پسر مورد علاقه م پیام داده مزاحم نشو

سلام

یه مشکلی پیش اومده برام. سه ماهی میشد که داشتم با آقا پسری که قصد ازدواج داره آشنا میشدم، از وقتی که کرونا اومده و محیط کارشون بسته است بی نهایت پرخاشگر شده، من سه روز ازش خبر نداشتم،  پیامم رو جواب نداد، زنگم رو جواب نداد، یه دفعه پیام داد مزاحم نشو. 

نه زنمی، نه نامزدمی، نه چیزی، منم نوشتم ناراحت شدم، گفتم بلایی سرت اومده نگران شدم. واقعا هم شب ها گریه کردم، ترسیدم نکنه کرونا گرفته. گفت برام مهم نیست اشکات. نگران من نباش.

بچه ها دلم بدجوری شکست، الان هم پنج روزه هیچ خبری ازش نیست. چی کار کنم؟ دارم داغون میشم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
قطع رابطه با جنس مخالف (۷۴ مطلب مشابه)

احساس می کنم دختری که باهاش درس می خونم بهم وابسته شده

سلام

من یه پسر ‍۱۹ ساله ام، پشت کنکور هم هستم، آدم مذهبی ای هم نیستم و اخلاقم بهم اجازه ارتباط با دختری رو نمیده، هم خجالت میکشم هم تو خانوادمون عرف نیست تا قبل از ۲۵ سالگی ازدواج کنم،  خودم هم از ازدواج میترسم، خوش قیافه م و هیکل چهارشونه ای دارم.

جدیدا با یه دختر درس میخونم، احساس میکنم بهم وابسته شده، من جلوش رو دارم میگیرم، ولی از این میترسم که خودم وابسته ش بشم، علاوه بر اون فشار جنسی روم زیاده، همه ش سرکوبش میکنم، موندم چیکار کنم، درس هم باید بخونم ولی ذهنم درگیره کمک کنین

مربوط به درس خواندن:

میخوام درس بخونم ولی نمیتونم

همش ۵ ماه تا ساختن سرنوشتم مونده

نمی دونم چرا درس نمی خونم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
پشت کنکوری ها (۱۳۳ مطلب مشابه) چگونه درس بخوانم (۸۰ مطلب مشابه)

چرا بعضی ها حتی در مسائل عادی هم دروغ میگن؟

سلام 

به نظرتون چرا دروغ گفتن این قدر در بین بعضی ها فراگیر شده؟، بعضی از مردم به راحتی به هم دروغ میگن، مشکل من این هست که وقتی بهم یه چیزی رو میگن باور میکنم، یعنی حتی اگه تو ذهن خودم بگم بابا طرف داره بهت دروغ میگه، میگم اگه دروغ نمی گفت چی، تهمت نزن اصلا واسه چی باید دروغ بگه، اعتماد نمیکنم ولی باور میکنم. تا اینکه بعد یه مدتی می بینم توی حرف هاشون تناقض داره و متوجه میشم دروغ گفتن. اونم نه یه بار، چندین بار و چندین نفر.

یه بنده خدایی پست گذاشته بود که در مواجهه با افراد دروغگو باید چیکار کرد، خب اون یه شخص بود نتایج هم این بود که خب باهاشون ارتباط نداشته باشید، ولی متاسفانه اطراف من پر از این جور آدم هاست، و اینکه اون ها همه ش فکر میکنن دارم دروغ میگم، حتی حرف های ساده رو هم باور نمیکنن.

یه طوری که راست رو فکر میکنن دروغه و برعکس، اصلا درک نمیکنم چرا باید دروغ بگن، حتی مثلا برام تعریف میکنن که ما خواستیم بریم بیرون، مثلا برای اینکه خانواده شون اجازه بدن به دروغ اسم منم می آوردن که اره فلانی باهامونه خانواده ش هم اعتماد میکردن، تازه به دروغگویی شون افتخار میکنن، من قبلا فکر میکردم همه ی کسانی که نشون میدن مذهبی هستند، در کنار اینکه دعا و نماز میخونن آدم های صادق و راستگویی هستند، ولی بعد از یه مدتی فهمیدم حتی در بین این گونه افراد هم دروغگویی وجود داره.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه)

