همیشه از کارام ناراضی هستم و کار خودم رو قبول ندارم

با سلام
می خواستم ببینم کسی هست که این خصوصیات رو داشته باشه و تونسته باشه به یه جایی برسه یا حداقل راه حلی براش داشته باشه
من همه کارایی که به عهده ام می گذارند رو سعی می کنم به نحوه احسن انجام بدم و تقریبا هم طبق خواسته شون پیش میره و راضی هستن ولی من خودم اینطور نیستم همیشه از کارام ناراضی هستم و کار خودم رو قبول ندارم همیشه حس می کنم الان این وظیفه ای که بهم سپرده اند رو خراب می کنم میره پی کارش و ترس و استرس شدیدی برای آغاز کار میگیرم نمیدونم چطور به این حسم غلبه کنم
مثلا رانندگی می کنم ولی از زمانی که پشت ماشین میشینم مدام دارم صحنه تصادف رو ترسیم می کنم در صورتی که اصلا تا حالا تصادف نکردم و اونایی که داخل ماشین بودن از رانندگیم راضی بودن ولی خودم نه انگار باور ندارم خودم رو ، نمیدونم از چه طریقی می تونم این مشکلم رو حل کنم :(

ممنون میشم اگه بتونید راهنماییم کنید

"باران"

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

من یه دختر رشتی هستم ...

سلام
مدت زیادی هست که ذهنم درگیره یه قضیه ای هست و دنبال یه فرصت بودم که اون رو ریشه یابی کنم ،تا اینکه به ذهنم رسید ، دغدغه م رو در خانواده برتر به اطلاع دیگران برسونم. 

حتما همه شما میدونید که دید خیلی بدی نسبت به دخترهای شمالی و مخصوصا رشتی در بین بعضی از مردم وجود داره و حتما جک ها و حرف های زشتی که در موردشون میزنن رو شنیدید و همچنین شعر ها و موسیقی هائی که در موردشون ساخته میشه.

من یه دختر رشتی هستم، وقتی که به شهر های دیگه میریم و ما رو با حجاب کامل میبینن، تعجب میکنن که ما رشتی هستیم و حتی در همین خانواده برتر هم در مورد دخترهای رشتی بعضا بد گفته شده. 

میخوام از شما بپرسم، چرا انقدر دید بدی نسبت به دخترهای رشتی دارید؟ چه چیزی باعث شده که اینطوری فکر کنید، خواهشا وقتی نظر میدید ،بگید که اهل کدوم شهر هستید. 
فقط قبل اینکه نظری بدید، اول حرف های من رو به عنوان یه دختر 24 ساله رشتی رو بخونید و بعد نظر بدید.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

سهل انگاری بدی کردم، زندگی دختر خردسالم نابود میشه؟

سلام
دختر 2.5 ساله من ناخواسته توی گوشی یه فیلم س. خیلی ناجور دید . لحظه ای که گوشیو تو دستش دیدم ازش گرفتم و حالم خیلی بد شد هیچی نگفتم توی تلویزیون براش کارتون گذاشتم و نشست تا ببینه حالم که بهتر شد گفتم مامان چی بود گفت مامانی خانمه لخت بود پی پی اش. ... دیگه بلد نبو د توضیح بده من گفتم آره مامانی پی پی اش بووه شده بود واااااای ....
بعد از یک ساعت می خواستم ببینم چی یادشه گوشی بردم چند تا عکس و فیلم نشونش دادم بعد گفتم دیگه چی داره گفت خانومه .گشت که نشونم بده پیدا ش نکرد چون حذفش کرده بودم و گیر داد به من که بیار ش من دوباره گفتم که بووه شده اونم گفت مامان خانوم بووه شده ... حالم خیلی بده
توی شیراز روانشناس میشناسید که ببرم ..، یعنی فراموش میکنه یا یادش می مونه نمی دونم چیکار کنم سهل انگاری بدی کردم زندگیش نابود میشه ؟، ...

