خانواده برتر

مشورت در قالب پرسش و پاسخ در مورد ازدواج و مدیریت خانواده

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ

کانال خانواده برتر در ایتا: معرفی مطالب پر بازدید و پربحث

جستجو با گوگل در خانواده برتر

جدیدترین ها
مطالب کاربران
صفحات کاربران
به روز شده ها
جدیدترین نظرات کانال و گروه خانواده برتر حمایت از مطالبه گری
توهم عاشقی ... (۲۳۶۸ بازدید توسط ۱۸۰۵ نفر) - (۰ نظر)
تاوان یک عشق ... (۱۷۶۲ بازدید توسط ۱۳۴۱ نفر) - (۰ نظر)
بیا با کفش‌های من چند قدم راه برو... (۱۴۸۳ بازدید توسط ۱۱۳۹ نفر) - (۰ نظر)
زباله‌هایی که راه می‌روند ... (۱۸۱۴ بازدید توسط ۱۳۹۹ نفر) - (۰ نظر)
من بودم و ضربان قلبم ... (۱۶۲۷ بازدید توسط ۱۲۳۸ نفر) - (۲ نظر)
یک پک تلخ به سیگار تلخ ... (۱۱۸۶ بازدید توسط ۹۴۱ نفر) - (۱ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۱۲۲۷ بازدید توسط ۸۲۰۵ نفر) - (۴۵ نظر)
عجیب‌ترین حس در دنیا چیه؟ (۱۷۲۲ بازدید توسط ۱۳۱۰ نفر) - (۱ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۲۲۸ بازدید توسط ۴۶۸۰ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۶۱۹۲ بازدید توسط ۴۷۸۷ نفر) - (۱۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۴۷۲ بازدید توسط ۱۸۱۵ نفر) - (۱۰ نظر)
آثار منفی ابراز علاقه های مجازی پسر به دختر چیست؟ (۱۹۶۸ بازدید توسط ۱۴۳۰ نفر) - (۳۲ نظر)
درسی که از محرم امسال گرفتم (۲۱۸۷ بازدید توسط ۱۵۷۷ نفر) - (۲۷ نظر)
در حکومت دینی هر اتفاقی بیفته مقصر دین هست؟! (۳۱۸۴ بازدید توسط ۲۰۷۸ نفر) - (۱۰۸ نظر)
الگوی خانه داری، حضرت زهرا (علیها السلام) (۱۹۰۲ بازدید توسط ۱۲۶۵ نفر) - (۵۴ نظر)
علی نَفسِ محمّد - روز مباهله (۷۱۶ بازدید توسط ۴۲۸ نفر) - (۲ نظر)
احساسی پاک به سانِ دوست داشتن (۱۷۹۲ بازدید توسط ۱۲۴۲ نفر) - (۸ نظر)
ناتوانی در جویای کار بودن و عدم درآمد (۲۰۱۴ بازدید توسط ۱۳۷۵ نفر) - (۲۲ نظر)
واقعاً عادی شدن جسم زن راهکار درستی برای ادامه زندگی ماست؟! (۳۴۳۶ بازدید توسط ۲۳۱۴ نفر) - (۷۸ نظر)
برآورده شدن آرزو پس از مدت‌ها (۱۴۴۵ بازدید توسط ۹۱۹ نفر) - (۱۰ نظر)
دین خوبی که خوب آن را نفهمیدم (۱۰۹۰ بازدید توسط ۶۶۶ نفر) - (۴ نظر)
گلایه ای در مورد سانسور در خانواده برتر (۱۳۳۷ بازدید توسط ۸۸۰ نفر) - (۱۲ نظر)
موقع عقد، حتما حواس تون به این بند ها و نکات قانونی باشه - ویژه آقایان (۲۳۶۴ بازدید توسط ۱۶۷۸ نفر) - (۱۷ نظر)
آقایان ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۳۱۷۶ بازدید توسط ۲۳۶۹ نفر) - (۳۲ نظر)
خودمون با چادر خفه کنیم تا شما راحت باشید؟! (۳۶۶۱ بازدید توسط ۲۵۷۹ نفر) - (۵۳ نظر)
خانم ها ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۴۳۸۴ بازدید توسط ۳۰۲۳ نفر) - (۸۹ نظر)
آقایون اگه این کارها رو انجام بدید برای همسرتون بهترین مرد دنیا میشید (۳۰۰۴ بازدید توسط ۲۱۱۷ نفر) - (۱۷ نظر)
فرهنگ‌سازی برای عابر پیاده (۸۵۳ بازدید توسط ۵۴۸ نفر) - (۳ نظر)
جادوی نوشتن و تأثیرات آن (۱۴۸۷ بازدید توسط ۹۶۱ نفر) - (۶ نظر)
ترک خانوادۀ سمّی (۲۲۸۹ بازدید توسط ۱۴۲۲ نفر) - (۱۰ نظر)
چهل سالگی ام مبارک (۳۳۸۹ بازدید توسط ۲۳۴۱ نفر) - (۴۴ نظر)
راهنمای دریافت غذای تبرکی حرم امام رضا (ع) (۱۹۸۵ بازدید توسط ۱۲۳۲ نفر) - (۱۶ نظر)
زرنگ باش (۲۲۷۳ بازدید توسط ۱۴۷۹ نفر) - (۲۰ نظر)
چند نکته به عنوان نصیحت برادرانه به دختران (۹۲۴۶ بازدید توسط ۶۵۰۵ نفر) - (۱۰۴ نظر)
دلایل ماندگاری معصومین علیهم السلام (۱۲۸۱ بازدید توسط ۷۵۹ نفر) - (۹ نظر)
در مورد بسم الله الرحمن الرحیم (۱۸۹۱ بازدید توسط ۱۱۱۵ نفر) - (۹ نظر)
در مورد فتنه ی اخیر به بهانه ی فوت مهسا امینی (2) (۲۳۹۴ بازدید توسط ۱۶۱۷ نفر) - (۰ نظر)
لذّت با هم بودن رو به خاطر مسائل مادی برای همیشه از بین نبرید. (۵۶۲۶ بازدید توسط ۳۸۱۳ نفر) - (۱۱۶ نظر)
بیشتر به خودت فکر کن (۱۹۱۴ بازدید توسط ۱۳۱۸ نفر) - (۸ نظر)
من اگه دختر بودم از پسر خوب خواستگاری می کردم! (۴۳۵۱ بازدید توسط ۳۱۴۹ نفر) - (۴۷ نظر)
ارائه ی نمای کلی از دنیای پسر ها به دخترها (۵۷۶۸ بازدید توسط ۴۱۶۲ نفر) - (۲۵ نظر)
اگه دوست دارید محبوب دیگران باشید خوش اخلاق باشید (۲۸۲۳ بازدید توسط ۱۷۲۳ نفر) - (۱۵ نظر)
دختر انسان است عروسک نیست (۵۶۲۶ بازدید توسط ۴۰۰۵ نفر) - (۵۹ نظر)
علی باش فاطمه ات می شوم (۲۹۳۴ بازدید توسط ۲۰۲۳ نفر) - (۳۳ نظر)
خوبی هاتون رو با توجه به جنبه و ظرفیت افراد نثارشون کنید (۱۸۵۵ بازدید توسط ۱۲۵۸ نفر) - (۲۸ نظر)
تابویی به نام طلاق (۲۱۲۴ بازدید توسط ۱۴۵۲ نفر) - (۲۸ نظر)
برسد به دست دختران؛ عشق، کلمه ای فریبنده (۱۷۹۲ بازدید توسط ۱۲۳۲ نفر) - (۰ نظر)
شوهرم یه رفیق داره، که اون منم (۴۴۲۸ بازدید توسط ۳۰۳۵ نفر) - (۵۱ نظر)
خیلی از دخترها و خانواده هاشون هستن که شرایط اقتصادی آقایون رو درک می کنن (۷۷۳۰ بازدید توسط ۴۲۶۰ نفر) - (۵۸ نظر)
اگه هنوز خودارضایی رو ترک نکردی بیا تو (۸۷۸۷ بازدید توسط ۵۹۸۱ نفر) - (۶۹ نظر)
صفحه شخصی Dady i baby (۱۰۶۸ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی اسکیزویید (۳۸۱۰ نمایش) - (۵۷ نظر)
صفحه شخصی "گمنامی عشق است" (۱۱۰۲ نمایش) - (۸ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۱۱۷۳ نمایش) - (۱۱ نظر)
Dady me baby (۱۸۱۴ نمایش) - (۶۲ نظر)
صفحه شخصی پرینازم ۷ (۱۸۴۸ نمایش) - (۶۶ نظر)
صفحه شخصی " پسر 52 " (۸۹۰۱ نمایش) - (۹۹ نظر)
صفحه شخصی آتنا مرادی (۱۴۹۳ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۲) (۱۰۲۴ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (2) (۲۱۱۰ نمایش) - (۴۵ نظر)
صفحه شخصی سبحان 83 (۵۲۴۴ نمایش) - (۲۷۱ نظر)
