خانواده برتر

من چن بار پیام شما رو خوندم و خیلی سعی کردم درک کنم چی میگید.

یه حرفتون اینه که مشکل از فرهنگ( یا مغز) ماست نه چشم و نگاه. این حرفتون درسته ولی به نظر شما نمیشه باهم جمعش کرد ؟ یعنی هم مشکل از فرهنگه هم مشکل از نگاه و چشمه. من تا اونجایی که نوشتی بخش اعظم این مشکل مربوط به درون هست باهات خیلی همراهم. ولی اینکه از توصیه به کنترل نگاه برداشت میکنی قراره از آقایون سلب مسئولیت شه ، به نظرم درست نیست.

اگه میگن نگاهتونو کنترل کنید معنیش این نیس که اگه کنترل نکردی هر اتفاقی افتاد دیگه مسئول نیستی.

و به این معنی هم نیس که مرد ذاتا بوالهوسه. خب من که خودمو مثال زدم و زن هستم. به نظر من اصلا زن و مرد نداره ، هم زن هم مرد اگه نگاهشو کنترل نکنه این مشکل براش پیش میاد.

شما به یه نکته هم دقت نکردی، نوشتی انگار مرد بر اساس غریزه عمل میکنه نه فکر و عقل : ببین پیشفرض شما تو این جملت اینه که عقل و فکر و غریزه و شخصیت انسان اینا پارامترهای جداگانه از هم هستن. به خاطر همین میگم برداشتتون از دین بعضی وقتا درست نیست. انسان برا اینکه بتونه از قوه ی عقل و از قدرت فکر خودش استفاده ی درست رو بکنه باید زمینه شو فراهم کنه. کسی که هیچ کنترلی روی غریزه خودش نداره خود به خود تفکر و عقلش هم تحت الشعاع قرار میگیره.

درست مثل اینکه میگن نیت شما مستقیما تحت اراده ی خودتون نیست. شما مستقیم اراده نمیکنی چه نیت و انگیزه ای داشته باشی. بلکه " غیرمستقیم" این اراده رو میکنی. یعنی شما از خودت یه شخصیتی می سازی که اون شخصیت،اراده ای متناسب با همون شخصیت ازش ظهور میکنه و اون شخصیته که داره اراده میکنه.حالا این مثالو ببرید تو عقل و تفکر. تعقل آدما چیزی جدا از شخصیتشون نیست. و کسی که رو چشمش کنترل نداره ، با صرف تفکر و تعقل نمیتونه خودشو حفظ کنه. چون قوه ی عاقله یکی از قوای انسان هست و کسی که بقیه قواش از تعادل خارج شده خب قوه عاقله اش هم از تعادل خارج میشه . ینی انسان با همه ی توانایی هاش و ضعف ها و قوت هاش یه پکیج هست. که اتفاقا اجزای این پکیج به شدت باهم هماهنگ و حداقل از هم متأثر هستن. اگه یه بخشی مدیریت نشه رو بقیه قسمت ها اثر میذاره...

بعد منم به این جمله آلرژی دارم که فقط میگین مردها گرایش به تنوع طلبی دارن. به نظرم این جملتون و تأکید روی تنوع طلبی آقایون برمیگرده به تاریخ مردسالاری و توجیه هوس رانی مردها و محدود کردن زن ها . اتفاقا واقعیت اینه که زنها هم گرایش به تنوع طلبی دارن. شما با واژه ی طبیعی مشکل داری ولی خودت در ضمیر ناخودآگاهت به کلیشه های طبیعی و غیرطبیعی پایبندی. مثلا چون زن سیستم بارداری داره میگی طبیعتش تنوع طلب نیست ولی چون مرد این محدودیت رو نداره میگی طبیعتش تنوع طلبه که من با این جملتون مخالفم. این یه ظلم بزرگیه در حق زنها و بهانه تراشی برا تنوع طلبی آقایون به بهونه اینکه آقایون تنوع طلبی تو ذاتشونه !!! اتفاقا اگه در تاریخ به زن ها میدون میدادن و اگه مجاز بود زنها صد برابر تنوع طلب تر و بدتر از مردها می شدن.

تو شماره 2 گفتین چی برداشت میکنید، من توهین و چیزی که شما برداشت کردین رو برداشت نمیکنم به آقایون. مثل این میمونه که بگیم خانوما تمایل به خودنمایی دارن بعد ما خانوما بگیم چرا به ما توهین کردین !!! خب مردا هم تمایل دارن نگاه کنن  و باید خودشونو کنترل کنن. من توهینی نمی بینم تو این مسئله.

درباره ارتباط با همکار و همکاسی و ...، حرفتون درسته. منم با همکارای مرد ارتباط چشمی داریم ولی مهم اینه که ارتباطها کنترل شده باشه نه مثل وضعیتی که الان هست.