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تربیت جنسی دختران (۵۲ مطلب مشابه)

3 ماهه باردارم ، مشکلم اینه که آزادیم رو از دست دادم !

سلام

من دختری 24 ساله ام و همسرم 29 سالشه . راستش من 3 ماهه که باردار هستم . همسرم هم مرد خوبی هستند . ولی از زمانی که فهمیده باردارم نمیذاره دانشگاه برم . یا حتی با دوستام بیرون برم. خودش میگه نگران منو بچست.

ولی من میتونم خودم از خودم مراقبت کنم. البته مهربون تر شده تو کارهای منزل کمکم میکنه. ولی با من مثل یه بچه رفتار میکنه همش نگرانه . از سرکار روزی 2 بار زنگ میزنه . فقط میخواد که تحت کنترلش باشم. البته مشکل اصلی من اینکه آزادی ازم سلب شده . حتی خونه مامانمم نمیتونم تنها برم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
بارداری و زایمان (۱۱۳ مطلب مشابه)

چند سوال در مورد شیردهی خانم ها

سلام.
عذر میخوام چند تا سوال ذهن بنده رو درگیر کرده و برای بنده و امثال من که در شرف ازدواج هستم فکر میکنم لازم باشه.

۱- دوران شیردهی بانوان دقیقا چقدر طول میکشه؟ اگر بعد از دو سال مادر همچنان به شیردهی ادامه بده شیرش خشک میشه یا خیر؟

۲- قبل از بارداری و بچه دار شدن امکان داره دختری عذر میخوام از سینش شیر خارج بشه؟ حالا با ساکشن یا هر نحوی. برای کسی اتفاق افتاده؟ و اگر اتفاق بیافته بیماری محسوب میشه؟

۳- مادرانی که دوران شیردهی رو گذروندن اگر برفرض یک روز به فرزندشون شیرندن و سینشون پر بشه امکان داره با درد همراه بشه؟
یادمه یکی تعریف میکرد که مقدار شیردهی در من انقدر زیاد بوده که گاهی سینه ام پر از شیر میشد و درد وحشتناکی داشت.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

چرا نماز و روزه روی من تاثیر نداره ؟

سلام
من تا پارسال روزه میگرفتم و نماز میخوندم الان یه سالی میشه نماز نمیخونم امسالم روزه نگرفتم. مگه نباید نماز و روزه روی انسان تاثیر داشته باشه اما روی من تاثیر نداشت. مگه روزه تمرین تقوا نیس ؟

من تو یه ماهی که روزه بودم خودمو کنترل میکردم و گناه نمیکردم اما بعد ماه رمضان آش همون آش و کاسه همون کاسه دوباره با دوست دخترم رابطه داشتم و گناهای قبلیمو تکرار میکردم پس تاثیری روم نداشت .

بخاطر همین لزومی ندیدم بیخودی خودمو تو این تابستون اذیت کنم و روزه بگیرم. نمیدونم مشکل کجاست نگید خلوص نداری که نمیدونم چطوری خلوص پیدا کنم. البته اینو بگم خیلیا رو میشناسم نماز میخونن و روزه میگیرن و همه گناهیم بعدش انجام میدن و حس منو ندارن و نمازشونم ترک نمیکنن نمیدونم شاید خودشونو پاک میدونن یا اهل تظاهرن و بخاطر موقعیت شون لازمه تظاهر کنن خدا میدونه.

مرتبط :

یه جوری قانعم کنید باید نماز بخونم

یه راهکار و یا یه انگیزه قوی میخوام که بتونم نمازخوان بشم

نماز خوندن واقعا برای من سخته

فلسفه نماز از زبان استاد رائفی پور

چرا نمی تونم نماز بخونم؟

نماز خوندن چه فوایدی داره ؟

چطور نفرتم رو از نماز نابود کنم ؟

چرا و چه جوری نماز بخونم ؟

دلم میخواد نماز خون بشم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) نماز خواندن (۷۷ مطلب مشابه)

خواستگار قبلیم بهم گفت مگه میخوام بچه بزرگ کنم ؟!

