من یه دختر خانمی رو دوست دارم واقعا دوستش دارم از ته قلبم اما توی زندگی ایشون یک مشکل خیلی بزرگ وجود داره
ایشون 17 سالشونه حدودا از 9 سالگی یکی از مردای فامیل خیلی نزدیکشون ایشون رو مورد آزار و اذیت جنسی قرار میداده تا الان
حتی الان این اتفاق بد هر از چند مدتی پیش میاد
هرچی ازشون میپرسم چرا به کسی نمیگی چرا این موضوع رو چندساله تو دلت نگه داشتی و ذجر میکشی اون میگه نمیخوام خانواده اقواممون رو از هم بپاشم نمیخوام بچه هاش بدبخت شن نمیخوام روابط خانوادگیمون نابود شه نمیخوام خانوادم سرزنشم کنن که چرا از همون بچگی بهشون نگفتم فکر کنم حق داره درکش میکنم
اما هرچی ازش میخوام بذاره خودم حساب اون مردیکه رو برسم خودم کاری کنم که دیگه طرفش نره خودم حسابشو بذارم کف دستش اما این اجازه رو نمیده میگه ممکنه به خانوادم بگه با یه پسر درارتباطم یا کار هاشو بیشتر ادامه بده به این بهونه که با یه پسر درارتباطم
هرچی ازش خواهش میکنم باز این اجازه رو نمیده
مطمعن باشیم من واقعا اون دختر خانم رو میخوام رابطه ای که با ایشون دارم یه رابطه کاملا پاک هست چون من واقعا اعتقاداتم قویه
اون مردیکه الان دیگه حدودا پنجاهو چند سالشه اما هنوز عوضیه
میشه شما کمکم کنید که تکلیف من چیه ؟
نقش من چیه ؟ من باید چیکار کنم؟
چرا باید غیرت من خرد و نابود شه ؟
چرا نمیخواد که من حساب اون مردیکه رو برسم ؟
من چیکار کنم یا چی بگم تا اون راضی شه من حساب اون عوضی رو برسم یا لااقل نذارم دیگه اذیتش کنه
من یه فرد کاملا غیرتی و تعصبی ام اینطور که پیش میره دارم نابود میشم
شما راهنماییم کنید خواهش میکنم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)