درباره اینکه گفتین کنترل نگاه راه حل نیست، من خیلی باهاتون همراهم و شاید اگه حرفای شما رو یک هفته پیش می خوندم این قسمت رو کامل ازتون می پذیرفتم. ولی مسئله اینه که دو روزه دارم به یه موضوعی فکر میکنم. من تست شخصیت شناسی دادم و شخصیت خودمو درآوردم. بعد مطلبی که درباره انواع شخصیت ها و نسبتشون با دین بود رو هم خوندم. خیلی برام جالب بود و خیلی رو من اثر گذاشت. اینکه مثلا من شهودی هستم ،یه شخصیتی دارم و یه سری از فعالیت های مذهبی رو من اثری نداره ولی همون فعالیت مذهبی رو یه آدمی که مثلا حسی هست اثر داره. و برعکس این قضیه... پس نمیشه گفت به طور مطلق توصیه کردن به اینکه چشمامون رو کنترل کنیم بی اثره. هر شخصیتی یه مدل توصیه به دلش می شینه .

بعد من خودمو مثلا زدم و خیلیارو دیدم اینطورین. شما هم مثال زدی و قطعا نخواستی از دو تا مثال نتیجه بگیری و این مثالا برای این بوده که مسئله شفاف تر بشه. منم خودمو به عنوان نمونه مثال میزنم. شما منو میگید نمونه ی محدود بعد خودتون از دو تا بچه مدرسه ای مثال میزنید. اگه من نمونه محدود باشم اون دو تا بچه هم نمونه محدود هستن. ولی نظر شخصی من اینه که نه من نمونه ی محدود هستم نه مثالی که شما زدید. اینا فقط مثالی از نمونه ایه که بیشتر از حد تصور ما در کشور وجود داره.

عزیزم شما یه جوری نوشتی ایران مدارس جداست و پسر و دختر جدا بزرگ میشن ، با عرض معذرت آدم فکر میکنه شما تو مریخ بزرگ شدید! ما که تازه مال نسل گذشته هستیم درسته مدرسه هامون جدا بود ولی تو این جامعه با فضای مختلط ، فامیل مختلط و بازی های مختلط بزرگ شدیم. مگه چن درصد از جامعه واقعا تا این حد تفکیک جنسیتی بزرگ میشن !!! من مربی بچه ها بودم شاگردم 11 سالش بود میگفت من دوست پسر دارم( این یه مثاله نه بیان جامعه ی آماری ؛ لطفا نگید این فقط یک نفره من دارم فضای بچه هارو می بینم) . حالا دوست پسر که چیزی نیست ، همیشه از پسرای فامیلشون حرف میزدن. حالا شما فکر میکنی مثلا اینا جنس مخالفو نمی شناسن و تو فضای تفکیک جنسیتی بزرگ شدن ؟؟ بعد ما که n  سال پیش مدرسه می رفتیم کلاس های کنکورمون مختلط بود . الان شما فکر میکنی دختر و پسر اصصصلا همدیگرو ندیدن و تازه تو دانشگاه همدیگرو کشف میکنن!

به فضای مجازی استناد میکنی و میگی الان زمانه ی موتور و دوچرخه نیست و الان لبتاب و گوشی و ...اومده ولی از طرفی فکر میکنی با وجود این فضاهای مجازی، دختر و پسر هیچ شناختی از هم ندارن و تازه تو دانشگاه با پدیده ای به اسم جنس مخالف آشنا میشن ! خب به نظر من تصورتون خیلی غیر از اون واقعیتیه که تو جامعه مون هست.

درباره ذهنیت و الگوریتم های غلط که گفتین باهاتون موافقم. حرف کاملا درستیه. ولی به هر حال هر حرفی مخاطب خاص خودشو داره. بنا نیست آدمایی که کلا الگوریتم ذهنی شون غلطه همیشه مبنای راه حل های ما باشن. به نظر من بهتره شما اگه فکر میکنی این راه حل روی اونا جواب نمیده ، راه حل هایی متناسب با این مدل آدم ها ارائه بدی. الان فرهنگ غلطه و به قول شما آقایون تا یه دختر سانتال مانتال ببینن میگن عجب چیزیه، خب واقعیته ، چیکارش میشه کرد ، شما راهکاری داری ؟؟ به نظر من کنترل نگاه منافات نداره با فکر کردن به این جور آدما و اصلاح کردن فرهنگ و ساختارهای کشورمون.

منظور من از واقعیت اون چیزیه که داریم باهاش زندگی میکنیم. و اینکه اینا ناشی از فضای فرهنگی کشورمونه مسئله رو عوض نمیکنه بالاخره اینا مسائلی هستن که وجود دارن.

اینکه قصد دارید ریشه هارو شناسایی کنید قابل تحسینه. گاهی یه سری مسائل ظاهری خودش، روی ریشه ها اثر میذاره. اینا رابطه دیالکتیک دارن . 

از شما سپاسگزارم که بفکر آبروی اینجانب هستین