↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)
با سلام
سوال من این هست که اگه من شماره کسی رو در واتس اپ داشته باشم ، ولی طرف مقابل شماره من رو به هیچ وجه نداشته باشه، آیا شماره من در برنامه واتس اپ اون شخص نمایش داده میشه ؟
تاکید می کنم اون شخص اصلا شماره من رو نداره ولی من شماره اش رو دارم . دوستانی که در این مورد اطلاع دارن راهنمایی کنن .
سپاسگزارم
مرتبط:
سوال در مورد امنیت واتس اپ در مورد پیدا کردن شماره
عیب وایبر و واتس آپ دقیقا چیه؟
وایبر ، واتس و تلگرام رو حذف کنید
طریقه ی حذف کامل برنامه ی واتس اپ
پیام های واتس اپ با تاخیر چند ساعته از گوشیم ارسال میشه
ابعاد مختلف واتس اپ که شاید دیگران از آن بی اطلاع هستند
سلام
موضوعی که میخوام مطرح کنم برای من تبدیل شده به یک مشکل ، حساب کردم تقریبا ماهی بین ١٢٠ تا ٧٥ تومن شارژ میخرم ، سیم کارتم هم اعتباری همراه اول ، واقعا خسته شدم از این همه هزینه برای اینترنت شاید فقط ٢٠ تومن هزینه مکالمه و پیامک باشه بقیه اش بسته ی اینترنت میخرم .
توی خونه ام مودم دارم ولی کم خونه ام و عادت دارم به نت دسترسی داشته باشم در عین حال خیلی سریع هم بسته هام تموم میشه ( اینستا و تلگرام ) ، به نظرتون چه بسته هایی بخرم مقرون به صرفه تر باشن؟! سیم کارت دائمی بگیرم؟! سیم کارت های اپراتورهای دیگه چطورن ؟!
با سلام
موضوعی که میخوام درباره ش با شما عزیزان صحبت کنم در ظاهر شاید موضوع حاد و سختی نباشه اما درد و سختی این موضوع رو فقط کسانی میتونن درک کنن که بهش دچار شدن.
خیلی از دوستان به طور مدام تبلیغ میکنن که عشق و محبت و دوستی قبل از ازدواج بده و فقط باید با عقل و منطق و رسمی ازدواج کرد. اما آیا به عواقب این کار تا کنون فکر کردن ؟
این روش محاسن خوبی داره اما یه قمار بزرگه . قماری که یک طرفش برده و یک طرف باخت. باخت زندگی و احساس و حاصلش در حالت خیلی خوب تولید انسان های افسرده و بازنده ای چون من و در حالت بدش طلاق و خیانت و دعوا و فحش.
سلام به همه
دو ساله پیش یه خانم فالگیر به من گفت که تو فالم یه دعایی افتاده ، یه خانمی برام دعا گرفته باید باطل بشه ، حتی چند تا حروف رو گفت که تو فالم میبینه که ما کنار هم گذاشیم ، اسم یکی از بستگان در اومد که سر یه موضوعی با هم اختلاف پیدا کردیم ، این خانم زیاد از من خوشش نمیاد .
من این مساله رو زیاد جدی نگرفتم حدود ۷ ، ۸ ماهه پیش باز پیشه یه آقای دیگه رفتیم ، سر کتاب گرفتن ، ایشونم گفتن که در حقت سحر شده و یه خانمی این کار رو کرده ، گفتن اون نیتی که دارم بهبودی در موردش حاصل نشده بخاطر این دعا هست .
خلاصه اون آقا گفت باطلش میکنه ، چند تا دعا با زعفرون رو کاغذ نوشت و گفت بذار هر کدوم رو لای پارچه بذار و بنداز گردنت و بذار توی کیف پول و ...
سلام
دوستانی که شرایط شون کاملا برای ازدواج محیاست اما تصمیمی برای ازدواج ندارن، دلم میخواد بیان و از دلایلشون برای عدم ازدواج بگن.
