سلام
اول از همه اینکه در مورد فصل قبل نکاتی رو که از قلم انداختم :
یاداشت اون کاری که انجامش دادید هر شب برای زیبا شدن و جذاب شدن مثل اینکه عطر زدی و .... شما باید این کار ها رو هم توی دفترت بنویسیشون و با شماره های ردیف که تعداد و دلایل زیباتر شدن شما مشخص باشه.
خب موضوع بعدی که خواستم بهتون بگم اینکه بعضی از دوستان گفته بودن که خب تکلیف روزی که ما بیرون نمیریم چی میشه ؟
خب شما باید ایمان فعال داشته باشید (به قول خانوم فلورانس اسکاول شین)
یادت هست بهت گفتم باید ایمان داشته باشی و به خودت بگی که امروز روز موعوده؟
یادت هست توی قسمت های اولیه چقدر من در مورد ضد و نقیض ها صحبت کردم؟
شما وقتی میگید امروز روز موعود هستش پس چطوری نشستی توی خونه.
یه حدیثی هم داریم که میگه وقتی دعا میکنی باید فکر کنی که خواسته ی تو همینجا پشت دره خونه هست و الان میری میاریش.
خب وقتی تو داری میگی امروز روز موعوده باید پس بری تمیز ترین لباسی رو که داری رو بپوشی
عطر بزنی ، کرم بزنی ، صورتت رو صافکاری و نقاشی بکنی خخخخخ و بری بیرون و با هیجان هم بری بیرون چون امروز قراره نیمه ی گمشدت رو پیدا کنی. (یاد کارتون افسانه ی دوقلو ها افتادم )
یه چیزی به دختر خانوم ها یاد میدم فقط خواهشا بعدش نیاید بگید که به شخصیت ما توهین کردی و .... و برامون پرونده سازی کنید و باید اعتراف کنم که توی منطقه ی ما خیلی خیلی خیلی خوب جواب داده و امتهانش رو پس داده.
اونم اینکه غروب که میشه شهر ما هم مثل بقیه شهر ها توی بعضی از خیابوناش شلوغ تر از بقیه هستش و دختر خانوم های به سن ازدواج رسیده یه آرایش خوبی میکنند و همراه با مادرشون از توی این خیابون رد میشن و به این خاطر که همراه مادرشون هستند اولا هیچ پسری جرات مزاحم شدن نداره و دیگه اینکه کسی در موردش فکر بد نمیکنه و طول این خیابون رو که مثلا 1 کیلومتر رو طی میکنند و میرند و دست اخر میبینی از یه سوپری یدونه اسکاج که سر کوچشون هم بوده میخرند و بر میگردند.
و جالب این هستش که پسرا می افتند به دست و پای مادراشون که یه مورد مناسب پیدا کردیم.
و دیگه اینکه مادر های پسر ها به هر بهونه ای سعی میکنند با مادر دختره ارتباط برقرار کنند و اطلاعات بگیرند ،و باید بگم که به بهترین شکل جواب داده و دختره هم خیلی سر و سنگین رفتار میکنه ولی نه با تکبر و ....
ازتون خواهش میکنم 2 هفته این رو امتحان کنید هفته ای سه روز جمعا 6 روز ببینید واقعا چه طوری کار میکنه ؟
وقتی اینجا کار بده یه جای دیگه هم کار میده ( مسلما شما هم توی همین مملکت هستید و مریخ ساکن نیستید )
خواهشا اگه هم خوشتون نیومد نمیخواد حالا من رو توبیخ کنید من پیشاپیش اعلام میکنم غلط کردم با خودم بودم و این رو هم فقط به خاطر نوع فرهنگمون و محدودیتی که برای خانوما هست گفتم.
یه شخصیتی بود که یه جایی خوندم توی دریا ها دنبال گنج میگشت و این بنده خدا چند سال ( اگه اشتباه نکنم 8 سال ) دنبال گنج می گشت و پیدا نکرد تا اینکه یه روز گنج بزرگی پیدا کرد. و از کسانی که با اون همراه بودن پرسیدن شما چه طور این همه مدت این نا امید نشدید و اونا جواب دادن که چون اون بنده خدا هر روز صبح به ما انرژی میداد و میگفت که امروز روز موعوده و وقتی غروب میشد میگفت فردا روز موعوده خخخخ
خب یه موضوع دیگه ای که هست و باید خدمتتون بگم این هست که شما همانطور که در قسمت قبل گفتم خواسته هاتون رو عقب نندازید و یه تاریخ مشخص برای اون در نظر بگیرید و حرکت کنید .
خب به نظرت چی موجب میشه که شما خواسته هاتون رو عقب بیندازید؟
مشکل اینه که شما منتظر اون روزی هستید که همه چیز کامل و پرفکت (این کلمه رو گفتم که بعضی ها دیگه نیان بگند شفق بلد نیس فیس کلاس بزاره ) باشه. منتظر هستی تا پول بیاد دستت و یه دست لباس نو بخری ، منتظر هستی که یه ماشین بخرید و بعد .... ، منتظر هستی که مدرک .... رو بگیری و بعد ...
