خانواده برتر

مشورت در قالب پرسش و پاسخ در مورد ازدواج و مدیریت خانواده

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ

کانال خانواده برتر در ایتا: معرفی مطالب پر بازدید و پربحث

جستجو با گوگل در خانواده برتر

جدیدترین ها
مطالب کاربران
صفحات کاربران
به روز شده ها
جدیدترین نظرات کانال و گروه خانواده برتر حمایت از مطالبه گری
توهم عاشقی ... (۲۲۰۰ بازدید توسط ۱۶۷۱ نفر) - (۰ نظر)
تاوان یک عشق ... (۱۵۹۱ بازدید توسط ۱۲۰۹ نفر) - (۰ نظر)
بیا با کفش‌های من چند قدم راه برو... (۱۳۲۷ بازدید توسط ۱۰۲۱ نفر) - (۰ نظر)
زباله‌هایی که راه می‌روند ... (۱۶۴۷ بازدید توسط ۱۲۸۲ نفر) - (۰ نظر)
من بودم و ضربان قلبم ... (۱۴۷۴ بازدید توسط ۱۱۳۵ نفر) - (۲ نظر)
یک پک تلخ به سیگار تلخ ... (۱۰۶۰ بازدید توسط ۸۴۸ نفر) - (۱ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۱۰۳۴ بازدید توسط ۸۰۶۸ نفر) - (۴۲ نظر)
عجیب‌ترین حس در دنیا چیه؟ (۱۶۷۸ بازدید توسط ۱۲۷۸ نفر) - (۱ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۱۶۵ بازدید توسط ۴۶۲۹ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۶۱۱۱ بازدید توسط ۴۷۲۶ نفر) - (۱۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۴۴۹ بازدید توسط ۱۷۹۷ نفر) - (۱۰ نظر)
آثار منفی ابراز علاقه های مجازی پسر به دختر چیست؟ (۱۹۰۵ بازدید توسط ۱۳۸۷ نفر) - (۳۲ نظر)
درسی که از محرم امسال گرفتم (۲۱۷۰ بازدید توسط ۱۵۶۴ نفر) - (۲۷ نظر)
در حکومت دینی هر اتفاقی بیفته مقصر دین هست؟! (۳۱۶۲ بازدید توسط ۲۰۶۲ نفر) - (۱۰۸ نظر)
الگوی خانه داری، حضرت زهرا (علیها السلام) (۱۸۵۲ بازدید توسط ۱۲۳۸ نفر) - (۵۴ نظر)
علی نَفسِ محمّد - روز مباهله (۷۰۵ بازدید توسط ۴۱۹ نفر) - (۲ نظر)
احساسی پاک به سانِ دوست داشتن (۱۷۷۴ بازدید توسط ۱۲۲۸ نفر) - (۸ نظر)
ناتوانی در جویای کار بودن و عدم درآمد (۱۹۹۷ بازدید توسط ۱۳۶۴ نفر) - (۲۲ نظر)
واقعاً عادی شدن جسم زن راهکار درستی برای ادامه زندگی ماست؟! (۳۴۱۹ بازدید توسط ۲۳۰۱ نفر) - (۷۸ نظر)
برآورده شدن آرزو پس از مدت‌ها (۱۴۱۶ بازدید توسط ۸۹۸ نفر) - (۱۰ نظر)
دین خوبی که خوب آن را نفهمیدم (۱۰۷۹ بازدید توسط ۶۵۷ نفر) - (۴ نظر)
گلایه ای در مورد سانسور در خانواده برتر (۱۳۲۳ بازدید توسط ۸۷۱ نفر) - (۱۲ نظر)
موقع عقد، حتما حواس تون به این بند ها و نکات قانونی باشه - ویژه آقایان (۲۳۳۴ بازدید توسط ۱۶۵۹ نفر) - (۱۷ نظر)
آقایان ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۳۱۵۳ بازدید توسط ۲۳۵۳ نفر) - (۳۲ نظر)
خودمون با چادر خفه کنیم تا شما راحت باشید؟! (۳۶۲۹ بازدید توسط ۲۵۶۱ نفر) - (۵۳ نظر)
خانم ها ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۴۳۶۰ بازدید توسط ۳۰۰۴ نفر) - (۸۹ نظر)
آقایون اگه این کارها رو انجام بدید برای همسرتون بهترین مرد دنیا میشید (۲۹۷۶ بازدید توسط ۲۰۹۵ نفر) - (۱۷ نظر)
فرهنگ‌سازی برای عابر پیاده (۸۴۰ بازدید توسط ۵۳۸ نفر) - (۳ نظر)
جادوی نوشتن و تأثیرات آن (۱۴۶۹ بازدید توسط ۹۴۸ نفر) - (۶ نظر)
ترک خانوادۀ سمّی (۲۲۶۳ بازدید توسط ۱۴۰۴ نفر) - (۱۰ نظر)
چهل سالگی ام مبارک (۳۳۶۹ بازدید توسط ۲۳۲۷ نفر) - (۴۴ نظر)
راهنمای دریافت غذای تبرکی حرم امام رضا (ع) (۱۹۵۹ بازدید توسط ۱۲۱۲ نفر) - (۱۶ نظر)
زرنگ باش (۲۲۶۰ بازدید توسط ۱۴۶۸ نفر) - (۲۰ نظر)
چند نکته به عنوان نصیحت برادرانه به دختران (۹۱۹۴ بازدید توسط ۶۴۶۹ نفر) - (۱۰۴ نظر)
دلایل ماندگاری معصومین علیهم السلام (۱۲۶۷ بازدید توسط ۷۴۹ نفر) - (۹ نظر)
در مورد بسم الله الرحمن الرحیم (۱۸۷۳ بازدید توسط ۱۱۰۰ نفر) - (۹ نظر)
در مورد فتنه ی اخیر به بهانه ی فوت مهسا امینی (2) (۲۳۷۲ بازدید توسط ۱۶۰۰ نفر) - (۰ نظر)
لذّت با هم بودن رو به خاطر مسائل مادی برای همیشه از بین نبرید. (۵۶۰۱ بازدید توسط ۳۷۹۲ نفر) - (۱۱۶ نظر)
بیشتر به خودت فکر کن (۱۸۹۹ بازدید توسط ۱۳۰۵ نفر) - (۸ نظر)
من اگه دختر بودم از پسر خوب خواستگاری می کردم! (۴۳۳۱ بازدید توسط ۳۱۳۳ نفر) - (۴۷ نظر)
ارائه ی نمای کلی از دنیای پسر ها به دخترها (۵۷۳۴ بازدید توسط ۴۱۳۶ نفر) - (۲۵ نظر)
اگه دوست دارید محبوب دیگران باشید خوش اخلاق باشید (۲۷۹۹ بازدید توسط ۱۷۰۵ نفر) - (۱۵ نظر)
دختر انسان است عروسک نیست (۵۵۹۶ بازدید توسط ۳۹۸۴ نفر) - (۵۹ نظر)
علی باش فاطمه ات می شوم (۲۹۰۸ بازدید توسط ۲۰۰۳ نفر) - (۳۳ نظر)
خوبی هاتون رو با توجه به جنبه و ظرفیت افراد نثارشون کنید (۱۸۳۶ بازدید توسط ۱۲۴۸ نفر) - (۲۸ نظر)
تابویی به نام طلاق (۲۱۰۶ بازدید توسط ۱۴۳۶ نفر) - (۲۸ نظر)
برسد به دست دختران؛ عشق، کلمه ای فریبنده (۱۷۷۸ بازدید توسط ۱۲۲۱ نفر) - (۰ نظر)
شوهرم یه رفیق داره، که اون منم (۴۴۰۳ بازدید توسط ۳۰۲۰ نفر) - (۵۱ نظر)
خیلی از دخترها و خانواده هاشون هستن که شرایط اقتصادی آقایون رو درک می کنن (۷۶۸۹ بازدید توسط ۴۲۲۳ نفر) - (۵۸ نظر)
اگه هنوز خودارضایی رو ترک نکردی بیا تو (۸۷۳۳ بازدید توسط ۵۹۴۳ نفر) - (۶۹ نظر)
صفحه شخصی Dady i baby (۱۰۴۶ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی اسکیزویید (۳۷۸۶ نمایش) - (۵۷ نظر)
صفحه شخصی "گمنامی عشق است" (۱۰۸۷ نمایش) - (۸ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۱۱۵۶ نمایش) - (۱۱ نظر)
Dady me baby (۱۷۹۶ نمایش) - (۶۲ نظر)
صفحه شخصی پرینازم ۷ (۱۸۲۷ نمایش) - (۶۶ نظر)
صفحه شخصی " پسر 52 " (۸۸۷۵ نمایش) - (۹۹ نظر)
صفحه شخصی آتنا مرادی (۱۴۷۲ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۲) (۹۹۳ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (2) (۲۰۹۲ نمایش) - (۴۵ نظر)
صفحه شخصی سبحان 83 (۵۲۰۴ نمایش) - (۲۷۱ نظر)
