بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اینرسی ازدواج (قسمت دوم ، شاید عمق تنهایی رو درک نکردی)
سلام
در خلوت و تنهایی خودت گریه کردی؟ اشک ریختی؟ حسرت خوردی؟ آه چی؟ آه کشیدی ؟
شده تا حالا در خلوت و تنهایی خودت غبطه بخوری و آه جان گدازی رو از سینه ات بیرون بدی؟ طوری که فکر کنی این آهت ، فلک رو آخر دامن گیر می کنه...
اگر جوابت آره است که باید بگم پس می دونی تنهایی و غم چه معنی ای می ده. البته شاید مفاهیم تعریفی من از غم و تنهایی با دیدگاه تو متفاوت باشه ، تمام حرف های بالا رو نوشتم تا این جمله ی پایین رو بهتر متوجه بشی.
البته این جمله برای همه صدق نمی کنه بیشتر به درد اون دسته افرادی می خوره که سودای مجرد موندن دارن با هر دلیل و بهانه و شرایطی.
شاید در اوج توانایی و بی نیازی باشی اما به نظر خودت و جود یک همراه و هم پا که پا به پات بیاد برای تو بهتر نیست؟
یکی که بهت آرامش بده و احساس تو رو درک کنه یکی که حوّات بشه و تو آدمی برای حوّا ... . شاید بگی نه! من خودم تنهایی هم از پسش بر میام. ولی انگاری داری برهان خلف میاری در پاسخ جواب مثبتت به غم و تنهایی ...
یکی که بشه محبوبت و تو عاشقش باشی و برای داشتنش و خوشحال کردنش از هر چه داری و نداری در راهش خرج کنی یکی که بشه مونس و همدم تمام لحظاتت . مخصوصا لحظه هایی که باید یکی باشه تا بتونی آروم باشی ، یکی که هیچ وقت تنها نگذاره...
هر کدام از ما به "یکی" نیاز داریم که تا آخر راه باهامون باشه، پابه پامون برای رسیدن به اون لحظه های خوب مدنظرمون تلاش کنه. یکی که با "تو" ، "ما" بشه .
اینجاست که خدا می گه از جنس خودتون برای شما آرامشی آفریدم . حتما در ازدواج چیزهایی هست که یک مجرد نمی تونه درکش کنه حتی اگر در اوج حال خوبش باشه .
شاید توی مجردی که سودای مجردی و تنهایی تا آخر عمر و داری و تازه بنات رو هم بر این گذاشتی که تنهایی هیچ بلایی سر من نمیاره ، خودم می تونم ، و ... فقط حرف زده باشی ...
تو شاید الان ندونی معنی واقعی تنهایی چیه، چون هستن کسانی که دور و برت رو گرفته باشند و تو عمق تنهایی رو درست درک نکرده باشی...
ای قرار بی قراریم ...
ادامه دارد...
یا حق
" آ. راد "
← مطالب آ. راد (۲۶ مطلب مشابه)
- ۲۹۰۹ بازدید توسط ۲۲۰۰ نفر
- جمعه ۲۶ شهریور ۹۵ - ۲۲:۳۵