ممنون می شم که راهنمایی کنید.
دختری هستم 32 ساله که 3 ماه پیش یه خواستگار برام اومد که پس از یه ماه صحبت کردن به خاطر مشکلات فراونی که داشتند جواب منفی دادم. ( مشکلاتی مثل زود انزالی، مشکل در بچه دار شدن و خیلی سخت گیر بودند تا حدودی بد دل ) خانواده ام با این ازدواج مخالف بودند ولی چون خیلی دلبسته اش شده بودم خانواده ام گفتند نظر خودت مهمه.
تو این سه ماه خیلی خواستگارهای خوبی برام اومده ولی حتی اجازه ندادم بیاند. دلم گیر این آقا است یه لحظه و یه ثانیه نمی تونم بهش فکر نکنم. همه بهم می گن زمان حل می کنه مسائل رو . اما برای من زمان مسئله را حل نکرد.
آخرین بار که 3 ماه پیش میشه تمام دلایلم برای جواب رد دادن را براش نوشتم ولی در جوابم انعطافی به خرج نداد حداقل مسائلی که دست خودش بود و می تونست حل کنه. ( مثلا بد دلی ) بین عقل و دلم درگیرم. اگه واقعا دوستم داشت اونم یه تلاشی می کرد. البته شاید به خاطر مشکلاتی که داشت غرورش اجازه نمی ده و می دونم که دوستم داره.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
برگرداندن خواستگار (۴۴ مطلب مشابه)