خانواده برتر

مشورت در قالب پرسش و پاسخ در مورد ازدواج و مدیریت خانواده

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ

کانال خانواده برتر در ایتا: معرفی مطالب پر بازدید و پربحث

جستجو با گوگل در خانواده برتر

جدیدترین ها
مطالب کاربران
صفحات کاربران
به روز شده ها
جدیدترین نظرات کانال و گروه خانواده برتر حمایت از مطالبه گری
توهم عاشقی ... (۲۲۳۲ بازدید توسط ۱۶۹۳ نفر) - (۰ نظر)
تاوان یک عشق ... (۱۶۲۴ بازدید توسط ۱۲۳۲ نفر) - (۰ نظر)
بیا با کفش‌های من چند قدم راه برو... (۱۳۶۶ بازدید توسط ۱۰۴۴ نفر) - (۰ نظر)
زباله‌هایی که راه می‌روند ... (۱۶۸۶ بازدید توسط ۱۳۰۹ نفر) - (۰ نظر)
من بودم و ضربان قلبم ... (۱۵۰۵ بازدید توسط ۱۱۵۶ نفر) - (۲ نظر)
یک پک تلخ به سیگار تلخ ... (۱۰۸۸ بازدید توسط ۸۶۶ نفر) - (۱ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۱۰۶۳ بازدید توسط ۸۰۸۷ نفر) - (۴۵ نظر)
عجیب‌ترین حس در دنیا چیه؟ (۱۶۸۶ بازدید توسط ۱۲۸۲ نفر) - (۱ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۱۷۰ بازدید توسط ۴۶۳۳ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۶۱۱۷ بازدید توسط ۴۷۳۲ نفر) - (۱۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۴۵۱ بازدید توسط ۱۷۹۸ نفر) - (۱۰ نظر)
آثار منفی ابراز علاقه های مجازی پسر به دختر چیست؟ (۱۹۱۱ بازدید توسط ۱۳۹۳ نفر) - (۳۲ نظر)
درسی که از محرم امسال گرفتم (۲۱۷۰ بازدید توسط ۱۵۶۴ نفر) - (۲۷ نظر)
در حکومت دینی هر اتفاقی بیفته مقصر دین هست؟! (۳۱۶۲ بازدید توسط ۲۰۶۲ نفر) - (۱۰۸ نظر)
الگوی خانه داری، حضرت زهرا (علیها السلام) (۱۸۵۳ بازدید توسط ۱۲۳۹ نفر) - (۵۴ نظر)
علی نَفسِ محمّد - روز مباهله (۷۰۷ بازدید توسط ۴۲۱ نفر) - (۲ نظر)
احساسی پاک به سانِ دوست داشتن (۱۷۷۷ بازدید توسط ۱۲۳۱ نفر) - (۸ نظر)
ناتوانی در جویای کار بودن و عدم درآمد (۱۹۹۷ بازدید توسط ۱۳۶۴ نفر) - (۲۲ نظر)
واقعاً عادی شدن جسم زن راهکار درستی برای ادامه زندگی ماست؟! (۳۴۲۰ بازدید توسط ۲۳۰۲ نفر) - (۷۸ نظر)
برآورده شدن آرزو پس از مدت‌ها (۱۴۲۰ بازدید توسط ۹۰۲ نفر) - (۱۰ نظر)
دین خوبی که خوب آن را نفهمیدم (۱۰۸۰ بازدید توسط ۶۵۸ نفر) - (۴ نظر)
گلایه ای در مورد سانسور در خانواده برتر (۱۳۲۵ بازدید توسط ۸۷۱ نفر) - (۱۲ نظر)
موقع عقد، حتما حواس تون به این بند ها و نکات قانونی باشه - ویژه آقایان (۲۳۳۵ بازدید توسط ۱۶۶۰ نفر) - (۱۷ نظر)
آقایان ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۳۱۵۵ بازدید توسط ۲۳۵۵ نفر) - (۳۲ نظر)
خودمون با چادر خفه کنیم تا شما راحت باشید؟! (۳۶۳۱ بازدید توسط ۲۵۶۳ نفر) - (۵۳ نظر)
خانم ها ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۴۳۶۲ بازدید توسط ۳۰۰۶ نفر) - (۸۹ نظر)
آقایون اگه این کارها رو انجام بدید برای همسرتون بهترین مرد دنیا میشید (۲۹۷۹ بازدید توسط ۲۰۹۸ نفر) - (۱۷ نظر)
فرهنگ‌سازی برای عابر پیاده (۸۴۱ بازدید توسط ۵۳۹ نفر) - (۳ نظر)
جادوی نوشتن و تأثیرات آن (۱۴۷۲ بازدید توسط ۹۵۱ نفر) - (۶ نظر)
ترک خانوادۀ سمّی (۲۲۶۸ بازدید توسط ۱۴۰۸ نفر) - (۱۰ نظر)
چهل سالگی ام مبارک (۳۳۶۹ بازدید توسط ۲۳۲۷ نفر) - (۴۴ نظر)
راهنمای دریافت غذای تبرکی حرم امام رضا (ع) (۱۹۶۲ بازدید توسط ۱۲۱۵ نفر) - (۱۶ نظر)
زرنگ باش (۲۲۶۱ بازدید توسط ۱۴۶۹ نفر) - (۲۰ نظر)
چند نکته به عنوان نصیحت برادرانه به دختران (۹۲۰۲ بازدید توسط ۶۴۷۷ نفر) - (۱۰۴ نظر)
دلایل ماندگاری معصومین علیهم السلام (۱۲۶۹ بازدید توسط ۷۵۱ نفر) - (۹ نظر)
در مورد بسم الله الرحمن الرحیم (۱۸۷۸ بازدید توسط ۱۱۰۵ نفر) - (۹ نظر)
در مورد فتنه ی اخیر به بهانه ی فوت مهسا امینی (2) (۲۳۷۴ بازدید توسط ۱۶۰۲ نفر) - (۰ نظر)
لذّت با هم بودن رو به خاطر مسائل مادی برای همیشه از بین نبرید. (۵۶۰۴ بازدید توسط ۳۷۹۴ نفر) - (۱۱۶ نظر)
بیشتر به خودت فکر کن (۱۹۰۱ بازدید توسط ۱۳۰۷ نفر) - (۸ نظر)
من اگه دختر بودم از پسر خوب خواستگاری می کردم! (۴۳۳۲ بازدید توسط ۳۱۳۴ نفر) - (۴۷ نظر)
ارائه ی نمای کلی از دنیای پسر ها به دخترها (۵۷۳۹ بازدید توسط ۴۱۴۱ نفر) - (۲۵ نظر)
اگه دوست دارید محبوب دیگران باشید خوش اخلاق باشید (۲۸۰۰ بازدید توسط ۱۷۰۶ نفر) - (۱۵ نظر)
دختر انسان است عروسک نیست (۵۶۰۵ بازدید توسط ۳۹۹۱ نفر) - (۵۹ نظر)
علی باش فاطمه ات می شوم (۲۹۱۰ بازدید توسط ۲۰۰۵ نفر) - (۳۳ نظر)
خوبی هاتون رو با توجه به جنبه و ظرفیت افراد نثارشون کنید (۱۸۳۹ بازدید توسط ۱۲۵۰ نفر) - (۲۸ نظر)
تابویی به نام طلاق (۲۱۰۹ بازدید توسط ۱۴۳۹ نفر) - (۲۸ نظر)
برسد به دست دختران؛ عشق، کلمه ای فریبنده (۱۷۷۹ بازدید توسط ۱۲۲۲ نفر) - (۰ نظر)
شوهرم یه رفیق داره، که اون منم (۴۴۰۴ بازدید توسط ۳۰۲۱ نفر) - (۵۱ نظر)
خیلی از دخترها و خانواده هاشون هستن که شرایط اقتصادی آقایون رو درک می کنن (۷۶۹۱ بازدید توسط ۴۲۲۵ نفر) - (۵۸ نظر)
اگه هنوز خودارضایی رو ترک نکردی بیا تو (۸۷۳۵ بازدید توسط ۵۹۴۵ نفر) - (۶۹ نظر)
صفحه شخصی Dady i baby (۱۰۴۸ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی اسکیزویید (۳۷۸۸ نمایش) - (۵۷ نظر)
صفحه شخصی "گمنامی عشق است" (۱۰۸۹ نمایش) - (۸ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۱۱۶۱ نمایش) - (۱۱ نظر)
Dady me baby (۱۷۹۷ نمایش) - (۶۲ نظر)
صفحه شخصی پرینازم ۷ (۱۸۲۸ نمایش) - (۶۶ نظر)
صفحه شخصی " پسر 52 " (۸۸۷۷ نمایش) - (۹۹ نظر)
صفحه شخصی آتنا مرادی (۱۴۷۴ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۲) (۹۹۵ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (2) (۲۰۹۳ نمایش) - (۴۵ نظر)
صفحه شخصی سبحان 83 (۵۲۰۵ نمایش) - (۲۷۱ نظر)