منتظر هستی اون صورتت که از یه خیابون 30 ساله بیشتر چاله چوله داره بهتر بشه و بعد ... ، خب باید بگم که هیچ گاه فرصت درست دست نمیده . و همیشه یه جایی میلنگه. پس شما دیگه عزیزم از این به بعد منتظر نباش همه چیز بی نقص باشه و بهت قول میدم هیچ فرصتی بهتر از الان نیست. پس راحت به خودت بگو امروز روز موعوده. و منتظر اتفاقات خوشگل باش.
بحث دیگه که میخوام بهتون بگم دست برداشتن از عادت گند غذر تراشی هست. که به مبحث قبلی شباهت داره ولی نکات ریزی داره که باید بگیری چی میخوام بگم.
مثال :
1- تنبلی میکنی و نمیری امشب مسواک بزنی و خودت رو با این عذر که مثلا من که غذای چربی نخوردم و ... رازی میکنی.
2- دست به خودارضایی میزنی و وقتی که میخوای این کار رو نکنی چند تا دلیل قانع کننده پیدا میکنی که این کار رو بکنی
3- صبح پا نمیشی یکم ورزش کنی و واسه ی این کار یه سری دلیل قانع ککنده میاری
4- نمیری علاقه ات رو نسبت به اون دختر که قراره بدبختش کنی بگی و واسه ی این کار هم یه سری دلایل میاری.
5- (برای اطلاعات بیشتر در این مورد کتاب جادوی فکر بزرگ رو دانلود کن از اینترنت و مطالعه کن )
مورد دیگه که بی ربط هم نیست به نظرات اخیر پست های قبل اینکه دنبال این دعا و جنبل و جادو نرید.
وقتی به طرف میگی نرو فکر میکنه حالا قراره یه گنجی بهش بدن و ما چشم دیدنش رو نداریم و میره دنبال این کارا و یه جایی دیگه میخاد این کارا رو ول کنه و ول هم میکنه ولی این کارا دیگه ولش نمی کنه . پس برای هیچ موضوعی چه گنج پیدا کردن و چه عشقولانه و کنجکاوی و .... دنبال این کارا نرید.
یه اشنایی داشتیم که از جنوب با خانومش اومدن اصفهان و اینجا یکم رفت دنبال یه سری برنامه ها که نباید میرفت و موقع برگشتن به به شهرشون توی جاده کنار یه چند تا ماشین سنگین میزنند کنار تا استراحت کنند. و ماشین سنگین ها میرن و اینا زیر سایه چند تا درخت استراحت میکنند که خانومش تعریف میکرد و میگفت کنار این جاده ی اصلی یه جاده ی قدمی با فاصله ای بود که ما دیدیم توی این جاده که کسی نیست چند تا زن دارند راه میرند و میگفت یه دفعه ای رفتن زیر یکی از این پلها که از زیر جاده رد میشه و من دقت کردم دیدم که از اون طرف کسی بیرون نیومد که یه دفعه دیدم یاسر (شوهرش) شروع کرد الکی بخنده و مسخره بازی در بیاره و میگه بیا با هم بازی کنیم و کاملا غیر عادیه . میگفت حسابی ترسیده بودم و یاسر رو کشیدم توی ماشین و با گریه زیاد که حتی بلد نبود درست و حسابی ماشین برونه از اونجا دور شدیم و توی ماشین حرفای عجیب میزد و میخندید که یه دفعه دیدم یاسر ( با عرض معذرت ) بالا اورد و ماشین رو کثیف کرد و حالش به حالت عادی برگشت و از من پرسید تو چرا داری رانندگی میکنی و از اتفاقات گذشته هیچی یادش نبود . و متوجه شدیم که اون زن ها ..... بودند و وارد کالبد یاسر شده بودن.
این رو گفتم که فکر نکنی با خودت بگی من که کار خاصی نمیخام بکنم و بری دنبال این کارا و اگه هم رفتی فقط باید الان بری کسی که استاده تا بتونه با واسطه گری با ..... مشکل رو حل کنه.
مساله ی دیگه اینکه یاد بگیرید با ذهن باز مطالعه کنید و در برابر چیز های جدیدی که یاد میگیرید از افکار قدیمی خودتون دفاع نکنید و شاید مشکل تو رو همون نکته ای که شما غیر منطقی میبینیدش حل کنه. (این رو گفتم فقط به این خاطر که میخام یه سری منابع معرفی کنم برید بخونید)
ببین خدا وکیلی من تا الان چقدر گفتم که برو کتاب ایین دوست یابی و ایین زندگی و ایین سخنرانی اثر دیل کارنگی رو مطالعه کن ولی نمیرید.
نمیدونم تا الان تونستم این رفتار رو توی ذهنت شکل بدم که تا وقتی که نگران هستی و تنش داری چیزی جذب نمیکنی یا نه؟؟؟
یعنی اینکه شما تا وقتی که ترس داری چیزی جذب نمیکنی.