صفحه شخصی منتظر منتقم فاطمه"سلام الله" (۵۷۶۰ نمایش) - (۲۷۵ نظر)
صفحه شخصی پرینازم Four (۳۳۸۹ نمایش) - (۷۵ نظر)
صفحه شخصی گلی خانم (2) (۴۶۳۶ نمایش) - (۱۲۹ نظر)
صفحه شخصی مروان الشقب (۸۲۱۴ نمایش) - (۱۹۴ نظر)
صفحه شخصی شب (۱۸۴۸ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی 🌙 secret of my heart ⭐ (۹۸۷۱ نمایش) - (۴۰۴ نظر)
صفحه شخصی با نام عرفان (حافظ) (۶۹۷۴ نمایش) - (۱۸۶ نظر)
صفحه شخصی berelian (۸۹۴۳ نمایش) - (۲۶۵ نظر)
زندگی به شرط سید ! (2) (۴۷۹۸ نمایش) - (۱۳۰ نظر)
صفحه شخصی "زندگی ب شرط سید" (۲۳۹۰۳ نمایش) - (۴۵۸ نظر)
صفحه ی شخصی 2017 (۳۸۰۷ نمایش) - (۹۸ نظر)
صفحه شخصی DOKHTAR LOR (۱۵۵۷ نمایش) - (۱۷ نظر)
صفحه شخصی ساقی (۶۳۰۸ نمایش) - (۲۰۱ نظر)
صفحه ی شخصی "مردی در بیابان های خلوتِ خدا" (۲۱۰۹ نمایش) - (۳۲ نظر)
صفحه ی شخصی Angel girl (۱۵۶۶ نمایش) - (۱۳ نظر)
صفحه شخصی "دختران حتما بخوانند" (۴۹۹۶ نمایش) - (۱۵ نظر)
صفحه شخصی رضا alone "احادیث و موضوعات مختلف" (۳۸۹۸ نمایش) - (۱۳۶ نظر)
صفحه شخصی فرشاد (۱۴۵۱ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی Holy Mind (۳۲۹۱ نمایش) - (۱۲۲ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (4) (۸۱۱۰ نمایش) - (۵۱۹ نظر)
صفحه شخصی خانم M&M (۶۶۰۷ نمایش) - (۳۴ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۱۰۴۹۱ نمایش) - (۶۲۳ نظر)
صفحه شخصی رضا alone پُست دوم (۹۴۵۴ نمایش) - (۲۴۲ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (۱۹۷۰۹ نمایش) - (۷۳۶ نظر)
صفحه شخص گلی خانم (۱۸۰۲۴ نمایش) - (۶۲۶ نظر)
صفحه ی احادیث گیاهی و درمانی🌾 (۴۸۸۸ نمایش) - (۵۹ نظر)
صفحه شخصی رهام روشن ضمیر (۶۱۲۴ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (3) (۳۲۴۶۴ نمایش) - (۱۰۶۸ نظر)
صفحه شخصی Ata MST (۱۰۸۴۴ نمایش) - (۳۶۷ نظر)
صفحه شخصی رضا alone (۱۷۱۷۸ نمایش) - (۸۷۵ نظر)
صفحه شخصی پسر آریایی (۱۰۴۹۱ نمایش) - (۳۱۲ نظر)
صفحه برنامه ‌نویسان خانواده‌ برتر (۲۷۷۷ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی دختر قمی (۳۴۵۴ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی .•.•.•امیرخان•.•.•. (۴۲۵۵ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی مشکات (۵۳۳۸ نمایش) - (۱۷۶ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۳۶۸۴ نمایش) - (۴۲ نظر)
صفحه مرد شب ویژه پرسش و پاسخ خصوصی (۴۲۸۵ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی آیدا 👑👩‍⚕️💐 (۸۹۰۱ نمایش) - (۱۲۷ نظر)
صفحه شخصی Ali Piroozi (۴۵۱۷ نمایش) - (۱۶۰ نظر)
چه مدل چادری بهم میاد ؟ (۱۲۲۱۱ بازدید توسط ۹۳۹۶ نفر) - (۲۰ نظر)
نماهنگ نیمه شعبان با صدای امیر عارف (۱۵۲۰ بازدید توسط ۱۱۶۵ نفر) - (۲ نظر)
اگه در گذشته دوست پسر داشتی زن من نشو ... (۲۷۵۵۹ بازدید توسط ۲۰۵۳۶ نفر) - (۹۴ نظر)
خانم ها، معمولا چه قدر خرید میکنید ؟! (۱۲۸۷۸ بازدید توسط ۹۷۶۵ نفر) - (۷۳ نظر)
اگه روی تو غیرت نداره یعنی براش مهم نیستی (۱۰۶۶۵ بازدید توسط ۷۳۶۲ نفر) - (۶۷ نظر)
نمی خوام دیگه کسی تو زندگیم به اسم دوست پسر باشه (۱۱۸۰۸ بازدید توسط ۸۷۹۹ نفر) - (۵۰ نظر)
فانتزی های جالب و خنده دار در مورد ازدواج (۲۰۱۹۷ بازدید توسط ۱۴۹۴۰ نفر) - (۱۰۷ نظر)
خطاب به دخترهایی که به خاطر کنجکاوی تمایل دارن با پسرها دوست بشن (۹۰۶۰ بازدید توسط ۶۵۵۴ نفر) - (۴۳ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۱۲۲۷ بازدید توسط ۸۲۰۵ نفر) - (۴۵ نظر)
بهترین غذایی که درست کردی چی بوده؟ (۱۰۳۸۸ بازدید توسط ۷۶۹۸ نفر) - (۸۸ نظر)
می خوام به آشپزیم تنوع بدم (۶۶۶۶ بازدید توسط ۴۷۶۳ نفر) - (۷۹ نظر)
مصادیق جزئی که در انتخاب همسر باید حتما آنها را مد نظر داشته باشید (۴۰۰۹ بازدید توسط ۳۲۵۵ نفر) - (۲۶ نظر)
انواع تفریحات یه زن و شوهر با امکانات کم (۵۴۵۳۲ بازدید توسط ۴۱۳۳۵ نفر) - (۵۱ نظر)
به داد مستاجران برسید (برسیم) (۳۱۲۸ بازدید توسط ۲۳۷۵ نفر) - (۱۳ نظر)
خاطرات خنده دار دختر خانم ها از خواستگاران شون (۹۲۶۷ بازدید توسط ۷۱۲۵ نفر) - (۱۳ نظر)
1000 تا دوست دختر داشتم ولی الان امام زمان می خوام (۵۰۱۹ بازدید توسط ۴۰۱۰ نفر) - (۷ نظر)
شوهر بد اخلاقم رو عاشق خودم کردم (۲۰۶۲۲۴ بازدید توسط ۱۵۸۴۳۳ نفر) - (۶۹ نظر)
دروغگویی بعضی از دختران دوست پسر دار به خواستگار (۱۱۶۸۶ بازدید توسط ۸۶۰۹ نفر) - (۴۹ نظر)
از تجربیات تون در مورد خانه دار شدن بگید (۶۴۹۷ بازدید توسط ۴۳۵۵ نفر) - (۲۰ نظر)
سرگرمی تون وقتی تنها هستید چیه؟ (۳۸۸۰ بازدید توسط ۲۹۶۵ نفر) - (۳۳ نظر)
دوست دارید چه نیرو، توانایی یا هنر خارق العاده ای داشته باشید؟ (۲۷۳۴ بازدید توسط ۱۹۰۱ نفر) - (۳۸ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۲۲۸ بازدید توسط ۴۶۸۰ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۶۱۹۲ بازدید توسط ۴۷۸۷ نفر) - (۱۶ نظر)
اگه از دختری خوشم اومد، چکار کنم که همون اول جواب رد نگیرم؟ (۴۸۰۳۴ بازدید توسط ۳۶۵۷۷ نفر) - (۷۲ نظر)
دخترهای خوب و سنگین، راه پسرها رو برای ازدواج باز بذارید (۱۱۵۸۱ بازدید توسط ۸۲۳۴ نفر) - (۸۱ نظر)
چند سوال در مورد ازدواج از دخترانی که رشته های پزشکی خوندن (۷۴۵۰۴ بازدید توسط ۵۸۱۸۵ نفر) - (۲۱۷ نظر)
معایب و مزایای ازدواج با یک فرد مشهور چیه؟ (۲۸۳۲ بازدید توسط ۲۰۷۹ نفر) - (۱۹ نظر)
دختر مذهبی کجایی ، دقیقا کجایی ؟! (۲۹۶۶۸ بازدید توسط ۱۹۷۰۹ نفر) - (۱۲۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۴۷۲ بازدید توسط ۱۸۱۵ نفر) - (۱۰ نظر)
از خاطرات خوب و خنده دار دوران مدرسه و دانشگاه بگید (۸۳۶۰ بازدید توسط ۵۹۳۹ نفر) - (۲۹ نظر)