صفحه شخصی منتظر منتقم فاطمه"سلام الله" (۵۷۳۷ نمایش) - (۲۷۵ نظر)
صفحه شخصی پرینازم Four (۳۳۷۱ نمایش) - (۷۵ نظر)
صفحه شخصی گلی خانم (2) (۴۶۲۴ نمایش) - (۱۲۹ نظر)
صفحه شخصی مروان الشقب (۸۱۹۰ نمایش) - (۱۹۴ نظر)
صفحه شخصی شب (۱۸۳۲ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی 🌙 secret of my heart ⭐ (۹۸۴۸ نمایش) - (۴۰۴ نظر)
صفحه شخصی با نام عرفان (حافظ) (۶۹۵۱ نمایش) - (۱۸۶ نظر)
صفحه شخصی berelian (۸۹۰۴ نمایش) - (۲۶۵ نظر)
زندگی به شرط سید ! (2) (۴۷۷۸ نمایش) - (۱۳۰ نظر)
صفحه شخصی "زندگی ب شرط سید" (۲۳۸۷۰ نمایش) - (۴۵۸ نظر)
صفحه ی شخصی 2017 (۳۷۹۸ نمایش) - (۹۸ نظر)
صفحه شخصی DOKHTAR LOR (۱۵۴۳ نمایش) - (۱۷ نظر)
صفحه شخصی ساقی (۶۲۹۳ نمایش) - (۲۰۱ نظر)
صفحه ی شخصی "مردی در بیابان های خلوتِ خدا" (۲۰۹۲ نمایش) - (۳۲ نظر)
صفحه ی شخصی Angel girl (۱۵۵۰ نمایش) - (۱۳ نظر)
صفحه شخصی "دختران حتما بخوانند" (۴۹۸۲ نمایش) - (۱۵ نظر)
صفحه شخصی رضا alone "احادیث و موضوعات مختلف" (۳۸۷۸ نمایش) - (۱۳۶ نظر)
صفحه شخصی فرشاد (۱۴۴۲ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی Holy Mind (۳۲۷۵ نمایش) - (۱۲۲ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (4) (۸۰۷۶ نمایش) - (۵۱۹ نظر)
صفحه شخصی خانم M&M (۶۵۷۶ نمایش) - (۳۴ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۱۰۴۵۹ نمایش) - (۶۲۳ نظر)
صفحه شخصی رضا alone پُست دوم (۹۴۳۷ نمایش) - (۲۴۲ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (۱۹۵۵۳ نمایش) - (۷۳۶ نظر)
صفحه شخص گلی خانم (۱۷۹۷۰ نمایش) - (۶۲۶ نظر)
صفحه ی احادیث گیاهی و درمانی🌾 (۴۸۷۴ نمایش) - (۵۹ نظر)
صفحه شخصی رهام روشن ضمیر (۶۱۰۴ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (3) (۳۲۴۱۲ نمایش) - (۱۰۶۸ نظر)
صفحه شخصی Ata MST (۱۰۷۵۸ نمایش) - (۳۶۷ نظر)
صفحه شخصی رضا alone (۱۷۱۶۱ نمایش) - (۸۷۵ نظر)
صفحه شخصی پسر آریایی (۱۰۴۶۱ نمایش) - (۳۱۲ نظر)
صفحه برنامه ‌نویسان خانواده‌ برتر (۲۷۶۲ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی دختر قمی (۳۴۳۷ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی .•.•.•امیرخان•.•.•. (۴۲۳۹ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی مشکات (۵۳۲۳ نمایش) - (۱۷۶ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۳۶۷۲ نمایش) - (۴۲ نظر)
صفحه مرد شب ویژه پرسش و پاسخ خصوصی (۴۲۷۰ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی آیدا 👑👩‍⚕️💐 (۸۸۷۴ نمایش) - (۱۲۷ نظر)
صفحه شخصی Ali Piroozi (۴۴۶۷ نمایش) - (۱۶۰ نظر)
چه مدل چادری بهم میاد ؟ (۱۱۸۷۰ بازدید توسط ۹۱۲۵ نفر) - (۲۰ نظر)
نماهنگ نیمه شعبان با صدای امیر عارف (۱۴۰۴ بازدید توسط ۱۰۷۱ نفر) - (۲ نظر)
اگه در گذشته دوست پسر داشتی زن من نشو ... (۲۶۸۹۹ بازدید توسط ۲۰۰۶۹ نفر) - (۹۴ نظر)
خانم ها، معمولا چه قدر خرید میکنید ؟! (۱۲۶۷۸ بازدید توسط ۹۶۰۵ نفر) - (۷۳ نظر)
اگه روی تو غیرت نداره یعنی براش مهم نیستی (۱۰۴۴۹ بازدید توسط ۷۲۰۵ نفر) - (۴۹ نظر)
نمی خوام دیگه کسی تو زندگیم به اسم دوست پسر باشه (۱۱۶۲۶ بازدید توسط ۸۶۷۷ نفر) - (۴۵ نظر)
فانتزی های جالب و خنده دار در مورد ازدواج (۱۹۹۴۹ بازدید توسط ۱۴۷۵۰ نفر) - (۱۰۷ نظر)
خطاب به دخترهایی که به خاطر کنجکاوی تمایل دارن با پسرها دوست بشن (۸۸۵۰ بازدید توسط ۶۴۰۷ نفر) - (۴۳ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۱۰۶۳ بازدید توسط ۸۰۸۷ نفر) - (۴۵ نظر)
بهترین غذایی که درست کردی چی بوده؟ (۱۰۳۳۴ بازدید توسط ۷۶۵۷ نفر) - (۸۸ نظر)
می خوام به آشپزیم تنوع بدم (۶۶۲۲ بازدید توسط ۴۷۳۳ نفر) - (۷۹ نظر)
مصادیق جزئی که در انتخاب همسر باید حتما آنها را مد نظر داشته باشید (۳۹۲۵ بازدید توسط ۳۱۹۴ نفر) - (۲۶ نظر)
انواع تفریحات یه زن و شوهر با امکانات کم (۵۴۱۵۲ بازدید توسط ۴۱۰۴۳ نفر) - (۵۱ نظر)
به داد مستاجران برسید (برسیم) (۳۰۸۹ بازدید توسط ۲۳۴۷ نفر) - (۱۳ نظر)
خاطرات خنده دار دختر خانم ها از خواستگاران شون (۹۱۲۶ بازدید توسط ۷۰۱۹ نفر) - (۱۳ نظر)
1000 تا دوست دختر داشتم ولی الان امام زمان می خوام (۴۹۴۳ بازدید توسط ۳۹۵۳ نفر) - (۷ نظر)
شوهر بد اخلاقم رو عاشق خودم کردم (۲۰۵۶۳۷ بازدید توسط ۱۵۷۹۷۳ نفر) - (۶۵ نظر)
دروغگویی بعضی از دختران دوست پسر دار به خواستگار (۱۱۵۶۰ بازدید توسط ۸۵۱۵ نفر) - (۴۹ نظر)
از تجربیات تون در مورد خانه دار شدن بگید (۶۴۴۳ بازدید توسط ۴۳۱۶ نفر) - (۲۰ نظر)
سرگرمی تون وقتی تنها هستید چیه؟ (۳۸۳۰ بازدید توسط ۲۹۲۸ نفر) - (۳۳ نظر)
دوست دارید چه نیرو، توانایی یا هنر خارق العاده ای داشته باشید؟ (۲۶۸۲ بازدید توسط ۱۸۷۱ نفر) - (۳۸ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۱۷۰ بازدید توسط ۴۶۳۳ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۶۱۱۷ بازدید توسط ۴۷۳۲ نفر) - (۱۶ نظر)
اگه از دختری خوشم اومد، چکار کنم که همون اول جواب رد نگیرم؟ (۴۷۳۹۴ بازدید توسط ۳۶۰۶۸ نفر) - (۷۲ نظر)
دخترهای خوب و سنگین، راه پسرها رو برای ازدواج باز بذارید (۱۱۴۹۲ بازدید توسط ۸۱۷۹ نفر) - (۸۱ نظر)
چند سوال در مورد ازدواج از دخترانی که رشته های پزشکی خوندن (۷۴۳۰۶ بازدید توسط ۵۸۰۳۸ نفر) - (۲۱۷ نظر)
معایب و مزایای ازدواج با یک فرد مشهور چیه؟ (۲۷۸۱ بازدید توسط ۲۰۴۱ نفر) - (۱۹ نظر)
دختر مذهبی کجایی ، دقیقا کجایی ؟! (۲۹۵۰۲ بازدید توسط ۱۹۵۹۰ نفر) - (۱۲۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۴۵۱ بازدید توسط ۱۷۹۸ نفر) - (۱۰ نظر)
از خاطرات خوب و خنده دار دوران مدرسه و دانشگاه بگید (۸۲۲۹ بازدید توسط ۵۸۳۷ نفر) - (۲۹ نظر)