مثال : ما یه دختر خانمی داریم به نام مری این مری تمام تمرینات روزانه و شبانه رو خیلی خوب انجام میده ولی به اون نتایجی که باید برسه نمیرسه ، و دلیلش هم همینه که به آسودگی خاطر نمیرسه و نمیتونه رها بشه (شفق مگه کسی گرفتتش که نمیتونه رها بشه ؟) اره عزیزم اون رو ترس هاش گرفته ، اون رو افکار منفیش گرفته ، اون رو التماس هاش گرفته .
اون التماسی که هر روز توی وجودش هست برای جذب یه نفر
اون التماسی که توی وجودش هست برای دیده شدن و خواستنی شدن
صبح که بیدار میشه با شادی بیدار نمیشه با این فکر بیدار میشه که باید یه سری تمرین رو انجام بدم تا بتونم کسی رو جذب کنم. (اون در پست زمینه ی این تمرینات این رو داره هنوز به خودش میگه که من خواستنی نیستم و باید این تمرینات رو انجام بدم تا خواستنی بشم)
در صورتی که هدف این تمرینات این هست که تو احساس کنی خواستنی هستی و هر روز به تعداد خاطرخواهات افزوده میشه .
مثال : من یه بازی کامیون بازی روی گوشیم نصب کرده بودم که هر موقع میرم بانک و یا ... که باید منتظر بمونم واسهی اینکه گذر زمان رو احساس نکنم بازی کنم . و بازی به این صورت بود که باید بین کشور های اروپایی سفر میکردی و بار میبردی و با پولی که بدست می اوردی میتونستی تریلی رو اسپرت کنی و تریلی جدید بخری و توی این بازی همه چیز خوب پیش می رفت و مثلا یه مقدار پول دیگه من نیاز داشتم تا تریلی بهتری بخرم . و من اون موقع به یه التماس خاص می افتادم . همون موقع بود که تمام لیست بار رو که زیر رو رو میکردم یه بار با کرایه خوب پیدا نمیشد و توی مسیر هم تصادف میکردم که از پول من خسارت کم میشد و اینکه یادم میرفت گازوئیل بزنم و مجبور بودم از sos استفاده کنم که پول 10 گازویل رو از من میگرفت تا برام گازوئیل بیاره و اینکه یه دفعه یه دوربین ثبت سرعت توی جاده پیدا میشد و منو جریمه میکرد و ..... و همه ی این ها واسهی این بود که من نگران بودم ولی وقتی که بدون توجه به پول و .... سعی میکردم از بازی لذت ببرم و تمرکزم رو میزاشتم روی دنده کم و زیاد کردن و ... همه چیز به خوبی پیش میرفت . چون من بی خیال نتیجه بودم و فقط میخواستم از مسیری که مثلا 20 دقیقه طول میکشه لذت ببرم و
زندگی واقعی هم همین جوره عزیزان دل عزیزتون خخخخ
که خواهرم سارا م نیز به این موضوع اشاره کردن که توی بعضی از کتاب ها گفته شما باید بعد از چند وقت تمرین دست از تمرینات بردارید (مثل اینکه اصلا قانون جذب همش پشمه ) تا بعد چند وقت به خواسته تون برسید. و دلیلش هم همون التماسه هست که من گفتم . چون که حرص داری ، تو نیاز داری که تمریناتت رو انجام بدی با این نگرش که نگران نتیجه نباشی و به فعالیت های اجتماعیت بپردازی و .....
راستی تا یادم نرفته تعداد اون اتفاقاتی که نشون میده تو خواستنی هستی رو بزار دم دست (کف دست ، چسبوندن به مانیتور و .... منظورم تمرین شبانه هست مثل همون که برای تپل نوشتم)
تو باید ترس هایی رو که داری رو پیدا کنی و ریشه یابی کنی و اون ها رو کنار بزاری و به این مهم دست پیدا نمیکنی مگر با خواندن کتاب ایین زندگی و جدی گرفتن تمرینات اون.
هیجان :
خب تا الان دیدی طرف میاد میگه از هرچی میترسم به سرم میاد ؟
ولی چرا کسی پیدا نمیشه بگه چرا من از هیچی خوشم میاد یکی اون رو نمیاره دو دستی تقدیمم کنه ؟
دلیلش هیجان هست . هیجان و ترس و استرس و .... تاثیر بالایی در کاشت فکر دارند .
یعنی که انرژی خیلی زیادی رو تولید میکنه.
واسهی همینه که بهت میگم باید فکر کنی امروز روز موعوده تا اون احساس بیاد سراغت. یهنی وقتی میری توی یه جلسهی مذهبی باید اینجوری فکر کنی که انگار یه نفر بهت گفته مادر پسره اونجاست و میخاد تو رو ببینه و تو اونجا دائم یه حس خاصی داری و یه هیجان و .... که خوب جلوه کنی و بیشتر دلربایی کنی و عشوه شتری بیای خخخخخخ
یادمه موقع سربازی اموزشی که بودیم یه سری از بچه ها که بسیجی فعال بودند فقط 21 روز اموزشی بودن و رفتن سیستان و بلوچستان که تا اومد 60 روز ما تموم بشه خبر شهادت 3 تاشون اومد که واقعا خیلی بد بود . و همه کم و زیاد پی پی کرده بودن به خودشون ولی توی این بچه ها یکی بود که از ترس گریه میکرد و همیشه استرس خاصی داشت و ... جالبه همه یا افتادن استان خودشون یا استان همجوار ولی این بنده خدا از توی بیشتر از 800 تا سرباز افتاد سیستان و بلوچستان که مثل ابر بهار گریه چه عرض کنم زار میزد و دیگه هم خبری ازش ندارم . به نظر خودم بیشتر مال این بود که دائما بهش فکر میکرد و خودش رو اونجا توی اون شرایط میدید و اینکه باید چه عکس العملی از خودش نشون بده.