۲۰۹ مطلب با موضوع «درد دل های دختران و پسران» ثبت شده است

به ظاهر آدما اعتماد نکنید

سلام
فقط واسه درد دل براتون این متن رو می نویسم تا به ظاهر آدما اعتماد نکنید دختری هستم بالای 25 سال . تا به این لحظه که اینو مینویسم به لطف خدا پاک زندگی کردم و به آدمها خوشبین بودم و دید بدی نسبت بهشون نداشتم البته خیلی محتاط بودم در برخورد با اونها و توی انتخاب دوست هم دقت کردم .

اهل رابطه با جنس مخالف نیستم نه فقط بخاطر اعتقادات دینیم . اعتقادات دلیل دوم منه چون برای جنس زن ارزش قائلم و معتقدم تنها راه رسیدن به یک خانم پرداختن بهای گران اون و در قالب تشکیل خانواده ست

همیشه معتقد بودم اگر کسی درست زندگی کنه خدا دستشو میگیره و آدمهای نا اهل رو ازش دور نگه میداره . همیشه توی بحث با دوستانم اعتقاد داشتم که الطیبات الطیبین و الخبیثات اللخبیثین .

اما دوستان من معتقد بودن که نخیر اینطور نیست تو این دوره زمونه پسر پاک وجود خارجی نداره و اگرهم باشه خیلی کمیابه .

من مخالف حرفشون بودم و برای رد حرف اونا دو سه مورد از اقواممون رو اسم بردم که با اخلاق و پاک و به قول قدیمیا سنگینن .

تا همین چند وقت پیش که از طرف یکی از همین اقوام که به پاکیش قسم میخوردم پیامی دریافت کردم که بهم پیشنهاد دوستی داده بود . برق منو گرفت . همه دنیا رو سرم خراب شد .

با خودم گفتم خدایا من که ذره ای از خط و مسیر تو پامو کج نذاشتم این چطور بخودش اجازه داده اینقدر شأن منو پایین بیاره . خدایا دیگه به کی میشه اعتماد کرد . و با خودم تصمیم گرفتم که ازدواج رو برای همیشه فراموش کنم و سختیاشوبه جون بخرم .

چون حس اعتماد در درونم از بین رفته . ذهنم پره از سئوالای بی جوابه . که خدایا این امتحان تو بوده برای من ؟ یا اینکه میخواستی بهم بفهمونی که دیدم نسبت به زندگی غلط بوده .

در هر صورت شکرت


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۷۳)
    • ۳۴۵۹ بازدید توسط ۲۴۵۲ نفر
    • شنبه ۲۴ بهمن ۹۴ - ۲۲:۲۴

    هیچ وقت کسایی رو که باعث ازدواج پدر مادرم شدن نمیبخشم

     سلام
    بدبخت ترین نیستم،  پیر ترین نیستم،  نا امید ترین هم نیستم . اما واقعا خستم . من تو 18 سالگی خستم . مگه گناه من چیه؟  مگه من مسبب تولدم بودم؟  مگه من مسبب ازدواج پدر مادرم بودم؟
     این عدالته خداس؟؟  خدااااای عادل اینه؟؟؟  اصلا عدالت چیه؟  کجای قانون های جهان نوشته یکی به جای دیگری تقاص بده؟؟؟؟  نکنه قانون نانوشته طبیعته؟؟  از همون قانون های من در اوردی…
    دهها بار با خودم گفتم اگه قرار شد روزی ازدواج کردم با زنی ازدواج میکنم که هیچی نداشته باشه، هیچ ثروتی نداشته باشه ، چندین ساله محور اصلی دعواهای ما همین پوله،  اره همون چرک کف دست…

    دعواهایی که همیشه بهانه برای شروع شدنشون هست،  چهار روز قهر یه روز اشتی و بازم همین چرخه…

    هیچ وقت نمیبخشم کسایی رو که مسبب ازدواج پدر مادرم بودن . این دو تا مال هم نبودن،  باور کنید نبودن … چرا خداااااااا کسایی که رو که کوچک ترین تفاهمی با هم نداشتن به هم رسوند؟؟؟ چرا منو بدبخت کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟  اخه چرا :((((((((((((

    برای کدوم دردم گریه کنم؟؟؟؟؟  مادری که میدونم به زودی از غصه دق میکنه ، خواهر برادرای ناتنی که حرفشونو نزنم بهتره،  فامیلی که از فامیل بودن فقط اسمشو یدک میکشن، کنکوری که 6 ماهه دیگس یا………

     باور کنید اگه یه جایی رو داشتم از این جهنم فرار میکردم میرفتم ،حتی یه اتاق کوچیک … ولی نیست … نه میتونم خونه دایی ها و عموهای نامردم برم نه عمه ها و نه خاله ها .حتی یه همسایه درست حسابی هم نداریم که حداقل اونجا برم و دریغ از یه دوست که بتونم بدون سرافکندگی به خونشون برم .

    میبینین؟  اینه زندگی من… اره بدتر از من هست،  ولی به خدا خیلی ها هم هستن که از من بهترن … از این زندگی چی نصیبم شد؟؟

    کجا دیدین یه بچه 18 ساله به شهربازی و پارک رفتن و رستوران رفتن و حتی قدم زدن علاقه نداشته باشه؟؟ کدوم بچه 18 ساله ای رو دیدین که همه زندگیش در یه کامپیوتر و یه خونه خلاصه شده باشه ؟؟؟ این منم… کسی که دیگه بریده … کسی که همه ارزو هاشو میخواد فراموش کنه …


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۷)
    • ۳۳۷۹ بازدید توسط ۲۴۹۴ نفر
    • يكشنبه ۴ بهمن ۹۴ - ۱۶:۵۰

    سهم من از این زندگی فقط کلفتی پدر و مادرم هست

    با سلام
    دختری هستم 30 ساله. پدر و مادرم خیلی پیر هستن و مراقبت اونها با من هست. همه خواهر برادرام ازدواج کردن طوری که بچه های اون ها همسن و سال من هستن .

    حالا مشکل من اینجاست که اصلا دیده نمیشم. پدر و مادرم نگران ازدواج نوه هاشون هستن و انگار نه انگار من که دخترشونم و مثل کلفت براشون کار انجام میدم مجردم.

