سلام به همه
دختری هستم ۲۵ تا ۳۰ ساله، امسال موفق شدم دانشگاه تهران قبول شم،من شهرستان زندگی می کنم و تا حالا دور از خانواده ام نبودم و تجربه تنهایی زندگی کردن رو ندارم.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تحصیل دور از خانواده (۲ مطلب مشابه)
سلام به همه
دختری هستم ۲۵ تا ۳۰ ساله، امسال موفق شدم دانشگاه تهران قبول شم،من شهرستان زندگی می کنم و تا حالا دور از خانواده ام نبودم و تجربه تنهایی زندگی کردن رو ندارم.
سلام
دخترم، امسال رشته ی مورد علاقه م رو قبول شدم، دولتی، ولی تقریبا شهرمون 12 ساعت تا اون جا فاصله داره، اوایل پشیمون شدم که چرا زدم، ولی از وقتی رفتم خیلی خوشم اومده از اون جا.
شهر کوچیک و جمع و جوریه، ولی مردمش به شدت خوش اخلاق و مهربونن، مهمون نوازن و هوای ماهایی که میدونن غریبیم رو دارن، خوابگاه مون با دانشگاه فاصله نداره، بزرگه خیلی خیلی خیلی تمیزه، برعکس چیزهایی که قبل رفتن در مورد خوابگاه شنیده بودم و وحشت کرده بودم، اون جا هم خیلی خوبه، از محیط دانشگاهش هم خوشم اومده.
تو این 4 ، 5 روزی که اونجا بودم با اکثریت آشنا شدم، البته زیاد با کسی صمیمی نیستم هنوز، بوده رفتم بیرون و پول نقد یا ساعتی چیزی جا گذاشتم رو تختم در اتاق مون هم باز بوده ولی کسی دست نزده... کیفیت غذاهاشون هم خیلی خوبه، جوری که خیال مامان بابام کامل راحت شد از همه چی.