یه مثال :
صورتت جوش میزنه و .... هر کاری که میکنی نمیتونی از اون استرس و احساس بد خلاص بشی و به خودت بگی صورت من در حال بهبوده و یا اینکه اصلا صورت من خوبه ولی اگه بری یه دارویی ، صابونی ، کرمی چیزی بگیری و بزنی این نگرانی ها تمومش از بین میره و تو با خیال راحت به بقیه زندگیت میپردازی بدون اینکه نگران چیزی باشی ومیبینی همه چیز خوب شد. پس در مورد جذب معشوق تا وقتی که نتونی از اون احساس و التماس راحت بشی منتظر اتفاق خاصی هم نباید باشی.
سارا م : شفق خوبی خوشی؟!_آخه من تاکی ادامه بدهم دقیقأ؟ خب مثلا من شاید هدفی را در نظر گرفته باشم که یک سال را برایش در نظر گرفتم یعنی باس تا یک سال به نوشتن ادامه بدهم ؟؟؟___میدونی شفق به نظرت بهتر نیس بعضی نوشته هارو از بین برد یا پاره کرد آخه ممکنه کسی بیاد بخونه و......میدونی که
بله شما باید تا یک سال ادامه بدی
شما میتونی یه دفتر با تعداد برگ کم انتخاب کنی که زود عوضش کنی و دفتر قدیمی رو با نوشته هاش گور به گور کنید.
ولی وقتی این تمرین رو رها کردی دوباره همه چیز به روز اول بر میگرده.
به کاربر سلام : میشه بپرسم چه قدر مطالعه داشتید وچی جوری تو زندگیتون احساس کردید باید دنبال این قانون برید؟
این سوال رو قبلا جواب دادم همه ی کسانی که سراغ این پست ها اومدن کسانی هستند که راه های دیگه رو امتهان کردن و یه جورایی به اخر خط رسیدن و تصمیم گرفتن از اول خط دوباره شروع کنند.
شما کتاب ایین دوستیابی رو مطالعه کنید و در ادامه هم با بحث ارتباطات من همراه باشید.
خب اون مری که در بالا هم در موردش نوشتیم. امروز دنبال خواستگاره
فردا دنبال خواستگار بهتر
فردا دنبال عقد و به نتیجه رسیدن
فرداش به فکر اینکه روزهای قشنگ تری رو کنار همسرش داشته باشه.
و روز های دیگه به فکر هدف های دیگه و ادامه ی دفتر
برای شما فیلم راز 2 (یا همون فیلم فراتر از راز ) رو اماده کردم و توی کانال تلگرامی که آدرسش رو خدمتتون عرض میکنم هست.
این فیلم یک ساعت و 25 دقیقه هست و با حجم 300 مگابایت.
و واقعا ارزش دیدن رو داره
فضای رایگان درست و درمون هم پیدا نکردم برای اپلود.
زیر نویس فارسی فیلم رو هم همون جای توی کانال تلگرام گذاشتم که باید فیلم و زیرنویسش رو هم نام کنید و باز کنید.
کتاب چگونه سریع تر به هدف خود برسیم رو هم براتون گذاشتم توی کانال و می تونید اون رو گوش بدید (کتاب صوتی هستش )
کتاب تو همانی که می اندیشی رو هم براتون گذاشتم توی کانال و شما میتونید برید و گوش کنید و لذت ببرید و البته این کتاب خیلی عمیق و باید چند با گوش بدی
توی این کتاب ها و فیلم اینقدر مطلب و تمرین هست که کفایت کنه و اینکه من سعی میکنم توی این پست نظری نگذارم و دلیلش رو هم بعد بهتون میگم . و قسمت بعدی در مورد الگو ها حرف میزنیم. که ممکنه فاصله ی اون با این قسمت یکم طولانی بشه به دلیل مشغله هایی که دارم .
راستی تا یادم نرفته لینک کانال هستش https://telegram.me/shafagh1111
و یا میتونید اون ذره بین تلگرام رو بزنید shafagh1111 رو جستجو کنید.
کتاب هدف هم برای دوستانی که دسترسی به تلگرام ندارند اپلود کردم برید دانلود کنید و استفاده کنید.(کتاب صوتی هست)
موفق باشید
اول از همه اینکه در مورد فصل قبل نکاتی رو که از قلم انداختم :
یاداشت اون کاری که انجامش دادید هر شب برای زیبا شدن و جذاب شدن مثل اینکه عطر زدی و .... شما باید این کار ها رو هم توی دفترت بنویسیشون و با شماره های ردیف که تعداد و دلایل زیباتر شدن شما مشخص باشه.