    پدرم مرتب جلو من از خواستگارهای برادرزاده ها و خواهر زاده هام میگه در حالیکه من هیچ خواستگاری ندارم. آخه کی حاضره به خواستگاری یه دختر پرجمعیت با پدر و مادر پیر و مریض بره که هیچی از دار دانیا نداره.

    هر شخصی هم سمت خانواده من بیاد  اول از همه خواهر زاده ها و برادر زاده هام رو میبینه که از همه نظر موقعیت بهتر از من دارن و منو اصلا نمیبینه.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) ازدواج و مسائل گوهران کشف نشده (۱۳۳ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۵)
    • ۸۸۸۳ بازدید توسط ۶۸۶۱ نفر
    • چهارشنبه ۲۳ دی ۹۴ - ۱۸:۳۵

    واقعا لازمه ما هم زیبایی هامون و به نمایش بذاریم ؟

    سلام من یه چادری هستم

    خیلی دیدم میگن ما دنبال دختر پاکیم و از کجا گیر بیاریم و ... بعد جالب اینجاس حدوده حداکثر 20٪ چادری ها ناجور هستن اونم حداکثر و دختری که چادریه لزوما بد اخلاق و اخم و و.... نیست و فقط مجبوره تو محیط بیرون اینطور باشه چون جامعه بیرون طوری شده چپ بری راست بری بعضیا توهم میزنن و حتی بعضیا براشون فرقی نداره طرف چادریه یا غیر چادری ( قابل توجه اون پسرایی که میگن تا چادری میبینیم فرار میکنیم! انگار چادری ها چجورن ) خود من سنگینم اما اخمو نیستم یبار دره حیاط کلاس کنکوری که میرفتم باز بود خدارو شاهد میگیریم یه پسری داشت اشاره میکرد منم ترسیدم دویدم دره حیاطو بستم!

    حس میکنم دخترای بی چادر مخاطب زیادن دارن من منظورم برای ازدواجه. واقعا شماهایی که ادعا میکنین دختره پاک میخواین چرا فکر میکنین دختر چادری که اخمو هست تو خونه هم اخمو هست؟! من اصلا نمیخوام دخترای غیر چادری رو زیر سؤال ببرم ولی چون میبینم پسرا تقاضای دختر پاک دارن و اونوقت نمیبینم کسی بره چادری بگیره تازه هزار جور انگ و ننگ هم بهشون میزنین و متهمشونم میکنین دخترای چادری از ناز و عشوه بویی نبردن !

    دخترای چادری همش تظاهره زیره چادر چه ها میکنن! اخمو هستن! بد اخلاقن و ... چرا؟! واقعا لازمه ما هم زیبایی هامو نو به نمایش بذاریم تا بفهمین از زن بودن و زنانه بودن چیزی سرمون میشه؟! بعد اگه اینطورم شد میاین اعتراض میکنین که چرا رعایت نمیکنین.

    واقعا چیزی که میبینم اینه نه تنها پسرها بلکه حتی خوده دخترها هم هیچ ارزشی برای چادر و چادری ها قائل نمیشن. کلاس زیتی که میرم استادمون گفته چادر الزامیه! دخترای کلاسمون یجوری ناز و عشوه میکنین دکتر اگه بخواین این کارو عملی کنین ما دیگه کلاس زیست نمیایم؟! یه چادر اینقد محدودتون میکنه؟ دلم پره حتی یکی از همکلاسی هام در آورد گفت من حاضرم درسو ببوسم بذارم کنار ولی چادر نمیزنم! چرا اینقد بزرگش میکنین؟ انصافتون کجا رفته؟

    وجود پررنگ خدا تو زندگیتونو حس نمیکنین؟ از اون بالا سری خجالت نمیکشین؟ حاضرم قسم بخورم حتی اگه دختری چادر رو از روی تظاهر بزنه خدا بخاطر کاره خیرش هر چندم که به تظاهر بوده دستشو میگیره. خود من اولاش فقط بخاطر علاقه بابام چادر زدم برام گرفتنش هم سخت ولی الآن نفسم به چادرم بستس اگه نپوشمش انگار لختم و بی چادرم اصلا جایی نمیرم.

    دلم پره از بعضی پسرا / دخترا با حرفها و حرکاتشون با قضاوتهای نا به جاشون

    ارکیده/1376 یه دختر آبانی سابق


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۲)
    • ۲۰۷۱ بازدید توسط ۱۵۹۰ نفر
    • دوشنبه ۷ دی ۹۴ - ۱۹:۲۰

    از دوران راهنمایی فقط گفتن درس بخون وگرنه بیچاره میشی

    سلام به همه
    متاسفانه چند سال از عمرم رو به بدترین شکل ممکن هدر دادم، از دوران راهنمایی فقط گفتن درس بخون وگرنه بیچاره میشی، فقط درس و لا غیر، نه کار کردنی نه ورزشی، به همین خاطر منم از درس متنفر شدم، الان که نصف سال مونده تا وارد ۲۷ سالگی بشم یه مدرک لیسانس ( از رشته های علوم انسانی )  مجبورم کردن که بگیرم، چند ماه دیگه میرم سربازی، الان خانواده میگن باید برای ارشد بخونی تا بعد سربازی بری دانشگاه، الان دیگه جامعه پر لیسانسه، همه دارن میخونن و از این حرفا، خب خودتون جمع کنید ۲۷ + سربازی + گرفتن ارشد = ؟

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۲)
    • ۱۲۲۶ بازدید توسط ۹۹۴ نفر
    • يكشنبه ۲۴ آبان ۹۴ - ۱۷:۵۶

    همسر خود فرد میشید یا موقعیتش؟

    سلام
    متاسفانه من خیلی مواقع میبینم، پسری خوب و مومن و چی و چی، وقتی میره خواستگاری به خاطر نداشتن کار و یا خانه و درآمد، جواب رد میشنوه و یا اصلا به خاطر این چیزها اصلا جرات خواستگاری رفتن نداره!

    از اون بدتر، خانواده ی یک دختر، پسری رو در زمان دانشجویی رد میکنن، ولی اگر پسر درسش تمام شد و کار پیدا کرد و وضع مالیش خوب شد قبولش میکنن!

    اینجا یک سوال اساسی برای پسر پیش میاد! شما همسر من میشید یا همسر موقعیت من؟!!!

    پسر با خودش میگه من زمانی که بسیار احساس تنهایی میکردم و به یک همراه نیاز داشتم، هیچکس حاضر نشد کنارم باشه، ولی الان که یکمی وضع مالیم خوب شده، همون دخترها همه حاضرن زن من بشن! واقعا این چه معنی میده؟

    من که وقتی بهش فکر میکنم اعصابم خورد میشه و اصلا از ازدواج کردن بدم میاد! حتی از همسر آیندم(که چنین طرز فکری داره احتمالا) متنفر میشم! حس خیلی بدی هستش!!

    واقعا شما دخترها زن خود فرد میشید یا زن موقیعتش؟

    واقعا شما دخترها چرا زن یک دانشجوی مومن و با اخلاق نمیشید، اما زن یک مردی که کار داره، خانه داره، و پول داره میشید حتی اگر مثل اولی مومن و با اخلاق هم نباشه!

    واقعا داره بدم میاد از ازدواج!

    چون اون جوان دانشجو هم بالاخره درسش تمام میشه و کار پیدا میکنه و وضعش هم خوب میشه و مال و زندگیشم یقینا سالم و پر برکت میشه --> ولی چرا اون زمان که دانشجو هست، اون زمان که هنوز پولی نداره، چرا حاضر نیستید زنش بشید؟ چرا حاضر نیستید چند سال عقد باشید تا درسش تموم بشه و کار پیدا کنه؟

    چرا حاضر نیستید چند سال اول یکمی سختی بکشید اما با همدیگه در ساختن این زندگی مشارکت کنید و اون پسر بیچاره هم اینهمه سال تنهایی و رنج نکشه؟

    واقعا شما دخترا چه موجودات بی رحم و خودخواهی هستید!
    چرا وقتی وضعمون خوب شد باید بیایم با شما راحت طلب های هلو برو تو گلو ازدواج کنیم؟

    حق خیلی هاتونه که ... (که آمارها نشون میده داره اتفاق میفته) و ما هم میریم دختر 16 ساله میگیریم و شما بمونید و حوزتون! شماها که مارو تنها گذاشتید، پس حقتونه ما هم شمارو تنها بذاریم و تا ابد مجرد بمونید!!

