سلام
من 25 سالمه . خونوادم خواستگارامو الکی رد میکنن حتی به تحقیقم نمیرن لااقل دلم خوش باشه که طرفم بد بود .
دارم میسوزم مامانم همشونو مسخره میکنه و عیب میذاره . من چیکار کنم شما بگید . به مامانمم گفتم قصد ازدواج دارم ولی انگار نه انگار .
هـوای عشق تو اومده
ارسال امروز من در ادامه ی پست ""همـه چیز را به دست خدا بسپاریم""هست ، قبل از وارد شدن به بحث این پست در صورت تمایل لینک زیر رو به طور کامل نشانه گذاری کنید و در پنجره ی جدید اون رو باز کنید و این دلنوشته رو بخونید
دعوت به خیر و نیکی قبل از امر به معروف است
این دعوت برای آشنایی و تشویق و ترغیب دیگران به خوبی هاست تا میدان بر بدی ها تنگ شود و تمایل به سوی آن ها کاهش یابد
این دعوت سلامت جامعه را دوام می بخشد به تعالی کمک می کند به عنوان پیشگیری مانع گسترش گناه می شود
سلام به همگی
میخواستم بپرسم خانوما با چه هدفی این قدر دنبال تحصیلات تا بالاترین مقطع ممکنن؟ ایا جهت بالا بردن سطح علمی دنیا و وطن عزیزشونه؟!یا دلایل دیگه ای داره؟ چرا همه موقعیت های خوب ازدواجشون بخاطر تحصیل کردن از دست میدن؟
دنبال هدف بزرگ و خاصین؟ که ما خبر نداریم! حس رقابت کلاس گذاشتن به این وضعیت کشوندتشون؟
وضیعت خراب فرهنگی باعث این رقابت بی جا و از خود بیخود شدن شده؟ هر چی دقت میکنم همش درس خوندن و بالا رفتن بی جا توقع تو جامعه مخصوصا در خانوما شاهدیم!
اره علم توصیه شده تا لب گوره ولی به نظرتون خیلی چیزای اساسی تر و مقدم تر از علم و درس نیستن؟
به نظرتون چیزای با ارزش تری تو جامعه ی ما فدای درس خوندن نمیشن؟ مثلا ازدواج ، بچه داری، تربیت فرزند صالح و ...
در نهایت به عنوان یه دانشجوی ارشد هوا فضا خدمت همه ی دوستای گلم عرض میکنم بخدا درس خوندن نه شعور میاره نه شخصیت نه انسانیت!
چه دکترا و پروفسرایی تو دوران تحصیل از اساتیدم دیدم که انسانیت یه نون خشکیم نداشتن یا حتی درک و فهم یه درویش!
یه مدته تو هر پستی میبینم که طرف بحث درس و دکترا ارشد و اینا رو پیش میکشه ، بخدا اینه خوبه ولی انسانیت نمیاره! مخصوصا وقتی اینجوری که معلومه معیار سنجش شعور و انسانیت بشه . متاسفم که جامعه داره به این سمت میره .
انسانترین انسان هایی که تو زندگیم باهاشون مراوده داشتم دو تا دیپلمه بودن ، نه پروفسورهای دانشگاه .نمیگم که علم با انسانیت منافات داره ولی حالا برای من اتفاقی ( اون دو نفر ) درست ترین بودن . اما کلا میخوام بگم راه گم نکنیم خبری نیست بخدا .
بواسطه یه مدرکی ( که الان 80 درصد رشته ها رو بدون کنکورم میشه خوند ) خودمون بالاتر نبینیم به وزن انسانیتمون چیزی اضافه نشده!
اگه انیشتن .بوتمن ال جی مریامم بشی بازم همون انسان ...
سعی کنیم با اخلاق انسانیت خودمون ثابت کنیم . کسی که به واسطه یه مطلبی که یاد گرفته بخواد فخر فروشی کنه و خودش رو بالاتر از دیگران ببینه و دچار غرور بشه خدا درک شعور انسانیش رو پایین میاره و به نویی در نظر مردم خار میشه.