خب موضوع بعدی که خواستم بهتون بگم اینکه بعضی از دوستان گفته بودن که خب تکلیف روزی که ما بیرون نمیریم چی میشه ؟
خب شما باید ایمان فعال داشته باشید (به قول خانوم فلورانس اسکاول شین)
یادت هست بهت گفتم باید ایمان داشته باشی و به خودت بگی که امروز روز موعوده؟
یادت هست توی قسمت های اولیه چقدر من در مورد ضد و نقیض ها صحبت کردم؟
شما وقتی میگید امروز روز موعود هستش پس چطوری نشستی توی خونه.
یه حدیثی هم داریم که میگه وقتی دعا میکنی باید فکر کنی که خواسته ی تو همینجا پشت دره خونه هست و الان میری میاریش.
خب وقتی تو داری میگی امروز روز موعوده باید پس بری تمیز ترین لباسی رو که داری رو بپوشی
عطر بزنی ، کرم بزنی ، صورتت رو صافکاری و نقاشی بکنی خخخخخ و بری بیرون و با هیجان هم بری بیرون چون امروز قراره نیمه ی گمشدت رو پیدا کنی. (یاد کارتون افسانه ی دوقلو ها افتادم )
یه چیزی به دختر خانوم ها یاد میدم فقط خواهشا بعدش نیاید بگید که به شخصیت ما توهین کردی و .... و برامون پرونده سازی کنید و باید اعتراف کنم که توی منطقه ی ما خیلی خیلی خیلی خوب جواب داده و امتهانش رو پس داده.
اونم اینکه غروب که میشه شهر ما هم مثل بقیه شهر ها توی بعضی از خیابوناش شلوغ تر از بقیه هستش و دختر خانوم های به سن ازدواج رسیده یه آرایش خوبی میکنند و همراه با مادرشون از توی این خیابون رد میشن و به این خاطر که همراه مادرشون هستند اولا هیچ پسری جرات مزاحم شدن نداره و دیگه اینکه کسی در موردش فکر بد نمیکنه و طول این خیابون رو که مثلا 1 کیلومتر رو طی میکنند و میرند و دست اخر میبینی از یه سوپری یدونه اسکاج که سر کوچشون هم بوده میخرند و بر میگردند.
و جالب این هستش که پسرا می افتند به دست و پای مادراشون که یه مورد مناسب پیدا کردیم.
و دیگه اینکه مادر های پسر ها به هر بهونه ای سعی میکنند با مادر دختره ارتباط برقرار کنند و اطلاعات بگیرند ،و باید بگم که به بهترین شکل جواب داده و دختره هم خیلی سر و سنگین رفتار میکنه ولی نه با تکبر و ....
ازتون خواهش میکنم 2 هفته این رو امتحان کنید هفته ای سه روز جمعا 6 روز ببینید واقعا چه طوری کار میکنه ؟
وقتی اینجا کار بده یه جای دیگه هم کار میده ( مسلما شما هم توی همین مملکت هستید و مریخ ساکن نیستید )
خواهشا اگه هم خوشتون نیومد نمیخواد حالا من رو توبیخ کنید من پیشاپیش اعلام میکنم غلط کردم با خودم بودم و این رو هم فقط به خاطر نوع فرهنگمون و محدودیتی که برای خانوما هست گفتم.
یه شخصیتی بود که یه جایی خوندم توی دریا ها دنبال گنج میگشت و این بنده خدا چند سال ( اگه اشتباه نکنم 8 سال ) دنبال گنج می گشت و پیدا نکرد تا اینکه یه روز گنج بزرگی پیدا کرد. و از کسانی که با اون همراه بودن پرسیدن شما چه طور این همه مدت این نا امید نشدید و اونا جواب دادن که چون اون بنده خدا هر روز صبح به ما انرژی میداد و میگفت که امروز روز موعوده و وقتی غروب میشد میگفت فردا روز موعوده خخخخ
خب یه موضوع دیگه ای که هست و باید خدمتتون بگم این هست که شما همانطور که در قسمت قبل گفتم خواسته هاتون رو عقب نندازید و یه تاریخ مشخص برای اون در نظر بگیرید و حرکت کنید .
خب به نظرت چی موجب میشه که شما خواسته هاتون رو عقب بیندازید؟
مشکل اینه که شما منتظر اون روزی هستید که همه چیز کامل و پرفکت (این کلمه رو گفتم که بعضی ها دیگه نیان بگند شفق بلد نیس فیس کلاس بزاره ) باشه. منتظر هستی تا پول بیاد دستت و یه دست لباس نو بخری ، منتظر هستی که یه ماشین بخرید و بعد .... ، منتظر هستی که مدرک .... رو بگیری و بعد ...
منتظر هستی اون صورتت که از یه خیابون 30 ساله بیشتر چاله چوله داره بهتر بشه و بعد ... ، خب باید بگم که هیچ گاه فرصت درست دست نمیده . و همیشه یه جایی میلنگه. پس شما دیگه عزیزم از این به بعد منتظر نباش همه چیز بی نقص باشه و بهت قول میدم هیچ فرصتی بهتر از الان نیست. پس راحت به خودت بگو امروز روز موعوده. و منتظر اتفاقات خوشگل باش.