    اینقدر دعا و آه و ناله هم نکنید .... شماها خودتون این وضع رو برای خودتون درست کردید و بیخودی یقیه ی خدا رو نگیرید!


    مرتبط با معیارهای ازدواج:

    چه ویژگی های پسندیده ای رو برای همسرتون مد نظر دارید؟!

    ویژگی های همسرخوب از زبان متاهلین

    از کجا بفهمم خواستگارم ویژگی های مردانه داره یا نه؟

    پسر یا دختر چه ویژگی باید داشته باشه تا بهش بگن پخته شده؟

    مهم ترین ویژگی هایی یک خانم برای زندگی مشترک

    مهمترین ویژگی پسر برای ازدواج از نظر دختر خانم ها

    اولین و دومین معیار برای ازدواج ، ایمان و اخلاق

    هم کُفو بودن سومین معیار ازدواج

    چهارمین معیار برای ازدواج ← اصالت خانوادگی

    چه جوری باید معیارای ازدواج مون رو به طرف مقابل بگیم

    جمع بندی معیار های ازدواج

    بحث در مورد اصالت خواستگار


    معرفی انواع کفویت های لازم برای ازدواج :

    انواع کفویت در ازدواج ← کفویت اعتقادی

    انواع کفویت در ازدواج ← کفویت ادراکی

    انواع کفویت در ازدواج ← کفویت اقتصادی

    انواع کفویت در ازدواج ← کفویت فرهنگی

    انواع کفویت در ازدواج ← کفویت ظاهری

    انواع کفویت در ازدواج ← کفویت سیاسی

    انواع کفویت در ازدواج ← کفویت شخصیتی



    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۰۵)
    • ۹۸۸۷ بازدید توسط ۶۰۹۵ نفر
    • يكشنبه ۱۹ مهر ۹۴ - ۲۲:۰۷

    چرا باید از نعمت همسر محروم باشم؟

    سلام
    من میخوام یه درد و دل طولانی باهاتون بکنم چون جز شما هیشکی دیگه نیست باهاش حرف بزنم و درد و دل کنم و آروم شم .
    شاید شما نتونید کمکی بکنید اما شاید حرفاتون یکم آرامش بهم بده . من یه پسر ۱۸ ساله ام که از حدود ۱۰ تا ۱۵ سالگی به بلوغ جنسی رسیدم و نیاز عاطفی به جنس مخالف هم پیدا کردم .
    از همون بچگی توی تنهایی و رنج و سختی و غربت و مشکلات گوناگون و بی پولی دوری و جدایی از خانواده و فامیل توی شهر غریب بزرگ شدم زندگی کردم تا حالا فقط با پدرم بودم هیچکس دیگه به صورت دائم و همیشگی نبوده .
    از همون وقتی که بالغ شدم گرفتار خود ارضایی شدم و هستم تا حالا هیچوقتم نشد نتونستم ترک کنم . هزار بار توبه کردم کلی گریه کردم رفتم سمت خدا دوباره گناه .
    یه لحظه با خدا ام یه لحظه از خدا و عالم و آدم بیزار میشم میذارمش کنار . هی چند روز نماز و روزه دوباره گناه یه مدت باز ترک میشه نماز باز گناه این چرخه همینطور ادامه داره .
    دیگه دارم می میرم دیوونه شدم افسرده شدم از همه چی و همه کس متنفرم بیزارم نا امیدم از این دنیا و زندگی و آدماش بیزارم میخوام زودتر بمیرم آرزوم مرگه .
    من از تنهایی از بی کسی از نیاز شدید جنسی و عاطفی توی عذاب شدیدم زندگیم جهنم شده هیچکس نیست به دادم برسه .

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۴ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۵)
    • ۴۱۸۸ بازدید توسط ۳۲۰۹ نفر
    • جمعه ۳۰ مرداد ۹۴ - ۲۲:۳۰

    تنها حس خوبم نسبت به شماست

    سلام
    راستش نمیدونم از کجا شروع کنم ! اما اگر میخونید لطفا تا آخرش بخونید ! من از خودم و احساسام میگم
    ۱ - تو خونواده احساس میکنم آدم اضافی هستم اصلا ده روزم نباشم کسی باهام کار نداره! یک ذره صمیمی نیستم که حرف دلمو به یکی از اعضای خونواده بگم! و البته به خودمم میگن که تو اتفاقی اومدی و اصلا نمیخاستیم تو بدنیا بیای!

    ۲ - پیش دوستان احساس میکنم یک دوست صمیمی ندارم و همشون فقط دوست روزهای خوشن که البته تجربه هم کردم و احساسم حقیقی بود !

    ۳ - تو دانشگاه از یه دختر خوشم اومد و جوری با کارام متوجهش کردم میخوامش تا عکس العملشو ببینم ولی با اینکه هیچ عکس العملی ندیدم ازش اما الان هر وقت میبینمش احساس میکنم از من متنفره و تو ذهنش بهم فحش میده واسه همین وقتی میبینمش سریع سعی میکنم ازش دور شم و منو اصلا نبینه با اینکه هیچ نمیدونم نظرش چیه!! اصلا منو چه به عشق!! بخدا میخوام ولش کنم اما اصلا از ذهنم نمیره

    ۴ - تو کلاسا احساس میکنم وقتی یه حرفی میزنم بقیه میگن باز این حرف زد و بیشتر وقت کلاسو میگیرم! اصلا صحبت کردنو کار بیهوده میدونم هر چند سوالی داشته باشم!

    ۵ - این وب رو پیدا کردم و به خودم گفتم چون نمیشناسن منو درست میشم و با اسمهای مختلف واقعیتش سوالایی پرسیدم و نظرایی دادم چون میگفتم ناشناسم نمیشناسن که! ولی الان احساس میکنم بقولی نظراتم همش بدرد خودم بخوره اصلا من دانشجو وقتی اطلاعات کامل ندارم چرا نظر میدم
    احساس میکنم آقای نجفی که فکر کنم ip ها رو میشناسه وقتی حرفای منو میخونه ی چند تا فحشم میده بعد حرفمو میذاره و در کل از من ناراحته ! اصلن دوستان هم میخونن با اینکه گفتم چند تا اسم مختلف زدم و کسی نمیشناستم همین حس و دارم!
     در کل احساس میکنم همه از دستم ناراحتن ، شاید کسی رو ناراحت کردم ولی بخدا قصدی نداشتم !
    من الان فقط اومدم از همتون بخصوص آقای نجفی معذرت بخام !
    بخدا ی مورچه میره زیر پام براش چقدر گریه میکنم چه برسه به اینکه شخصی از دستم ناراحت باشه!

    ۶ - در کل همیشه ساکتم ولی بعضی وقتا به خودم میگم تو اجتماع کار من ناراحت کردن دیگرانه ! اصلا واسه چی زندگی میکنم! نمیدونم چمه زودم گریه میکنم بچه لوس !

    ولی واقعا چرا دارم الکی زندگی میکنم!  برعکس حرفامم درسته با یک کلمه کوچیک بدجور ناراحت میشم و شاید به همین خاطر به بعضی پستا بد جواب دادم ولی بخدا دست خودم نیس! بازم ببخشید !

    دوستان با اینکه هیچکدومتون رو نمیشناسم ولی تنها حس خوبم نسبت به شماس و فکر میکنم در حیطه پاسخ به پستها مثل برادر و خواهر حتی دلسوزتر هستید! بعضی پستا همه خوشحال بعضی پستا همه ناراحت بعضیا همه دنبال راه چاره بعضی پستا همه عصبی از سوال که البته عصبیها بیشتر بود!!!

