سلام
ضمن تبریک میلاد باسعادت امام هشتم امام رضا علیه السلام به همه خوانندگان این سایت خواهش میکنم به سوال من جواب بدید صادقانه.
آیا از بین خودتون و دوستان تون هستن که با توسل و یا معجزه موفق به ازدواج کردن شده باشه؟ قبل از ازدواج تون خواب خاصی دیده بودید یا خیر .
سلام
سلام
از دوستان عزیز میخوام تو این طرح شرکت کنن هر کس که زیر این پست نظر میذاره واسه شادی روح رفتگان بخصوص عزیز تازه از بین ما رفته مرحوم بیت الله عباسپور سلطان بازوی ایران و قهرمان پرورش اندام ایران یه فاتحه بفرسته....
عزیزان رفتگان و اسیران خاک خیلی به فاتحه منو و شما نیاز دارن خواهش میکنم بخاطر رفتگان خودتون تو این طرح شرکت کنید...
سلام
من دختری 16 ساله هستم بار اول عاشق پسری شدم که به او نرسیدم و دوستی مون از هم پاشید عاشقش بودم . پس از چند ماه پسری به نام علی اومد تو زنگیم خیلی دوسش دارم و فکرشم نمیکردم که یه روزی عاشقش بشم و دوستیمون و ادامه دادیم تا اینکه من به مامانم گفتم دوسش دارم و اونم به مامانش گفت خاستگاری بریم ولی مادرش چون برای پسره دیگرش خاستگاری رفته و الان نامزد هستن میگه پول ندارن .
تا اینکه پسر خالم اومد خاستگاریم و عاشقمه ولی من دوسش ندارم ولی به اجبار پدرم مجبور به بله گفتن شدم و الان شال انگشتریم . ولی من هیچ حسی ندارم علی رفت خارج و برگشت . حسم به علی رشد کرد حالا چیکار کنم . از نامزدم جداشم؟
لطفا کمک کنید
سلام
از همه عزیزان می خوام صادقانه کمک کنند من با نامزدم مشکل خاصی ندارم اما مشکل عمده من اطرافیان بی عقل من و نامزدمه .
بینمون حرفهایی از گذشته خانواده من و نه خود من منتقل میکنند و از اون جایی که خیلی خانواده و خودش اهل سرزنش هستند از آینده خودم میترسم و چطور میتونم از تکرار سرزنش طوری که خدشه ای تو زندگی آینده اتفاق نیفته جلوگیری کنم.
فقط این نکته که این اتفاقات گذشته هیچ ربطی به من به شخص نداره و بیشتر آزارم میده
سلام
من 28 سالمه و یه بچه دارم اما به دست تقدیر همسرم را از دست دادم. از تنهایی و بدون عشق زندگی کردن بیزارم. آدم هوس باز و خرابی هم نیستم اما حقیقت اینه که دلم نمیخواد بدون این که کسی دوستم داشته باشه و بدون این که کسی عاشقانه نگرانم باشه نمیتونم زندگی کنم.
تحصیلاتم کارشناسی ارشد و قیافه بدی هم ندارم. به نظرتون میتونم دوباره زندگی تشکیل بدم یه زندگی با عشق و محبت . نه اینکه یکی فقط خرجمو بده. من همیشه دنبال عشق بودم همسرم هم به گفته خودش عاشقم بود اما بعد از مرگش دروغ های زیادی ازش فهمیدم.
خیلی بهم دروغ گفته بود اما من همیشه فکر میکردم خیلی دوستم داره شایدم داشته اما با اون همه دروغ چه طوری باور کنم که دوست داشتنش را هم دروغ نگفته.
دغدغه ی یک آدم برای این وبلاگ با ارزش.
سلام
تو رو خدا از اسفند 92 تا شهریور 93 برید پست ها رو نگاه کنید از هر 20 تا پست تقریبی هر صفحه 17 تاش متاهل ها فرستادن بعد برید نظرات را بخوانید اکثر نظرات از روی احساس تکلیف و انجام وظیفه گذاشته میشه.