از سختی هایی که الان دارن به خاطر تصمیم شون و راهکارهاش . من خودم یه پسر ۳۰ ساله ام که کاملا شرایط ازدواجم جوره. خونه دارم فوق لیسانس دارم یه شرکت کوچیک دارم که اوضاعش خوبه و با توجه به نوسانات ارزی فقط امسال از ابتدای سال تا امروز سود خالصم بالای صد میلیونه. خونه هم پارسال خریدم.
برای همین از طرف خانواده و فامیل به شدت تحت فشارم واسه ازدواج و هر روز دعوا داریم. هر روز بحث و جدل و نفرین. اما من سر حرفم ایستادم ، تصمیم به ازدواج ندارم. حالا غیر از آقا پسرها خانم هایی هم که با وجود خواستگار تصمیم ازدواج ندارن بیان و دلایل و راهکارهاشون رو بگن .
مرتبط :
چرا بعضی از پسرانی که شرایط خوبی دارند ازدواج نمی کنند؟
سوال از مجرد هایی که قصد ازدواج ندارند
چرا بعضی از پسران ازدواج نمی کنند؟
پسرهایی میشناسم که همه چی دارن ولی میلی به ازدواج ندارن
چرا یه پسر 28 ساله با وجود داشتن شرایط ، ازدواج نمی کنه ؟
چرا اقدام برای ازدواج ، این روزها کم رنگ شده؟
سلام
موضوعی که میخوام در موردش حرف بزنم شاید 90 درصد ناشی از تجربه ست. افرادی که رفتند به جایی به نام دانشگاه با رویاهای کوچک و بزرگ . بعضی ها خودشون رو تو لباس سفید میدیدند و بعضی به خاطر ژست خاص فارغ التحصیلی و اون کلاه منگوله دارش رفتند دانشگاه .
در کل باید اعتراف کنم یه حسی وجودم رو گرفته که خسته م کرده و نمیدونم درسته یا خیر!! موضوعی که منو به خودش مشغول کرده بر میگرده به افرادی که در محیط دانشگاه میبینم یا افرادی از فامیل که ارتباط نزدیکی داشتیم و رفتند دانشگاه.
بذارید یه عکسی رو بهتون نشون بدم :
سلام و درود
پسری هستم 26 ساله مجرد. با خانومی 20 ساله به صورت مجازی آشنا شدم. ارتباط اول مون خیلی صمیمی نبود و عادی و خشک بود تا اینکه کمی قالب صمیمی به خودش گرفت.
ایشون یه بار سابقه تلخی از رابطه داشته و به همین دلیل خیلی بدبین هستن به آقایون و این رابطه ها و مخصوصا ازدواج و از همه بدتر به خاطر مشکلات روحی و خانوادگی مستقلا زندگی میکند. پدرش یه خونه مستقل واسش تهیه کرده ... .
بعد از 6 ماه رابطه ازم خواست که تنهاش بذارم و کلی اصرار و معذرت که فقط میخواد تنها باشه. بعد از کلی بحث بالاخره رفت . اولش زیاد ناراحت نبودم خیلی برام مهم نبود ولی کم کم ... ، بعد از 3 ماه طاقت نیاوردم و بهش پیام دادم و این شد سر آغاز شروع یه رابطه دلخواه ... . الان 8 ماه میگذره از این رابطه همه چیز خوبه .
سلام دوستان عزیزم
راستش یه مشکلی برام پیش اومده که به شدت منو ناراحت و افسرده کرده به طوری که روی زندگی روزمره ام اثر گذاشته و من رو بی قرار و غمگین کرده ممنون می شم راهنماییم کنید.