بحث دیگه که میخوام بهتون بگم دست برداشتن از عادت گند غذر تراشی هست. که به مبحث قبلی شباهت داره ولی نکات ریزی داره که باید بگیری چی میخوام بگم.
مثال :
1- تنبلی میکنی و نمیری امشب مسواک بزنی و خودت رو با این عذر که مثلا من که غذای چربی نخوردم و ... رازی میکنی.
2- دست به خودارضایی میزنی و وقتی که میخوای این کار رو نکنی چند تا دلیل قانع کننده پیدا میکنی که این کار رو بکنی
3- صبح پا نمیشی یکم ورزش کنی و واسه ی این کار یه سری دلیل قانع ککنده میاری
4- نمیری علاقه ات رو نسبت به اون دختر که قراره بدبختش کنی بگی و واسه ی این کار هم یه سری دلایل میاری.
5- (برای اطلاعات بیشتر در این مورد کتاب جادوی فکر بزرگ رو دانلود کن از اینترنت و مطالعه کن )
مورد دیگه که بی ربط هم نیست به نظرات اخیر پست های قبل اینکه دنبال این دعا و جنبل و جادو نرید.
وقتی به طرف میگی نرو فکر میکنه حالا قراره یه گنجی بهش بدن و ما چشم دیدنش رو نداریم و میره دنبال این کارا و یه جایی دیگه میخاد این کارا رو ول کنه و ول هم میکنه ولی این کارا دیگه ولش نمی کنه . پس برای هیچ موضوعی چه گنج پیدا کردن و چه عشقولانه و کنجکاوی و .... دنبال این کارا نرید.
یه اشنایی داشتیم که از جنوب با خانومش اومدن اصفهان و اینجا یکم رفت دنبال یه سری برنامه ها که نباید میرفت و موقع برگشتن به به شهرشون توی جاده کنار یه چند تا ماشین سنگین میزنند کنار تا استراحت کنند. و ماشین سنگین ها میرن و اینا زیر سایه چند تا درخت استراحت میکنند که خانومش تعریف میکرد و میگفت کنار این جاده ی اصلی یه جاده ی قدمی با فاصله ای بود که ما دیدیم توی این جاده که کسی نیست چند تا زن دارند راه میرند و میگفت یه دفعه ای رفتن زیر یکی از این پلها که از زیر جاده رد میشه و من دقت کردم دیدم که از اون طرف کسی بیرون نیومد که یه دفعه دیدم یاسر (شوهرش) شروع کرد الکی بخنده و مسخره بازی در بیاره و میگه بیا با هم بازی کنیم و کاملا غیر عادیه . میگفت حسابی ترسیده بودم و یاسر رو کشیدم توی ماشین و با گریه زیاد که حتی بلد نبود درست و حسابی ماشین برونه از اونجا دور شدیم و توی ماشین حرفای عجیب میزد و میخندید که یه دفعه دیدم یاسر ( با عرض معذرت ) بالا اورد و ماشین رو کثیف کرد و حالش به حالت عادی برگشت و از من پرسید تو چرا داری رانندگی میکنی و از اتفاقات گذشته هیچی یادش نبود . و متوجه شدیم که اون زن ها ..... بودند و وارد کالبد یاسر شده بودن.
این رو گفتم که فکر نکنی با خودت بگی من که کار خاصی نمیخام بکنم و بری دنبال این کارا و اگه هم رفتی فقط باید الان بری کسی که استاده تا بتونه با واسطه گری با ..... مشکل رو حل کنه.
مساله ی دیگه اینکه یاد بگیرید با ذهن باز مطالعه کنید و در برابر چیز های جدیدی که یاد میگیرید از افکار قدیمی خودتون دفاع نکنید و شاید مشکل تو رو همون نکته ای که شما غیر منطقی میبینیدش حل کنه. (این رو گفتم فقط به این خاطر که میخام یه سری منابع معرفی کنم برید بخونید)
ببین خدا وکیلی من تا الان چقدر گفتم که برو کتاب ایین دوست یابی و ایین زندگی و ایین سخنرانی اثر دیل کارنگی رو مطالعه کن ولی نمیرید.
نمیدونم تا الان تونستم این رفتار رو توی ذهنت شکل بدم که تا وقتی که نگران هستی و تنش داری چیزی جذب نمیکنی یا نه؟؟؟
یعنی اینکه شما تا وقتی که ترس داری چیزی جذب نمیکنی.
مثال : ما یه دختر خانمی داریم به نام مری این مری تمام تمرینات روزانه و شبانه رو خیلی خوب انجام میده ولی به اون نتایجی که باید برسه نمیرسه ، و دلیلش هم همینه که به آسودگی خاطر نمیرسه و نمیتونه رها بشه (شفق مگه کسی گرفتتش که نمیتونه رها بشه ؟) اره عزیزم اون رو ترس هاش گرفته ، اون رو افکار منفیش گرفته ، اون رو التماس هاش گرفته .