نه این وبلاگ مال منه نه من ذره ای دخل و تصرف دارم تو این وبلاگ من هیچ کاره ام نه میتونم دخالت کنم منم مثل بقیه به کسایی. که مشکل دارن از دستم بر بیاد کمک میکنم.
اون روز یه کاربری دختری به من گفت چی میگی دست از سر ما جوونا بردار من اصلا موندم چرا؟ گفتم بذار جواب ایشونو تو قالب یک پست بگم.
اتفاقا بیشترین ضربه رو شما دختر خانوم ها در آینده میخورید اگه این طوری سوال های خاص و نادر رو که همه ببینند و وسواس پیدا کنند. خدا لعنت کنه هر کی رو که منکر خوبی های این سایت بشه من خودم اگه اطلاعات جنسی و ازدواج ام 7 یا 8 بود الان با قاطعیت میگم 17 یا 18 .
منم قبول دارم که یه همچین جایی لازم بود و باید باشه تا جوان ها و خودم جا های دیگه از راه نادرستش نریم ولی مدیریت شده تفکیک شده بی در و پیکر نباشه.
بیشتر پست های این یک سال از سر وسواس و بیکاری نوشته شده و وقتی می خونی مثال هاش خیلی زیاده اگه پیگیر باشید حتما دیدید.
معرفی ادکلن طرز تهیه اش ، زور بازو کرد ها ، اگه یه ماشین 500 میلیونی ببینید و . آقایون از کجای دخترا ..... این اخری که اصلا آخر اعتماد به نفس خواهرامه. واقعا من خودم از اینکه یه دختر خانوم انقدر خودشو کم ارزش کنه انقدر اعصاب داغون میشه که روزی هزار بار این مسئولین نالایق بدتر از اسراییل رو لعن و نفرین میکنم آخرشم پشیمان میشم و میگم خدا اونو هم ببخشه من که از حقم گذشتم. که باید فقط تو سن 21 سالگی از درد نیاز عاطفی و جنسی به خودم بپیچم.
2. شاید اکثر سوال ها بهترین جوابش تو اینترنت باشه و بهتر از نظر دهندگان من خودم به کسی که تو صفحه ی اول از اعتماد به نفس پرسیده بود رفتم از بیتوته کپی کردم چرا چون هم بهتر از هر کس توضیح داده و یه کارشناس گفته پس دلیلی نداره که من از خودم بگم
.
3. یا متاهل چرا دیگه کمن؟ چون دیدن اولا اینجا بهشون توهین میشه هم به خودشون هم به همسرشون هم دیدن مشکلشون حل نشد هم دیدن فضای اینجا پچه بازیه و نظر دهندگان اصلا دغدغه ندارند و از روی حالا یه چیزی گفته باشم. نظر میدن و کم کم دیگه نیومدن.
من خودم تو اولین نظرم به آقای نجفی گفتم خط شکن چون واقعا خلاقیت میخواد یه همچین کاری ولی آقای نجفی یه منطقی دارن که اونروز گفتن که بهتره اون طرف مشکلش و سو تفاهمش اینجا حل بشه و به چند نفر دیگه سرایت نکنه این بهترین کاره بله درسته ولی
اینو باید قبول کنیم یه واقعیتیه که چیز های که اصلا مهم نبود حالا شده دغدغه برادرای گلم من وقتی پست Error خوندم دیدم بله پست های ایجاد وسواس کار خودشو کرده شاید باورتون نشه ولی من نمیدونستم ترک های پوستی چیه وقتی شنیدم فکر کردم مثل ترک کف پاست
شاید اصلا برام مهم نبود ولی حالا هست شوخی کردم زیاد مهم نیست ولی خوب یا بد فهمیدم. و این خطرناک اگه مدیریت نشه اگه همین آزاد همه بتونن ببینن.
