لازمه یه فاصله ای بین عقد و عروسی باشه ، که من به این میگم نامزدی . یعنی وقتی شما عقد کردید ، محرم شدید نامزد هستید .
دوران نامزدی یکی از شیرین ترین دوران های طول تاریخ زندگی مشترک ماست . خیلی باحاله . بهترین طول زمان برای طی شدن دوران نامزدی 6 ماهه . عجله نکنید . این هفته عقد هفته ی بعد عروسی ! اصلا عقد و عروسی با هم !
چرا ؟ چه فایده ای داره که ما بین عقد و عروسی فاصله بندازیم ؟
1 – جدا شدن تدریجی از والدین
ما سال ها کنار خانواده زندگی کردیم . ما سال ها با هم انس گرفتیم . اگه یه دفه از هم جدا شیم ، خب لطمه عاطفی می خوریم مخصوصا دخترها . ما در دوران نامزدی یواش یواش توی خانه ی پدری کم رنگ میشیم . عقد کردیم دیگه ، محرمیم . صبح میریم بعد از ظهر میایم . یواش یواش خانواده به نبودن ما ، ما به حضور نداشتن اونا ، عادت می کنیم . اگه این کار رو نکنیم ، بسیار دیده شده ، الان عقد کردن هفته ی بعد عروسی یا عقد و عروسی اونا با هم بوده ، عروس این ور زار زار گریه می کنه مادرش اون ور !
ولی وقتی چند ماه طول بکشه ، یواش یواش عادت می کنیم که از هم جدا شیم .
2 – دختر و پسری که تا حالا کنار پدر و مادرشون بودن ، اصلا بلد نیستند مستقل زندگی کنن . یه دفعه اون از فردا آشپزی کنه ، اون بره کار کنه و ... . بلد نیستند مستقل زندگی کنن . یواش یواش باید مسئولیت های یک زندگی مستقل رو به عهده بگیرن .
شاید دختره تا حالا نمی خواست آشپزی رو یاد بگیره . الان دیگه عقد شده ، 6 ماه دیگه باید مستقلا آشپزی کنه . حالا سرعت یادگیری و آموزش ها بیشتر میشه . حالا پسر دور و بر بابا می چرخه یه سوال هایی می کنه .
3 – امکانات شروع زندگی مشترک هم باید آرام آرام فراهم بشه . یه زمان بیشتری داریم میدم به خانواده ی دختر برای تهیه جهیزیه . و یه زمان بیشتری داریم میدیم به داماد برای تهیه خونه و امکانات اولیه .
4 – دختر و پسری که تا قبلش ارتباط تنگاتنگی نداشتند ، خیلی منطقی و در چارچوب خاصی اومدن و رفتن ،هنوز اونقدر با هم انس نگرفتند . اونا یه زمانی می خوان برای انس گرفتن و عادت کردن به همدیگه .
دختره تا دیروز خونه ی مامانش بوده . امروز صبح بیدار میشه ، یکی رو می بینه میگه یا اباالفضل این سیبیلو کیه ؟!!! شما ؟!!! شوهرتون !
5 – آشنایی بیشتر خانواده ها با هم
6 – پی بردن به جزئیات درونی همدیگه . اگه با روندی که ما گفتیم ازدواج بکنید ، یه هفته فقط با هم محرم بودید . هنوز خیلی چیزها رو در مورد هم نمی دونید . رگ خواب ها ، قلق ها و ... . شش ماه میریم و میام . می فهمم زنم بستنی سنتی دوست داره ! یادم باشه گاهی که میام خونه با بستنی سنتی بیام .
می فهمم که مثلا اون از سوت زدن خوشش نمیاد . یاد میگیرم که به هم آزار نرسونیم . وقتی قلق ها رو یاد گرفتیم بهتر می تونیم با آرامش بیشتری کنار هم زندگی کنیم .
توی این شش ماه می فهمیم از چه رنگی ، از چه غذایی و ... خوشش میاد . من گفتم در جلسات خواستگاری این سوالات رو نپرسید ، ولی حالا که عقد کردیم ، زن و شوهریم ، 6 ماه وقت داریم سلیقه های هم رو بشناسیم .
7 – معایب خودمون رو بهتر میشناسیم . میگم فلان رفتارم باعث شد که اعصابش خورد بشه . داشتیم با ماشین می رفتیم ، یه راهی رو اشتباه رفت من غر زدم سرش . دیدم چهره اش رفت تو هم . پی به عیب های خودمون می بریم . یاد میگیریم که عیب هامون رو کنار بذاریم که وقتی زیر یه سقف رفتیم با این عیب ها همدیگه رو آزار ندیم .
تایپ شده از روی سخنرای دکتر فرهنگ با حذف و اضافات
← راهنمای ازدواج موفق ( دکتر فرهنگ ) (۶۴ مطلب مشابه)
- ۴۰۶۲ بازدید توسط ۳۱۰۷ نفر
- چهارشنبه ۲۸ خرداد ۹۳ - ۱۲:۰۸