اون التماسی که هر روز توی وجودش هست برای جذب یه نفر
اون التماسی که توی وجودش هست برای دیده شدن و خواستنی شدن
صبح که بیدار میشه با شادی بیدار نمیشه با این فکر بیدار میشه که باید یه سری تمرین رو انجام بدم تا بتونم کسی رو جذب کنم. (اون در پست زمینه ی این تمرینات این رو داره هنوز به خودش میگه که من خواستنی نیستم و باید این تمرینات رو انجام بدم تا خواستنی بشم)
در صورتی که هدف این تمرینات این هست که تو احساس کنی خواستنی هستی و هر روز به تعداد خاطرخواهات افزوده میشه .
مثال : من یه بازی کامیون بازی روی گوشیم نصب کرده بودم که هر موقع میرم بانک و یا ... که باید منتظر بمونم واسهی اینکه گذر زمان رو احساس نکنم بازی کنم . و بازی به این صورت بود که باید بین کشور های اروپایی سفر میکردی و بار میبردی و با پولی که بدست می اوردی میتونستی تریلی رو اسپرت کنی و تریلی جدید بخری و توی این بازی همه چیز خوب پیش می رفت و مثلا یه مقدار پول دیگه من نیاز داشتم تا تریلی بهتری بخرم . و من اون موقع به یه التماس خاص می افتادم . همون موقع بود که تمام لیست بار رو که زیر رو رو میکردم یه بار با کرایه خوب پیدا نمیشد و توی مسیر هم تصادف میکردم که از پول من خسارت کم میشد و اینکه یادم میرفت گازوئیل بزنم و مجبور بودم از sos استفاده کنم که پول 10 گازویل رو از من میگرفت تا برام گازوئیل بیاره و اینکه یه دفعه یه دوربین ثبت سرعت توی جاده پیدا میشد و منو جریمه میکرد و ..... و همه ی این ها واسهی این بود که من نگران بودم ولی وقتی که بدون توجه به پول و .... سعی میکردم از بازی لذت ببرم و تمرکزم رو میزاشتم روی دنده کم و زیاد کردن و ... همه چیز به خوبی پیش میرفت . چون من بی خیال نتیجه بودم و فقط میخواستم از مسیری که مثلا 20 دقیقه طول میکشه لذت ببرم و
زندگی واقعی هم همین جوره عزیزان دل عزیزتون خخخخ
که خواهرم سارا م نیز به این موضوع اشاره کردن که توی بعضی از کتاب ها گفته شما باید بعد از چند وقت تمرین دست از تمرینات بردارید (مثل اینکه اصلا قانون جذب همش پشمه ) تا بعد چند وقت به خواسته تون برسید. و دلیلش هم همون التماسه هست که من گفتم . چون که حرص داری ، تو نیاز داری که تمریناتت رو انجام بدی با این نگرش که نگران نتیجه نباشی و به فعالیت های اجتماعیت بپردازی و .....
راستی تا یادم نرفته تعداد اون اتفاقاتی که نشون میده تو خواستنی هستی رو بزار دم دست (کف دست ، چسبوندن به مانیتور و .... منظورم تمرین شبانه هست مثل همون که برای تپل نوشتم)
تو باید ترس هایی رو که داری رو پیدا کنی و ریشه یابی کنی و اون ها رو کنار بزاری و به این مهم دست پیدا نمیکنی مگر با خواندن کتاب ایین زندگی و جدی گرفتن تمرینات اون.
هیجان :
خب تا الان دیدی طرف میاد میگه از هرچی میترسم به سرم میاد ؟
ولی چرا کسی پیدا نمیشه بگه چرا من از هیچی خوشم میاد یکی اون رو نمیاره دو دستی تقدیمم کنه ؟
دلیلش هیجان هست . هیجان و ترس و استرس و .... تاثیر بالایی در کاشت فکر دارند .
یعنی که انرژی خیلی زیادی رو تولید میکنه.
واسهی همینه که بهت میگم باید فکر کنی امروز روز موعوده تا اون احساس بیاد سراغت. یهنی وقتی میری توی یه جلسهی مذهبی باید اینجوری فکر کنی که انگار یه نفر بهت گفته مادر پسره اونجاست و میخاد تو رو ببینه و تو اونجا دائم یه حس خاصی داری و یه هیجان و .... که خوب جلوه کنی و بیشتر دلربایی کنی و عشوه شتری بیای خخخخخخ
یادمه موقع سربازی اموزشی که بودیم یه سری از بچه ها که بسیجی فعال بودند فقط 21 روز اموزشی بودن و رفتن سیستان و بلوچستان که تا اومد 60 روز ما تموم بشه خبر شهادت 3 تاشون اومد که واقعا خیلی بد بود . و همه کم و زیاد پی پی کرده بودن به خودشون ولی توی این بچه ها یکی بود که از ترس گریه میکرد و همیشه استرس خاصی داشت و ... جالبه همه یا افتادن استان خودشون یا استان همجوار ولی این بنده خدا از توی بیشتر از 800 تا سرباز افتاد سیستان و بلوچستان که مثل ابر بهار گریه چه عرض کنم زار میزد و دیگه هم خبری ازش ندارم . به نظر خودم بیشتر مال این بود که دائما بهش فکر میکرد و خودش رو اونجا توی اون شرایط میدید و اینکه باید چه عکس العملی از خودش نشون بده.
