سلام بچه ها!
چند مدت پیش استادم ازم خواستگاری کرد و من در کمال تعجب همه بهش جواب مثبت دادم، نه دوستام نه خانواده ام باورشون نمی شد چون من قبل از ایشون به قول اونا کلی خواستگار توپ داشتم!!
اما من رو حرف خودم وایسادم و گفتم: ملاک من اصالت خانوادگی و اخلاق این آقاست... بعد از چند وقت یه صیغه موقت بین ما خونده شد و نامزد کردیم، الان مشکل اینجاست؛ منی که خواستگارام رو به این بهانه که ملاک انتخابشون زیبایی ظاهری من بوده رد کردم دارم به نتایج جدیدی از نامزدم می رسم.
من به گفته خیلی ها خوشگلم، زیادم اهل آرایش نیستم اما از وقتی نامزد کردم خیلی بیشتر به خودم می رسم و رضایت رو از تو چشای نامزدم می بینم و کلی انرژی می گیرم ولی وقتی پریودم، سرما خوردم یا حالا به هر دلیل دیگه ای رنگم پریده و ناخوش احوالم نامزدم مث یه تیکه چوب باهام رفتار می کنه.
حتی درست تو چشام هم نگاه نمی کنه و کم محلم می کنه حتی جلوی چشام با بقیه دخترای کلاس گرم می گیره! بچه ها از روی حسادت یا حساسیت بی خودی نیست، دوستای صمیمی هم اینو گفتن ولی من منکر شدم.
الان من موندم و یه عالمه سوال... نمی دونم باید چی کار کنم، از یه طرف می بینم نامزدم با اینکه ظاهر معمولی و وضعیت مالی متوسطی داره، خیلی خوش اخلاق و با خانواده است، از یه طرف هم فکر اینکه فردا پس فردا با دنیا آوردن یه بچه یا گذشت چند سال می خواد چه جوری منو (تحمل!) کنه عذابم میده...
اون اصلا پسر کثیفی نیست و اتفاقا خیلی مقیده ولی این اهمیت بی اندازه اش به زیبایی دو دلم کرده، بچه ها تو رو خدا بهم جواب بدین خیلی تنهام...
← مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) ← محبت بین زن و شوهر (۵۱ مطلب مشابه)
- ۲۵۵۴ بازدید توسط ۱۹۹۷ نفر
- دوشنبه ۲۹ دی ۹۳ - ۰۹:۳۰