دوستام بهم میگن خیلی شبیه پسرایی

سلام
من 17 سالمه و نمیدونم مشکلم با خودم چیه چند وقته از موضوع ترنس باخبر شدم (ناراضیان جنسی) ولی نمیدونم ترنس هستم یا نه اینم یکی از دوستام بهم گفت یه فیلم دیده که طرف ترنس بوده بد به من گفت تو همه چیت خیلی شبیهه اونه .
بقیه دوستامم بهم میگن خیلی شبیه پسرایی . از بچگیم همیشه مو هام کوتاه بوده چون از مویه بلند متنفرم  .
 الان که ازین موضوع خبر دارم احساس میکنم خیلی رو رفتارم حساس شدم تا جایی که کارایی که میکنم اگه شبی پسرا باشه تو ذهنم سریع میگم انقد ادا در نیار یا رو حرفایی ک میزنم خیلی حساس شدم چون قبلنم من اصن از دختر بودنو جنسیتم راضی نبودم الانم همینطور .
13-14 سالم که بود گریه میکردم ک چرا من سینه دارم یا باید عادت ماهانه بشم همیشم لباسای گشاد میپوشیدم حرفایی ک میزدمم دسته خودم نبود یعنی نه  با فکر که بخوام ادا پسرا رو درارم مثلا به دوستم میگفتم اصن چرا باید عادت ماهانه بشیم میگفت تو خولیو اینا میگفتم اصن میرم برش میدارم (رحمم. :) )من ک نمیخوام ازدواج کنم چون از ازدواجم به شدت متنفرم کسی باهام در اینباره شوخیم بکنه حالم بد میشه کلا میلی به جنس مخالف ندارم .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۰)
    • ۵۱۴۱ بازدید توسط ۳۵۸۰ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۵۹

    بنظرتون باید صبر کنم همچنان ؟

    سلام
    من خیلی وقت نیست که با این سایت آشنا شدم
    من 23 سالمه و دو تا خواهر 25 و 27 ساله ی مجرد دارم. بواسطه ی بزرگتر بودن اونها خب من قطعا خواستگارای کمی داشتم . چون مادرم خیلی به ترتیب اهمیت میده. هر سه مون هم لیسانسیم و تقریبا از درک و آمادگی خوبی برای ازدواج برخور داریم.