عرضم با چند تا جمله از بزرگان تموم میکنم ؛
مغرور بودن به دانش خود بدترین نوع نادانی است(جرجی تایلر)
کسی به اندازه یک خودخواه سرش کلاه نمیرود(هنری وارد بیچر)
قلب مغرور و خودخواه هرگز نمیتواند از سرگیجه و بی حوصلگی بگریزد(گوته)
خود پسندی زن ها بزرگترین علت بد بختی ایشان و نابودی خوانواده هاست ، هیچ چیز مانند خود پسندی زن ها خانواده ها را ویران نکرده است (چارلی چاپلین)
البته قران و احادیث اسلامی خیلی زیباتر و کامل تر به این قضیه پرداختن ، این از دیدگاه غرب بود چون یه سری از دوستان بواسطه علم بالاشون به راحتی از اسلام هم داناتر شدن!
این مطالب بویژه قابل توجه هم مدرکی های عزیز و پزشکان محترم و دارندگان مدارک گرید 1 میباشد که این رفتار و جدا دونستن خودشون از جامعه تو وجودشون موج میزنه .
ممنون میشم پاسخ بدید
سلام
من یه دختر 21 ساله هستم. حدود 7 ماه با آقایی به قصد ازدواج در ارتباط بودم قرار بود تابستونی که گذشت بیان خواستگاری ولی خونوادش شدیدا مخالفت کردن و این آقا به ظاهر عاشق دست کشیدن.
الان سه ماهه که بخاطر مخالفت خونوادش ازش جدا شدم و تو این سه ماه گه گاهی پیام میداد که از احوالم باخبر شه. راستش تو این سه ماه خیلی عذاب کشیدم تا همین دو سه هفته پیش هر شب عکساش و نگاه میکردم و گریه میکردم . الان توبه کردم و واقعا دیگه نمیخوام پسری رو این شکلی تو زندگیم راه بدم و از خدا خواستم کمکم کنه و الان آرامشم خیلی بیشتره.
یه بار بهش پیام دادم دارم ازدواج میکنم و گفت به سلامتی!!! فکرشو بکنید.. حالا دیگه مطمعنم که خونوادشو راضی نمیکنه و نمیاد!! الان میخوام به خودم و زندگیم فکر کنم و قراره چند روز دیگه خطمو عوض کنم .
الان سوالم از شما اینه که چون من یه اشتباه کردم تو زندگیم و چند ماه با این آقا بودم نباید انتظار داشته باشم که یه همسر خوب نصیبم بشه؟ البته من توبه کردم و امیدوارم خدا کمکم کنه از توبم بر نگردم .
بعدم اینکه از کی خواستگار راه بدم ؟ باید چند وقت از این رابطه گذشته باشه که یه آدم جدید و بعنوان خواستگار بپذیرم؟ ( البته الان خواستگار درست حسابی اصلا ندارم ولی کاره دیگه... )
مرسی از اینکه واسم وقت میزارید
با سلام به همه دوستان
من دانشجوی کارشناسی حقوق هستم و تصمیم دارم از تابستون شروع کنم و خودم رو برای آزمون کارشناسی ارشد آماده کنم سوالی که از شما دوستان داشتم این هست که بین چهار گرایش حقوق جزا ،حقوق خصوصی ، حقوق بین الملل و حقوق عمومی کدوم گرایش کاربردی تر مناسب تر و جذاب تر هست؟
از دوستانی که رشته حقوق خوندن در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا تقاضا دارم بنده رو راهنمایی کنن.
با تشکر از همه تون
بیشتر بخوانید ...
کدوم شاخه های رشته تجربی آینده شغلی خوبی دارن ؟
بازار کار کدام رشته تجربی بهتر است ؟
برای یه دختر حقوق بهتره یا مدیریت ؟
با مدرک ارشد حقوق عمومی سر چه کاری میشه رفت ؟
به نظر شما رشته رادیولوژی خوبه ؟
دوستم ارشد تغذیه داره و الان بین انتخاب دو کار گیر کرده
بهم میگن مامایی رشته خوبی نیست و آینده نداره
آینده شغلی رشته مامایی چطوره ؟
رشته فیزیوتراپی قبول شدم ، میشه پولدار شد با این رشته ؟
فرق رشته ی بیهوشی و هوشبری رو برام توضیح بدید
آینده شغلی رشته اتاق عمل و مقایسه ی اون با رشته های پرستاری و هوشبری
بازار کار کدام رشته تجربی بهتر است ؟
سلام سوال داشتم اگه میشه راهنماییم کنید.
من ۲۲ سالمه ی مدت با یه اقای ۲۳ ساله نامزد شدم از قبل هم دیگه رو میشناختیم با هم دوست بودیم خیلی پسره خوبیه وقتی دوست بودیم هیچ وقت حرف بد بهم نزد و حتی هیچ وقت همو از نزدیک ندیدیم .