    با اسمای جالب که دیگه یواش یواش میشناسمشون ، در کل جای قشنگیه!! واسه همین بود که حرفامو گفتم!!!
    بازم ببخشید اگه حرفام همش مهملاته!!


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۲)
    • ۱۹۲۰ بازدید توسط ۱۵۲۹ نفر
    • دوشنبه ۱۲ مرداد ۹۴ - ۱۶:۵۲

    4923

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

    • ۱۳۳۲ بازدید توسط ۹۱۶ نفر
    • دوشنبه ۵ مرداد ۹۴ - ۲۲:۵۹

    تا حالا شده از زندگی تو این دنیا سیر بشین؟

    سلام
     تا حالا شده از زندگی تو این دنیا سیر بشین؟ تا حالا شده واقعا دلتون بخواد این دنیا وایسه و ازش پیاده شین؟ من این روزا اصلا حالم خوش نیست.

    دخترم 28 سالمه اما فکر می کنم باندازه 50 سال سختی کشیدم. تک دخترم هیچ کس مثل من تنها نیست هیچ کس. تو همه جا بدبیاری آوردم . سرنوشت کاری کرد که  تو رشته ای قبول شم که اصلا دوستش ندارم و بازار کارش افتضاحه . الانم که فوق خوندم اما تو یه رشته دیگه باز برای اونم کار نیست.

    همیشه شاگرد اول بودم تو دوران دانشگاه . واقعا یعنی توی ایران برای منی که انقد زرنگ بودم کار نیست؟  الانم نمیکشم واسه دکترا بخونم چون به احتمال زیاد اونم آخرش بیکاریه.

    خدایا یعنی صدای ما رو نمی شنوی؟ ما جوونا چه گناهی کردیم که نه امید به کار داشته باشیم نه ازدواج . چرا هیچکی به داد ما نمیرسه. چرا تو رشته هایی پذیرش میکنین که اصلا کار براش نباشه؟  باز خانواده من از لحاظ مالی در سطح خوبی هستن کسانی که اینم ندارن چکار کنن؟ چرا این دنیا اینطوره یکی بالای بالاس یکی پایین پایین؟  


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۷)
    • ۵۹۹۵ بازدید توسط ۴۳۷۲ نفر
    • يكشنبه ۲۸ تیر ۹۴ - ۲۲:۵۵

    فقط دارم روزمرگی میکنم نه زندگی

    سلام

    من یک سوال داشتم من دو سال پیش با آقایی به قصد ازدواج آشنا شدم به یک مدت به ایشون علاقمند شدم اومدن خواستگاری ولی سر مهریه خانوادها موافقت نکردن . منم خودم راضی نبودم اما بعدش این اقا اصرار به ادامه داشت که من شرطه شما رو قبول میکنم و میام دوباره خواستگاری . خانواده ها در جریان بودن و بعد ایشون خونه خریدن و خونه رو حتی با سلیقه من تجهیز کردن از رنگ کاغذ دیواری و... دوباره سر مساله مهریه بین خانوادها بحث پیش اومد و تصمیم به حد وسط گرفته شد همه چیز داشت خوب پیش میرفت منم که روز به روز به علاقم اضافه میشد تا این آقا یکدفعه شروع کرد به بد شدن و عوض شدن و تغییر کردن.

    زیر همه چیز زد و همه چیزو به راحتی رد کرد اون موقع فهمیدن کارشونو از دست دادن من یک مقدار کوتاه اومدم.  بعد به پیشنهاد من سریع یک شرکت ثبت کردن و برای کار مجبور شدن برن کشورهای خارج من هیچی نمیگفتم رابطمم کمتر کرده بودم تا ایشون به مسایل مالیشون برسن و از لحاظ مالی پا بگیرن و خدا میدونه چقدر دل بسته بودم چون فکر میکردم ما قراره برای هم باشیم .

    ایشون به شدت با دنیای مجازی مخالف بودن برای من منم مطیع بودم تا یک روز از طریق دوستم اینستو ایشون رو چک کردم و دیدم با دخترها چه دل و قلوهای داده سر همین سفر برای کار به کشورهای دیگه .

    البته من قبلتر دو بار عکس این اقا رو با دخترهای دیگه دیده بودم منتها همش میگفت همکاره ولی حس بی اعتمادی من از بین نمی رفت .

    دوستاشم به شدت دختر باز بودن خلاصه با هزار تا بهونه این اقا از من ، ایرادهای الکی و مسخره ...  رابطه تمام شد .

    خانوادهام موافقت کردن ولی فقط خدا میدونه بمن چی گذشت چی کشیدم برای اولین انتخاب و تازه اول اول تشکیل زندگی بفهمی طرفت اینطوری روحتم ترک میخوره بخدا با این بازی بعد چند سال من هنوزم اشکم بی اختیار میاد دلم هنوزم میسوزه فکر میکنم خیلی ضربه بدی خوردم .

    از مردها فراریم 28 سالم هست ولی دلم خیلی شکسته خودم میدونم خیلی ساده بودم اما من زندگی با عشق میخواستم حالا هیچ امیدی به اینده و زندگی ندارم سرکارم منتها انگار قلبم سوراخ شده نمیدونم چکار کنم واقعا خودمو باختم .

    فقط دارم روزمرگی میکنم نه زندگی لطفا با راهنماییهاتون با دلگرمیهاتون منو کمک کنید چون واقعا خودم خودمو خیلی مقصر دونستم و بازخواست کردم .


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۳ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۶)
    • ۲۱۷۲ بازدید توسط ۱۵۹۹ نفر
    • سه شنبه ۲۳ تیر ۹۴ - ۲۳:۱۰

    همه آرزوم اینه که نمازمو به موقع بخونم

    سلام
    تو محیطی زندگی میکنم که خیلی ناراحت و پریشون حالم.
    تو خونه مون ماهواره داریم اکثر شبکه هاش بازن مامانم که اکثر وقتشو با فیلمهای ماهواره میگذرونه. بابام هم وقتی خونه ست همش ترانه ها و شبکه های کثیف رو نگاه میکنه موقع نماز و قرآن خوندنم صدای ترانه های مزخرف خیلی بالاست . تمام روز ماهواره روشنه و صداش هم همیشه بلنده . این یه مشکله.
    وقتی تو جمع ها میشینم هر جایی و در هر جمعی غیر ممکنه غیبت نباشه سر سفره سحر و افطار هیچ طوری هم نمیشه بهشون فهموند امر و نهی که تو محیط و خانواده مون بدتر میشه تازه یه عالمه حرف و تمسخر و توهین هم پشتشه. بعضی مواقع تو خونه ومحیطمون و در جمع هامون کفر گفته میشه و حتی استغفرلله به پیامبرا و بزرگان و طلبه ها و شهدا و... هم بی حرمتی میشه .
    اصلا تو شهادت ها و محرم و شبای قدر و ... هیچی اینجا مراعات نمیشه هیچ حرمتی اینجا برا این چیزا قائل نمیشن.
    همه آرزوم اینه که نمازمو به موقع بخونم و نمازم قضا نشه اما باید منتظر بمونم کی صدای این ترانه های لعنتی و ماهواره خاموش میشه. وقتی تو ماشین نشستیم حتی این ترانه های کثیف بازم گذاشته میشه و حتی ماشین بابام مانیتور داره و رقص ها و صحنه های کثیف ترانه ها هم هستش.

    وقتی میگم که صداشو کم کن تا نمازم تموم بشه وقتی تو مسافرت هستیم و میگم تصویر رو خاموش کن و یا هر چیزی که میگم بعدش توهینو تمسخر اعتقادات و شخصیتم نتیجه ش میشه و بدتر اینه که تو خانواده م و بستگان پدریم من تنها محجبه و نماز خون و با اعتقادات تقریبا مذهبی که دوس دارم این اعتقادات رو هر روز ارتقا بدم .