    مشکل اینجاست که بواسطه ی اینکه من و خواهرام قبل دانشگاه خیلی معمولی بودیم  و بعد از اینکه  اومدیم دانشگامون  مذهبی تر شدیم خیلی ها با دید قبلی به ما نگاه میکنند.

    مورد هایی که میان سراغمون بسییییییار از لحاظ مذهبی ،معمولی اند. یعنی بهتون بگم در حد نماز خوندن هم نیستن. البته جایی که زندگی میکنیم تو تهران هم جای خیلی مذهبی نیست و اکثر پسرها از در و همسایه تا دوست و آشنا خیلی زیاد با آرمان هایی که من و خواهرام برای زندگی آینده مون ترسیم کردیم متفاوتند، پدر و مادر خیلی ساده ای هم داریم که بهشون افتخار میکنیم
    من یه موقع هایی از طرف دوستام کیس های خوب بهم پیشنهاد میشه اما باید بگم بخاطر شرط ترتیب که مادر گذاشته و حرف مردم جرات ندارم مطرح کنم و اصلا روم نمیشه.
    حتی بهتون بگم چند تا مورد طلبه ی خوب و فهمیده هم بوده اما......
    بنظرتون باید صبر کنم همچنان؟ با وجود اینکه روحیه ی خوب و ظاهر خوبی هم دارم اما یه موقع هایی ته دلم خالی میشه. امیدوارم همه از جمله خواهرام و خودم زودتر بریم سر خونه وزندگیمون و به اهدافمون برسیم.
    ان شاء الله
    یا مهدی


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۰)
    • ۱۳۵۷ بازدید توسط ۹۸۴ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۵۱

    نمیخوام یه اشتباه رو دو بار مرتکب بشم!

    سلام
    طاعات و عباداتتون قبول
    مستقیم میرم سر اصل مطلب،

    یه زمانی چند تا خواستگار همزمان با هم داشتم همگی همکلاسی و هم دانشگاهی به جز یکی که از اقوام خیلی نزدیک بودن! همه خواستگاری ها به صورت سنتی و از طریق واسطه انجام گرفت چون با شناختی که از اعتقادات من داشتن هیچکدوم مستقیم جلو نیومدن!

    راستش رو بخواید من هیچ حسی به اونها نداشتم جز همون خواستگاری که از اقوام بود و واقعا دوسش داشتم و دارم!! نمیدونم اسمش رو چی میشه گذاشت غرور بی جا، حماقت، تنبیه، لجبازی یا هر چی من بهش جواب منفی دادم!!

    بهم گفت یه دلیل منطقی برا جوابت بیار منم گفتم هیچ حسی بهت ندارم گفت پای کسی دیگه وسطه منم بعد کلی سرخ و سفید شدن گفتم آره!!! در صورتی که در واقعیت اینطور نبود و من هیچ حسی به بقیه نداشتم و همونطور که گفتم هیچوقت خارج از چارچوب خواستگاری با اون آقایون هم کلام نشدم!!

    اون هنوزم با تمام وجود منو میخواد اینو از رفتار خودش و خانوادش فهمیدم و مطمئنم چون دیدن خبری نشده از ازدواجم دوباره پا پیش میذارن . منم میخوام اینبار بهش جواب مثبت بدم ولی میترسم به چند دلیل:

    1- به دروغ بهش گفتم حسی بهت ندارم و حالا اگر جواب مثبت بدم با خودش فکر نمیکنه دلیل قبول کردنش اینه که بقیه خواستگارا رو رد کردم؟

    2- من بهش گفتم پای کسی وسطه آیا نسبت به من بد بین نشده؟  همونطور که گفتم من فقط در قالب خواستگاری با اون آقایون گفتگو کردم ولی حرفی که زدم  فکر کنم معنای خوبی نداشته حتی گاهی که بهش فکر میکنم کلی خودمو سرزنش میکنم چرا این حرفو زدم.

    3- اگه خدا خواست و ازدواج کردیم بعدا تلافی نمیکنه؟

    دوستان عزیز لطفا نظراتتون رو بگید بخصوص آقایون خودشون رو در موقعیت ایشون قرار بدن و  نظراتشون رو بگن!! این مسئله خیلی برام مهمه چون فرصتم کمه و بعد ماه رمضون قطعا دوباره میان برا خواستگاری و من نمیخوام یه اشتباه رو دو بار مرتکب بشم!!

    پیشاپیش از نظراتتون ممنونم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۵)
    • ۱۲۲۹ بازدید توسط ۹۸۴ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۴۷

    چه کار کنم تا بتونم تو چشمای پاکش نگاه کنم ؟

    من یه دختر 20 ساله ام 
    یک سال متاسفانه به طور تلفنی با کسی دوست بودم و بعدش دست به من زد البته نه رابطه ی کامل بلکه همینطوری فقط دست مالی من دوستش نداشتم و از ترسم بود همش .
    بعدش با یه پسری آشنا شدم که خیلی عالی بود الان با ایشون عقد کردم خیلی دوستم داره از گذشتم چیزی نمیدونه البته کسی به غیر از خودمم هم از اون رابطه که فقط دو بار تکرار شد کسی خبر نداره .
    همسرم فکر میکنه من خیلی پاکم ولی من نبودم میدونم نباید بهش بگم و توبه هم کردم و ... ولی میشه بگید چه کار کنم تا بتونم تو چشمای پاکش نگاه کنم خیلی عذاب وجدان دارم

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۳)
    • ۲۵۵۷ بازدید توسط ۲۰۰۱ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۴۵