چون میگفت برا ارزش داری نمیخوام حتی انگشتم بهت بخوره قبله منم با هیچ کسی دوست نبوده چون شهرمون کوچیکه همه هم دیگه رو میشناسن .
حالا سوالم اینه که از وقتی نامزد شدیم همیشه دلش میخواد درباره بعد عروسی و زندگیمون براش حرف بزنم یا سوال ازم بپرسه و براش توضیح بدم یا من ازش سوال بپرسم .
اینکه تو خونه چیکار میکنم براش یا کی بریم بیرون چطوری بهش محبت میکنم و سوالیه همین طوری هیچ وقتم از این توضیحات و تعریف ها خسته نمیشه به نظرتون مشکلی هست یا عادیه؟ چون بعضی وقتا نگران میشم نکنه مشکلی هست چون قبلا اینطوری نبود.
به نظرتون ادامه این شرایط و سوالات مشکلی به وجود نمیاره؟
ممنون از راهنماییتون
سلام به همگی ...
من یه سوال داشتم... ازتون میخوام اونایی که تو این زمینه ها اطلاعی دارن راهنماییم کنن.
من حقوق بخونم یا مدیریت؟
من یه دخترم که دو ترم یه رشته مهندسی رو میخوندم که بعد از دو ترم متوجه شدم که این رشته علاوه بر اینکه فوق العاده سخته توی ایران هییییچ اینده شغلی نداره! و اینکه مسیر دانشگاه تا خونه زیاده و من واقعا برای رفت و امد به مشکل برمیخورم!
حالا از دانشگاه انصراف دادمو تصمیم دارم توی یکی از رشته هایی که بدون کنکور پذیرش میکنن ادامه تحصیل بدم! دیپلم ریاضی دارم و حالا موندم حقوق بخونم یا مدیریت؟!
برای یه دختر کدومش اینده شغلی بهتری داره؟ خواهش میکنم اونایی که تو این زمینه ها اطلاع دارن راهنماییم کنن! برام خییلی مهمه که سرکار برم....کدومش بهتره؟
سلام من دختری هستم که تازگی عقد کردم
همسرم از اول رفته بود سراغ کار و الان که 28 سالشه برای خودش استاد کاریه ... من همیشه تشویقش میکردم واسه خودش کار کنه.... اول ها یکم ترس داشت که اگه کار ثابتشو ول کنه شاید نتونه همین پولم در بیاره ولی حدس من درست بود و به خاطر تخصصش تو تعمیر موتور ها مدام ازش میخوان بره جاهای مختلف و براشون تعمیرات رو انجام بده... البته منظورم از موتور یه نوع خاصی از موتور ماشین های سنگین هستش
مشکل من الان اینجاست
تا قبل که یه حقوق ثابت میگرفت میگفتم خب این حقش هستش و پولش حلاله ولی الان که تعمیر میکنه هیچ ملاکی نداره که فاکتور بزنه. مثلا میگفت دیروز یه موتور رو تعمیر کردم نوشتم پونصد تومن ولی اگه یک میلیون هم مینوشتم میدادن ... بعد برام تعریف کرد که دو تا صاحب کار قبلیش چطور الکی دستمزد های دو یا سه میلیونی واسه تعمیرات جزئی میگرفتن و مشتری ها هم که نمیدونن ایراد موتور چیه فک میکردن واقعا کار زیادی انجام شده و اون پول هارو میدادن. پول آدم رو وسوسه میکنه .
واقعا هیچ ملاک اسلامی ای برای نوشتن فاکتور تعمیرات نیست ؟ یعنی الان همون پونصد تومن حلاله؟
میترسم از آینده زندگیم میترسم از پول حروم میترسم . چند بار تا حالا بهش گفتم پول حروم برام یه وقت نیاری ولی خب احساس میکنم اگه زیاد بگم دیگه برنامه های کاریشو بهم نگه یا فکر کنه من قدر دان زحمتش نیستم...
چیکار کنم؟ چجوری رفتار کنم؟ آیا اینجا کسی هست که شوهرش بعد در آوردن پول زیاد تغییر رفتار داده باشه؟
آیا این درسته که هویت مردا تا حدودی به درآمدشون وابسته هست؟ با یه مردی که از حقوق ماهی یک و پونصد یهو میرسه به حقوق هفت میلیون باید چیکار کرد ، که تغییر رفتار نده ؟ تو این مدت کم رفتارش یکم عوض شده مثلا پنج شنبه جمعه ها میاومد خونه ما میرفتیم گردش ولی الان فقط به فکر کار و مشتریهاشه !!!!