آقایون, داداشام و خانوما , خواهرام ! یه چند تایی سوال داشتم ازتون اما صادقانه هر آنچیز که رسید به مغزتون جواب بدید!
من ۲۱ سالمه, بچه که بودم چاق بودم نه در حد تانکر! تپل بودم لوپام اویزون بودن! بیش فعالی زیادی داشتم یعنی بینهایت x شیطنتم زیاد بود و متاسفانه هست! الان من ۲۱ سالمه و ۵۸ کیلوام و قدم ۱۷۰ نه چاقم و نه نی قلیو ن( استخون بندیم ریزه واسه همین توپور هم نیستم ) اما چون هیکلم برجستس همه بهم میگن توپولی و...!

یعنی کلا آبرو واسم نمونده همه میگن ها, فامیل, دوستام,خونوادم! خجالتم نمیکشن من که بچه نیستم! نمونش دو روز پیش با همکلاسیام منتظر ماشین بودیم که یه کچل شاسی سوار جلومون وایساد . بعد تو اون همه دخی برگشته بمن میگه وای خدا تو چ توپولی! :( یعنی آب شدم از خجالت! بخاطر همین یه جوری شدم که اصلا دیگه اعتماد بنفسم شده ۰- ! 

ترس از اجتماع گرفتتم، همش نگرانم بهم متلک بندارن و مردم بهم بخندن. من هیچوقتم جواب هیچ متلک - شوخی و ... غریبه و آشنایی رو نمیدم. بنظرتون چیکار کنم؟

تریپم دانشحوییه! ساپورت ماپورت نمیپوشم اسپرتم اما نه اسپرت گشاد تنگ میپوشم! قیافمم که تعریف از خود نباشه خوبه یعنی دوستام میگن چهرت بهمون آرامش میده و خوشگلی و .... اگه خودم بگم که تو ۱ سوت پسر و دختر پیرزن و پیرمرد جذبم میشن نه این که بگم یه پا ایشواریام نه بابا همشون یحرفو میزنن： این که مثلا فبلا اینگار یجا دیدمت و خیلی بانمکیو و .... از این چرتو پرتا.  راستی من همیشه لبخند میزم! یعنی کلا یه ته لبخندی رو لبم هست، صورتمم لاغر نیسا.
حالا لطفا بگید مشکل از منه یا از شماها؟ واسه حل مشکلم چیکا کنم؟ چاق نیستم ها نگید برو چادر بپوش و... که کلا متنفرم, خانوما شماهم این مشکلو دارید؟ اقایون شما چه جورید بخودتون اجازه میدید که یه نفرو مسخره کنید؟
سوال بعدیم اینه من با این که ۲۱ سالمه اما هنوزم که هنوزه آتیش بچگیم خاموش نشده, رفتارم بچگونه نیست انرژیم خیلی زیاده دست خودمم نیست! بقول مامانن سرخوشم! کلا نمیتونم یجا ارومم بگیره! خیلی هم زود خسته میشم! یعنی کلا باید با بچیزی ور برم وگرنه حوصلم سر میره!

حالا اقایون لطفا بگید ک شما با همچین دختری مشکلی دارید؟ نگید ترک کن ک توخونمه! راستش هفته آینده اونی که دوسش دارم میخواد بیاد خواستگاریم اما میترسم بهش بگم, اخه قبلا ۳ سال پیش یکیو دوس داشتم بعد قرار شد با هم ازدواج کنیم بعد قرار شد با هم صادق باشیم بعد منم یهوی خصوصیاتمو عرض نمودم و اونم خیلی راحت بهم گفت مگه میخوام بچه بزرگ کنم و خلاصه ولم کرد! یعنی من غیر قابل تحمل واسه مردا؟
همین دیگه این دو مورد مشکل من بود که شاید بنظرتو عجیب و چرت بنظر برسه اما تا جای کسی نیستید نمیتونید مسئله رو درک کنید پس یک طرفه به قاضی نرید و فقط راهنماییم کنید نه نصیحت.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