به دیگران غبطه می خورم اما حسادت نمی کنم

سلام به تمام دوستان گل

من دختری ۱۹ ساله هستم. اصلا حسود نیستم. تو دوران مدرسه چون با بچه ها رقابت داشتیم؛ هر وقت یکی از همکلاسی های درس خونم میرفت درس جواب بده دعا میکردم که نمره ش بالاتر از من نشه. به خاطر اینکه گاهی اوقات رفتارشون با من خوب نبود (اونم به خاطر حسادت : اینو مطمئنم)، خودم همیشه باهاشون خوب ودوستانه برخورد کردم. واینکه دوست داشتم شاگرد اول بشم چون خیلی سختی کشیده بودم. یه کمی هم حسادت بود چون وقتی طرف یه نمره خوبی میاورد من ناراحت میشدم در حالی که خودم جزو شاگرد اول و درس خون های کلاس و مدرسه بودم، و بخش زیادیش به خاطر حس کینه و نفرت بود.

ولی در دوران پیش دانشگاهی، تصمیم گرفتم که دیگه خودم رو با کسی مقایسه نکنم و با کسی رقابت نداشته باشم و تنها خودم رو با خود قبلیم مقایسه کنم و تنها رقیبم خودم باشم نه فرد دیگری ، چون این زندگی منه، عمر منه، چرا باید با مقایسه و رقابت از بین ببرمش؟ من یه روزی می میرم؛ یه روزی زندگیم تموم میشه و باید صرف پیشرفت خودم و خانواده ای که تشکیل میدم بکنم.

باید هر روز بهتر از قبل بشم. بهتر از آدم دیروزم بشم. سیر صعودی داشته باشم و برای خودم برنامه ریزی داشته باشم. البته من کمال گرا نیستم، چون هیچ انسانی کامل نیست و همه مون یه عیب و نقص هایی داریم. 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه)

واقعا دخترهای بد پوش دوست دارن آقایون زیبایی هاشون رو ببینن؟

سلام

من کنکوری هستم و چادری ، همیشه شیک میپوشم و یه کم عطر میزنم و سعی کردم ساده ی ساده هم نباشم تو کلاس های کنکوری که میرم دخترا یجوری تیپ میزنن که منه همجنسشون هم یه جوری میشم دیگه چه برسه به استادامون که حتی بعضیاشونم مجرد و جونن.

واقعا یعنی این دخترای ساپورت پوش مانتو کوتاه و تنگ پوش و موهای شدیدا بیرون دوست دارن کسی زیباییشونو ببینه؟ از طرفی نمیدونن چه اثراتی روی مردا میذارن با ظاهرشون؟

یه نکته هم اینکه میگن ساپورت اول تو آکادمی گوگوش در شبکه من و تو بوده و همه ی دخترا شون میپوشیدن از بعد از اون هر کی از راه رسیده پوشیده! دیگه ببینین ما از کجا ضربه خوردیم!!!

من خودم یه مدت کوتاه میپوشیدم ولی وقتی فهمیدم که چه اثری رو مردا داره دیگه نپوشیدم. واقعا تعجب میکنم یعنی دخترا نمیفهمن مردا تحریک میشن؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

آیا رفیقم با دستپخت خانمش واقعا زنده میمونه؟!

سلام

اول خدمت خانم ها عرض کنم بنده آدم شکمویی نیستم ولی اعتقاد دارم زن آیندم باید آشپز باشه ، چند روز پیش خونه دوستم که تازه ازدواج کرده مهمون بودم، چشمتون روز بد نبینه، البته دست خانمشون درد نکنه زحمت افتاده بود، ولی کاش زحمت نمی افتاد، کاش اون شب میگفتم رژیم دارم ،کاش اون شب به اون خونه نمیرفتم و باز میگم کاش 10 سال غذای سربازخانه رو میخوردم ولی اون خورشت سبزی رو نمیخوردم.