من قبلا هم گفتم با یه جمله ی
خوندن مطالب به افراد زیر توصیه نمیشود کار درست نمیشه مگه همه توصیه سایت گوش میدن خیر. مگر ما بنا را میگذاریم به درست کار بودن همه ی کاربر ها و حرف گوش کن بودن.
مدیر محترم من نمیگم اینجا رو قفل و زنجیر کن و ورود به سایت سخت کن و همه دل زده بشن از شرایط امنیتی بیش از حد اینجا نه اگه میشه مدیریت شده.
ولی فقط کاش یکم از دور به این وبلاگ نگاه میکردید که چرا متاهل ها از مهمترین سرمایه های این وبلاگ انقدر کم شده.
من قبل از اینکه اینجا نظر بذارم از یک سال پیش حدود دو سال خواننده ی خاموش بودم و داشتم یاد میگرفتم و خوب که محیط آشنا شدم شروع کردم نظر گذاشتن. شاید بگم همه کاربر ها رو میشناسم حتی از اون پیشکسوت ها از عباس آقا بگیر تا آقا معلم و ساغر خانوم و بوی یاس و سهیلا خانوم .. به جز عباس آقا عزیز کی مونده؟
اگه یه متاهل از این جا جواب های خوبی بگیره و مشکلش حل بشه میره تبلیغ میکنه به بقیه و میگه یه جایی هست که فوق العادست و کسانی که به آدم نظرشون رو میگن همه با تجربه اند. و رو هوا حرف نمیزنند.
کلام آخر آقای نجفی من نوکر این خط شکنیتم ولی
این ره که وبلاگ را میبری با حدود 10 15 تا اشکالات به ترکستان نیست به مغولستان است.
کاش میشد اینجا در و پیکر داشت .
پاسخ :
سلام
قبل از هر چیز از انتقادات سوال کننده تشکر می کنم .
همراهان قدیمی وبلاگ حتما حضور ذهن دارند که در بازه های زمانی مختلف ، موضوعات مشخصی در وبلاگ پر رنگ میشه و جوانب مختلف اون رو در حد توان و سوادی که داریم بررسی می کنیم و بعدش اون موضوع رو کنار میذارم و از اولویت خارج یم کنیم .
هر موضوعی یه ظرفیتی داره و وقتی تقریبا به تمام سوالات پیرامون اون موضوع پرداخته شد دیگه دلیلی وجود نداره که بازم بریم سراغ اون موضوع .
سوال کننده میگن چرا متاهلان وبلاگ کم شدند ؟ علاوه بر دلیلی که منتقد محترم مطرح کردند یه دلیل دیگه هم بنده میگم .
یه زمانی در وبلاگ ، بحث ارگاسم خانم ها مطرح بود . مگه در مورد این موضوع چند سوال میشه مطرح کرد ؟
نمی تونیم بگیم چون به حد کافی در مورد این موضوع صحبت شده ، کسانی که در این مورد سوال دارند با مشاهده ی همون مطالب به جوابشون می رسند و بدون این که بنده و شما بفهمیم بعد از خوندن اون مطالب وبلاگ رو ترک می کنن ؟
طبق چیزی که آمار گیر داره نشون میده ، یکی از مطالب پربازدید وبلاگ ، بخش مسائل جنسی دوران عقد هستش . با این وجود ، در حال حاضر روزانه چند سوال در این مورد در وبلاگ قرار داده میشه ؟! معنی این اتفاق چیه ؟ به نظر شما این ها متاهل هستند یا مجرد ؟
یکی دیگه از مطالب پربازدید وبلاگ ، پست آموزش عشوه و ناز زنانه است . این پست تا الان توسط بیش از 92000 نفر بازدید شده . این امکان وجود داره که یک نفر در طول روزهای متوالی چند بار ازش بازدید کرده باشه چون بازدید های هر نفر در هر روز فقط یک بار محاسبه میشه .
حالا 92000 نه ، 40000 نفر ! . نظرات این پست معمولا توسط خانم های متاهل ( طبق محتوای نظرات ) درج میشه .