صفحه شخصی منتظر منتقم فاطمه"سلام الله" (۵۷۳۵ نمایش) - (۲۷۵ نظر)
صفحه شخصی پرینازم Four (۳۳۷۰ نمایش) - (۷۵ نظر)
صفحه شخصی گلی خانم (2) (۴۶۱۹ نمایش) - (۱۲۹ نظر)
صفحه شخصی مروان الشقب (۸۱۸۷ نمایش) - (۱۹۴ نظر)
صفحه شخصی شب (۱۸۳۱ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی 🌙 secret of my heart ⭐ (۹۸۴۷ نمایش) - (۴۰۴ نظر)
صفحه شخصی با نام عرفان (حافظ) (۶۹۵۰ نمایش) - (۱۸۶ نظر)
صفحه شخصی berelian (۸۹۰۱ نمایش) - (۲۶۵ نظر)
زندگی به شرط سید ! (2) (۴۷۷۷ نمایش) - (۱۳۰ نظر)
صفحه شخصی "زندگی ب شرط سید" (۲۳۸۶۶ نمایش) - (۴۵۸ نظر)
صفحه ی شخصی 2017 (۳۷۹۴ نمایش) - (۹۸ نظر)
صفحه شخصی DOKHTAR LOR (۱۵۴۰ نمایش) - (۱۷ نظر)
صفحه شخصی ساقی (۶۲۹۰ نمایش) - (۲۰۱ نظر)
صفحه ی شخصی "مردی در بیابان های خلوتِ خدا" (۲۰۹۰ نمایش) - (۳۲ نظر)
صفحه ی شخصی Angel girl (۱۵۴۷ نمایش) - (۱۳ نظر)
صفحه شخصی "دختران حتما بخوانند" (۴۹۸۰ نمایش) - (۱۵ نظر)
صفحه شخصی رضا alone "احادیث و موضوعات مختلف" (۳۸۷۴ نمایش) - (۱۳۶ نظر)
صفحه شخصی فرشاد (۱۴۳۹ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی Holy Mind (۳۲۷۴ نمایش) - (۱۲۲ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (4) (۸۰۷۴ نمایش) - (۵۱۹ نظر)
صفحه شخصی خانم M&M (۶۵۶۸ نمایش) - (۳۴ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۱۰۴۵۷ نمایش) - (۶۲۳ نظر)
صفحه شخصی رضا alone پُست دوم (۹۴۳۳ نمایش) - (۲۴۲ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (۱۹۵۴۷ نمایش) - (۷۳۶ نظر)
صفحه شخص گلی خانم (۱۷۹۵۸ نمایش) - (۶۲۶ نظر)
صفحه ی احادیث گیاهی و درمانی🌾 (۴۸۷۱ نمایش) - (۵۹ نظر)
صفحه شخصی رهام روشن ضمیر (۶۱۰۲ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (3) (۳۲۴۰۴ نمایش) - (۱۰۶۸ نظر)
صفحه شخصی Ata MST (۱۰۷۵۵ نمایش) - (۳۶۷ نظر)
صفحه شخصی رضا alone (۱۷۱۵۷ نمایش) - (۸۷۵ نظر)
صفحه شخصی پسر آریایی (۱۰۴۵۷ نمایش) - (۳۱۲ نظر)
صفحه برنامه ‌نویسان خانواده‌ برتر (۲۷۶۰ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی دختر قمی (۳۴۳۶ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی .•.•.•امیرخان•.•.•. (۴۲۳۷ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی مشکات (۵۳۲۱ نمایش) - (۱۷۶ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۳۶۷۰ نمایش) - (۴۲ نظر)
صفحه مرد شب ویژه پرسش و پاسخ خصوصی (۴۲۶۸ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی آیدا 👑👩‍⚕️💐 (۸۸۷۲ نمایش) - (۱۲۷ نظر)
صفحه شخصی Ali Piroozi (۴۴۵۹ نمایش) - (۱۶۰ نظر)
چه مدل چادری بهم میاد ؟ (۱۱۷۷۵ بازدید توسط ۹۰۵۰ نفر) - (۲۰ نظر)
نماهنگ نیمه شعبان با صدای امیر عارف (۱۳۷۴ بازدید توسط ۱۰۴۷ نفر) - (۲ نظر)
اگه در گذشته دوست پسر داشتی زن من نشو ... (۲۶۷۹۷ بازدید توسط ۱۹۹۹۱ نفر) - (۹۴ نظر)
خانم ها، معمولا چه قدر خرید میکنید ؟! (۱۲۶۳۲ بازدید توسط ۹۵۷۱ نفر) - (۷۳ نظر)
اگه روی تو غیرت نداره یعنی براش مهم نیستی (۱۰۴۱۱ بازدید توسط ۷۱۷۴ نفر) - (۴۹ نظر)
نمی خوام دیگه کسی تو زندگیم به اسم دوست پسر باشه (۱۱۵۹۳ بازدید توسط ۸۶۴۹ نفر) - (۳۶ نظر)
فانتزی های جالب و خنده دار در مورد ازدواج (۱۹۹۱۸ بازدید توسط ۱۴۷۲۲ نفر) - (۱۰۷ نظر)
خطاب به دخترهایی که به خاطر کنجکاوی تمایل دارن با پسرها دوست بشن (۸۸۲۹ بازدید توسط ۶۳۹۰ نفر) - (۳۳ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۱۰۳۴ بازدید توسط ۸۰۶۸ نفر) - (۴۲ نظر)
بهترین غذایی که درست کردی چی بوده؟ (۱۰۳۲۰ بازدید توسط ۷۶۴۸ نفر) - (۸۸ نظر)
می خوام به آشپزیم تنوع بدم (۶۶۱۴ بازدید توسط ۴۷۲۷ نفر) - (۷۹ نظر)
مصادیق جزئی که در انتخاب همسر باید حتما آنها را مد نظر داشته باشید (۳۹۱۳ بازدید توسط ۳۱۸۳ نفر) - (۲۶ نظر)
انواع تفریحات یه زن و شوهر با امکانات کم (۵۴۱۱۰ بازدید توسط ۴۱۰۱۳ نفر) - (۵۱ نظر)
به داد مستاجران برسید (برسیم) (۳۰۸۵ بازدید توسط ۲۳۴۴ نفر) - (۱۳ نظر)
خاطرات خنده دار دختر خانم ها از خواستگاران شون (۹۱۱۶ بازدید توسط ۷۰۱۲ نفر) - (۱۳ نظر)
1000 تا دوست دختر داشتم ولی الان امام زمان می خوام (۴۹۳۴ بازدید توسط ۳۹۴۵ نفر) - (۷ نظر)
شوهر بد اخلاقم رو عاشق خودم کردم (۲۰۵۵۷۱ بازدید توسط ۱۵۷۹۲۵ نفر) - (۶۵ نظر)
دروغگویی بعضی از دختران دوست پسر دار به خواستگار (۱۱۵۴۷ بازدید توسط ۸۵۰۵ نفر) - (۳۴ نظر)
از تجربیات تون در مورد خانه دار شدن بگید (۶۴۳۳ بازدید توسط ۴۳۱۰ نفر) - (۱۹ نظر)
سرگرمی تون وقتی تنها هستید چیه؟ (۳۸۲۲ بازدید توسط ۲۹۲۲ نفر) - (۳۳ نظر)
دوست دارید چه نیرو، توانایی یا هنر خارق العاده ای داشته باشید؟ (۲۶۸۰ بازدید توسط ۱۸۷۰ نفر) - (۳۸ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۱۶۵ بازدید توسط ۴۶۲۹ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۶۱۱۱ بازدید توسط ۴۷۲۶ نفر) - (۱۶ نظر)
اگه از دختری خوشم اومد، چکار کنم که همون اول جواب رد نگیرم؟ (۴۷۳۳۲ بازدید توسط ۳۶۰۲۵ نفر) - (۷۲ نظر)
دخترهای خوب و سنگین، راه پسرها رو برای ازدواج باز بذارید (۱۱۴۷۳ بازدید توسط ۸۱۶۵ نفر) - (۸۱ نظر)
چند سوال در مورد ازدواج از دخترانی که رشته های پزشکی خوندن (۷۴۲۸۱ بازدید توسط ۵۸۰۲۰ نفر) - (۲۱۷ نظر)
معایب و مزایای ازدواج با یک فرد مشهور چیه؟ (۲۷۷۴ بازدید توسط ۲۰۳۷ نفر) - (۱۹ نظر)
دختر مذهبی کجایی ، دقیقا کجایی ؟! (۲۹۴۸۶ بازدید توسط ۱۹۵۷۸ نفر) - (۱۲۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۴۴۹ بازدید توسط ۱۷۹۷ نفر) - (۱۰ نظر)
از خاطرات خوب و خنده دار دوران مدرسه و دانشگاه بگید (۸۲۰۳ بازدید توسط ۵۸۱۴ نفر) - (۲۹ نظر)