باید درکش کنم؟ نباید نگران باشم ؟ واقعا وجودم پر از ترسه
به جای خوشحالی و شکر خدا نگرانم
سلام
من پسر 26 ساله هستم. تو دوران 18 تا 21 سال چند بار به قصد ازدواج با دخترها دوست شدم. مورد اول رو به خانواده ها گفتیم و مخالفت شدید کردن و ما رو از هم جدا کردن. موردهای بعدی هم بعد چند ماه متوجه شدم موارد مناسبی نیستن و برای همین تمامش کردم.
از اون زمان ( یعنی 5 سال اخیر ) دیگه با دختری جز به حد ضرورت شرعی حرف نزدم، و همیشه از خدا همسری پاک و مناسب برای ازدواج میخواستم ( واقعا خودم هم آدم ناپاکی نبودم و همیشه به قصد ازدواج دوست میشدم و حتی صیغه هم میخوندیم که خلاف شرع نباشه ( البته کاری هم نمیکردیم! ضمنا مراجعی که اذن پدر نخوان رو هم پیدا کرده بودم !!! ) ولی خب نمیشد! یعنی نمیذاشتن!! ).
سلام
28 سالمه و مجرد و دیگه تو رابطم با خانوادم به بن بست رسیده ام. میخوام خونه جدا بگیرم و تنها زندگی کنم. اصلا به غیرش نمیتونم فکر کنم چون تا مرز خودکشی هم رفتم.
چه طوری میتونم یه جای امن و در عین حال کم خرج واس زندگی تنهای خودم پیدا کنم . تو رو خدا هر کسی هر چی میدونه بگه ....
مرتبط :
تنها موندن خیلی بهتر از بودن با کسانی باشی که حرفت رو نمی فهمند
خدایا ازت می خوام دلم و محکم کنی که بتونم تنهایی رو تحمل کنم
بر اثر تنهایی با دختری دوست شدم
دلم میخواد تنها باشم تا آخر عمر
عاشق تنهاییم و دوست دارم از خانوادم دور باشم
دوست دارم تنها باشم اما از تنهایی میترسم
تنها زندگی کردن خیلی بهتر از با خفت زندگی کردنه
دید مردم به یه دختری که تنها زندگی میکنه چیه؟
از تنهایی خودم لذت میبرم و دوست ندارم شوهر کنم
می خوام ثابت کنم تنها باشم اتفاقی نمی افته
من عاشق تنهایی هستم و نمیخوام شوهر کنم
شریعتی: شما گفتید که این ناگهانی اتفاق می‌افتد پس علائمی که برای ظهور گفته‌اند چه می‌شود؟
حاج آقا عالی: این یکی از اشکالات بسیار جدی است من اجازه می‌خواهم بعد از یک روایتی که دید یک مومنی که خیلی زیبا پیش امام باقر علیه السلام آمد عقاید خودش را مطرح کرد که نسبت به ظهور و فرج چطور است را عرض میکنم چون این دید باید دید ما باشد .
این روایت در روضه‌ی کافی است که امام باقر با یک تعداد از شاگردان نشسته بودند پیرمردی آمد سلام کرد به حضرت عصا دست‌اش بود به آقا گفت که من پیر شدم یک جایی کنار خودتان برای من باز کنید بیایم بنشینم خیلی معلوم بود پیرمرد باصفا و با نشاطی بود رفت پیش حضرت نشست گفت.
من می‌خواهم چیزی از شما بپرسم و آن این است که من شما را دوست دارم نه به خاطر طمعی ، از دشمنان شما هم بدم می‌آید نه این که کینه‌ی شخصی داشته باشم حلال شما را حلال می‌دانم حرام شما را حرام می‌دانم منتظر فرج شما هم هستم منتظر دولت شما هم هستم انتظار می‌کشم .
یک روایتی داریم کسی خدمت امام صادق رسید شبیه این روایت است گفت من صبح و شب منتظر‌م امسال می‌گویم سال بعد این ماه می‌گویم ماه بعد این هفته می‌گویم هفته‌ی بعد منتظر فرج شما حکومت و دولت شما اهل بیت.