این پست هم در حال حاضر جزء پربازدیدترین پست های وبلاگ هستش . خب اینا متاهل هستند دیگه !؟
یه پست دیگه هم داریم که اون هم روزانه بازدید بالایی داره . آموزش تحریک شوهر . این پست هم تا بحال توسط 176000 نفر بازدید شده ( با توجه به توضیحات بالا ) . از نظر شما این ها متاهل هستند یا مجرد ؟
با توجه به این اطلاعات به نظر بنده متاهلان همچنان حضوری پر رنگ دارند ولی به دلایلی ترجیح میدن یا وقتش رو ندارن یا ... ، صلاح رو در خاموش بودن دیدند .
***
محتوای وبلاگ رو بازدیدکنندگان و بخصوص سوال کنندگان تعیین می کنند . وقتی متاهلان سوال نمی پرسند به نظر شما بنده باید همچنان به گذاشتن پست های زناشویی ادامه بدم ؟
همون طور که عرض شد ، در محدوده های زمانی مختلف ، عمده ی بحث ها در مورد یک موضوع مشخص هستش .
زمانی بحث صیغه بود ، حدود 40 پست به این موضوع اختصاص داده شد . نظرات موافق و مخالف مطرح شد . بعدش تصمیم بر این شد بحث صیغه رو از اولویت خارج کنیم و کردیم !
یه زمانی بحث مهریه داغ بود . حدود 40 پست هم در این مورد گذاشتیم .
یه زمانی بحث کنکور و انتخاب رشته داغ بود .
یه زمانی بحث رابطه مقعدی مطرح شد .
به نظر میرسه الان بحث نقش ظاهر خانم ها در ازدواج مطرح هستش .
***
کمی مظلوم نمایی ! :
در هر دوره ای معمولا بنده متهم به یه چیزی شدم . یه زمانی میگفتن بچه ها منحرف میشن چون یه بچه 12 می تونه وارد این وبلاگ بشه ، یه زمانی بحث مخالف یا موافق بودن بنده در بحث صیغه مطرح شد . در بحث رابطه مقعدی یه طور دیگه و ... . حالا هم متهمم که پسران رو ظاهر بین کردم .
***
طبق معمول ، نمی تونم و سعی هم نمی کنم که نظرم رو قالب کنم . ولی کسانی که میگن بنده زمینه ظاهر بین شدن پسران رو فراهم کردم ، بعد از مدتی که ناراحتی شون فرو کش کرد ، یه بار دیگه به موضوع فکر کنند .
افرادی که بنده بهشون میگم " دشمن " ، از طریق ماهواره و اینترنت ، آقایون رو دارن عادت میدن به دیدن سینه هایی با سایز بزرگ ، به پوست صاف و بلوری ، به بدن مانکنی و ... .
بنده اینجا شرایطی رو فراهم کردم که به پسران بگیم خوش خیالی ممنوع ! سایز سینه 85 همراه با شکم صاف ، باسـ برآمده ، پوست یک دست و بدن مانکنی مال تو فیلم هاست ! می خوای داشته باشی مثل همون الگوهایی که بهتون نشون دادند باید میلیون ها تومان خرج کنی .
میگیم که بدن طبیعی یه دختر ایرانی ، زمین تا آسمون با اون چیزی که شما تو تبلیغات و فیلم ها دیدید فرق داره .
یکی از اولین پست هایی که در این زمینه گذاشتیم ، سوال یه خانم بود :
نظر پسرای دم بخت در مورد سایز و مدل سینه ی همسر آینده
این پست تا الان توسط 241000 نفر بازدید شده . خانم های معترض ، آیا شما از این فرصت استفاده کردید که حقیقت رو به اون دسته از آقایونی که ذهن شون پر شده بود از سایزهای غیرطبیعی بگید ؟!