چطور از فکر کسی که حتی اسمش رو هم نمیدونم خلاص بشم

عرض سلام

من یه مشکلی دارم و اونم اینکه پنج سال پیش که سوم دبیرستان بودم بصورت خیلی اتفاقی عاشق یه پسری شدم. اینو هم بگم که تا قبل ایشون من هرگز نه با پسری حرف زده بودم و نه عاشق کسی شده بودم فقط سرم تو کتاب و درس بود ... ایشون تو  آتلیه عکاسی کار میکردن و من خیلی اتفاقی اونجا دیدمشون و با تمام وجود عاشقشون شدم .

ایشون هرگز منو نمیشناخت منم همین طور . حتی اسمش رو هم نمیدونستم و اصلا و ابدا هیچ شناختی نسبت بهش نداشتم ولی واقعا با تمام وجودم عاشقش شده بودم و اگر یکروز از مدرسه اومدنی نمیدیدمش تا شب گریه میکردم .

وقتی میدیدمش احساسی بهم دست میداد که تا حالا هرگز چنین حسی رو تو وجودم تجربه نکرده بودم اون حس انقدر زیبا و ستودنی بود که نمیشه از کلمات برای بیانش استفاده کرد اما بصورت خیلی خلاصه و خودمانی انگار میرفتم رو ابرها وقتی میدیدمش.


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۳)
    • ۲۹۰۵ بازدید توسط ۲۱۲۷ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۳:۲۸

    مشاوره در زمینه ی راه اندازی کسب و کار

    سلام به همه دوستان
    من 35 ساله هستم. متاهل و یک پسر دارم. زندگیم ار نظر مالی و شرایط خانوادگی نسبتاً خوبه و تقریباً راضی هستم. اما از کارم خوشم نمیاد و خیلی باهاش مشکل دارم. مشکلاتی مثل نوع کار، رییس و .... من آدم اهل برنامه ریزی هستم و کامل پایبند برنامه.

    بطوری که از یکسال پیش که تصمیم گرفتم اضافه وزنم رو از بین ببرم رفتم پیش متخصص تغذیه و 30 کیلو کم کردم و تا الان ثابت هم موندم. بطوریکه همه اطرافیان تعجب کردن.