    میزان مهریه مناسب برای ازدواج از دید شما

    سلام.
    این پست راجع به مهریه است.
    میخواستم دوستان نظرشون رو در مورد مهریه مناسب برای ازدواج بیان کنن.
    هم آقایون (یعنی تا چه سقفی مایل به پرداخت مهریه هستن؟)
    هم خانوما (که حداقل مهریه ی مد نظر خودشون و خونواده هاشون چقدره؟)
    دوستان متاهل هم لطف میکنن اگه از این میزان ما رو مطلع کنن.
    از اونجایی که گفته میشه اگه تفکر داماد قبل عقد این باشه که مهریه رو کی داده و کی گرفته و یه درصد هم فکر پرداختش نباشه اون عقد باطله . میخواستم بدونم چه تعداد از آقایون حاضرن با مهریه های کمرشکن بشینن پای سفره عقد؟؟؟

    اخیرا با یه بنده خدایی که سابقا سرباز کلانتری و مامور بدرقه ی متهمین به دادسرا بود در همین خصوص صحبت میکردم. که میگفت بیشترین متهمین مربوط به این مورد بود و در طول مدت خدمتش به خاطر نداشت که مردی به خاطر مهریه پاش به دادگاه رسیده باشه و راهی زندان نشده باشه.

    سوال بعد اینکه من شنیدم حبس به دلیل عدم پرداخت مهریه رو از قانون حذف کردن..  میخواستم دوستانی که اطلاع دارن در این زمینه توضیح بدن.
    ممنون و متشکر.

    رابینسون کروزو.

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مهریه (۱۱۶ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۲۴)
    • ۹۲۹۲ بازدید توسط ۷۱۴۴ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۲۸

    کسب اطمینان و آرامش خاطر خودم و مادرم از صبر و بردباری همسر آیندم

    با سلام خدمت دوستان

    من سه ساله با یکی از همکلاسی هام دوستم به قصد ازدواج و الان برای خواستگاری اقدام کردم.
    من دانشجو هستم و فعلا بیکار هستم. به همین خاطر مادرم نگران تحمل شرایطم توسط همسر آیندم است.
    از شما دوستان می خوام که راه کاری برای کسب اطمینان و آرامش خاطر خودم و مادرم از صبر و بردباری همسر آیندم ،ارایه کنید
    با تشکر

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۴)
    • ۱۹۸۹ بازدید توسط ۱۳۴۸ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۲۷

    اصلا همچین آدمی ارزششو داره؟

    سلام
    من زیر 20 سال سن دارم و دختر هستم
    زود میرم سر اصل مطلب
    راستش حدود 6 ماه پیش بر سر یه جریانی با یه پسر اشنا شدم که از خودم 1 سال بزرگتره البته من تا او موقع دوس پسر نداشتم و خیلی دختره سر به زیر و... بودم البته هنوزم هستم ..
    خلاصه اینکه اشناییمون اوایل در حد این بود که مثل خواهر و برادر با هم درد و دل میکردیم ..همین.
    اما یه مدت که گذشت و خواستیم سر یه جریانی تموم کنیم  دیدیم که نمیتونیم و وابسته شدیم البته بیشتر اون تا من یه مدت که گذشت نزدیک چند ماه یه شب گفت که با من ازدواج میکنی؟
    راستش مورد اولم نبود که نتونم جوابی بدم و میدونستم که الان واسه دوتامون زوده و اینا
    من خیلی گفتم نه . نمیشه زوده. ما به هم نمیخوریم واسه ازدواج و از این مسائل البته ملاقات هم داشتیم اونم چون دوتامون کنجکاو بودیم همو ببینیم که میدونم اشتباه کردم.
    اون خیلی اصرار کرد و گفت بهت زمان میدم فکر کنی منم گفتم دو ماه لازمه. نمیدونم چرا دو ماه شاید چون میخواستم تو این دو ماه پشیمون بشه.
    خلاصه یه روز که اعصابم خیلی خورد بود از دست خودم و کارام و اینکه خونواده خبر نداشتن و واسم سخت بود گفتم جواب نه
    زنگ زد و با صدای گریه و ناراحتیو اینکه خودمو میکشم با هم حرف زدیم و میگفت تو منو سرکار گذاشتی چند ماه و میخواستی وابستم کنی خلاصه اینکه گفتم تو فقط به من عادت کردی اونم بخاطر اینکه یه مدت من تو زندگیت بودم و اگه واقعا دوسم داری تا آخر تابستون با هم در ارتباط نباشیم اگه بعدش بازم منو خواستی دوباره به قضیه ازدواج فکر میکنم
    الان دو هفته ای میشه که از قرارمون میگذره تا اینکه من به این سایت سر زدم و بخش دوستی قبل ازدواج ممنوع رو خوندم و بعضی از موردا رو داشت مثلا قربون صدقه رفتن. اینکه من چه چیزایی دارم. ولی در مورد مسائل جنسی ن .
    تصمیم گرفتم که واقعا تمومش کنم و بهش اس دادم دیگه تموم و از این حرفا ولی قبول نکرد و همچنان اس میده زنگ میزنه و چون خونوادمونو کاملا میشناسه میترسیدم یه جورایی واسمون بد بشه واسه همین فکر کردم که بهتره کم کم باهاش سرد بشم بعد تموم بشه اما اون اصلا توجهی نمیکنه .
    و یه نکته دیگه هم هست اونم اینه که اوایل داغ بود و میگفت تا آخر تابستون دیگه نامزدت کردم و فلان و بمان اما الان که بهش میگم میگه راستش منطقی که فکر کردم بهتره تا درست شدن شغل و درس و خونه و این مسائل با هم باشیم وقتی همه چیزم جور شد میام خواستگاری.
    واقعا نمیدونم چیکار کنم ..
    ادامه بدم؟ ندم؟
    اصلا همچین آدمی ارزششو داره؟
    چه حرفایی بزنم که امتحانش کرده باشم ببینم آدم زندگی هست یا نه ؟
    خواهش میکنم منو از این سر درگمی نجات بدین.
    یه چیز دیگه بگم اینه که قبل من دوس دختر داشته ولی به قول خودش فقط یکی دو هفته اونم بخاطر سرکار گذاشتن و خندیدن و این حرفا و میگه من اولین دختریم که باهام این مدت مونده و دوسم داره و میخوادمو ...
    و اینکه از نظر ادب و احترام بد نیست ولی هی از شوخی در مورد بوس و بچه حرف میزنه و بعضی شبا اس میده کاش پیشم بودی بغلت میکردم و سرمو میذاشتم رو شونه هاتو . اینکه خودش گفت من ادم سکسی هستم ولی تو رو بخاطر سکس نمیخوام و دوست دارم و ...
    ببخشید خیلی شد.
    ممنون میشم اگه زودتر جوابمو بدین.