بدون وام و با یک شغل متعارف ، بعد از 15 سال میشه خونه و ماشین خرید ؟

سلام

دوستان عزیز هر کسی اولاً بگه کدوم شهر زندگی میکنه و در مرحله بعد بگه با توجه به شناخت و تجربه ای که داره به نظرتون میشه بدون کمک خانواده و بدون قرض گرفتن و وام گرفتن و اینطور مسائل و فقط با اتکا به درآمد برا کسی در رشته تحصیلی شما و علائق شما و فرصتای شغلی ای که براتون ممکنه بوجود بیاد امکانش هست بشه بعد 10 سال یا 15 سال آدمی مثل شما یه خونه و یه ماشین لااقل در حد سمند برا خودش بخره؟ حالا خونه نشد ماشین رو لااقل بخره.

اگه میشه بگین چطوری با چه شغلی؟

البته لطفاً اینو بصورت متعارف و عرفی ببینید. وگرنه منم میدونم شغلایی هست که اونقدر درآمد داره که نه با 10 15 سال که شاید با یکسال کار بشه یه خونه 200 300 متری حتی با یه ماشین خیلی بهتر از سمند آدم بخره. اما اینطور شغلا استثناء هستند.

منظور من شغلای متعارفی هست که برای هر کسی با توجه به رشتش و علائقش و فضا و جوی که توش هست وجود داره.

خاصتاً اگه دوستان تهرانی به این سوال جواب بدن ممنون میشم چون میخوام اوضاع شهر تهران هم بفهمم با توجه به گرونی خیلی زیاد خونه تو شهر تهران.

البته تمام این بحث صرف نظر از این بعد قضیه هست که رزق دست خداست و برای خدا محال نیست که همین الان نه 10 سال دیگه مثلاً یه میلیارد تومن برا کسی بفرسته و ایشون حتی تو تهران بره یه خونه نسبتاً خوب با یه ماشین خوب بخره. اما خب اولاً خدا در اکثریت قریب به اتفاق موارد اینطور کارای خارق العاده ای رو نمیکنه و ثانیاً سوال من هم صرفاً از بعد دنیوی قضیه و تدابیر و تجارب شخصی افراد هست نه بعد معنوی قضیه.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
کسب و کار (۵۷۶ مطلب مشابه) خرید خودرو (۲۰ مطلب مشابه)

تعادل بین غیرت و خشونت یک مرد مذهبی!

سلام
اولا بعضی مردهای مذهبی قد بلند و خوش هیکل کلا جوری اند که کسی جرات نمیکنه باهاشون درگیر شه و بدون دعوا از ناموسشون دفاع میکنن که خب مورد بحث ما نیستن. سوال من در مورد مردای مذهبی با قد و هیکل معمول جامعست که میخواد غیرت داشته باشه نسبت به ناموسش اما رفتار اسلامی و منطقی هم داشته باشه.

دوم انگیزه این سوال رو یکی از قسمتای اخیر برنامه ماه عسل ایجاد کرد. یکی از مهموناش که بعد شنیدن یک فحش رکیک از ماشین پیاده میشه و بدون درگیری فقط میره سمت طرف و طرف مقابل چاقو رو به طرز فجیعی میزنه تو صورتش و تو این برنامه خود آقا و مجری میگفتن اگه خودمو میزدم به نشنیدن و رد میشدم این اتفاقا نمی افتاد و باید خشم رو کنترل کرد و این حرفا.