    حالا تصمیم دارم کارم رو عوض کنم. اینرو هم بگم که ایده زیاد دارم ولی تجربه کافی ندارم. ایده هام هم در زمینه های غیر مرتبط با کار فعلیم هست.

    میخوام بدونم جایی یا کسی یا گروهی وجود داره که در زمینه راه اندازی کسب و کار مشاوره و راهنمایی بده.

    میخوام واقعی باشه و دروغ و کلاهبرداری نباشه که ایده رو بگیرن و خودت رو نه. تو اینترنت زیاده ولی قابل اعتماد نیست.
    لطفا کمک کنین.

    "یاشار"


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    کسب و کار (۵۷۶ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۱)
    • ۱۸۹۸ بازدید توسط ۱۳۵۸ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۳:۱۸

    دختری 30 ساله ام، همیشه درس برام مهمتر از ازدواج بود ولی ...

    سلام
    دختری 30 ساله هستم که بخاطر شرایطم خیلی افسرده شدم و حسرت میخورم . احساس میکنم از همسنام خیلی عقبم. تو تحصیلم فاصله افتاد تازه ارشدمو گرفتم اما همه میگن با این سنت باید دکتراتم میگرفتی چون ازدواج نکردی.
    تو هر مقطعم کلی دنبال کار گشتم چون دیدم فایده نداره باز درس خوندم الانم باز کار پیدا نکردم وقتی میبینم همسنام چند ساله سرکارن ازدواجم کردن از خودم بدم میاد .
    همیشه درس برام مهمتر از ازدواج بود الانم بهم میگن دیگه از سن ازدواجت گذشته دختر بالای 30 باید با یک مرد سن بالا یا مطلقه ازدواج کنه.
    دیگه چند تا خواستگاری که قبلا داشتم هم ندارم. نمیدونم چیکار کنم بازم بخونم واسه دکترا تا حداقل بتونم برم سرکار آخه وضعیت مالی خوبی هم نداریم.

    بیشتر بخوانید ...

    27 ساله شدم، دلم می خواد یک مرد کنارم باشه

    در 53 سالگی هنوز مجردی رو تجربه می کنم

    صفحه گفتگوی گوهران کشف نشده

    مدتی هست که دلم عاشقی کردن می خواد

    همه چیزمون رو الکی و برای هیچ باختیم

    سی و دو سالمه ، آیا شانسی دارم که یه خواستگار هم سطح سراغم بیاد ؟

    شاید تقدیرم این بوده که مهر خواستگارام به دلم نشینه

    دختری 37 ساله و مجردم، نمیدونم سرنوشتم چرا اینجوری شد ؟


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ازدواج و مسائل گوهران کشف نشده (۱۳۳ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۱)
    • ۳۲۱۰ بازدید توسط ۲۵۳۳ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۳:۱۰

    به 4 علت در دوران عقد ، فکر جدایی می کنم

    سلام، پیشاپیش بابت جواب های خوبتون ممنونم
    دختری هستم 23 ساله و حدود یکساله عقد کردم. خودم دانشجوی سال آخر مهندسیم و و شکر خدا به تازگی جای خوبی مشغول بکار شدم. خانواده متدینی دارم اما خودم چادری نیستم اما به اصول دینی کاملا پایبندم. آشنایی من و همسرم تقریبا بصورت سنتی بود ما همسایه بودیم و همسرم بواسطه خواهرشون که با هم دوست بودیم خواستگاری کردن و قرار شد یک ماهی بصورت محدود آشنا بشیم و اگه به توافق رسیدیم علنی شه که با توجه به ذهنیتی که من ازشون داشتم و پسر سر به زیر و خوبی دیده بودمشون مادرمم قبول کردن و بعد از توافق و تفاهمات اولیه قضیه علنی شد.

    پدرم در ابتدا با 3 چیز مخالفت کردن؛
    اول اینکه شغل ثابت داشت ولی پس انداز چشمگیری نداشت (27 ساله بودن)
    دوم اینکه پدرشون از همسر دومشون 3 پسر دیگه داشت که از لحاظ تیپ ظاهری و اخلاقی چندان موجه نیستند و در یک ساختمون و واحد جدا زندگی میکنند و البته همسرم اصلا معاشرت خاصی جز سلام و احوالپرسی باهاشون نداره و میگه هم کفو نیستیم
    سوم اینکه 7 خواهر داره و تک پسره.

    راستش چند وقتیه فکر جدایی میکنم با وجود اخلاق های خوب زیادی که همسرم داره فوق العاده زن دوست و خانواده دوسته، مومن و معتقده، مهربون و مودبه، دست و دل بازه و به حلال حروم بشدت پایبنده و ...  

    اما چرا فکر جدایی میکنم:
    1. همسرم دو تا اخلاق بد داره که منو میرنجونه اول اینکه زود عصبی میشه و از کوره در میره که نسبت به اوایل با صحبتای من بهتر شده و دوم اینکه راجع به مساله ای که اطلاع نداره اظهار نظر میکنه که این کارش چند باری باعث ضایع شدنش شده :(

    میتونیدبگید چه راهکاری برای ترک این اخلاقاش هست؟

    2. با توجه به پس انداز کم همسرم پدرم با پدرایشون قرار گذاشت که برای خونه ما رو حمایت کنن و قرار شد خونشون رو بفروشن و یک واحدب ه ما بدن تا ما چند سالی اجاره ندیم و بتونیم پس انداز کنیم. اما متاسفانه پدرشون به فکر نیستن و واقعا ما رو سرگردون کرده و من از طرف خانواده هی پرس و جو میشم و هر بار هم همسرم به پدرشون میگن وعده فردا و پس فردا میدن.

    3. با اینکه همسرم و پدر مادرش آدمای مذهبی و معتقدی هستن اما خواهر شوهرام و همسراشون چندان پایبند دین نیستن (تو حجاب و نماز و...) و حتی دیدم در مراسماشون شراب هم گاهی میخورند و من و همسرم خیلی ناراحت میشیم چون اهل این حرفا نیستیم و وقتی اینهمه تفاوت رو با خونواده خودم میبینم ناراحت میشم و اکثرا از مهمونیا لذتی نمیبرم باعث بدخلقی با همسرم میشه ( من این مورد رو نمیدونستم و بعدش فهمیدم البته همسرمم قسم میخوره میگه این بساطا تو جمعای ما نبوده و... (4 5 نفر اینجوریند)

    4. برخلاف خانواده ما که خیلی ادب رو رعایت میکنیم ( در خانواده پدری و مادری و خودم ) اونا تو بعضی موارد اصلا کوچیکی و بزرگی رو متوجه نیستند و بارها دیدم که خواهر همسرم که ازش کوچیکتره بهش بی احترامی میکنه گاها دیدم همسرمم جواب خواهراشو میده که خیلی این موضوع برام آزار دهندس ولی چیزی نمیگم.

