سلام

دختری هستم بین 30 - 35 سال، به لطف خدا دارای موقعیت اجتماعی و ظاهر خوب و از موفق‌های شهرمون، چند وقت پیش خواستگاری سنتی داشتم در آستانه 40 سالگی و مجرد از نظر مالی و خانوادگی هم سطح (البته روی کاغذ!) خانواده م آشنایی دورادور با خانواده شون داشتند اما معاشرت نه، خود آقا رو هم قبلاً ندیده بودم، به موازات رفت آمد خانوادگی جلسات آشنایی با خودشون تنهایی انجام شد و صحبت می‌کردیم و من متوجه شدم دیالوگ‌ها و رفتار مادرشون توهین غیر مستقیم هست، اما، ایشون مرتب عذرخواهی و توجیه می‌کردند رفتار مادرشون رو، که بعدش که سر چند موضوع اساسی و طرز فکر به اختلاف خوردیم و در نهایت جواب منفی دادم ... 

فکر می‌کردم همه چی تموم شده ولی بعد چند هفته، پدرشون با پدرم تماس گرفتند و خیلی اصرار کردند که دوباره فرصت بدید پسر ما دلباخته دختر شما شده و نمی تونه به کسی دیگه فکر کنه، حرفش تموم نشده بود که مادرشون گوشی رو گرفتند و هر چی دل شون خواست توهین کردند که دختر تون تو سنی نیست که ناز کنه، بهتر از پسر من گیرش نمیاد مگه بقیه خواستگارهاش کی هستند؟ و کلی توهین دیگه که پدرم در اوج شوک و ناراحتی فقط تونستند بگن بقیه خواستگارهای دختر من به شما ارتباطی نداره و تلفن رو قطع کردند.

بماند که اون چند روز چی کشیدم ... کم کم داشتم فراموش می‌کردم که چند وقت بعدش یکی از اقوام نزدیک مون بدون اینکه به خانواده م بگه منو یک گوشه کشید کنار و از طرف اون ها پیغام آورد گفت طرف دلش گیر کرده و فرصت دوباره بده و سنم رو یادآوری کرد که بیشتر داغون شدم.

حرفی از توهین هاشون نزدم فقط گفتم نظرم عوض نمیشه، خانواده م هم هر کی می‌پرسید می‌گفتند قسمت نبوده، برای اینکه یک کلاغ چهل کلاغ نشه. 
بعد اون قضیه، با اینکه مسافرت رفتم خیلی درگیر کار و شغل کردم خودم رو، ولی نتونستم ازضربه روحی اون توهین‌ها رهایی پیدا کنم و حتی امروز بعد چندین ماه که یادم اومد زدم زیر هق هق گریه ... از این دلم می سوزه که اون آقا از نظر ظاهری پایین‌تر بودند حتی قدش کوتاه‌تر از خودم (به خاطر ورزش و لطف خدا حداقل نمره 8 از 10 می گیرم) بود اما اون خانم طوری من رو خرد کردند که انگار من یک دختر زشت و داغونم ولی پسرش شاهزاده خوش چهره! 

خدا می دونه که من به خاطر ظاهر ردشون نکردم و رفتار موجه شون اون جلسات اول به ظاهرشون می چربید، و از چندین جهت سرتر بودم ولی طوری خرد شدم که انگار منت بر سرم گذاشته شده و یکی بهتر از من اومده!

خیلی دلم شکست..... اولین بار بود کسی این جوری من رو خرد می کرد در صورتی که به خاطر ظاهرم و موقعیتم همیشه توجه دیده بودم چه برسه به شنیدن توهین! 
یعنی چون صرفاً سن یک دختر در جامعه به بالای سی رسیده و مجرده حتی با تمام ویژگی‌های برجسته دیگه لایق این همه توهین هست؟ 
هر کاری می کنم نمی تونم فراموش کنم و جمله "از پسر من بهتر گیرت نمیاد" تو گوشم می پیچه. 
نمی دونم چرا این جوری شد و به اینجا رسیدم که این طور خرد بشم ...، دوستان راهنمایی خاصی نمی خوام فقط خواستم اینجا به اشتراک بگذارم این تجربه تلخ رو. شاید هم درد من وجود داشته باشه تو این جامعه، شما هم از تجربه خودتون بگید.


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
خواستگاری های بی سرانجام (۶۶ مطلب مشابه)