 حالا سوال اصلی اینه که یه مرد مذهبی واقعی که گفتم هیکلش جوری نیست که طرف حساب کار دستش بیاد و مجبوره بره سمت طرف و از طرفی توصیه در اسلام به کنترل خشم چطوری بین این دو موضوع تعادل برقرار شه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

لازمه که گاهی وقت ها رفتار سردی داشته باشیم ؟

سلام.
اخیرا در نظرات یکی از پست ها خوندم یکی از خانم ها که به گفته خودشون شاد و پر انرزی اند نوشتند:
البته من سعی میکنم بعضی وقتا انرژی کمتری انتقال بدم و هیجانم زیاد نباشه به این دلیل که تکراری نشه و شوهرم زده نشه؛ این رفتار رو زمان صلح دارم البته که باعث سوءتفاهم نشه! این مدل بودن هم این حسن رو داره که شوهرم اینجور مواقع بیشتر میاد طرفم! و اینکه  گاهی متین و باوقار بودن رو نشون میدم که اولا بفهمه که میتونم در عین هیجانی بودن بلدم متین هم باشم و دوما فکرنکنه همیشه درحال هیجانم و قدر انرژی مثبت بودنمو بدونه !

نظر بقیه خانم ها هم همینه؟ چون موارد مشابه هم خوندم حس میکنم خانم های خوب دو دسته اند :

کم مهارتند اما هر کاری بلد باشن همیشه میکنن برای رضایت همسرشون که این خوبه و میان این جا میپرسن تا مهارتشون بره بالا

خانم هایی که با مهارتند و این خوبه اما گاهی شیطنت میکنند و میخوان با انجام ندادن اون کارا یه چیزایی رو به همسرشون بفهمونن!!!

یعنی یه دسته میخوان اما بلد نیستن و یه دسته که بلدن اما همیشه نمیخوان انجام بدن . غیر از این دو دسته هم هست؟ هست خانمی که با مهارت باشه و نخواد گاهی با همسرش سرد رفتار کنه تا قدرشو بدونه و ...؟

این دید که نیتشون از کمی سرد رفتار کردن فهموندن چیزی به همسرشون باشه زننده نیست یکم؟
مثلا یه مرد هم بگه من گاهی خساست کنم که خانمم قدر دست و دلبازیمو بدونه! این خوبه؟!!!

کلا نظرتون چیه؟ شما هم همین طورید؟ لازمه واقعا گاهی وقتا سرد شد ؟ این بی انصافی نیست در حق همسرتون ( به خصوص اگر مثل من احساسی باشه ) که از محبت زیاد محروم باشه یه مدت به خاطر کار نکرده؟ برای اینکه بعدا قدرنشناس نشه؟!

ممنون از همه

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

آقا پسرا ، دختران چه رفتاری داشته باشه تا شما بیخیالشون بشین؟

سلام
یه چند وقتیه حس میکنم پسر خالم به من علاقه دارم اینو از عوض شدن رفتاراش و نگاهاش میفهمم
- هی سعی میکنه با من حرف بزنه.
- فیلم مورد علاقه ام رو برام میگیره.
- نگاهاش دنبال منه.
و...
من ازش خوشم نمیاد اصلا... نمیخوام بهش فکر کنم.خیلی سعی میکنم محلش نذارم سعی میکنم باهاش سنگین تر باشم ولی وقتی باهام حرف میزنه این نیش وامونده ی من هی باز میشه... من کلا همش لبخند میزنم با هر کی باشه اگه دایی هام باهام حرف بزنن یا هر کی کلا لبخند زیاد میزنم یا میخندم با پسرخاله های دیگه ام هم همینطورم (خیییلی سعی میکنم نیشم وا نشه اما نمیشه ) البته اینم بگم که من تازگی ها مهربون تر و لبخند به لب تر شدم.
در مورد خنده و اینا اینطور نیست که فقط با مردا اینطور باشم با خانما هم همینطورم....
حالا میخوام بهم بگین
۱- آیا اصلا پسر خالم بهم علاقه داره یا من دچار سو تفاهم شدم ؟؟ با توجه به تغییر رفتار های خودم که با خودم گفتم شاید عکس العملیه در قبال رفتار های خودم.
۲- چیکار کنم وقتی باهام حرف میزنه بتونم خودمو کنترل کنم و این نیش من بسته بمونه ؟؟؟
۳- چیکار کنم از من بدش بیاد و علاقه اش به من کمرنگ و پاک بشه ؟؟ میخوام کاری کنم که قبل از  شکستن غرورش بعد از خواستگاری ( احتمال ) و جواب رد شنیدن و به احتمال زیاد دلخوری های دو خونواده بهش بفهمونم که بهش علاقه ای ندارم بدون اینکه دلخوری پیش بیاد.
آقا پسرا طرف مقابلتون باید چه رفتاری داشته باشه تا شما بیخیالش بشین؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