آقایی به نام " eror " سوال پرسید : چرا دخترا رو اندامشون اینقدر وسواس دارن ؟
شمایی که از این سوال ناراحت شدید ، چرا به اندازه ی کافی سعی نکردید شفاف سازی کنید ؟!
چرا مثل خانمی که مطلب " دختراى ایرانى رو با بازیگراى خارجى مقایسه نکنید " رو نوشت سعی نکردید از خودتون و سایر دختران دفاع کنید . جدا تعجب می کنم از مخالفت شما .
فرض کنیم این وبلاگ و وبسایت های مشابه نبودند ، تصور می کنید با این حجم عظیم تبلیغات ماهواره ای و اینترنتی ، یک دختر با بدن طبیعی ، چقدر شانس ازدواج داشت ؟!
چند خانواده به خاطر سایز از هم می پاشید ؟
پسری که به زور سایز 85 رو تو مخش کردند در خواستگاری به چی دقت می کرد ؟ پسری که همش پوست صاف دیده و پسندیده و جزء فانتزی هاش شده ، بعد از ازدواج اگه کمی لک و ترک روی بدنش خانمش ببینه چی میشه ؟!
چرا این وبلاگ و وبسایت های مشابه رو خط مقدم مبارزه با تبلیغات غیر واقعی نمی دونید ؟ اگه به این مسائل نپردازیم ، وجودشون رو می تونید انکار کنید ؟
برای بنده کاری نداره که کل مطالب بحث ظاهر رو حذف کنم ، آیا با حذف این روشنگری ها ، تبلیغات ماهواره ای و اینترنتی هم متوقف خواهد شد ؟
بنده خودم رو اصلا به حساب نمیارم ، آیا اگه افرادی که در این زمینه فعالیت می کنند عرصه رو خالی کنن بگن آتش بس ، دشمن هم میگه آتش بس و تبلیغاتش رو متوقف می کنه ؟! دیگه هیچ پسری به دنبال سایز و ... نمیره ؟! همه انتظاراتشون واقعی میشه ؟!
حالا بشینید منصفانه و بدور از احساس فکر کنید ، فضایی که ایجاد شده ، به نفع شماست یا به ضرر شما ؟
این که یک فضا فراهم شده تا تبلیغات مسموم رو خنثی کنیم ، فضایی که در اون می تونیم واقعیات رو بگیم به پسرانی که تحت تاثیر اون تبلیغات تغییر ذائقه دادند ، خدمت به ازدواج و دوام اون محسوب میشه یا خیانت ؟
موفق باشید
سلام به همه دوستان عزیز
دوستان دلمون گرفت از بس از مشکلاتمون گفتیم و شنیدیم و نظر دادیم بیاید این بار از لحظات خوب و ناب زندگیمون صحبت کنیم تا با یاد آوری خاطرات شیرین خودمون و خواندن خاطرات و لحظات شیرین سایر دوستان زندگیمون شیرین تر و خستگی و روزمرگی از تنمون بیرون بره و روحمون شاد بشه.
از اولین و زیباترین خاطره و صحنه های رمانتیک بعد از آشنایی با همسراتون و شب عقدتون کلأ هر خاطره شیرین و رمانتیکی که با همسرتون تو دوران نامزدی، عقد و عروسی داشتید رو بگید،
از سوتی های جالبتونم بگید.
(با آرزوی دلی شاد برای همه عزیزان)
مرتبط:
بین شما کسی هست که واقعا خوب زندگی کرده باشه؟
با توقع کم زندگی خوبی داشته باشیم
در زندگیم همه چی خوبه، فقط این ازدواج برام شده یه معما
تجربیات خوب تون رو از صبر کردن در برابر ناملایمات زندگی بگید
با سلام به همه خواهرا برادرا.
اگر چه سوالم شاید تکراری باشه دوست دارم خیلی ساده مشکلمو بگم.
27 سالمه تو دانشگاه به همکلاسیم علاقه پیدا کردم. ایشون 25 سالشونه. من اهل استان مرکزی هستم و ایشون از شمال غرب کشور. هر دو دانشجوی ارشد. ارتباط ما کاملا محترمانه و نیمه رسمیه و دوست نیستیم.
