خانواده برتر

سلام به همه دوستان و ممنونم از نظرات خیلی خوبتون
لازم میدونم که پاسخی به بعضی از نظرات بدم و اینم بگم که در یه مورد هم با مادرم اختلاف دارم ایشون میگن چرا اولین جایی که رفتی خواستگاری بایست بپسندی و همه چی تموم بشه میگن که باست چند جا بری و مقایسه کنی بهترین رو انتخاب کنی که من کاملا مخالفم و نظرم اینه اینکار اولا از نظر اخلاقی درست نیست ثانیا وسواس میاره بعدشم الان دیگه من در سنی نیستم که احساسی فک کنم تازه اکثرا تو فامیل منو به عنوان یه ادم پخته و موفق میشناسن . در مورد ظاهر خانم بگم که ایشون ظاهری زیبا و دلنشین و بسیار نجیب داشتن حتی مادر من درجلسه اول ظاهر کلی ایشون رو پسندید ولی چون کمی وسواس داره و دنبال بهترینه مخالفت کرد. مثلا دختر بایست قدش بلند باشه این دختر خانم قد متوسطی داشتن من قدم بلنده 185 و مورد بعدی که میخاستم بگم قبل از رفتن جلسه اول و موقع تماس تلفنی خواهرم  مادر دختر خانم یکی دوبار اختلاف سنی رو مطرح کرده بودن - حدود 7-8 سال - که بنظرم اگه خیلی مهم بود براشون به جلسه دوم نمیکشید.

پاسخ به نظرات :

به عاطفه کوهسار :

 البته در نظر دوم گفتم رفتار مادرم رو ولی چون ظاهرا نظرات چنتایی میاد روی وبلاگ بعدا دیدید

به :/

من مشکلی برای رفتن دوباره ندارم و اصلا از این تیپ ادما نیستم مغرور و نخوام برم فقط میگ مزاحمتی نشه برای خانواده ایشون.

به linda  :

نمیدونم چرا بعضی مادرا اینطوری اند و زیبایی عروساشون شده مایه فخر فروشی به فامیلا

به مریم سادات :

در نظر دوم الته اشاره کردم

به اسماعیل :

آقای اسماعیل ممنون از نظر عالیتون با شما موافقم که رضایت قلبی باید باشه تا بعدا نشه سرکوفت و اینم بگم مادرم با همه چیز ایشون موافق بودن فقط در مواردی از ظاهر به مادرم توضیح دادم که در مورد ظاهر این حق منه که نظر قطعی رو راجع به ظاهر همسر ایندم بدم البته با مشورت خانواده

به مهر بانو :

دلیل دیر زنگ زدن بعد از جلسه دوم این بود که اولا برای جلسه اول از ما یک هفته مهلت خواستن گفتیم اگه زود زنگ بزنیم شاید دوباره وقت بخوان و دوم اینکه مادرم مخالف بود میخاستم رضایتشو جلب کنم بعد زنگ بزنیم که اونم رضایت نمیداد

به 8745 :

ممنون از نظرتون احتمالا شما آقا باشید لازمه توضیح بدم همه اینایی که گفتید من داشتم خونه ، ماشین ، کار مناسب و پس انداز البته نه اخرین سیستم اینم بگم ما خانواده ای متوسط داریم و ثروتمند نیستیم همه اینارو من خودم تلاش کردم و بدست اوردم . بنظرم همه دخترا اینطوری نیستن که شما می گید.

به بانو پرستش :

بله دنبال علت نه شنیدنم و راهنمایی میخام که دوباره اقدام کنم یا نه ؟ راستش من قبل جلسه دوم از خدا خواستم اگه صلاح منه اینکار درست بشه و الان نمیدونم اصرار من به اینکار درسته یا نه از طرفی با خودم میگم شاید صلاح من نبوده و حکمتی داره که مادرم مخالفه از طرفی میگم من برای خواسته هام همیشه تلاش کردم و جنگیدم نباید نا امید بشم چون من رابطه ای با دختر ها نداشتم قبلا و حتی ما تو فامیلم دختر همسن نداریم تازه اگرباشن فرهنگمون طوریه که ارتباطمون در حد سلام دادنه و از روحیات خانمها خیلی کم میدونم بخاطر همین سالمو اینجا مطرح کردم تا تصمیم درست بگیرم.