    مادر و پدر همسرم بسیار مهربون و فهمیده هستند و نهایت ادب و احترام و محبت رو هم من به اونها و هم اونا به من دارن،خود همسرمم پسر خوبیه گذشته سالمی داشته و تو فامیل و خانواده مورد تاییده و خودشو تو دل همه جا کرده.

    با وجود اینا اغلب از انتخابم پشیمون میشم چون ما خانواده خیلی مورد احترامی هستیم و از نظر وضع مالی خدا رو شکر خیلی خوبیم و رفتار من و خواهرام بخاطر تربیت خوب پدر و مادرمون تو فامیل همیشه مثال زدنیه اما همش حس میکنم برای ازدواجم عجله کردم و اگه صبر کرده بودم قطعا موارد خیلی بهتر از این هم بودش.

    الان پدرم بخاطر رفتار درست همسرم همش میگن نگران نباش و از نظر مالی اگه پدرش حمایت نکرد خودم کمکتون میکنم و نمیذارم سختی بکشید...

    شما راهنماییم کنید من چکار کنم؟ با وجود عشق و علاقه زیادی که به همسرم دارم احساس میکنم این 4 مساله ای که گفتم باعث خراب شدن زندگیم میشه و بعد ها مشکلاتم از این بیشتر میشه.
    ببخشید سرتون رو درد آوردم.

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۴)
    • ۶۳۷۴ بازدید توسط ۴۵۴۴ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۲:۵۷

    یه ترس خیلی وحشتناک و قدیمی از آسانسور دارم

    سلام
    دختری ۱۷ساله هستم و یه مشکل مسخره دارم! البته شاید  لوس بنظر بیاد اما برا من دیگه تبدیل به معضل شده. من یه ترس خیلی وحشتناک و قدیمی از آسانسور دارم
    یعنی وقتی بچه بودم تو اسانسور گیر کردم و چون کسی خونمون نبود تا یه ساعت اونجا بودم. که البته تو فاصله چند روز بدشم در اتاقم گیر کردم و دیگه هیچی...
    یعنی الان در حدی از آسانسور میترسم که تا اسمش میاد دستام شروع میکنه به لرزیدن. وقتی سوارش میشم همش فک میکنم الانه که گیر کنه و امکان نداره که کسی منو این تو پیدا کنه.
    بدبختی اینه چون یکمم مغرورم برام خیلی نقطه ضعفه مخصوصا هر جا میریم خانوادم با آسانسور میان و من با پله.
    معمولا تا شش طبقه رو با پله میام، ولی طبقات بیشتر دیگه مجبورم
    وقتیم گیر میکنم پاهام به شدت شروع به لرزیدن میکنه نفسم بند میاد فشارم به شدت میافته همشم میگم امکان نداره در بیام.
    از این حالتام متنفرم...
    اصلا یه سوال...

    واقعا دو روز دیگه، کسی حاضره با این کنار بیاد ؟؟؟
    واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۹)
    • ۲۸۹۹ بازدید توسط ۲۰۲۴ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۲:۵۴

    اعتماد به نفسم در حد جلبکه !

    سلام

    اعتماد به نفسم در حد جلبکه ! و به شدت از اقدام کردن در هر تصمیمی می ترسم!
    دلیلش؟
     مادری دارم که عصبی و پرخاشگر هستن. از بچگی زیر دست ایشون کتک خوردم، هیچوقت کتک هایی که توی دوران نوجوونی جلوی جمع و اقوام به من میزدن فراموشم نمیشه. فحاش هستن و همواره منو مورد لطف و عنایت ادبیات غنیشون قرار میدادن!

    حتی برای ریختن سهوی یک لیوان آب از دستم روی سفره ، ترور شخصیتی میشدم که: خاک توو سرت، بی عرضه ، فقط کار آدمو زیاد می کنی، بزرگ شی هیچ ... نمیشی ...

    واقعا هم هیچ چند تا نقطه ای نشدم... چون باورم شده بود عرضه کاری رو ندارم .... و این حملات تا آخر روز ادامه داشت.... وقتی پنج یا شش ساله بودم سه بار شبها منو از خونه انداخت بیرون ... و خدا می دونه چی به من ،به یه دختر بچه چی گذشت....

    یک خواهر بزرگ تر از خودم هم دارم که عقب مونده هستن و من از بدو تولد توی شرایط وحشتناک ناشی از مشکلات ایشون بودم .... نمیخوام بحث خواهرم رو بیشتر اینجا باز کنم، چون نه میخوام روضه بخونم دلا به حالم بسوزه،نه میخوام اونقدر جزئیات دقیق رو بگم که آشنایی متوجه بشه و منو بشناسه، فقط میخوام بگم اونایی که یه بچه ی عقب مونده دارن، میفهمن ماها چی میکشیم و چه بلاهایی سر اعصاب و روان و روحیمون میاد...

    الان قصدم پیدا کردن راه حل برای افسردگیم، مرده دلیم ،عصبی بودنم، منزوی بودنم و منفی باف بودنم رو نمیخوام.

    فقط تو رو خدا بگید من باید چه راه هایی رو برم و یا کتابی رو مطالعه کنم که بتونم قدم قدم اعتماد به نفسم رو بالا ببرم ؟ و دیگه از اقدام کردن برای تصمیمات زندگیم نترسم؟ ( ترسم به این دلیله که اگر شکست بخورم مادرم تا ماهها دست از سر کچل  من بر نمیداره و همینطور رگبار فحش و متلک و تحقیر هست که به بنده عنایت میکنن  )
    یه خواهش، هر کی دل شکسته هست، منو موقع افطارش دعا کنه .... خیلی داره بهم سخت میگذره....
    یا علی


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۸)
    • ۲۱۴۲ بازدید توسط ۱۵۷۹ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۲:۴۵

    در وبلاگ خانواده برتر چه عواملی در نظرات شما دخالت دارند ؟

    سلام به تمام کاربران محترم
    با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما عزیزان
    خواستم درباره نظراتی که شما در پست های گونا گون می گذارید بپرسم عوامل تاثیر گذار چیا هستن. درصد تاثیر اونا هم بفرمایید.
    1: از روی مطالعه و تحقیق
    2: از روی تجربیات و مشاهده نمونه های مشابه
    3: از روی تفکر و استنباط های شخصی
    4: از روی احساس و تحت تاثیر قرار گرفتن پست


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۳)
    • ۲۲۹۲ بازدید توسط ۱۷۶۷ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۲:۳۶

    فکر نمی کردم مرد بد هم ممکنه وجود داشته باشه

    سلام
    پشیمونم از اینکه تو مجردیم با کسی دوس نبودم چون نفهمیدم که مرد بدم ممکن وجود داشته باشه بابام خیلی گل و ماه بود منم ذهنیتم درباره مردا بد نبود با اینکه می دونستم آدمای بدم هستن اما فک می کردم مال فیلم اس من خیلی شاد و پاک و پر انرژی بودم با یه دنیا آرزو ، همه چی واسم سفید بود اما .....................