سه بار ازشون رسما خواستگاری کردم و گفتم دوست دارم با خانواده م برای خواستگاری اقدام کنم. اما ایشون دو تا خواهر و یه برادر بزرگتر از خودشون دارن که مجردن و برای همین گفتند که خونواده شون و بالاخص خواهراشون به هیچ وجه راضی نمیشن که حتی خواستگاری برای ایشون بیاد و اصلا امکان نداره.
با عرض سلام خدمت اعضای محترم سایت خانواده برتر
من خودم از اعضای اینجا هستم از همون اوایل که اینجا بر پا شد.
مشکلی که من دارم از این قراره.. با اقایی سه سال پیش به قصد ازدواج اشنا شدیم. خب ماه اول خیلی خوب و عالی بود و همه جوره مورد پسند هم بودیم و از هم خیلی خوشمون میامد.
اما بعد از اون دیگه مشکلات ما شروع شد اینکه اقا اظهار داشتند که هنوز وضعیت کار و سربازی و درسشون مشخص نیست بهتره که فعلا ازدواج نکنن. خب به هر ترتیب این ارتباط به مدت چند ماهی قطع شد که تو اون مدت من خیلی دلم پیششون گیر کرده بود و همه جوره قبولش داشتم حتی حاضر بودم بخاطرش چند سال صبر کنم اما در صورتی میتونستم صبر کنم که حداقل خانواده ها در جریان باشن و حداقل یه خاستگاری ساده انجام میشد.
به همین خاطر ترجیح دادم در ارتباط نباشم. تا اینکه سال نو شد و ایشون دوباره به من زنگ زدن و با هم حرف زدیم و قرار شد همو ببینیم..
سلام
من یه پشت کنکوریم شیمی خونودن برام عین کوه کندن میمونه . نمیدونم چرا ولی خوندنش برام خیلی خسته کنندس. من دوس دارم مثل زیست شوق برا خوندنش پیدا کنم ولی هر چی تلاش میکنم نمیتونم .
بنظرتون برم کلاس کنکوری شیمی شوق برا خوندنش پیدا میکنم یا اینکه قید شیمی زدنو تو کنکور بزنم؟ واقعا خودمم سردرگمم شما چه راهکاری دارید تو رو خدا کمکم کنید واقعا برام یه مشکله بزرگه.
مرتبط:
در مورد روش درس خوندن برای کنکور تجربی راهنمایی می خوام
توصیه به یه پشت کنکوری رشته تجربی
عدم موفقیت چندین باره در کنکور تجربی سرگردونم کرده
چطور برای کنکور تجربی برنامه ریزی کنم ؟
کدوم شاخه های رشته تجربی آینده شغلی خوبی دارن ؟
بازار کار کدام رشته تجربی بهتر است ؟
در فهم دروس فیزیک و شیمی مشکل دارم
نــــگــــاهــے به فصول شیمی ۲ و ۳ برای کنکوریهاے ۹۷
برای کنکور چه طور شیمی رو بخونیم ؟
می خوام پزشکی قبول بشم اما در ریاضی و فیزیک مشکل دارم
برنامه ریزی برای مطالعه دروس ریاضی و فیزیک برای کنکور
اگه در کنکور تجربی موفق نشدم می خوام روانشناسی رو ادامه بدم
سلام
یه سوال برام بوجود اومده
به نظر دوستان آیا ازدواج مانع رسیدن انسان به آرزوهاش میشه؟!!
راستش من خیلی مشتاق ازدواج بودم ولی میترسم مانع از این بشه که من پیشرفت کنم.
راستش برای مثال من قصدم اینه دو تا مدرک فوق لیسانس بگیرم که البته برنامش ریختم و تواناییش هم دارم.
بماند چی
و اینکه چند ده تا برنامه دیگه تو ذهنم مرور می کنم.
