشخص ..... بله این پوشش وسط یک خانه فحشا هم تحریک کننده است!!! چه برسه در خیابان!

مشکل اینه که ما توی ایران "به ظاهر" با حجاب هستیم! ولی دقیقا تحریک کننده ترین نقاط بدن زنان و مردانمون، در لباسهاشون کاملا پیدا و مشخصه!

شاید این حرفها زشت باشه ولی واقعیت امروز جامعه ماست!!! من خانوم سن بالا میبینم که جای مادر من هست، اما یه مانتوی تنگ پوشیده با سینه های بزرگ که تابلو زده بیرون! واقعا میخوای کسی تحریک نشه؟؟؟؟؟؟ واقعا خجالت نمیکشی؟؟؟؟؟؟

خیلی دخترامون هم همینطورن! قشنگ شکل سینه هاشون مشخصه و راحت تو خیابون میگردن! درحالیکه شما توی غرب لباس های تنگ در این حد نمیبینید! چون اونا میدونن تحریک کننده است و اگر بپوشن باید عواقبشم بپذیرن! اما اینجا اینقدر عادی شده همه میپوشن و انگار اصلا واسشون مهم نیست! شایدم از قصد میپوشن!!!!!!!

باز در مورد باسن همینطور! این شلوارهای کشی و خصوصا رنگ های روشن که واقعا فاجعست! وقتی با مانتو های خیلی کوتاه ترکیب میشه و .......

در مورد پسرها هم متاسفانه شلوارهای تنگ که قسمت ممنونه! کاملا تنگ و برجسته است، و از پشت هم که سینمای عمومی پخش میکنن! و یا تیشرت های نیم آستین و یقه های باز و زنجیر و ....  خب دخترا هم تحریک میشن!

برای همین هست که میگن پوشش نیمه برهنه در غرب کمتر تحریک کنندست. چون اونها معمولا سعی میکنن اگر قراره نیمه برهنه باشن، اون جاهایی که  کمتر محرک هست رو برهنه کنن(مثل ساق پا، ساعد دست، موی سر ) و اونجاهایی هم که محرکه(سینه، باسن) با لباس های گشاد یا تیره بپوشونن. اما اینجا کاملا برعکسه!!!!!!! اینجا ساق و ساعد و مو پوشانده میشه، اما همه ی تلاش طراح محترم(که البته خدا لعنتش کند) اینه که چطوری سینه و باسن رو برجسته تر و تابلو تر نشون بده؟؟؟؟؟؟؟؟

---------------------------

یا مثلا دوستی گفتن که انسان ار هرچیزی منع بشه بیشتر حریص میشه!

اما من از ایشون سوالی دارم، ما از بچگی کودکان رو از خوردن دارو بصورت خودسر منع میکنیم! اما آیا کسی بوده به خوردن دارو حریص بشه؟

نه! چون تا وقتی بچه است، به خاطر مزه ی تلخ یک منع درونی از دارو در افراد وجود داره! و وقتی هم بزرگ میشه به دلیل رشد عقل و بدست آوردن اطلاعات، منع عقلی هم بهش اضافه میشه.

ولی ما وقتی بچه رو از خوردن شیرنی و شکلات منع میکنیم، چون منع درونی نداره و به جاش مییل درونی داره، اثر نداره و همچنان هروقت شیرنی و شکلات پیدا کنه میخوره!

ولی این فرد هم وقتی بزرگ شد، عقلش یک منع جدید براش ایجاد میکنه و جلوی میل درونی رو برای خوردن بیش از حد شکلات میگیره.

قضیه پوشش و حجابم همینطوره. آدمهایی که عقلشون رشد نکرده و نمیتونن عواقب بعدی کارشون رو ببینن، نسبت به مسائل جنسی حریص هستن و باید با زور قوه قهریه جلوشون رو گرفت! ولی وقتی به یک رشد عقلی برسن و عواقب اعمالشون رو درک کنن، ایندفعه عقل درونشون هست که اونهارو از بی بند و باری منع میکنه چون عواقبشون رو میبینن!

من خودم 26 سالمه و مجردم. ولی پدرم وضعش خوبه، از ماشین و خونه(مکان) و پول اینقدر فراهمه که میتونم هرشب برم خوشگلترین فاحشه تهران رو پیدا کنم!! حتی اینقدر تیپ و قیافه و زبون دارم که برم مخ خیلی از دخترای ساده و باکره رو بزنم و .......