باور کنید انگار به جای سبزی از جلبک های دریایی استفاده شده بود ، بو و طعم غذا آدم رو سیر میکرد و دیگر لازم نبود مصرف شه، خلاصه رفیقم با عرقی شرم به من نگاه کرد و بنده هم در نگاهش خواندم که میگوید ای دوست ببخش، ولی من دلم برا رفیقم سوخت بدبخت از صبح تا شب کار میکنه و گرسنه میاد خونه بعد غذا این باشه، و از طرفی از اون روز تو این فکر هستم آیا رفیقم با این دستپخت خانمش واقعا زنده میمونه ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) آشپزخانه خانواده برتر (۴۹ مطلب مشابه)

با خانواده برتر چه مشکلاتی رو تونستید حل کنید؟

سلام

چه خوب که بیایم از مشکلات و دردسرها و مسائلی که قبلا داشتیم و در خانواده برتر مطرح کردیم و حل شد بگیم.

البته فقط نگید که یه مشکل یا سوالی داشتم حل شد، کوتاه از اون هم بنویسیم، مثلا یکی که با شوهرش سر اختلاف فرهنگی و ... مشکل داشت بگه که مشکلش حل شد یا نه، اگر حل شد با چه شیوه ای یا یکی که دنبال دختر دلخواهش بود حالا چه محجبه یا چه معمولی یا شاغل یا خونه دار، اگه ازدواج کرد یا دختر دلخواهش رو پیداکرد با راه حلی که براش جواب داد بنویسه.

با تشکر

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مربوط به خانواده برتر (۵۹۹ مطلب مشابه)

از نوجوانی متوجه این شدم که خواهرم بهم حسودی میکنه

سلام دوستان

دختری هستم 24 ساله، یه خواهر بزرگتر از خودم دارم. از لحاظ قد و اندام و زیبایی و هوش و عملکرد ازش سر ترم. تو دوران نوجوانی متوجه این شدم که خواهرم بهم حسودی میکنه. یا نمیدونم اسم کارهاش رو چی میشه گذاشت، از هر چیز بهترین رو داشت ولی بیرون رفتنی لباس های منو برمیداشت، ساعتم، عینک، کیف، کفش.

بهش میگفتم لااقل بگو بعد بردار، شاید بیرون رفتم لازمم شد. و این شد که منو دل زده کرد، یه لباس نمی تونستم بخرم، همه ش چشمش سمت من بود، می دادم نمیشد، نمی دادم دلم می سوخت.

باور نمی کنید با همه ی خوبی هایی که براش می کردم باز بی خودی دعوا میکرد، موهام رو می کشید و ...، 4 ساله نتونستم آرایش کنم، نکنه به دلش بیاد فکر کنه که قیافه خوبی نداره، به نظرتون چیکار کنم؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)

آشنا نداریم که به مراسم عروسی مون دعوت کنیم

سلام دوستان

خانواده ما بنا به دلایلی سال های سال هست که با هیچ یک از اقوام و فامیل در ارتباط نیستیم و 15 ساعت ازشون فاصله داریم. به جز چند تا از خاله ها که همون ها رو هم 10 ساله ندیدم و به صورت محدود چندین دوست و آشنای غریبه در ارتباطیم چندین ماه دیگه مراسم عروسی مون هست. خانواده همسرم هم از اقوام شون شهرستانن و راه شون خیلی دوره شاید خیلی هاشون نیان.

در اصل مشکل ما اینه میخوایم مراسم بگیریم و مهمون نداریم که دعوت کنیم. و تعداد مهمون هامون جمعا اندازه یه جشن تولد یه دختر 5 ساله میشه، این موضوع منو ناراحت میکنه و میخواستم بدونم راهکار شما چیه که اون شب برام خاطره انگیز بشه. 

مرتبط با برگزاری مراسم عروسی کم خرج و بدون گناه:

ایده های جالب در مورد مراسم عقد و عروسی کم خرج

مراسم عقد و عروسی بدون گناه

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مراسم عقد و عروسی (۱۰۷ مطلب مشابه)

قبل از ازدواج فکر نمیکردم اختلافات فرهنگی بتونه مشکل ساز بشه

سلام

خانمی 28 ساله هستم و نزدیک به 5 ساله که ازدواج کردم، مشکلی که میخواستم مطرح کنم این بود که من وقتی تو دوران دانشجویی با همسرم آشنا شدم مجذوب شخصیت پخته و شوخ طبعی همسرم شدم، وقتی هم به خواستگاری اومدن من خیلی راحت پذیرفتم و یه جورایی اون زمان تحت تاثیر احساساتم هم کمی بودم و فکر نمیکردم اختلافات فرهنگی ما بتونه مشکل ساز بشه. 