راستش به این فکر می کردم که همه میگن ازدواج برای ادم انگیزه میاره ولی سوال برامو بوجود اومد همین ازدواج آیا راه رسیدن به هر آنچه ازوم هست رو نمی گیره؟
یعنی در گیر خانواده شدن مانع از این نمیشه که من سطح خواسته هام در سطح رفع نیاز همسر تقلیل پیدا کنه و من دیگه نتونم برا ی هر انچه که آرزو دارم تلاش کنم؟
میگن انسان یک بار زندگی می کنه و بعدش میمیره.
به نظر تمام دوستانی که اینجا هستن یک انسان عاقل کدوم راه انتخاب می کنه ؟
ازدواج و تقلیل خواسته هاش به رفع نیاز خانواده یا نه تلاش برای رسیدن به هر اونچه دوست داره؟
یکی از مشاهدات پیامبر دیدن انبیا در آسمان هفتگانه بود، سوغاتی بزرگ معراج، نماز است و کیفیت نماز در معراج تثبیت شد. کیفیت وضو و اذکار و .. در معراج تثبیت شد .
یکی دیگر از مشاهدات پیامبر دیدن ملائک و کارگزاران خدا بود . یکی از ملائکی که پیامبر در معراج دیدند حضرت عزرائیل بود .
در جلد هجدهم بحارالانوار داریم که پیامبر فرمود :دیدم ملکی نشسته است و تمام دنیا بین دو زانوی و مقابل او است و در دستش صفحه ای از نور و نوشته ای بود که آنها را نگاه می کرد و مشغول کار خودش بود و به چپ و راست نگاه نمی کرد. و این ملک چهره ی محزونی داشت .
پیامبر پرسید که او کیست ؟ جبرئیل گفت که او عزرائیل است که دائما مشغول است و جان ها را قبض می کند. پیامبر نزدیکتر رفت و جبرئیل پیامبر را به عزرائیل معرفی کرد. حضرت عزرائیل خوش آمد گفت و خصوصیات امت او را گفت .
جبرئیل گفت که پرکارترین ملک ،عزرائیل است .پیامبر پرسید: آیا تمام کسانی که تا بحال مرده اند یا در آینده خواهند بوسیله ی عزرائیل قبض روح می شوند ؟ جبرئیل گفت : بله. پیامبر سوال کرد : آیا او در همه جا هست ؟ جبرئیل گفت : بله او در همه جا هست .
حضرت عزرائیل گفت : تمام دنیا در دست من ، مثل سکه ای در دست شما انسان هاست و به همه جا احاطه دارم.
هیچ خانه ای نیست مگر اینکه من هر روز پنج مرتبه به آنجا سرکشی نکنم . وقتی یکی فوت می کند و دیگران برای او گریه می کنند ، به آنها می گویم که گریه نکنید نوبت شما هم می رسد. من این قدر می آیم و شما را قبض روح می کنم تا احدی از شما در این عالم باقی نماند.
شدیدترین حادثه مرگ است. جبرئیل گفت : حادثه های بعد از مرگ شدیدتر از خود مرگ است .
سلام به دوستان عزیز
دختری 24 ساله هستم که یک ماهه عقد کردم، خیلی مایلم جشن عروسیم توی تالار برگزار بشه ولی شوهرم با وجود خونه خیلی کوچیکش میگه جشن عروسیمون توی خونه برگزار بشه و خودش میگه مهمترین دلیلش اینه که اقوامش که توی روستا زندگی میکنن نمیتونن واسه جشن عروسی بیان شهر .
ولی من فکر میکنم ایشون خودش هم مایله عروسی تو خونه باشه تا کمتر خرج کنه. اما من به هیج وجه حاضر نیستم یه جشن به درد نخور توی یه خونه کوچیک داشته باشم .
چون به درخواست شوهرم عقدمون هم محضری و خیلی ساده برگزار شد. خواهش میکنم کمکم کنین. چطور قانعش کنم؟