    اما تو محیطی که زندگی میکنم به اعتقاداتم و شخصیتم و حجابم و چادرم و دینم توهین و تمسخر میشه و هیچ کاری جز سکوت و تأسف نمیتونم انجام بدم . برا نمازو دعاها و قرآن خوندنم چیکار میتونم بکنم؟؟ برا ارتقای دین و ایمانم تو این محیط چیکار میتونم بکنم؟؟ واجباتی مثل امربه معروف و نهی از منکر و صله رحم رو نمیشه انجام داد!!
    همه امیدم ازدواج بوده که الان من بزرگترین دختر مجرد فامیل هستم و دریغ از یه خواستگار. که همین مجرد بودنم هم همیشه با حرفا و گفته هاشون باعث رنجش بیشترم میشه من بدترین حرفا رو شنیدم یکی بهم گفت که دخترایی با اعتقادات و حجاب تو رو فقط برا کلفت میگیرن.

    یکی تو جمع بهم پروند دخترای خوب زود ازدواج میکنن و دخترای خراب میمونن سر دست خانواده ها. دیگری میگه دخترایی اینطوری مث اُمُلا میمونه که نمیتونه کسی رو تور کنه... خلاصه هزار حرف میشنوم و جز سکوت کاری ازم برنمیاد. خوشبختانه و خدا رو شکر هنوز روحیه مو حفظ کردم و فقط دلگیرم و خسته و دلزده از محیط و شرایط خانواده م!!!

    میخوام نمازمو اول وقت بخونم! میخوام دعا و قران بخونم! میخوام دین وایمانم رو ارتقا بدم میخوام به پروردگآرم نزدیک بشم! میخوام زندگی و شخصیت و روحیه ای معنوی داشته باشم! چطور میشه تو این موقعیت ها و شرایط به این خواسته هام برسم؟؟


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) نماز خواندن (۷۷ مطلب مشابه)

  • ۳ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۸)
    • ۲۳۳۹ بازدید توسط ۱۸۰۷ نفر
    • سه شنبه ۲۳ تیر ۹۴ - ۲۲:۲۲

    یه دختر 30 ساله ام که از زندگیم راضی نیستم

    سلام

    من یه دخترم 30 ساله از زندگیم راضی نیستم اما چه میشه کرد باید زندگی کرد سوال من اینه چرا بعضیا زندگیشون پیش نمیره مثل خود من از روزی که به دنیا اومدم تو زندگیم سختی بود پدر بد اخلاق بدبین بی پولی تقریبا من فقط تو زندگی فقط بودم و اطرافیانم رو میدیدم که هر روز تغییرات تو زندگیشون هست اما برای من نیست .

    من فکر می کنم 90 درصد مقصر خانواده من هست مخصوصا 100 درصد پدرم چون اونقده اخلاقش گند بود که هیچ وقت نذاشت . ما با هیچ کس رفت و امد کنیم هیچ وقت پول کافی به منو خواهرم نمیداد که به سرووضع خودمون برسیم ن حتی درحد نرمال  همیشه ساده ترین وضع ممکن  یاحتی بدترین وضع ممکن هیچ وقت هم موقعیت کار کردن برای من وخواهرم پیش نیومد که خوددمون کار کنیم و گلیم خودمون رو از آب  بیرون بکشیم  .

    وقتی به زندگی دیگران نگاه میکنم وبا زندگی خودمون مقایسه میکنم دچار این میشوم که خدایا من وخواهرم هم /ادمیم هیچ نداریم به چه چیزی دلخوشی داریم من مطمئنم تا وقتی یک دختری یک سری امتیازهارو نداشته باشه نمی تون ازدواج کنه حالا میگم ازدواج به درک کار وقتی به زندگی خودم و خواهرم نگاه میکنم احساس می کنم زیر پایم خالی است با خود می گویم از این بدتر هم میشود هیچ هیچ هیچ مطلق بدون دلخوشی بدون امید چرا چرا به کدامین گناه باید اینجوری باشم .


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۵)
    • ۸۲۱۸ بازدید توسط ۶۰۶۰ نفر
    • يكشنبه ۲۱ تیر ۹۴ - ۲۳:۳۵

    حرف هایی که هیچوقت نتونستم به هیچکسی بزنم

    سلام
    من خواننده ی خاموش این بلاگ بودم . پسر 30 ساله ی تودار و آرومی هستم و هیچوقت نتونستم حرفام رو به کسی بزنم. خواستم این پست رو بنویسم شاید یکم از نظر روحی تخلیه بشم. خواهش میکنم اگر حرف های من رو باور نمیکنید، نظر ندید. چون میدونم باعث میشه دردم بیشتر بشه.

    پدرم از جوانی وضع مالی خیلی خوبی داشت و ما هیچوقت از نظر مالی مشکلی نداشتیم. در 26 سالگی در دانشگاه عاشق دختر خانمی شدم. سه سال عاشقانه باهاش در ارتباط بودم. تمام رویاهام رو با اون چیده بودم. در ظاهر دختر خیلی نجیب و خانمی بود و خیلی دوستم داشت. یه جورایی برام میمرد (در ظاهرا البته). هیچوقت ازش درخواست رابطه ی فیزیکی نکردم و منتظر بودم تا درسم تموم بشه و باهاش ازدواج کنم.

    چون میدونستم وضع مالی خیلی خوبی ندارن، بدون اینکه مشخص بشه و غرورش جریحه دار بشه سعی میکردم تو برخی خرج هاش کمکش کنم. دو ترم به بهانه ی اینکه به اینترنت پر سرعت دسترسی دارم، شهریه ی دانشگاهش رو پرداخت کردم و ازش نگرفتم. وقتی فهمیدم از بچگی به موسیقی علاقه داشته، به عنوان عیدی براش ساز مورد علاقه اش رو خریدم و تو یکی از آموزشگاه های خوب تهران ثبت نامش کردم و پول دو ترم شهریه اش رو از قبل دادم و ... . هیچوقت سعی نکردم حتی حرفی در مورد پول بزنم که فکر نکنه من خودم رو بالاتر از اون میدونم و بهش فخر میفروشم.

    تا اینکه اواخر دیدم کم کم داره سرد میشه. هر چی بیشتر بهش محبت کردم سردتر شد تا اینکه یه هفته ناپدید شد. بعد از یک هفته که برگشت بهم گفت داره ازدواج میکنه. لحن صحبتش جوری شده بود بود که انگار من دشمنش هستم. گفت از دوران دبیرستان عاشق یکی از فامیل هاشون هست و من رو فقط واسه این چند سال و برای پولم میخواسته. گفت تو این مدت هم با اون پسره در ارتباط بوده. همه ی محبت های من یادش رفته بود. گفت حلقه ای که براش هدیه خریده بودم رو گم نکرده ، فروخته و پولش رو داده به اون پسره تا بتونه زودتر بیاد خواستگاریش. یه هفته بعد با اون پسره نامزد کرد.

     داغون شدم... یه هفته به طور کامل تو فضا بودم... هنوز هم نمیتونم به حال اون روزام فکر کنم. به قدری شوک بهم وارد شد که حتی نتونستم یه قطره هم اشک بریزم. پدرم خیلی سعی کرد علت ناراحتی من رو بفهمه و خیلی سعی کرد که من رو پیش مشاور بفرسته ولی قبول نکردم. وقتی وضعیت رو اینطوری دید بهم پیشنهاد سفر داد. رفتم پیش داییم تو فلوریدای آمریکا. 6 ماه فقط کارم ساحل رفتن بود و ورزش تو ساحل کنار دریا بود. حالم یکم بهتر شد اما به علت علاقه ی زیاد به خانواده ام برگشتم ایران. اما از اونروز هیچوقت دیگه نتونستم به دختر دیگه ای فکر بکنم و اعتماد بکنم. بعضی وقتا که احساس میکنم دختر خانمی (از فامیل و یا آشنایان و ...) به من کشش داره و یا از من خوشش میاد، ناخودآگاه پیش خودم میگم حتما به خاطر وضع مالی خانواده ام هست. جمله های عشق اولم تو اخرین لحظه ها یادم میاد...