من خودم از خانواده ی مقیدی هستم، پدر و مادرم اهل نماز و روزه هستن البته خودم نمیخونم، یا حجابم کامل نیست و تو دوران مجردی محدودیتی تو پوشش نداشتم اما سنگین میپوشیدم یا مثلا تو خانواده ما اصلا مرسوم نیست جلوی نامحرم ها زیادی باز بپوشی یا مثلا جلوی دوست خانوادگی که هیچ ارتباط فامیلی باهاشون ندارین بدون حجاب باشی یا مثلا باهاشون بری شمال یا سفر های دیگه... 

در کل خانواده ما یه همچین چارچوبی وجود داشت و من با وجود اینکه شخصا خیلی آدم مذهبی نیستم اما این چارچوب داشتن رو بیشتر دوست داشتم ولی وقتی وارد خانوده همسرم شدم اولین چیزی که تو ذوقم خورد این بود که مشکلی با خوردن مشروبات الکلی ندارن، مثلا با دوستان همسرم که رفتیم ترکیه، خانم های اون ها راحت با لباس نامناسب رفتن ساحل در حالی که من برام واقعا سخت بود جلوی دوست همسرم اینقدر باز بپوشم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) قبل از ازدواج لازم است بدانید (۲۹۶ مطلب مشابه)

پسری 17 ساله ام، فکر میکنم به یک خانم بزرگتر از خودم علاقه پیدا کردم

سلام و عرض ادب،

من پسری هفده ساله و سال آخر می باشم و همچنین بسیار هم مذهبی هستم. چند وقتیه که فکر میکنم به یک خانم بزرگتر از خودم علاقه پیدا کردم. این خانم حدودا چهار سال و چهار ماه از من بزرگتر هستند. من مقدار کمی ایشون رو میشناسم ولی ایشون من رو نمیشناسن. این در حالیه که حتی یک بار از نزدیک ندیدم شون و اصلا صورت شون رو ندیدم، حالا میشه برادران راهنماییم کنید از کجا بفهمم که من واقعا به ایشون علاقه دارم؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
عشق یک طرفه (۴۴ مطلب مشابه)

خانومم اصلا و ابدا به فکر من نیست

سلام به همه

مردی هستم ۲۶ ساله، مدتی هست که ازدواج کردم و با مشکلی رو به رو شدم . قبلش بگم که واسه خانومم خونه و ماشین و یه زندگی خیلی خوب فراهم کردم. مشکل از اینجاست که خانوم اصلا و ابدا به فکر من نیست. کلا فکرش یا پیش خانوادشه یا کارهای خودش. 

در بدترین شرایط فکری منو تنها میذاره و اصلا نه محبت و نه دلگرمی و هیچی ...، حتی میشه من چند روز خونه نیستم حتی یه پیام یا زنگ هم نمیزنه وقتی هم بهش میگی میگه کار داشتم، باید منو درک کنی. 

بهش میگم خب یه پیام که وقتت رو نمیگیره اما باز هم نتیجه نگرفتم. بعضی وقت ها نقش بازی میکنه ها که مثلا من مهم هستم براش ولی چون میدونم نقش بازی میکنه خیلی تاثیر نداره روم، ولی من واقعا علاقه مند هستم به ایشون و سختی های زیادی رو فقط برای اینکه راحت باشن و همه چیز براشون فراهم باشه تحمل میکنم تا حدی که به شدت به سلامتیم آسیب زدم و الان زانو هام و کمرم دچار مشکلات بدی شدن.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه)

در ازدواج با پسر مورد علاقه م دچار تردید شدم

سلام

من بعد از چندین سال تجربه آشنایی و صحبت با آدم های مختلف برای ازدواج، اخیراً با آقایی آشنا شدم که حس میکنم میتونم جدی بهش فکر کنم. یعنی لااقل بار اولی که حرف زدیم این طور بود. ولی بعد جلسه دوم حس خوب بار اول رو  نداشتم و خیلی دچار تردید شده بودم. الان یه حالت نسبتا خنثی هستم و سعی میکنم زیاد بهش فکر نکنم.