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۳)
    • ۱۳۳۹ بازدید توسط ۱۱۰۸ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۰۶

    میگن دختره خیلی خوشگله و اصلا تو رو آدم حساب نخواهد کرد

    سلام
    پسر دانشجویی ام ( از مهر ترم ۵ میشم ) که تو دانشگاه از یه دختر خوشم اومد ، ۶ یا ۷ ماهی همه چی عالی بود : کلا گناهو ترک کرده بودم ، نماز خوندنو شروع کردم و با شوق ادامه میدادم و از خدا کمک میخواستم ، این چند ماه زندگی عالی بود. تا اینکه موضوعو به دوست صمیمیم تو دانشگاه گفتم ، ولی نمیدونم چرا همه چی بد شد دوستم بهم حرفایی زد که  فهمیدم آدم خیلی حسودیه!
    از فردای اون روز همه تو دانشگاه موضوعو فهمیدن، همه تو کلاسا به من و دختر خانوم تیکه مینداختن و تقریبا مسخره بازی در میاوردن، من به پسرا میگفتم بس کنین ولی اوناهم حرف دوستمو میزدن.
    با صمیمی ترین دوست غیر دانشگاهی شروع کردم مثلا درد و دل کردن و خیلی هم خوب پیش میرفت تا اینکه اتفاقی دوستم، دخترخانوم و دیدن و حرف بقیه دوستان رو زدن!
    همگی اصل حرفشون یکی بود اونم این که دختر خانومه خیلی خوشگله و اصلا تو رو آدم حساب نخواهد کرد، چیزی که تا اون موقع اصلن به فکرش نبودم ..  ( البته من خودمم قیافم بد نیس ولی ایشون خیلی خوشگلن!)


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۶)
    • ۳۹۴۲ بازدید توسط ۳۰۰۶ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۱:۵۸

    پست های جنسی آری یا نه ؟

    در قسمت نظرات بعضی پستهای مربوط به اندام و آلت تناسلی . برخی انتقاد کردن که چرا آقای نجفی این پستها رو تائید میکنید! 
    در خیلی از کامنت های دیگر می بینیم که دوستان از این سایت بابت اطلاع رسانی و صحبت در موضوعات جنسی تشکر کردن. چرا که قبلا محیطی نبوده که هم سالم باشه و هم بتونن راحت جواب های سوالاتشون رو بدست بیارن .
    وانگهی دوستان معترض در نظر داشته باشن تا دلشون میخواد سایت برای گرفتن و دادن مشاوره در مورد سوالات دینی و اعتقادی و روانشناسی و گپ دوستانه و درد دل کردن و تحصیل و اقامت و اعتیاد و ورزش و ...  هست .
    ولی همچین سایتی که بشه از تجارب و دانسته های رفتاری و جنسی زناشویی و اختلالات  و سلایق  و امراض  و حالات و . . . در این مورد استفاده کرد نیست. و اگر هم هست فقط توصیه های کارشناسی و پزشکیه . نه بیان تجربیات از زبان عموم .
    و همون طور که هر مطلبی عنوانش بصورت تیتر درج میشه . دوستان اگر عنوان باب میلشون نیست میتونن اصلا مطلب رو نخونن و وارد قسمتهای نظرات هم نشن
    بنظر بنده این اعتراض بی مورد بوده و صحیح نیست
    " افغانی "

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

  • ۴ موافق ۳ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۸)
    • ۱۷۳۹ بازدید توسط ۱۳۵۰ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۱:۴۶

    توی شلوغی بازار مادرم دست مرا نگه داشت ...

    اگر شما جای من بودید چکار می کردید؟ من اشتباه کردم؟
    مدتی پیش دوست قدیمی پدرم برای پسرشون با خانواده اومدن خواستگاریم، هر دو خانواده از نظر مال در یک سطح ( متوسط ) هستیم، هر دومون لیسانس داریم و از نظر ظاهری هر دومون خب هستیم.
    در مغازه لوازم خانگی پدرش کار می کند، برای منزل قرار شد به خانه پدریش که یک ساختمان دو طبقه ( با طبقه های مجزا ) است برویم، روز بله برون، پدرشون گفتند ما رسم داریم به نیت 114 بسم الله الرحمن الرحیم قرآن و 114 سوره قرآن ، 114 سکه مهر کنیم .
    پدر منم از این نیت خوشش آمد و قبول کرد. بعد از اون چند بار مهمونی برای آشنایی بیشتر رفتیم و اومدیم، من به ایشون علاقه زیادی نداشتم اما چون هم شغل، خانه و ظاهر خوبی داشت موافق بودم،البته ایشون هم مخالفتی نداشتند. همه چیز خوب و آرام پیش میرفت.
    مدتی بعد برای خرید عقد و عروسی به بازار رفتیم. من به همراه مادرم و ایشون به همراه مادر، خاله و خواهرشون.
    من دوست داشتم مثلا وقتی وارد مغازه می شویم (داماد) به ما (من و مادرم) احترام بگذارد و تعارف کند ولی دستهاش رو کرده بود توی جیبهاش و جلوتر از بقیه راه میرفت و اصلا مواظب ما نبود که توی شلوغی بازار کسی به ما تنه نزند، حتی وقتی یک نفر به من متلک انداخت به روی خودش نیاورد.
    مادر و خاله و خواهرشون هم با خودشون حرف میزدن و خیلی محل ما نمی گذاشتند، مادرم از اینکه دارم ازدواج میکنم خوشحال بود و به روی خودش نمی آورد و چند باری به آنها گفت: ما خرید زیادی نداریم، من همین یه دختر و پسر رو دارم و برای دخترمون هرچی لازم بوده خریدم.
    بی توجهی داماد و بی اعتنایی مادر و خاله و خواهرشون فضا رو خیلی سنگین کرده بود و آدم احساس غریبی میکرد، انگار نه انگار که ما امروز مهمان آنها هستیم و چند بار توی خونمون به گرمی و صمیمیت از آنها پذیرایی کرده بودیم.
    مادرم به صورت من نگاه کرد و دید اون نشاط و خنده چند ساعت قبل رو ندارم؛ توی شلوغی بازار مادرم دست مرا نگه داشت و من ایستادم و آنها دور شدند و فاصله گرفتند و چند مغازه از ما دورتر شدند و گویا متوجه شده بودند که ما نیستیم، ایستادند به اطراف نگاه میکردند که ما را پیدا کنند ولی ازدحام جمعیت ما را از دید آنها پنهان می کرد، نه من به طرف آنها حرکت کردم نه مادرم، مادرم بدون اینکه حرفی به من بزند همین طور که دست مرا گرفته بود  از پله های بازار آرام پایین رفتیم و به چلوکبابی بازار رفتیم و نشستیم، و مادرم غذا سفارش داد.
    اون لحظه بود که فهمیدم بعد از چند ساعتی احساس آرامش و راحتی می کنم. تلفنم زنگ زد پدرم بود گفت که آنها ما را گم کرده اند مادرم گوشی را از پدرم گرفت و گفت: یه لحظه نشستیم خستگی در کنیم گمشون کردیم الآن پیداشون میکنیم و تلفن رو خاموش کرد. بعد از خوردن غذا، تاکسی گرفتیم و اومدیم خونه. نزدیک غروب پدرم هم آمد خونه و گفت: چرا تلفونتون رو جواب نمیدید؟ چی شده؟ مادرم گفت: چیزی نشده، هیچ اتفافی نیفتاده،  ولی من به اینا دختر نمیدم، نظرم عوض شده.
    البته آنها چند باری تماس گرفتند و به مغازه پدرم برای اجازه گرفتن آمدند و پدرم به آنها گفت: مادرش راضی به این وصلت نیست و دختر به شما نمی دهد. و بعد از مدتی پیگیری آنها و بی محلی ما، آنها هم دیگر سراغی از خواستگاری نگرفتند.
    سوال من این است به نظر شما من اشتباه کردم؟ شما جای من بودید چکار می کردید؟

