با سلام خدمت تمامی عزیزان
این متن شاید بیشتر جنبه درد و دل داشته باشه. ولی به خدا دارم میترکم. نمیدونم این شکایت رو در خونه کی ببرم.
بی مقدمه شروع کنم. نیاز به جنس مخالف !!! شما بفرمایید من چه غلطی بکنم تا از شر این نیاز راحت شم.
مزاج گرمی دارم. بعضی وقت ها از بس فکر ها و فانتزی ها جنسی دارم دچار فشار های روانی و عصبی میشم. فشار های عاطفی هم دیگه بد تر!!! شاید بخندین ولی در روز، موقعی که توی خیابون راه میرم یا توی اتوبوس یا مترو هستم، تماما دارم با همسر خیالیم می گم و میخندم. خیلی دوستش دارم. نمیدونم اسمش چیه یا این که چه شکلیه. ولی عاشقشم. سپس از سر جام بلند میشم و میبینم همش خواب و خیاله!!! شبا خیلی دوست دارم فقط یه نفرو بغل کنم و باهاش درد و دل کنم. بتونم راحت ببوسمش و دوستش داشته باشم ولی هیچ کس نیست و همش خیاله. نمیدونم به خدا...
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)