    شوهرم  که شوهری برام نمی کنه انقد تنهام گذاشت که با دیوارا حرف می زنم ،حق هیچ کاری ندارم همش اذیتم می کنه اگه ناراحت و گریون بشم دیگه کاری بم نداره میگه تو به درد نخوری ،اما من کار بدی نمی کنم  وقتی میبینم دخترایی که تو مجردیشون با 100 پسر بودن و حالام شوهراشون زمین و زمان به هم می دوزن تا اونا به خواسته هاشون برسن و موفق شن با خودم میگم همه این مسائل من مال همین خوبیم و پاکیمه
    اصلا جوونی نکردم حالام غصه دارم


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۸)
    • ۱۵۱۹ بازدید توسط ۱۲۲۴ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۲:۳۱

    آقایون، صراحتا بگید چرا مخالف اشتغال خانم تون هستید ؟

    سلام
    معمولا آقایون دوست ندارند خانومشون بیرون منزل شاغل باشه ، لطف میکنید صراحتا بگید دلایلتون چیه؟
    خود من مربی مهد کودک و پیش دبستانم البته با مدرک لیسانس و محیط کاملا زنونه میخواستم نظرتونو راجع به این شغل هم بدونم.  

    تشکر


    مرتبط:

    مادر شاغلم از این که پدرم رو تکیه گاه خودش نمی بینه، ناراحته

    دوست ندارم همسر آیندم شاغل باشه

    بررسی ملاک شاغل بودن خانم در ازدواج

    نحوه برخورد دختران شاغل با تمایل برخی از پسران به ازدواج با آن ها


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۸۵)
    • ۹۰۷۳ بازدید توسط ۶۶۳۴ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۲:۲۸

    خواستگاری دارم که همسر قبلیش مهریه شو ازش گرفته

    با عرض سلام
    خانمی هستم مجرد 34 ساله خواستگاری دارم هم سن خودم .این آقا قبلا ازدواج کرده و از همسر قبلیش جدا شده و متاسفانه بیماری دیابت نوع I هم دارند. مساله مهریه برای ایشون خیلی مهمه و نظرشون 14 تا سکه است.

    علتش هم اینه که میگه در توانم نیست . چون متاسفانه خانم قبلیش مهریه اشو گرفته ( 14سکه ) حالا باعث ترس این بنده خدا شده که همه زنها از مهریه به عنوان ابزار علیه مردها استفاده می کنند. واقعاً موندم چکار کنم و نمی تونم تصمیم بگیرم . خواهش می کنم با نظرات خودتون کمکم کنید بتونم تصمیم بگیرم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ازدواج مجدد (۷۴ مطلب مشابه) مهریه (۱۱۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۱)
    • ۲۳۱۴ بازدید توسط ۱۷۰۹ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۱:۵۱

    بر خلاف خواستگارم روحیه آرومی ندارم ، به مشکل بر می خوریم ؟

    ﺳﻼﻡ
    ﻣﻦ ﺩﺧﺘﺮﻱ 23 ﺳﺎﻟﻪ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﺮاﻱ ﻣﻦ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ اﻭﻣﺪﻩ . ﭘﺴﺮﻩ ﺣﺪﻭﺩا 28 ﺳﺎﻟﻪ اﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻋﻘﻴﺪﻩ و ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﻴﺨﻮﺭﻳﻢ ﻣﺸﻜﻞ ﻣﻦ اﻳﻨﻪ ﻛﻪ اﻳﺸﻮﻥ ﺧﻴﻠﻲ ﺳﺎﻛﺖ و آﺭﻭﻡ ﻫﺴﺘﻦ و اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﻨﻮ ﻧﮕﺮاﻥ ﻛﺮﺩﻩ . اﻳﻨﻜﻪ ﺑﻌﺪا ﺗﻮ ﺯﻧﺪگﻲ ﺧﺼﻮﺻﻲ و ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺯﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻪ ﻣﺸﻜﻞ ﺑﺮ ﻣﻴﺨﻮﺭﻡ ﻳﺎ ﻧﻪ ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﭘﺪﺭﻱ ﺩاﺭﻡ ﻛﻪ ایﺸﻮﻥ ﻫﻢ ﺧﻴﻠﻲ اﺩﻡ آﺭﻭﻣﻲ ﻫﺴﺘﻦ ﺧﻴﻠﻲ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻦ و ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺧﻴﻠﻲ اﻫﻤﻴﺖ ﻣﻴﺪﻥ ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻮﻥ ﺳﺎﻛﺖ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻮ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺧﻴﻠﻲ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﮔﺬﺷﺖ ﻛﺮﺩﻥ و اﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﺎ ﻣﻦ ﺧﻴﻠﻲ ﻧﺎﺭاﺣﺖ ﻣﻴﺸﻢ.
    اﻟﺒﺘﻪ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﻉ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﭘﺪﺭﻡ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﻱ (ﺧﻴﻠﻲ ﻛﻢ )اﺯ ﺣﻖ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﺬﺷﺘﻢ) اﺟﺎﺯﻩ ﺩاﺩﻡ ﺣﻘﻢ ﺭﻭ ﺑﺨﻮﺭﻥ ) ﻛﻪ اﻟﺒﺘﻪ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﻪ ﺩاﺭﻡ ﺭﻭﻱ ﺧﻮﺩﻡ ﻛﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻢ و ﺗﻤﺮﻳﻦ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺿﻤﻦ اﻳﻨﻜﻪ ﻣﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺎﺩﻱ ﻫﺴﺘﻢ و ﺧﻴﻠﻲ ﺭﻭﺣﻴﻪ اﺭﻭﻣﻲ ﻧﺪاﺭﻡ
    ﺣﺎﻻ ﺳﻮاﻝ ﻣﻦ اﻳﻨﻪ  ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ اﻳﻨﻜﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻴﻠﻲ اﺭﻭﻣﻪ و ﺧﻴﻠﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻧﻴﺴﺖ ,اﮔﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ اﺯﺩﻭاﺝ ﻛﻨﻢ ﻣﺸﻜﻠﻲ ﭘﻴﺶ ﻣﻴﺎﺩ ﻣﻨﻆﻮﺭﻡ اﻳﻨﻪ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ اﺭﻭﻣﻪ ﺗﻮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﺘﻮﻧﻪ ﺣﻖ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﺑﮔﻴﺮﻩ ﻣﻦ اﺣﺘﻤﺎﻻ ﺧﻴﻠﻲ ﻧﺎﺭاﺣﺖ ﺑﺸﻢ اﻳﻦ ﺑﻌﺪا ﺑﺎﻋﺚ ﻣﺸﻜﻞ ﻧﻤﻴﺸﻪ ﻳﺎ ﻛﻞ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﭼﻨﺪاﻥ ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ و ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﮕﺮاﻥ ﺑﻮﺩ
    اﮔﻪ ﻣﻴﺸﻪ ﻣﺘﺎﻫﻞ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻫﺴﺘﻦ ﺟﻮابﻢ ﺭﻭ ﺑﺪﻥ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ اﺻﻼ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﻬﻤﻲ ﻫﺴﺖ ﻳﺎ ﻧﻪ???????
    ﻣﻤﻨﻮﻥ