آیا لزومی داره از دیگران بپرسیم روزه هستند یا نه ؟

سلام طاعات و عبادات شما عزیزان قبول حق
من دختری هستم چادری ، ما جنوب زندگی می کنیم این روزها هم هوا خیلی گرمه اونایی که جنوب زندگی می کنند میدونن من چی میگم. راستش رو بخواید یه خواهش از آقایون دارم .

تو رو خدا از خانمها نپرسید که روزه هستن یا نه ، شاید عذر شرعی داشته باشند و رو شون نشه که بگن روزه نیستن، و دروغ بگن که روزه هستن، راستش رو بخواهید من از دروغ بدم میاد اما امروز یکی از فامیلامون رو با خانمش دیدم حین صحبت کردن ازم پرسید روزه هستم منم گفتم آره اما دروغ گفتم چون عذر شرعی داشتم راستش رو نگفتم خجالت میکشیدم بگم روزه نیستم  .

بعد از خداحافظی رفتم کافی نت کار داشتم کارم طول کشید اونجا هم دروغ گفتم راستش صاحب کافینت یه پسر جوانی بود فکر می کرد روز شهادت امام علی علیه السلام روزه نمی گیرن منم گفتم نه برا چی روزه نگیرن بعد گفت روزه هستید شما منم گفتم آره،

خیلی ناراحت شدم که دروغ گفتم و از خدا خواستم من رو به بزرگی خودش ببخشه شرمنده ام.............
التماس دعا

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

چرا در برخی ارگان ها همکاران زن و مرد این قدر با هم راحت هستند؟!

سلام

یه سوال از خانوما داشتم. فکر کنم سوال خیلی از مردها هستش.
چرا وقتی ما به ادارات یا بانک ها یا هر محیط دیگه خانم ها کار میکنن میریم، میبینی که زن ها خیلی راحت با همکارای مردشون بگو بخند دارن. اصلا جوری با هم راحتن که آدم هزار جور فکر بد نسبت به محیط کار و اشتغال زن ها میکنه. آیا برا شما هم پیش اومده یا من خیلی حساس هستم؟
گیریم مردها بلا نسبت مردای اینجا بعضیاشون دنبال رابطه، چرا خانم ها با رفتارشون این اجازه را میدن، ؟ اصلا به رابطه زن و مرد تو محیط کار دقت کردین، خدایی دیدین چقدر راحتتن، آیا خانم شاغلی هست که بگه اصل موضوع از چه قراره،؟ ایا پسرها این روابط رو تحمل میکنن؟
من هر دفعه وارد همچین محیطی میشم، میبینم باز همون قصه قدیمی، مثلا زنه داره در رابطه با مهمونای دیشبش با مرد همکارش حرف میزنه، اونم هی تیکه میندازه و میخندن، این رفتار فقط برا من غیر قابل تحمله یا پسرهای دیگه هم همینطورن.
مشکل من اینه که میگم اگه دختری تحصیلات داشته باشه و شغل مناسب با تحصیلاتش در محیط سالم پیدا کنه، و علاقه به کار کردن داشته باشه من مانعش نخواهم شد. هر چند بیشتر دلم میخواد سر کار نره. 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
کسب و کار (۵۷۶ مطلب مشابه)

منی که اصلا محبت کردن بلد نیستم به نظرتون درسته ازدواج کنم

با سلام

یه سوال برام پیش اومده کمکم کنید.