ولی اینکارو نمیکنم. چون همون یه مثغال عقلی که دارم، بهم میگه تو الان جوونی و تنت داغه!! اومدیم و رفتی و اینکارو هم کردی ... چند سال بعد که دلت یک خانواده و زندگی دائمی و پایدار و پر از اعتماد میخواست، چطور میتونی توی روی زن و بچه ات نگاه کنی؟

واقعا توقع داری زن و بچه ات پاک و آفتاب و مهتاب ندیده باشن، درحالیکه خودت هر غلطی دوس داشتی کردی؟ فردا اگر بچه ات بفهمه باباش چکاره است چی؟ چطور میخوای تو روی بچه ات نگاه کنی؟ چطور میخوای نصیحتش کنی و حرفای خوب بهش بزنی؟ اصلا دیگه اعتباری پیششون داری؟!!

یا نکنه میخوای روشن فکر بازی دربیاری؟ بگی عیب نداره موقع ازدواج با کسی ازدواج میکنم لنگه ی خودم باشه! اونم قبلا رابطه رو تجربه کرده باشه!

اما آیا واقعا میتونیم؟ حداقل نسل ما که اینطور بزرگ نشده و فکر نمیکنم بتونه چنین همسری رو تحمل کنه!! پس الکی داریم خود گول زنی میکنیم!

خلاصه با همه ی 2*2 تا کردن ها دیدم نمی ارزه! درسته که الان تحت همه جور فشار روحی-جنسی هستم، ولی "بد" بهتر از "بدتر" هستش! بالاخره منم چند سال دیگه ازدواج میکنم، و این دوران بدبختی!! تموم میشه، ولی در عوض بقیه عمرم توی آرامش خواهم بود و غصه ی اینو ندارم که زنم قبل من با کی یا کیا خوابیده! و یا من خودم با کیا خوابیدم و الان دارم نقش یه آدم پاستوریزه رو بازی میکنم! یا فردا چطور تو روی بچه ام نگاه کنم و طلبکارانه بهش بگم آدم باش!!!

پس رشد عقلی برای فهم کامل مسئله حجاب خیلی لازمه. و ما باید همه تلاشمون رو بکنیم تا عواقب این مسئله رو برای جوانها روشن کنیم. تا خودشون با انتخاب خودشون حجاب رو رعایت کنن (هم زن و هم مرد ... چه توی پوشش چه توی رفتارهاشون)

و اینطوری، این منع که اسمش حجابه، باعث حریص شدن افراد نمیشه، بلکه باعث مصون موندن و حفظشون میشه.

--------------------------------------

در مورد قسمت آخر حرف جناب میتی کمان هم

اینکه ملاک های ما از آسمان اومده و ملاک های مدرنیته از آزمون و خطاب بشری، درسته. اما کسی نباید دچار این اشتباه بشه که دین میخواد خوشی های دنیارو تلخ کنه، به خاطر بدست آوردن آخرت. چون واقعا چنین خدایی دیوانه است و آزار داره!!

دین اگر میگه حجاب داشته باش، واسه اینه که بقیه رو تحریک نکنی، واسه اینه چشمهاتو درویش کنی و با بقیه تحریک نشی، چون این تحریکات باعث میشه تنوع طلب بشی! باعث میشه ایده الیست افراطی بشی! باعث میشه زیاده خواه و ناراضی بشی! باعث میشه از زن و زندگیت سیر بشی! باعث میشه به خاطر اینکه قیافه خیلی دخترها خیلی خوشگل نیست، بقیه خوبی هاشون رو ندیده بگیری و اصلا سراغشون نری! باعث میشه 100 تا مرد بیفتن دنبال یه زن خوشگل! و اون زن خوشگل هرطور بخواد این مردهارو به لجن و کثافت بکشونه و آخرش همه رو به جون هم بندازه ! باعث میشه دخترایی که همه جور کمالی دارن به جز زیبایی، اصلا دیده نشن و مجرد بمونن! باعث میشه خیلی دخترهای ساده بیفتن دنبال لوازم آرایش و عمل زیبایی! باعث میشه ما میلیاردها دلار خرج لوازم آرایش کنیم! پولی که میشد باهاش کلی پسر برن سر کار و بتونن ازدواج کنن!! و .............

تازه اینا چیزاییه که به عقل من رسیده! یقینا خیلی بیشتر و عمیقتر از این حرفهاست ....

شما به عنوان یه نمونه کوچیک فقط آمار نزدیک 50% نوزادان بی پدر! آمریکایی رو فرض کن!!!

بعد بشین با خودت تحلیل کن بچه ی بی پدر یعنی چی؟ عواقبش چیا میتونن باشن؟؟؟ چه هزینه هایی و از کجا باید برای مبارزه با اون عواقب بشه؟ خود اون عواقب دوباره چه پیامدهای دیگه ای میتونه ایجاد کنه و .....................................

پس اگر دین دستوری داده، یقینا برای سعادت دنیای ما بوده! اصلا کسی که در دنیا سعادتمند نشه، یقینا در آخرت رنگ سعادت رو نمیبینه! شک نکنید به این!!