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۶)
    • ۱۴۹۳ بازدید توسط ۱۰۴۸ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۱:۴۸

    آقایون ، اگه دختری از جلوتون رد شه و نگاتون کنه چه فکری راجبش میکنین؟

    سلام

    من یه مشکل دارم شایدم از نظر بعضیا مشکل نباشه ولی کمکم کنین خیلی بابتش ناراحتم .
    راستیتش این مشکلمو وقتی مطمئن شدم صد در صد دارم که تو یه مهمونی بودیم و سر یه میز من و مامانم با یه خانواده نشسته بودیم که رییس رستوران هی میومد و به خانواده ای که کنار ما نشسته بودن خوشامد میگفت و تحویلشون میگرفت . سر میزم من و مامانم رو به روی پسر و پدر خونواده بودیم مادر و دخترشم کنار ما بودن (تشریح کامل)!!

    خلاصه من که دلم میخواس ببینم اینا کین و تیریپشون چجوریه هر چی زور زدم که پدر و پسره رو نگاه کنم نتونستم:(( باورتون میشه؟؟ بخدا نتونستم تو قیافه ی اینا نگاه کنم... ینی نمیتونستم چشامو زوم کنم رو قیافه ی اینا ینی هر چی زور زدم نتونستم ولی شاید در حد نیم ثانیه اونم ناخوداگاه یه قیافه از پدره دیدم...!!

    همون شب وقتی داشتم با مامانم پیاده روی میکردم بهش گفتم چجوری قیافه ی مردمو نگاه میکنی؟؟ گف مث ادم!! گفتم نه چجوری ینی؟؟ گف برو بابا!! فک میکرد من دارم مسخره بازی در میارم!! همون موقع یه مرد از روبه رومون رد شد وقتی رد شد به مامانم گفتم اینو دیدی؟؟ گفت اره خب! گفتم من ندیدمش نتونستم نگاش کنم!! مامانمم تعجب کرد!!

    البته قبلنم اینطوری بودم تنها که میرفتم بیرون به مردم نگاه نمیکردم شاید اگرم نگاه کنم به لباساشون اصلا به فیسای ادما نگاه نمیکنم! فک میکردم میتونمو نگاه نمیکنم ولی الان دیدم نمیتونم شایدم بتونم ولی خیلی معذب بودم احساس میکردم سولای چشام داره منفجر میشه!!::(((((( البته اگه یکی باهام حرف بزنه نگاش میکنم منظورم غریبه ها یا نیمه اشناهاس:00
    تورو خدا کمکم کنین. احساس میکنم خیلی زشته که به قیافه ی یه نفر نگاه کنم!:((((((((((((

    به همه جا نگاه میکنم الا قیافه ها
    بنظرتون چجوری این مشکلمو حل کنم؟؟
    البته بعضی وقتا که طرف حواسش کلا نباشه و نگاشم به من نباشه و احتمالم ندم نگاش بهم بیفته شاید نگاش کنم...

    همون شبم که با مامانم بودم یه ماشین از جلومون رد شد مامانم گف اینارم ندیدی؟؟ گفتم نه:( گف رانندش از اول به اخر داشته به تو نگاه میکرده... ولی من اصلا نفهمیدم چون نگام نمیکنم!!

    دیگه نه به شوری ادمایی که هی خیره شدن به دیگران نه به من که یه نیم نگام نمیتونم بندازم به ادما .

    یه سوالم از پسرا اگه همینطور که دارین راه میرین که دختر از جلوتون رد شه و نگاتون کنه چه فکری راجبش میکنین؟؟ اگه نگاتون نکنه چی؟؟ سوالم احمقانست ولی برام مهمه
    یا جاهای دیگه:(

    امیدوارم درکم کنینو کمکم کنین


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۰)
    • ۱۶۲۵ بازدید توسط ۱۲۷۹ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۱:۴۳

    کاش نمیومد خاستگاریم تا اینقدر معذب نمیشدم

    سلام من چند وقت قبلا پسر داییم اومد خواستگاریم
    البته مامانم خیلی سربسته بهم گفت مثلا گفت پسر داییت فلانجا کار میکنه اگه بره خاستگاری فلانی صد در صد بهش میدن!!! حالا گه تو بجای فلانی بودی قبول میکردی؟؟ منم اون روز حوصله نداشتم گفتم من قصد ازدواج ندارم کلا و رفتم و مامانمم دیگه چیزی نگفت... خودم اتفاقی شنیدم که مامانم داش با داییم حرف میزد و قبلش متوجه شدم...

    راستیتش خیلی سر دو راهیم . سنمم کم نیس نوزده سال دارم
    این پسر داییمم دوس دارم بدم نمیاد ازش ولی اونی نیس که من تو رویاهام میخواستم. تو رویاهام یه مرد همه چی تمامو میدیدم. عاشق افسانه ای شغل عالی ماشین و خونه ی عالی هیکل و قیافه ی خوب... مث سوپر استارا!!!
    میدونم زیاده خواهیه ولی خب نمیدونم چکار کنم بخدااا البته از اون معیارام پسر داییم فقط هیکلشو داره و بس!! یه پرایدم داره و دیگر هیچ و یه شغل با حقوق یک و نیم://
     
    دوسش دارم ولی به چشم شوهری نمیتونم نگاش کنم یعنی هیچوت به چشم شوهری نگاش نکردم .فکرم نمیکردم منو یه موقع بخواد همیشه به چشم پسر داییم نگاش کردم هیچ احساس دختر و پسرونه ای بهش نداشتم .
    بخاطر همین وقتی فهمیدم اومده خاستگاریم بیشتر تعجب کردم چون احساس میکردم اونم به من هیچ احساسی نداره... باهام مهربون بود یه ذره موج احساسیم دریافت میکردم ازش ولی فکر میکردم عادیه نه بعنوان ازدواجو اینا. ولی بعدش که اومد خاستگاریمو کاراشو دوباره بررسی کردم دیدم زیادی بی توجه بودم...

