وقتی خدا از پشت، دست هایش را روی چشمانم گذاشت، از لای انگشتانش آنقدر محو تماشای دنیا شدم ک فراموش کردم منتظر است تا نامش را صدا کنم...💙
- ۵۸۲۱ بازدید توسط ۳۹۸۴ نفر
- سه شنبه ۲۴ فروردين ۰۰ - ۲۲:۰۲
وقتی خدا از پشت، دست هایش را روی چشمانم گذاشت، از لای انگشتانش آنقدر محو تماشای دنیا شدم ک فراموش کردم منتظر است تا نامش را صدا کنم...💙
سلام
مبارک باشه
راستی چجوری صفحه شخصی درست کردید؟
سلام. صفحه شخصیتون مبارک .به سلامتی.
حالتون بهتر شد ؟
ایشالاه همیشه سلامت و موفق باشید
اگر توانسته باشم در قلب یک انسان
پنجره جدیدی را به سوی او باز کرده باشم
زندگانی من پوچ نبوده است
زندگانی تنها چیزی است که اهمیت دارد
نه شادمانی و نه رنج و نه غم یا شادی
تنفر همانقدر خوب است که عشق
و دشمن همانقدر خوب است که دوست
برای خودت زندگی کن
زندگانی را به آن سان که خود می خواهی زندگی کن
و از این رهگذر است که تو
وفادارترین دوست انسان خواهی بود
من هر روز تغییر می کنم
و در هشتاد سالگی هم ، همچنان تجربه می آموزم و تغییر می کنم
کارهایی را که به انجام رسانده ام
دیگر به من ربطی ندارد ، دیگر گذ شته است
من برای زندگی هنوز نقدینه های بسیاری در اختیار دارم
به golbaran nazanin
و به ایلدا ۸۴
سلام
خیلی خیلی خیلی
ممنون ..لطف دارید شما
حالم خیلی بهتره ....دیگه به اون اتفاقات فکر نمیکنم ...
ماه رمضان حالمو خیلی بهتر کرده
واقعا مرسی که حالمو پرسیدید
خوشحال شدم ...
🌷🌷🌷🌷🌷
مطالب پیشنهادی از بایگانی خانواده برتر برای آشنایی در مورد نحوه ی نظر دادن و تائید آن ها