حتی حسین بن علی هم که بزرگترین مصیبت تاریخ رو دید(لا یوم کیومک یا اباعبدلله) حضرت زینب سلام الله علیها گفت "ما رایت الا جمیلا" .........

نشانه ی سعادتمندی در دنیا، لزوما نشستن در کاخ یزیدی نیست!!

هرچند کاخ نشینی به ذات مشکلی نداره، اگر تو سلیمان باشی .........

دو تا نکته دیگه هم حیفم میاد که نگم

یکی اینکه برخی دوستان نوشتن اگر اینجا هم بی حجاب بودیم، عادی میشد و تحریک نمیشیدم!

هرچند من پست دومم پاسخ دادم اما بازم بیشتر توضیح میدم!

ببینید، خیلی از امور نسبی است. مثلا وقتی من ماشین ندارم، پراید یک آرزوست برای من. اما وقتی پراید خریدم پژو میشود آرزوی من! اگر پژو خریدم، مزدا میشود آرزوی من و ......

بهره جویی جنسی هم همینطور هست. این یک جاده ایست که انتها نداره ... بهتره بگیم باتلاقی هست که کف نداره! هرچی جلوتر بری بیشتر فرو میری!

برخی دوستان مثل خانوم هانی اشاره کردن. اینکه وقتی طرف نیمه برهنگی رو بصورت عادی ببینه، خب دنبال یک پله بالاتر، یعنی برهنگی کامل میره! اگر برهنگی کامل رو بصورت عادی ببینه، خب دنبال یک پله بالاتر یعنی دست اندازی و تجاوز میره .... الان تو شبکه ها و کلوب های پرنوگرافی کارهایی میکنن و چیزهایی وجود داره که حیوانات هم انجام نمیدن!

چون دیگه سکس مثل آدم برای اونها عادی شده ... دیگه سمن سکس های حیوانی و سکس با حیوان و اعمال خیلی کثیف و دون شان رفتن! چون دیگه سکس معمولی عادی شده!!

و خدا میدونه چند سال دیگه چکار کنن! میترسم آدم بکشن و بخورن بلکه کمی از حالت عادی بودن خارج بشن!!! (اشاره ی خیلی خوب یکی از دوستان به دخترای اروپایی که واسه جنگ میرن جزو داعش دقیقا یک دلیلش همین عادی شدن هست!! طرف دوست داره بره جهاد نکاح کنه تا 50 نا آدم خوار بریزن سرش و بهش تجاوز کنن بلکه یکمی از عادی بودن دربیاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!)

پس این استدلال ها واقعا اشتباه و سطحی انگارانه است که اگر حجاب نداشتیم برای ما هم عادی میشد!! بله بی حجابی عادی میشد اما هنوز یک پله بالاترش غیر عادی بود! اگر میرفتیم روی اون پله، بازم پله بالاتر غیر عادی بود!! پس باید تا مرگمون در این منجلاب فرو برویم و آخرش برسیم به جهاد نکاح و خدا میدونه بعدش چی!!

-----------------------------------

یه گلایه هم از دخترها دارم ... همونایی که تا بحث صیغه میشه آتیشی میشن و میان بر ضد خدا و دین هم صحبت میکنن !! نمیخوام اصلا بحث صیغه رو باز کنم و تاپیک خودش موجوده با بیشترین بحث ها و نظرات!

اما سوال من اینه، دختر خانومی که به اسم صیغه اینقدر آلرژی داری و منم بهت حق میدم چون ذات و سرشت زن اینطوریه، پس چرا این حساسیت رو توی رابطه های حرام و کثیف نداری؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا وقتی حرف از دوستی و رابطه میشه، انگار اصلا یه آدم دیگه میشی و طرز فکرت کن فیکون میشه!!! چه موقعی که میری با یک پسر دوست میشی، چه موقعی که یک پسر میگه قبلا دوست دختر داشتم میگی حالا اشکال نداره، توبه کردی!!

و یا موقعی که حرف از تعهد و وفاداری میزنی، اما با ساپورت و مانتوی چسبون تو خیابون ها میچرخی!!! بالاخره تو در رساتای حفظ تعهد عمل میکنی یا در راستای نابود کردنش؟؟؟؟؟؟؟

میای از ظاهربین شدن پسرها گلایه میکنی، ولی خودت از ساعت 5 صبح بیدار میشی و صورتت رو نقاشی میکنی! تا بری دانشگاه!!!! یا بری سر کار!!!!

واقعا اینقدر رفتارهای دوگانه و ضد و نقیض در شما دخترها زیاده که آدم واقعا نمیدونه شما چی میخواید!