    حالا نمیدونم چکار کنم ردش کنم؟ قبولش کنم؟ اگه ردش کردم چجوری باهاش برخورد کنم از این به بعد... بعضی وقت ها میگم کاش نمیومد خاستگاریم تا اینقده معذب نمیشدم از دیدنه دوبارش. هنوز ندیدمش ولی میترسم ببینمش . نمیدونم چه عکس العملی نشون بدم

    دوس دارم نظراتتونو بدونم...

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ازدواج فامیلی (۸۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۲)
    • ۱۷۷۰ بازدید توسط ۱۴۲۷ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۱:۳۳

    نگرانیم اینه که بعد از ازدواج یهو الکی پشیمون شم

    سلام
    آقا من یه مشکلی پیدا کرده ام که فکر میکنم مثه یکی از دوستانی بود که پرسیده بود . ببینید من یه دختری همکلاسی عاشقش شدم تقریبا همه چیزمونم بهم میخوره فقط من تنها نگرانیم اینه که بعدا یهو خدایی نکرده الکی پشیمون شم که چرا زود ازدواج کردم ؟

    ولی واقعا دوسش دارم دختره هم واقعا عالیه جفتمونم 21 سالمونه من خیلی هم رفیق ندارم که مجردی کنم ولی اگه موقعیتش پیش بیاد حتما رفیق بازی هم میکنم
    فقط هی مسائلی رو میبینم که مثلا میگن ما عاشق هم بودیم ولی بعد ازدواج کارشون به طلاق کشیده


    مرتبط:

    چرا بعضی از خانم های متاهل به ما میگن ازدواج نکن !

    دخترانی که در سن پایین ازدواج می کنن پشیمون میشن ؟

    به خاطر گذشته م حس میکنم شوهرم پشیمون میشه که با من ازدواج کرده

    مطلقه ام، می ترسم خواستگارم بعد از ازدواج پشیمون بشه

    میترسم خانم آینده م از دیدن هیکل لاغرم از ازدواج با من پشیمون بشه

    میترسم بعدا پشیمون بشم که چرا باهاش ازدواج کردم ؟

    میترسم بعد از ازدواج از انتخابم پشیمون بشم



    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) قبل از ازدواج لازم است بدانید (۲۹۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۹)
    • ۱۷۴۵ بازدید توسط ۱۳۹۹ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۲۱:۲۹

    سختی پاسخ دادن به سوالات شب اول قبر و راهکار رفع سختی آن

    به ظاهر این سوالات ساده است و پاسخ آن هم ساده است . چون ما این سوالات را با سوالات دنیایی مقایسه می کنیم . در دنیا وقتی از ما امتحان می گیرند یا مسابقه ای هست از محفوظات ذهنی ما می پرسند . اگر کسی از قبل مطالبی را حفظ کرده می تواند اینها را جواب بدهد .

    ما فکر می کنیم که سوالاتی که در برزخ می پرسند مثل سوال دنیایی است که در محفوظات ما هست و جواب آن ساده است . در حالیکه ما نباید سوال کردن دنیایی را با سوال کردن برزخی مقایسه بکنیم .

    سوالات برزخی از محفوظات ذهنی نیست بلکه از باورهای قلبی است یعنی وقتی ملائکه سوال می کنند عقاید و باورها را واکاوی می کنند . بخاطر همین اینجا کار سخت می شود.

    در اینجا لازم نیست که ذهن کار بکند قلب باید باورهایش را رو بیاورد . قلب باید باورهای محکمی داشته باشد که وقتی سوال کردند بتواند قلبا اعتقاد خودش را به آنها برساند و آنها می فهمند که تو به رب اعتقاد داری یا خیر .

    فیض کاشانی می گوید که افرادی هستند که سالها ها اسم پیامبر را فراموش می کنند و یادشان نمی آید . این نشان می دهد که عقاید و باور به پیامبر در قلب شان نفوذ نکرده است .

    سوالات قبر را از بدن ظاهری و گوشتی نمی پرسند . سوالات را از باطن می پرسند و در باطن دروغ نیست . در این دنیا می توان به ظاهر دروغ گفت ولی در برزخ ظاهر کنار رفته و دروغ معنا ندارد .

    می پرسند که در دنیا رب تو و معبود تو چه کسی بوده است ؟ کسی که در دنیا معبودش مال و ثروتش بوده است ، می گوید شیطان است . آنها خودشان درمی یابند و احتیاج به گفتن نیست . این عقیده و باطن مخفی نیست و رو است . اما کسی که در دنیا معبود و هدفش خدا بوده است و باورش در دنیا این بوده است ، وقتی از او می پرسند امام تو که بود ، چون در دنیا از علی و آل او تبعیت کرده است نام امامش را می گوید ولی کسی که در دنیا هر کاری خواسته کرده و از امام تبعیت نکرده است ، وقتی از او می پرسند که امام تو که بوده است می گوید : نفس من بوده است .

    چیزی که به درد برزخ می خورد عقاید و باورهای قلبی است . قلب باید خدا را بعنوان معبود باور کرده باشد ، امام را بعنوان یک جلودار قبول کرده باشد . در بعضی از روایات از این دو فرشته بعنوان کسی که خالص را از ناخالص جدا می کند نام برده شده است یعنی وقتی آنها واکاوی می کنند قلب خالص از ناخالص را جدا می کنند. اینها بسته به باورهایی دارد که در دنیا برای خودمان تثبیت کرده ایم و واقعا در قلب مان نفوذ کرده است .

    کسانی که این اعتقادات در قلب شان نفوذ کرده است و با نماز و روزه اعتقادات را تثبیت کرده اند ، آنها آنجا کاملا جوابگو هستند .

     آیا می شود کاری کرد که ما پاسخ این سوالات را براحتی بدهیم ؟
     امام سجاد (ع) هر جمعه در مسجد النبی در مدینه موعظه می کرد . در کتاب بحار جلد ششم داریم که می فرماید : بعد از این که از خدا و پیامبر سوال می کنند ، به هوش باش و به خودت فکر کن ، قبل از اینکه از تو سوال کنند در این دنیا آماده باش .

    آمادگی این امتحان به این صورت نیست که محفوظات ذهنی مان را زیاد کنیم یا کتاب بخوانیم که جواب بدهیم بلکه باید اعتقادات و باورهای مان را در این دنیا تقویت کنیم .

    وقتی بحران های زندگی به سراغ من می آید بحران های مالی ، سیاسی ، جنسی و خانوادگی ، دست از اعتقادم برندارم و با کوچکترین مشکل با خدا قهر نکنم و نمازم را ترک نکنم . با بالا و پایین شدن مد دست از حجابم برندارم . با یک تغییر در زندگی تمام عقایدم را دور نریزم .


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مباحث یاد مرگ (۷۹ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۱)
    • ۱۱۸۶ بازدید توسط ۹۲۹ نفر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴ - ۱۲:۴۴

    برو بالا