یه سری توضیحات درباره خودم و یه سری توضیحات درباره ایشون میدم و دوست دارم بدونم شما درباره تناسب ما و اینکه میتونیم آینده خوبی با هم داشته باشیم چی فکر می‌کنید؟ 

میدونم که باید باهاشون بیشتر آشنا بشم و بیشتر حرف بزنم، الان میخوام بر اساس شناختی که تا اینجا کسب کردم ببینم چقدر جدی روی این مورد فکر کنم. 

من در حدود سنی ۲۳-۲۵ هستم و ایشون یک سال از من بزرگتر هستند. هر دو نفرمون تهرانی هستیم. هر دو دانشگاه دولتی درس خوندیم (یه دانشگاه)، ایشون ارشد من لیسانس. ایشون یه رشته سخت فنی من یه رشته نسبتا سخت علوم انسانی. ایشون به شدت علاقمند به مسائل تکنولوژی و توی اون فضا (مرتبطه با رشته تحصیلی)، من به شدت درگیر مسائل فرهنگی و اجتماعی. 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
بررسی معیارهای ازدواج دختران (۷۵ مطلب مشابه) بررسی معیارهای ازدواج پسران (۷۱ مطلب مشابه)

درونگرا بودن شوهرم، واقعا منو سرد کرده از زندگی

سلام

من یه خانم متاهل 30 ساله هستم، حس میکنم از زندگیم راضی نیستم بعدِ 6 سال عقد و ازدواج، همسرم نه معتاده، نه بد اخلاقه، فقط خیلی درونگراست.

هیچ محبتی تو رفتارش حس نمیکنم، اوج محبتش در آغوش کشیدن منه، چشم هاش رو میبنده و میخوابه همین... 

بعضی از رفتارهاش خیلی داغونم میکنه، تو نامزدی خیلی خوب بود حرف ها و رفتارها و نگاه های عاشقانه در حد کم داشت، بعد عروسی کلا سرد شد.. 

هزار بار بهش هم گفتم ولی نمیتونه عوض بشه، تا من حرف نزنم حرفی نمیزنه، ببینه ناراحتم یه کم شوخی میکنه اما اگه حالم خوب باشه با بی تفاوتیش خرابم میکنه...،  من شاغلم، خوشش نمیاد پول پس انداز کنم، این جور رفتارهاش واقعا منو سرد کرده به زندگی، اصلا از زندگی راضی نیستم، چه کار کنم چه راهکاری برام دارید تا یه کم زندگیم از این سردی در بیاد، خسته شدم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) روابط عاطفی زن و شوهرها (۸۱ مطلب مشابه)

چرا بعضی پسرها توی دعوا به خواهر و مادر هم فحش میدن

سلام

به وفور تو اطرافم دیدم که وقتی دو تا آقا یا پسر با هم دعوا میکنن به خانوم خواهر یا مادر هم فحش میدن و ناسزا میگن، میخواستم علتش رو از خود آقایون یا پسر ها بپرسم و میخواستم بدونم آیا ضعفی در قدرت و جسارت مردها هست که وقتی زورشون به هم نمی رسه پای یکی دیگه رو وسط میکشن؟

هر جور فکر میکنم متوجه نمیشم، درگیری دو تا پسر با هم سر جای پارک به خواهرها و مادرهاشون چه ربطی داره؟، مثلا فرض کنین یکی نوبت منو تو صف می گیره، بعد من برم به شوهر عمه ش فحش بدم واقعا خنده داره. 

چند وقتیه تو رانندگی واقعا اذیت میشم و فحش های واقعا رکیک از سمت پسر ها میشنوم، من کاری نمیکنم فقط قانون رو رعایت میکنم، و پوششم هم  کامله، در جواب هیچی نمیگم، ولی وقتی میام خونه یه ساعت گریه میکنم، بعدش میشم همون آدم عادی، سخته واسه یه دختر ...

به نظر من یه پسر بامرام انقدری جنم داره که با خود طرف تسویه حساب کنه نه خواهر مادرش به قولی ... ولی دم همه ی پسرهایی که حتی تو اوج عصبانیت شون بازم معرفت دارن و احترام نگه میدارن گرم ...

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل روز جامعه (۶۵ مطلب مشابه)