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۶۶)
    • ۲۱۶۰ بازدید توسط ۱۶۱۸ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۱:۲۹

    تو مراسم ائمه خیلی به سختی گریه م میاد

    سلام دوستان
    من مشکل و سوال دارم ؛

    من تو مراسم ائمه خیلی به سختی گریم میاد در حالی که یک سری افراد مثل ابر بهار اشک میریزن . در حالیکه خیلی گیر و  گرفتارم و فرد معتقدی هستم .

    "ن.ک"


    مرتبط:

    دلیل آرایش غلیظ بعضی از خانم ها متاهل در مراسم عزاداری چیه؟

    لطفا شان مراسم عزاداری رو رعایت بفرمائید

    تخریب عزاداری حسینی توسط بعضی از روشنفکر نماها



    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۵)
    • ۶۵۵۱ بازدید توسط ۴۲۳۰ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۱:۱۴

    ارتباط اموات با قبورشان و ارتباط آنها با زائرین قبور

    چهارمین بخشی که نوع ارتباط اموات با عالم دنیا است ارتباط با قبور خاکی و زائرین قبر آنها است . درست است که وقتی شخصی از دنیا می رود ارتباط تدبیری روح او با بدن قطع می شود . یعنی دیگر روح ، بدن را مدیریت نمی کند . و کنترل یک بدن سبکی به نام بدن برزخی و مثالی را به عهده می گیرد اما چون سال ها با بدن خود بوده و با آن انس گرفته است بعد از مرگ نیز انس و علاقه ی او با این بدن برقرار است .

    به بدن خود و قبری که این بدن در آن مدفون است توجه و علاقه دارد و به قبرها و بدن های دیگر کاری ندارد . بخصوص در ساعات و روزهای اولیه ی پس از مرگ ، با اینکه روح از بدن جدا شده و در برزخ است اما آنقدر توجه و علاقه به آن دارد که اگر این بدن را حرکت بدهند و تشییع کنند ، غسل بدهند و آنرا در داخل قبر قرار بدهند هنوز حس می کند که داخل بدن است و فکر می کند که این وقایعی که برای بدن اتفاق افتاده ، در واقع برای خود او اتفاق افتاده است .

    همه ی ما در خواب این مسئله را چشیده ایم . یک زمانی است که ما نمی دانیم خواب هستیم و بدن گوشتی ما زیر لحاف است و با بدن سبک دیگری در خواب حرکت می کنیم . اما این مسئله را نمی دانیم و فکر می کنیم که هنوز در بیداری هستیم . لذا اگر از یک بلندی بیفتیم فکر می کنیم که اگر به زمین بخوریم متلاشی می شویم . در عین حال آن بدنی که در خواب است اگر زمین هم بخورد هیچ اتفاقی نمی افتد .

    اما چون روح به آن بدن گوشتی علاقه دارد فکر می کند در خواب نیز همان است . این اشتباه برای او رخ می دهد . یک مرتبه فریاد زده و از خواب بیدار می شود و تازه متوجه می شود که کابوس می بیند . بخاطر شدت انس و علاقه ، این اشتباهات رخ می دهد .

    شخصی هم که از دنیا رفته چون به شدت با بدن مادی خود علاقه و انس پیدا کرده است در آن ساعات و روزهای اولیه که با عالم برزخ را نیافته و با بدن برزخی خود انس نگرفته است ، هنوز گمان می کند با بدن خاکی است و چیزهایی که به سر آن بدن می آید فکر می کند برای خود او اتفاق می افتد .

    زمانی که بدن را به حفره ی خاکی می برند فکر می کند که جای زندگی او اینجا است . در حالی که محل زندگی او برزخ است . اما چون با بدن ارتباط شدیدی دارد به این صورت است . یک مدت که از ساعات و روزهای اولیه ی مرگ بگذرد و آرام آرام با آن عالم و بدن برزخی انس پیدا کند ، دیگر آن شدت و علاقه ی او با این بدن مادی و خاکی کم می شود .

    اما هیچگاه به طور کلی قطع نمی شود. حتی اگر سالها پس از مرگ بدن او در قبر بپوسد باز هم به آن ذرات بدن، انس و علاقه و توجه دارد . با توجه به این مطلب اگر از ما بپرسند بهترین و نزدیک ترین راه ارتباط با اموات کجا است ؟ می گوییم کنار قبر آنها .

    چون اموات به قبر توجه دارند . بهترین و نزدیک ترین جای ارتباط با اموات جایی است که کنار جسم آنها است . این میت از عالم برزخ هنوز به آن توجه و عنایت دارد . به همین جهت در دستورات دینی ما توصیه شده برای زیارت اهل قبور ، هدیه دادن ، دعا ، استغفار و قرآن خواندن به کنار قبر آنها بروید با اینکه می توان از راه دور قرآن بخوانیم و برای آنها هدیه کنیم .