چون اینها دولت اهل بیت و فرج اهل بیت را از زمان پیغمبر احادیث‌اش را شنیده بودند که فردی از ما اهل بیت می‌آید و حکومت خدا را در زمین مستقر می‌کند لذا همه‌ی مومنین خالص منتظر بودند روایت را شنیده بودند در این روایت دارد پیش امام صادق آمد گفت من دائم این شکلی منتظر هستم .
امام صادق علیه السلام اشک ریخت و گریه افتاد حال در این جا هم این فرد آمده به امام باقر شبیه همین را می‌گوید گفت این به درد من می‌خورد که این چنین منتظر ام؟ امام باقر علیه السلام فرمود همین سوالت را کسی از پدرم امام سجاد علیه السلام پرسید پدرم فرمود اگر تو زنده بمانی که دولت ما را ببینی که چشم‌ات روشن و اگر قبل از آن از دنیا بروی مهمان رسول خدا و امیرالمومنین خواهی بود این پیرمرد زرنگ بود گفت بگذارید من دو مرتبه این حرف شما را بگوییم ببینم درست فهمیدم راجع من کلی نمی‌خواهم راجع به خودم که اگر من زنده ماندم دولت شما را درک کردم چشم‌ام روشن؟
سلام خدمت همه دوستان
در ادامه بحثی با همین موضوع که قبلا نوشته بودم در رابطه با مسائلی که جنبه اقتصادی دارند و بیشتر به بحث مهریه پرداخته شد این مطلب را اضافه می کنم.
اینها مشکلاتی است که بیشتر رغبت آقایان به ازدواج را کم کرده است. خیی خوب است اگر خانمها هم از مشکلات خودشان چیزی بنویسند.
مطلب قبلی خیلی به کام خانمها خوشایند نبود ولی واقعیتیست که نمی شود آن را انکار کرد.
از خان اول (مهریه) که گذستیم به فرض اینکه توافق شده باشه و داماد عشقشو با دنیا عوض نکرده باشه و هرچی گفته باشن گقته باشه چشم. میرسیم به غول مرحله بعد.
مراسم عروسی
کلا عقد که نمیگیرن. همون محضر عقد میکنن کلی هم روشن فکرانه است(البته دیدم کسایی که واسه هر دوتاش مراسم گرفتن ولی دیگه اینقدر گرونیای فشار میاره که دیگه همه مجبورن روشن فکر باشن)
فرض کنیم یه پسر بخواد واسه مراسم ازدواج آماده بشه. اول از همه که گرونیه و یه قسمتی از لوازم خونه رو باید تهییه کنه. جالب اینجاس که همون قلم جنسایی که معمولا گرونتر هم هستند.(صوتی تصویری، فرش، چوبی، یخچال، لباس شویی و ...) البته شهر تا شهر فرق میکنه بستگی داره کجا چیو مد کرده باشن همه هم میگن ما رسممون اینه
خب البته اینجر لوازم رو قسطی میدن که داماد باید به علاوه سودش حداقل 30% قیمت هر کدوم رو بیشتر بده.
بعد از اون زندگی محل میخواد مسکن میخواد. داماد باید خونه تهییه کنه (وظیفه داماده شکی هم درش نیست). امروزه خونه خریدن که تقریبا یه رویاست. فقط تو فیلما میشه دید که کسی خونه خریده. یه جوون تو این دوره زمونه هرچقدر هم که پس انداز کنه حداقل دو برابر اون قیمت خونه میره بالا.
فرض میکنیم که خانواده عروس منت بزارن قبول کنن که شما موقتا (فعلا که دائما) خونه اجاره کنین. بالاخره خونه پول پیش میخواد. که مبلغش کم هم نیست. البته من منکر نمیشم که پول پیش خونه از بین نمیره و شما اون پول رو دارین. اما بالاخره کسی که تا 27 یا 28 سالگی تحصیل میکرده اول زندگی این پول رو نداره که یا مقروض میشه یا مدیون بانک. تازه اگه کسی قبول کنه بیاد ضامن بشه وشما بتونین وام بگیرین. به هر حال و جدای این حرفها تنها چیزی که میمونه دفترچه بلند بالای قسطه که معمولا تا انقلاب مهدی ماهانه باید پرداخت بشه.
و اما رسم دیگه که منظوری جزء زجز داماد و البته کوری چشم فامیل نداره سرویس طلای عروس هست که این قلم هیچ رقمه جای دررو هم نداره. حتما باید خریداری بشه.