کسی که آدم به شدت سرد و خشکیه و افسردگی رو در گذشته رد کرده و الانم باهاش درگیره باید چه کنه ؟
من نه محبت کردن بلدم نه به نظر خودم زیاد تا الان دیدم. شاید چون خودم نخواستم. خیلی از دوستام بهم میگن تو اصلا دل نداری. آدم سرد و خشکی هستی.
راستش تا حدی حق دارن خیلی مواردی که که همه معمولا ذوق زده میشن برای من زیاد اهمیتی ندارن.
عادت دارم زیاد خودم به کسی وابسته نکنم. نیاز به وجود یک نفر که بتونم از این حالت  برای همیشه خارج شم دارم. فکر ازدواج بودم ولی راستش اون قدر آدم سرد و خشکی هستم و البته خجالتی که از صحبت کردن درباره ش می ترسم.
منی که اصلا محبت کردن بلد نیستم به نظرتون درسته ازدواج کنم.
وقتی میگم آدم سردیم یعنی واقعا سردم بعضی وقتا خودمم تعجب می کنم .... تو سراسر وجودم نیاز به محبت احساس می کنم. ولی نمیدونم چه کنم......

"میثم"

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

خانومم می ترسه از اینکه من جذبِ زنِ دیگه ای بشم

سلام

من مردی 24 ساله هستم که 9 ماهه ازدواج کردم، رابطه ام با همسرم از همه لحاظ خوبه... بطوری که احساس می کنم این زن برای من ساخته شده، شغلِ من هُنریه و همسرم شغل من رو می فهمه، درکِش تو زمینه های اقتصادی بالاست و بالا پایینی زندگی رو متوجه ست، بسیار رمانتیک و عاشق پیشه ست و همیشه برای من کارهای خاص انجام می ده و من همیشه قدردانشم، من هیچ وقت نمی تونم کسِ دیگه ای جز اون رو برای لحظه ای تحمل کنم، نمی تونم با زَن دیگه ای خارج از رابطه ی رسمی همکاری و اجتماعی ارتباط داشته باشم نه اینکه نتونم! واقعا نمی خوام و علاقه ندارم!
حالا مشکل اینجاست که نمی خوام زیادی این مطلب رو کش بدم ، خانومم عاشقِ منه ولی نمی دونم چرا می ترسه از اینکه من جذبِ زنِ دیگه ای بشم،اعتماد به نفس نداره که زیباست و برای من فوق العاده جذابه! همش شک داره به من که کجا می رم و چی کار می کنم و دائم این سوال رو اس ام اس میکنه وقتی که بیرون از خونم و سر کار!
یه جورایی بر عکس شده براش زندگی ، اون کاملا مثه یه پسرِ بد غیرت رفتار میکنه و مدام به شاگرد خصوصی های من و همکارای زنِ من شک داره ، من قبلِ ازدواجم رابطه م با همکارایِ زنم گرم و صمیمی بود اما خطِ قرمز حفظ می شد ، من رابطه هام رو الان حذف کردم ولی بازم ظنِ همسرم از بین نمی ره! من کارایِ زیادی کردم ولی نمی خوام ک زندگیم خراب بشه چون زنمو دوست دارم و نمی شه جایی کار کرد که زَن نباشه آخه! :دی
من پاک بودنِ خودمو بش ثابت کردم ! خطمو عوض کردم! فیس بوکمو دی اکتیو کردم و از هیچ ابزار اجتماعی ای استفاده نمی کنم اما ایشون هنوزم می ترسه ... گاهی کار رو به جاهای باریک می کشونه طوری که از کوره در می رم و سرش داد میزنم و گاهی با هم قهر می کنیم.
ما چند وقته آرامش داریم چون محلِ کارم رو عوض کردم ولی نمی دونم این آرامش چقد دووم داره!؟
از راهنمایی هاتون سپاس گذارم :)

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه)