سلام

من یه دختر مجرد 20 و خورده ای ساله هستم. مشکل من اینه که بعضی از اعضای خانواده من اخلاقای خاص و بعضا آزار دهنده ای دارن که با عموم مردم جور در نمیاد و جاش نیست که مفصل توضیح بدم.

بطور خلاصه اینکه مثلا پدرم علیرغم وضع مالی متوسط رو به بالا، شدیدا (اغراق نمیکنم، واقعا شدیدا ) از خرج کردن پول واهمه داره و حتی شده هزار تومن رو، ترجیح میده که پس انداز کنه تا برای راحتی و خوشی خودمون خرج کنه.

یا اینکه مادرم همیشه میخواد که با زور حرف خودشو به کرسی بنشونه. خب قبول دارم گل بی عیب خداست و منم تو این بیست و اندی سال عمر، دیگه با اخلاقای خونواده خودم کنار اومدم؛ قصدمم در حال حاضر شکایت از رفتارای کسی نیست.

سوالی که برام پیش اومده اینه که اگه یک روز با آقایی آشنا بشم و تصمیم ازدواج بگیریم، آیا باید از اول در مورد رفتارهای خاص خونوادم براش توضیح بدم یا نه ؟

اگه از اول همه چیزو براش روشن کنم، شاید بخاطر پیش زمینه قبلی، بهتر با رفتارهای خونوادم کنار بیاد. اما اگه شرایط خوب پیش نره، ممکنه احترام خونوادم در نظرش کم شه که خیلی بَده، یا اینطور بنظر بیاد که من دختر بی کس و کاری هستم که خونواده خودمو پیش یه آدم نسبتا غریبه میفروشم.

اگه توضیح ندم، قطعا بعد از یه مدت به مرور زمان خودش متوجه میشه. اون موقع یا من باید بگم که حساب منو از خونوادم جدا بدون، من باهاشون موافق نیستم، من فرق دارم و... که بازم حس خوبی نداره اینطور حرف زدن درباره کسایی که یه عمر بزرگم کردن و زحمتمو کشیدن.

خانما و آقایونی که ازدواجشون سنتی نبوده ، چطوری همسر آینده شونو با جَو خونواده شون آشنا کردن؟


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
به خواستگارم بگم که ... (۴۰ مطلب مشابه)