دیدم دخترهایی رو که حتی روز بعد از عروسیشون سرویس طلا رو بردن گذاشتن خونه پدرشون (البته محض احتیاط). حالا خوبیش اینه که طلا رو با چک میشه خرید. حالا کی کِی و چطوری میخواد پاس کنه اونم خدا میدونه.
و اما از همه اینا بگذریم و بگیم که همه اینا خرج کردن واسه خودشونه (به زور باید پس انداز کنی) اما واقعا جشن مفصل عروسی جز اسراف چیزی نیست. چند مدل شام، چند مدل شیرینی، سالاد، ژله اونم تو یه باغ بزرگ یا یه تالار معروف که همه هزینه هاش هم به عهده داماده. این یکی دیگه نه تنها پس انداز نمیشه بلکه کلی هم حیف و میل میشه و کل هزینه ها صرف کسانی میشه که دو روز بعد عروسی حتی حال این زوج احتمالا خوشبخت رو هم نمیپرسن. کلا هدیه ای هم که به عنوان پاتختی معروفه و با کلی منت به عروس داماد میدن نسبت میستقیم داره با تعداد کسانی که شب قبلش شام صرف کردن. کلا نمیان عروسی یه ضرر کنن که!!!
خلاصه همه این رسم و رسوم واقعا غلط چیزی جز بده کاری و قسط و وام واسه داماد نگون بخت چیزی نداره. کل پول و هزینه ای که میشد خرج گوشه ای زندگی خود زوج جوون بشه میشه خرج یه مسافرت خوب بشه میشه پس انداز بشه واسه خرید احتمالی خونه. میشه سرمایه زندگی بشه. کلا نمیشه حیف و میل میشه و از بین میره.
خلاصه اینا واقعیتهایی هست که وجودشون باعث بی میل آقایون به ازدواج میشه . بالاخص کسانی که مشغول تحصیل بوده و به تازه گی شغلی دست و پا کرده اند که حتی انتظاراتشان را هم براورده نکرده است.
ببخشید خیلی طولانی شد امیدوارم که یک روز تمام ایرانیها در جایگاهی قرار بگیرند که هیچگاه دغدغه حل هیچ مشکلی را نداشته باشند
برای همه آرزوی سعادت و سلامت دارم
" رضا سرچشمه "
با سلام
من 22 سالمه و به همراه خانواده سال گذشته برای خواستگاری از دختر خانمی به منزل ایشون رفتیم، در ابتدا همه چیز خوب بود و با موافقت دو خانواده نامزد کردیم، ایشون دختر خیلی خوبی هستن و بسیار مهربان و همین باعث شده به شدت به ایشون وابسته بشم.
چند روز قبل شخصی به خانواده من تماس تلفنی گرفته که دختری که نامزد پسر شماست قبلا با پسری دوست بوده و رابطه پیشرفته ای داشتن و آدرس پسر رو بهمون داد و گفت برید تحقیق کنید.
هم من و هم یکی از افراد خانواده که به من نگفتن کدومشون برای تحقیق رفتیم و متوجه شدیم بله و اون آقا به من نه ولی به خانواده ام گفته بود با نامزدم قبلا رابطه مقعدی داشتن.
نمیدونم این شخص کی بودن ولی به شدت زندگی منو نابود کردن، وقتی مورد رو به نامزدم گفتن قسم میخوردن که به هیچ وجه این جوری نیست و فقط با ایشون یه رابطه در حد دوستی داشته و از روی ترس قبل از نامزدی اینو نگفتم.
الان من حدود ده روزه که به تلفن های ایشون جواب نمیدم و ایشون با خواهر من تماس گرفته و گفته که من غلط کردم منو ببخشید من چنین رابطه ای نداشتم و .... .
میدونم زندگی ایشونم نابود شده، در دو راهی گیر کردم :
آیا با ایشون رابطه مون رو ادامه بدم که خانواده منو نهی میکنن و قصد دارن این رو به گوش همه برسونن که در این صورت زندگی بعدی ما سرشار از بی اعتمادی یا ایشون رو طلاق بدم
خواهش میکنم راهنماییم کنید.
پاسخ :
سلام
شما یه اصل مهم رو رعایت نکردید . شما قبل از عقد باید تحقیق می کردید . اگه تحقیق کردید و به مورد نامناسبی برنخوردید ، الان دیگه نباید به حرف اون ناشناس گوش می کردید .