دقیقا مشابه همون کار پسرهایی رو میکنید، که میرن با همه دخترا دوست میشن، اما همسرشون نباید آفتاب و مهتاب دیده باشه!

شماها هم آرایش میکنید، لباس محرک میپوشید، دوست میشید، و ........ اما شوهرتون باید یه پسر پاک و ساده و کمال بین!! و پاستوریزه باشه!!

خوبه هم پسرا، و هم دخترا، طوری رفتار کنیم که انتظار داریم همسر آیندمون رفتار کرده باشه!! و فکر نکنیم ما زرنگیم و هر غلطی میکنیم و آخرشم یه آدم پاک و ساده پیدا میکنیم!!!

به نظر من آستانه تحریک آدما توی کشورهای غیر مسلمان و یه کشوری مثل کشور ما فرق میکنه ، اونجا اینقدر این چیزا رو دیدن که آستانه تحریکشون از رابطه جنسی هم فراتر رفته و گاهاً برای یه رابطه جنسی ساده هم تحریک نمیشن و دنبال تنوع هستن توی این قضیه و با دیدن مثلا اندام لخت یک خانوم هیچ احساسی بهشون دست نمیده ، اما یه مرد مسلمان وقتی وارد منزل میشه حتی با دیدن زن خودش بدون روسری هم لذت میبره ، چون در کوچکترین چیزها هم تفاوت رو احساس میکنه... و این باعث میشه روابط خیلی عاشقانه تر و لذت بخش تر باشه

نکته بعدی در مورد آرایش اینکه چون توی کشورهای غربی زن ها این فرصت رو دارن که با اندام ، خودشون رو مطرح کنن زیاد به آرایش های غلیظ و زننده توجه نمیکنن اما توی کشور ما بعضی از خانوما چون با حجاب ظاهر میشن و نمیتونن اندام خودشون رو به نمایش بزارن و اینکه نیاز دارن به اینکه دیده بشن و این قضیه رو با آرایش بسیار زننده جبران میکنن که واقعا در شان یک زن مسلمان نیست ...

با سلام و عرض ادب مجدد

به :   آقای (reza) ، آقای (ابراهیم) و سایر دوستان عزیز

توضیحات مفصل و جامع شما عزیزان(هم خانمها و هم آقایان) را تا جایی که فرصت کردم خواندم که انصافا نکات جالب در آن بسیار بود. اما اگر به بخش دوم سوال نیز از سر لطف نظری کنید ممنون خواهم شد.

ضمنا بنده در پست (4  آبان94  ،  07:07) نظرم را کم و بیش در این باره گفته ام.

اما آقای ابراهیم، عزیز دلبند، پیشنهاد میکنم مجددا و با نظر دقیق تر متن سوال مرا از ابتدا تا انتها بخوانید،از لحن کلام و ظاهر برخی جملات شما چنین بر می آید که گمان کرده اید صفر تا صد جملات درج شده در سوال مورد تایید بنده است. درحالی که من آن جملات را ازدیگران نقل کرده ام و آشکارا مشخص ات که در پست اصلی  اظهار نظری نکرده ام.

به (دختر محجبه): خوشحال میشم اگر دلایل و شواهدی دارین ارائه بدین

به (شهریوری): منظورتون اینه که چون به داعش پیوستن لجن زارن یا اینکه چون اخلاقیات رو رعایت نمیکنن لجن زارن؟ کمی توضیح بدین لطفا

به (علی): گفتید ببینید در قرآن چه گفته شده، ما هم سخن نیک شما را اجابت کرده نگاهی به قرآن انداختیم؛ ظاهرا در قرآن کریم دوبار به صراحت درباره حجاب صحبت شده، (نور/31) و (احزاب/51). البته در جاهای دیگری از قرآن درباره عفاف صحبتی به میان

آمده، اما مشخصا در رابطه با خود بحث حجاب من تا جایی که فرصت داشتم و نگاه کردم آیه دیگری ندیدم، عرض من هم دقیقا همین است؛ غربیان که گوهری همچو قرآن ما را ندارند   

که خود را پایبند به حجاب بدانند، اما ما که شعار حجاب را سر داده، ادعای دیانتمان همه جا را فرا گرفته، بجز خودمان را بی اخلاق دانسته، حتی غیر خودی را بی محابا کافرفرض کرده و حکم به جهنمی بودنشان داده ایم، ما چرا سال به سال وضع حجابمان این است که دریغ از پارسال؟؟؟  

سلام

به جناب آقای مجید94

بله آقای مجید، حق با شماست، عذر خواهی میکنم برادر، من دو جمله اول شما رو نخوندم

ممنون از تذکری که دادی.

موفق باشی 

به زری ۲۷ 

شما اشتباه میکنی وقتی بی حجابی مثل یک کالای جنسی هستی