به طه :

نه مادرم به دختر خانم راجع به ظاهرشون چیزی نگفتن.

اینجور مادرا همه شون یکی یدونه عروس جنیفر لوپز گیرشون میاد بالأخره. آره

سلام من همه نظرات رو دقیق خوندم و بالای 90 درصد پیشنهاد دادن که دوباره درخواست خواستگاری بدم و من این کارو کردم یعنی مادرم تماس گرفت و با مادر دختر خانم صحبت کرد باز چند روز صبر کردیم تا جواب دختر خانم رو بدونیم حتی خواهرم چند بار با مادر دختر خانم تماس گرفت که جوابتون چیه تا اینکه بعد یه هفته گفتن دخترم جوابش منفیه و دلیلشو نگفتن به نظر میومد مادرشون راضی بودن با این  وصلت ولی نشد دیگه. شاید ایشون منو نپسندیدن .

من الان بایست این موضوع رو فراموش کنم و باهاش کنار بیام ولی قبلش خواستم از دوستان تشکر کنم  و تنها تجربه ای که تا حالا راجع به ازدواج کسب کردم به پسرهای جوانتر از خودم انتقال بدم. و از اشتباهاتم بگم تا اونا این راهو نرن بنظرم خیلی از پسرها هستن  مثل من در سن پایین دنبال ازدواج نمیرن و اعتقاد دارن بایست برای ازدواج تحصیلاتشون در مقاطع بالا تموم بشه یه کار ثابت و مکفی و خونه و ماشین رو بدست بیارن (البته خودشون بدست بیارن  نه با پول پدر مادر) بعد اقدام کنن تا بتونن دختری که برای ازدواج انتخاب میکنن رو مثلا خوشبخت کنن  و کمتر بهش سختی بدن ، که اگه خوشناس باشن و مث من فعال باشن(چقد از خود راضی ام) برای رسین به این اهداف با یه حساب سر انگشتی سنشون میرسه به حدود 30 سال، حالا تو موندی و تحمل چندین سال فشار روحی و جسمی و جنسی و ...که دیگه شور و اشتیاق سن پایینتر رو نداری و کمی در انتخاب دختر مناسبت وسواس پیدا کردی... برادر عزیز  حالا اگه بخای  بگردی و دختر مناسبی پیدا کنی کلی زمان رو از دست دادی از طرفی اطرافیان به ادم فشار میارن چرا ازدواج نمیکنی و خیلیها هم بخاطر اینکه شرایط مناسب تر شده و تحصیلیت بالا رفته انتظار دارن یه دختر همه چی تموم(به قول خودشون) انتخاب کنی و این کارو خیلی برات سخت میکنه  و اینکه اگه دختری به دلت بشینه و بخوای انتخابش کنی ممکنه بخاطر سنت تو رو رد کنه.

اما پیشنهاد من اینه که اگه مقدمات اولیه ازدواج براتون مهیا شد نزارید سنتون بالا بره قرار نیست همه چی کامل باشه فایده ازدواج زود اینه که برای بدست آوردن بقیه چیزها که در طول زندگی نیاز دارید دو نفری تلاش میکنید و همیشه یه حامی در کنارتون هست و وقتی چیزی با تلاش دونفره بدست میاد لذت بخش تره و قدر داشته هاتون رو بیشتر میدونید. و اون شور جوانی رو که دارید در کنار همسرتون ازش لذت می برید. توصیه ام اینه که به خدا توکل کنید و به این آیه ایمان داشته باشید " مردان و زنان بی همسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز می‏سازد، خداوند واسع و آگاه است. " (سوره نور آیه 32) من خیلیها رو دیدم که واقعا با هیچی شروع کردن و ازدواج کردن و از برکتش بعد چند سال دارای همه چی شدن و زندگی خوبی ام دارن . کاش یکی بود و من رو در سنین پایین تر راهنمایی می  کرد کاش...

 ببخشید طولانی شد در آخر آرزوی خوشبختی برای همتون دارم.