    اینا حرف هایی بود که هیچوقت نتونستم به هیچکسی بزنم...


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۱۲)
    • ۶۸۰۸ بازدید توسط ۴۷۷۳ نفر
    • دوشنبه ۸ تیر ۹۴ - ۲۲:۰۷

    به این نتیجه رسیدم که احتیاج جنسی خودم رو از راه صیغه برطرف کنم.

    سلام دوستان
    از خداوند منان آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما رو در این ماه مبارک دارم.
    راستش حرفای من یه خود انتقادی از جوونای نسل امروز و جامعمون هست. بنده 27 سالمه و تا این سن فقط داشتم، درس میخوندم. تو دوره ارشد و دکترا رتبه تک رقمی آوردم و الآن تو دانشگاه معتبری تو تهران دکترا میخونم.
    قبلاً اینجا یه بحثی دیده بودم که محتواش در مورد این فکر اشتباه آقایون بود، که تو این زمونه هر جا به خواستگاری برن از دخترا جواب رد نمیشنون. دخترها هم در جواب خواسته بودن، پسرا رو از این به اصطلاح توهم دربیارن.
    راستش منم به نوعی همچین فکری میکردم و مطمئن بودم که هر دختری رو بخوام با تلاش و توکل به خدا به دستش میارم. هر چند به خاطر درسم که فوق العاده سنگینه جایی وقت نمیکنم کار کنم، اما چند وقت پیش نیاز عاطفی و جنسی به ازدواج پیدا کردم.
    از یک طرف هم احساس تنهایی همه جانبه ای میکردم و هم می دیدم که دوستان، فامیل ها و آشنایان من حتی با سن کمتر الآن زن و بچه دارن و من باید ازشون خجالت بکشم.
    به همین خاطر دل رو به دریا زدم و با خانواده در این مورد حرف زدم و اونا هم چند جارو برای خواستگاری مطرح کردند. مواردی رو هم که انتخاب میکردیم؛ اکثراً دخترانی با چهره های معمولی و تحصیلات متوسط و البته خانواده خوب و آبرومند بودن.
    با کمال تعجب همه این خانواده ها حتی اجازه ندادن، ما به خونشون بریم و همون اول به صورت تلفنی جواب رد دادن.
    شما فکرشو بکنید پدر مادر اینها بدون اینکه حتی قیافه و ظاهر من و خانوادم رو ببینند؛ با شنیدن شرایطم جواب رد میدادن. هر چند به لحاظ شرایط کاری بهشون حق میدم، اما دیده بودم در ازدواج هایی دختر و پسر یک مدتی با هم نامزد میشن، تا وضعیت مالی پسر بهتر بشه و بعدش اقدام به ازدواج بکنند.
    منم همچین مدلی مد نظرم بود. اما الآن دیگه دلسرد شدم. موارد زیادی که جواب رد شنیدم، متقاعدم کرد که انگار نظام مالی سرمایه داری و فرهنگ جهانی اون اولویت های جامعه و خانواده های ما رو از ازدواج جوانان به پول پرستی تغییر داده.
    من ادعایی راجع به پاک بودن خودم ندارم، اما در احادیث ما هست که اگر برای دختر شما خواستگاری اومد که از نظر اخلاق و دین او را پسندیدید، دختر خودتون رو به عقدش در بیارید و اگر این کارو نکنید،  فتنه بزرگی در عالم ایجاد خواهد شد.
     پس چرا معیارهای دختران و خانواده هایشان امروزه در ازدواج انقدر مادی شده؟ من خودم دو تا خواهر دارم و خواستگارایی که براشون میومد انقدر سخت گیری نمیکردیم. در واقع سعی داشتیم، بر اساس تفکر مذهبی رفتار کنیم، اما انگار جامعه این نوع مدل ها رو قدیمی و پوسیده میدونه.
    میخوام از شما دخترا بپرسم که مگه پدر مادرای شما اول ازدواج و زندگیشون چی داشتن که الآن همچین شرایط سختی پیش پای پسرا میگذارید؟

    همه شما فقط در صورتی که پسری خونه و کار پردرآمد و تحصیلات عالیه و زندگی مرفهی داشت، حاضرید بپرید تو زندگیش و از خوان نعمتش بهره مند بشید؟ زحمت میکشید واقعا! یعنی حاضر نیستید هیچ سختی و تلاشی رو تحمل کنید و زندگی رو بسازید تا به خواسته ها و ایده آل هاتون برسید؟

    اصلاً دخترایی که به دلایل مالی و شعلی به خواستگارا جواب رد میدن، مگه خودشون تو چه خونواده ای زندگی میکنن؟ آمارها نشون میده، بیش از 40% مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنن، اما چرا همین مردم موقع اومدن خواستگار به خونشون توهم میزنن و درخواست خونه و درآمد میلیونی از پسر میکنن؟
    باورتون نمیشه یکی از خانواده هایی که خواستگاریشون مطرح شد، پدرش بنا بود و دخترش دانشجوی تربیت معلم و ما حتی نتونستیم خونه اونا رو پیدا کنیم. چون محلشون پر از کوچه های تنگ و نامناسب بود و خانواده فقیری داشتن. اما بعد از سه بار اصرار ما برای خواستگاری جواب منفی دادن. با اینکه وضع مالی خانواده ما چند برابر بهتر از اونها بود!
    اینو میخوام بگم وضعیت ذهنی و شرایط واقعی مردم ما با هم کلی فاصله گرفتن و ما یک جامعه پرتوقع داریم، در حالی که دستهای جوونهای ما خالیه.
    شاید شما اینو به وضعیت معیشت مردم در این سالها ربط بدید. درسته زندگی امروزه به لحاظ مالی و اقتصادی سخت تره، چون پول بر همه جنبه های زندگی ما حاکم شده و همه چیز رو با معیار مادیات میسنجن.
    اما منی که تاریخ ایران رو خوندم، به جرأت میگم اگر شما به انتظار وضعیت بهتری از نظر اقتصادی هستید، تا شما ازدواجها رشد کنه در خیال خامی سیر می کنید. چون ایران امروز وضعیت اقتصادی به مراتب بهتری از اقتصاد معیشتی دوره قاجار یا اقتصاد وابسته دوره پهلوی داره. همینطور سطح کیفیت زندگی مردم و رفاهشون به مرور بهتر شده. مثال این قضیه جایگزینی کامل برنج بر سر سفره های ایرانی برای هر وعده غذاییه.
    در حالی که در گذشته اصلا برنج غذای اعیانی به حساب میومد و به جای اون مردم  عادی نون و پنیر، ماست یا حتی اشکنه میخوردن. اما در اون دوروان هم ازدواجها بیشتر و البته محکمتر و پایدار بودند. امروزه نرخ طلاق در منطقه شمیرانات تهران که مرفه ترین منطقه تهران یا حتی کل کشوره 33 درصده، اما همین آمار در روستاها به 12% میرسه.
    میشه نتیجه گرفت سلطه ارزش های مادی بر زندگی ها حتی باعث فروپاشی خانواده ها و سست شدن انگیزه جوونها برای ازدواج میشه.

    اما حرف آخر: من با این موارد خواستگاری که داشتم به این نتیجه رسیدم خانواده های دخترا، اول از همه پول منو برای ازدواج در نظر میگیرن. پس منم میتونم با این دید به ازدواج نگاه کنم. برا همین از خیر نیاز عاطفیم میگذرم و احتیاجم رو از راه صیغه که حلال شرعی خداونده برطرف میکنم.
    چرا باید خودمو این همه به زحمت و خستگی و کار و تلاش طاقت فرسا بندازم تا بتونم پول جمع کنم و یکی رو که به چشم مادی به من نگاه میکنه به زندگیم بیارم. مقدار ناچیزی از اون رو صرف صیغه میکنم و حداقل آرامشی جنسی رو در زندگی کسب میکنم.

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۴ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۷۳)
    • ۷۱۹۱ بازدید توسط ۵۳۰۲ نفر
    • پنجشنبه ۴ تیر ۹۴ - ۲۳:۵۴

    برو بالا