اون الان ناموس شماست ، ناموسی که انتخابش کردید ، در موردش تحقیق کردید ، به خواستگاری اون رفتید و نهایتا اونو به عقد خودتون در آوردید .
از شما تعجب می کنم که کسی به ناموس شما چنین نسبتی داده و خانواده شما رفتن باهاش حرف زدن ! باید با مامور می رفتید سراغش، نه این که خانواده تون رو برای بررسی اون ادعا بفرستید .
هدف از طرح چنین ادعایی چیه ؟
کمک به شما یا بردن آبروی اون دختر و خانواده اش ؟ مثلا خواستن شما رو از اشتباه در بیارن ؟! نتیجه ی کار چیه اگه شما به چنین ادعایی بها بدید ؟
بنده نمی دونم چنین اتفاقی افتاده یا نه ، اگه آبروی دختر رو ببرید و طلاقش بدید ، علاوه بر این که زندگی اونو نابود می کنید ، آبروی کل خانواده ی اونو به خطر میندازید . آیا کسی با خواهرش ازدواج خواهد کرد ؟ کسی به برادرش دختر میده ؟ اعتبار و آبروی پدر و مادرش چی میشه ؟
آیا بین اون جرم و این مجازات تناسبی وجود داره ؟! گناه افراد خانواده اش چیه که باید به خاطر جرمی که معلوم نیست اتفاق افتاده باشه ، چنین تاوان سنگینی رو بدن ؟
بنده جای شما نیستم و حال و روز شما رو درک نمیکنم . پس نمی تونم بگم اگه جای شما بودم فلان کار رو میکردم یا نمی کردم . توصیه بنده به شما اینه که سعی کنید حل این مشکل ، کمترین خسارت رو به همراه داشته باشه .
اگه می خواید حرف های اون پسر رو باور کنید و خانم تون رو طلاق بدید ، علت رو علنی نکنید چون اثبات چنین ادعایی تقریبا ممکن نیست . چون جرم و مجازات با هم تناسب ندارن . شاید بتونید خانم تون رو مجازات کنید و حق هم داشته باشید ، ولی شکی نیست که به افراد خانواده ی اون ظلم می کنید و اونها رو بدون جرم مجازات می کنید . بدون شک مجازات خدا هم در انتظار شما خواهد بود .
این در صورتی هستش که چنین اتفاقی افتاده باشه ، خانم تون که میگه چنین چیزی صحت نداره . از کجا معلوم این یه انتقام گیری نباشه ؟ انتقام از خانم شما ، به خاطر این که به خواسته های اون پسر توجه نکرده .
به جای طلاق و بردن آبروی یه خاندان ، می تونید طرف خانم تون رو بگیرید . معلوم نیست اگه طلاقش بدید و با یکی دیگه ازدواج کنید ، پشت سر اون هم حرف در نیارن .
برای همینه که میگن قبل از ازدواج چشم هاتون رو خوب باز کنید و بعد از ازدواج ، چشم هاتون رو ، رو به گذشته ی همسرتون ببندید .
انتخاب با شماست .
موفق باشید
سلام دوستان سوالم رو مختصر می پرسم که حوصله شما عزیزان سر نره
من 28 سالمه مجرد هستم و کارمند اداره لیسانس کامپیوتر دارم و از درآمد فعلیم از اداره راضی نیستم با توجه به اینکه سرمایه خاصی برای شغل آزاد ندارم و رشته ای هم که خوندم توی ایران واقعا داغونه به فکر کنکور دوباره تجربی و دندونپزشکی افتادم با این فرض که بتونم قبول بشم چند تا سوال داشتم:
1- آیا عقلانی هست توی این سن از شغلم استعفا بدم و دندونپزشکی بخونم؟
2- دوستانی که خودشون دندانپزشک هستند یا فامیل دندونپزشک دارن میتونن لطف کنن یه گزارش بدون غرض از درآمد دندانپزشکان بدن؟
سلام
از دختر خانمی خوشم میاد و بنا به دلایلی باید اول نظر خودش رو جویا بشم (قبل از خواستگاری رسمی) و بعد ازش اجازه خواستگاری بگیرم.
به نظر شما در دیداری که میخوام موضوع رو باهاش مطرح کنم چه چیزی بهش بگم که بدونه فقط احساس قلبیش رو میخوام بدونم.