    این مسئله نیز به آنها می رسد اما بر سر مزار خصوصیت بیشتری دارد . چون نزدیک تر است و راحت تر ارتباط برقرار می شود . توجه اولیه ی اموات در عالم دنیا به آن مکان است . لذا اگر در آن مکان باشد سُرور زیادی برای آنها ایجاد می شود .

    محمد بن مسلم از یاران بسیار خوب امام صادق (ع) از حضرت می پرسد: آیا وقتی ما به زیارت اهل قبور می رویم آنها متوجه می شوند ؟


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مباحث یاد مرگ (۷۹ مطلب مشابه)

  • ۳ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵)
    • ۱۷۵۷ بازدید توسط ۱۳۷۷ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۱۴:۰۳

    یه راه بگین سیم کارت ایرانسلم رو بسوزونم

    سلام

    من چند تا مزاحم دارم بابام بفهمه از زندگی میوفتم گوشیم رو میگیره دانشگاه نمیذاره برم ، دعوا  و ...

    با هیچ روشی نمیتونم قانعش کنم. میخوام اینو بسوزونم بهش بگم خودش سوخته بابامم نمیره پیگیری کنه چرا سوخته اینجوری مشکلم حل میشه. اینم بگم سیم کارت به اسم بابامه یعنی مالک سیمکارت بابامه.
    فقط بگین چه جوری سیمکارت رو بسوزونم

    تو رو خدا سریع کمک کنین ضروریه.

     

    پیشنهاد ویژه و جدیدتر ← روش های سوزاندن سیم کارت ایرانسل، همراه اول و رایتل


    مرتبط با مزاحم تلفنی:

    چند وقتی هست یه پسر بد جور مزاحمم میشه

    خلاصی از شر مزاحم تلفنی

    بی خیال مزاحم تلفنیم بشم یا یه درسی بهش بدم ؟

    نظرتون در مورد کل کل و مزاحم تلفنی چیه؟



    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) سوالات رایانه ای (۳۰ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۸۴)
    • ۱۰۰۷۲۵ بازدید توسط ۷۷۴۱۰ نفر
    • سه شنبه ۲۳ تیر ۹۴ - ۲۳:۱۷

    فقط دارم روزمرگی میکنم نه زندگی

    سلام

    من یک سوال داشتم من دو سال پیش با آقایی به قصد ازدواج آشنا شدم به یک مدت به ایشون علاقمند شدم اومدن خواستگاری ولی سر مهریه خانوادها موافقت نکردن . منم خودم راضی نبودم اما بعدش این اقا اصرار به ادامه داشت که من شرطه شما رو قبول میکنم و میام دوباره خواستگاری . خانواده ها در جریان بودن و بعد ایشون خونه خریدن و خونه رو حتی با سلیقه من تجهیز کردن از رنگ کاغذ دیواری و... دوباره سر مساله مهریه بین خانوادها بحث پیش اومد و تصمیم به حد وسط گرفته شد همه چیز داشت خوب پیش میرفت منم که روز به روز به علاقم اضافه میشد تا این آقا یکدفعه شروع کرد به بد شدن و عوض شدن و تغییر کردن.

    زیر همه چیز زد و همه چیزو به راحتی رد کرد اون موقع فهمیدن کارشونو از دست دادن من یک مقدار کوتاه اومدم.  بعد به پیشنهاد من سریع یک شرکت ثبت کردن و برای کار مجبور شدن برن کشورهای خارج من هیچی نمیگفتم رابطمم کمتر کرده بودم تا ایشون به مسایل مالیشون برسن و از لحاظ مالی پا بگیرن و خدا میدونه چقدر دل بسته بودم چون فکر میکردم ما قراره برای هم باشیم .

    ایشون به شدت با دنیای مجازی مخالف بودن برای من منم مطیع بودم تا یک روز از طریق دوستم اینستو ایشون رو چک کردم و دیدم با دخترها چه دل و قلوهای داده سر همین سفر برای کار به کشورهای دیگه .

    البته من قبلتر دو بار عکس این اقا رو با دخترهای دیگه دیده بودم منتها همش میگفت همکاره ولی حس بی اعتمادی من از بین نمی رفت .

    دوستاشم به شدت دختر باز بودن خلاصه با هزار تا بهونه این اقا از من ، ایرادهای الکی و مسخره ...  رابطه تمام شد .

    خانوادهام موافقت کردن ولی فقط خدا میدونه بمن چی گذشت چی کشیدم برای اولین انتخاب و تازه اول اول تشکیل زندگی بفهمی طرفت اینطوری روحتم ترک میخوره بخدا با این بازی بعد چند سال من هنوزم اشکم بی اختیار میاد دلم هنوزم میسوزه فکر میکنم خیلی ضربه بدی خوردم .

    از مردها فراریم 28 سالم هست ولی دلم خیلی شکسته خودم میدونم خیلی ساده بودم اما من زندگی با عشق میخواستم حالا هیچ امیدی به اینده و زندگی ندارم سرکارم منتها انگار قلبم سوراخ شده نمیدونم چکار کنم واقعا خودمو باختم .

    فقط دارم روزمرگی میکنم نه زندگی لطفا با راهنماییهاتون با دلگرمیهاتون منو کمک کنید چون واقعا خودم خودمو خیلی مقصر دونستم و بازخواست کردم .


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۳ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۶)
    • ۲۱۶۵ بازدید توسط ۱۵۹۴ نفر
    • سه شنبه ۲۳ تیر ۹۴ - ۲۳:۱۰

    شما هم فکر می کنید مثل سابق برای شوهرتون جذاب نیستید ؟

    سلام

    من یه زن 26 ساله هستم که چهار سالی میشه ازدواج کردم شوهرم ادم خوبیه اما من همش فکر میکنم دیگه براش جذاب نیستم یعنی همش غصه میخورم که دارم پیر میشم منو شوهرم همسنیم .

    همش بهش میگم دوست داشتی زنت جوونتر بود 17 یا 18 ساله ؟ هر چی میگه نه بخدا من ازت راضیم خودم انتخابت کردم تو گوشم نمیره .

    همش فکر میکنم اوایل که ازدواج کرده بودیم منو بیشتر دوس داشت واقعا دارم افسرده میشم کمکم کنید


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

  • ۳ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۸)
    • ۲۵۱۸ بازدید توسط ۲۰۲۱ نفر
    • سه شنبه ۲۳ تیر ۹۴ - ۲۳:۰۸

    برو بالا