یه مثال :
صورتت جوش میزنه و .... هر کاری که میکنی نمیتونی از اون استرس و احساس بد خلاص بشی و به خودت بگی صورت من در حال بهبوده و یا اینکه اصلا صورت من خوبه ولی اگه بری یه دارویی ، صابونی ، کرمی چیزی بگیری و بزنی این نگرانی ها تمومش از بین میره و تو با خیال راحت به بقیه زندگیت میپردازی بدون اینکه نگران چیزی باشی ومیبینی همه چیز خوب شد. پس در مورد جذب معشوق تا وقتی که نتونی از اون احساس و التماس راحت بشی منتظر اتفاق خاصی هم نباید باشی.
سارا م : شفق خوبی خوشی؟!_آخه من تاکی ادامه بدهم دقیقأ؟ خب مثلا من شاید هدفی را در نظر گرفته باشم که یک سال را برایش در نظر گرفتم یعنی باس تا یک سال به نوشتن ادامه بدهم ؟؟؟___میدونی شفق به نظرت بهتر نیس بعضی نوشته هارو از بین برد یا پاره کرد آخه ممکنه کسی بیاد بخونه و......میدونی که
بله شما باید تا یک سال ادامه بدی
شما میتونی یه دفتر با تعداد برگ کم انتخاب کنی که زود عوضش کنی و دفتر قدیمی رو با نوشته هاش گور به گور کنید.
ولی وقتی این تمرین رو رها کردی دوباره همه چیز به روز اول بر میگرده.
به کاربر سلام : میشه بپرسم چه قدر مطالعه داشتید وچی جوری تو زندگیتون احساس کردید باید دنبال این قانون برید؟
این سوال رو قبلا جواب دادم همه ی کسانی که سراغ این پست ها اومدن کسانی هستند که راه های دیگه رو امتهان کردن و یه جورایی به اخر خط رسیدن و تصمیم گرفتن از اول خط دوباره شروع کنند.
شما کتاب ایین دوستیابی رو مطالعه کنید و در ادامه هم با بحث ارتباطات من همراه باشید.
خب اون مری که در بالا هم در موردش نوشتیم. امروز دنبال خواستگاره
فردا دنبال خواستگار بهتر
فردا دنبال عقد و به نتیجه رسیدن
فرداش به فکر اینکه روزهای قشنگ تری رو کنار همسرش داشته باشه.
و روز های دیگه به فکر هدف های دیگه و ادامه ی دفتر
برای شما فیلم راز 2 (یا همون فیلم فراتر از راز ) رو اماده کردم و توی کانال تلگرامی که آدرسش رو خدمتتون عرض میکنم هست.
این فیلم یک ساعت و 25 دقیقه هست و با حجم 300 مگابایت.
و واقعا ارزش دیدن رو داره
فضای رایگان درست و درمون هم پیدا نکردم برای اپلود.
زیر نویس فارسی فیلم رو هم همون جای توی کانال تلگرام گذاشتم که باید فیلم و زیرنویسش رو هم نام کنید و باز کنید.
کتاب چگونه سریع تر به هدف خود برسیم رو هم براتون گذاشتم توی کانال و می تونید اون رو گوش بدید (کتاب صوتی هستش )
کتاب تو همانی که می اندیشی رو هم براتون گذاشتم توی کانال و شما میتونید برید و گوش کنید و لذت ببرید و البته این کتاب خیلی عمیق و باید چند با گوش بدی
توی این کتاب ها و فیلم اینقدر مطلب و تمرین هست که کفایت کنه و اینکه من سعی میکنم توی این پست نظری نگذارم و دلیلش رو هم بعد بهتون میگم . و قسمت بعدی در مورد الگو ها حرف میزنیم. که ممکنه فاصله ی اون با این قسمت یکم طولانی بشه به دلیل مشغله هایی که دارم .
راستی تا یادم نرفته لینک کانال هستش https://telegram.me/shafagh1111
و یا میتونید اون ذره بین تلگرام رو بزنید shafagh1111 رو جستجو کنید.
کتاب هدف هم برای دوستانی که دسترسی به تلگرام ندارند اپلود کردم برید دانلود کنید و استفاده کنید.(کتاب صوتی هست)
http://sound.zarup.com/163234-download-01_-_Hadaf.mp3.html
http://opload.ir/downloadf-4218d1f2f6281-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-449bd15cd2f61-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-055e2024f8e71-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-0592595856ae1-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-babacee960e21-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-02eb5c7ff4d21-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-7ad0059507bd1-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-64043b94b4c21-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-cba7c43b87821-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-4218d1f2f6281-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-449bd15cd2f61-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-055e2024f8e71-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-0592595856ae1-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-babacee960e21-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-02eb5c7ff4d21-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-7ad0059507bd1-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-64043b94b4c21-mp3.html
http://opload.ir/downloadf-cba7c43b87821-mp3.html
موفق باشید
← مطالب شفق (۲۲ مطلب مشابه)
- ۵۱۹۳ بازدید توسط ۳۵۶۱ نفر
- دوشنبه ۲ اسفند ۹۵ - ۰۹:۲۴