من دختر ۲۸ ساله ام دارای تحصیلات عالی. دختری هنرمند و فعال و ورزشکار و البته قشنگ و زیبا، پایبند به اخلاقیات و شرعیات. من مدت سه ساله که با یه آقایی آشنا شدم که بسیار مرد خوب و فهمیمی هستن. تو این مدت ازشون چیزی جز احترام و ادب و محبت زیاد ندیدم.
رابطه مون بسیار عاطفی و احساسی بود اون قدر که کم پیش می اومد تو این سه سال بحث مون بشه یا حرفی پیش بیاد. بی اندازه بهم محبت میکرد و چندین بار از قصدش برای ازدواج با من حرف زده بود.
مادرهای هر دومون در جریان این رابطه هستن. من بی اندازه مهربون و به گفتهی همه خانوم و باوقار هستم. جوری که معمولاً خواستگارهای زیادی دارم که به خاطر بودن ایشون رد کردم ولی مدتیه که احساس میکنم رفتارشون با من عوض شده و باهام مثل سابق نیست و وقتی دلیلش رو پرسیدم بی دلیل باهام بحث کرد و وقتی گفتم می خوای دیگه نباشم؟ خیلی راحت گفت سوالات سخت نپرس هر جور خودت راحتی.
سلام
میخواستم در مورد شکم و بودن آقایون سوال کنم. من دستپختم معمولیه . یعنی غذاهای در عرف رو فقط خوب بلدم درست کنم. همش استرس دارم که نکنه مردی قسمتم بشه که زیادی اهل شکم باشه. مثلا هی بگه فلان دسر رو درست کن. یا فلان غذا ( به غیر از غذاهای سنتی خودمون ) مثلا از این چیزایی که آدم تو اینستا میبینه رو بگه درست کن .
نه اینکه نتونم ها ، ولی خودم خوشم نمیاد زیاد مهارت آشپزیم بره بالا. تو رو خدا نخندید و مسخره هم نکنید ، تا حالا در مورد این چیزها هم با خواستگارام حرف نزدم. یعنی به نظرم مهمه هم نیست. میخو استم دوستان تجربیاتشون رو بگن.
مرسی
کتاب معراج السعاده از ملا احمد نراقی راجع به خداشناسی و انسان شناسی هست و بسیاری از ابهامات بشر در رابطه با روح و جسم رو کامل پوشش میده به صورت فوق العاده علمی . باور کنید بدون اغراق میگم اگه کسی هفته ای یه ورق از این کتاب رو بخونه و بهش عمل کنه دنیا گلستان میشه .
التماس میکنم ازتون خواهش میکنم حتما این کتاب رو بخونین و به مسلمان بودن و ایرانی بودن خودتون افتخار کنید .
مرتبط:
معرفی کتاب الحاد نوین، باتلاق رنگین
معرفی کتاب شاهرخ حر انقلاب اسلامی
معرفی کتاب عارفانه شهید احمد علی نیری
درخواست معرفی کتاب در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها
معرفی کتاب درباره واقعه عاشورا
دنبال چند تا کتاب هستم که بیشتر با ائمه آشنا بشم
معرفی کتاب شاهرخ حر انقلاب اسلامی
معرفی کتاب مهج الدعوات مرحوم سید بن طاووس (ره)
معرفی کتاب جان جهان به نویسندگی آقای مهدی طیب
معرفی کتاب قصه معراج اثر مهدی خدامیان آرانی
خدمت همه کاربران خانم و آقا در این وبلاگ سلام عرض میکنم .
راستش چند وقت پیش رفتم خواستگاری و بعد از 5 جلسه صحبت از دختر خانم جواب رد شنیدم. من بالای 30 سال سن دارم و هر دو طرف بسیار مقید به مسائل مذهبی ، نمیتونم دروغ بگم کم کم بهش علاقه مند شده بودم و شنیدن این نه برام سخت بود.
سلام به همه دوستان ...
دختر ۱۸ ساله هستم و با حجاب ... علاقه خاصی به آرایش ( رژ و ریمل ) دارم، ولی برای تو خونه ... ، ولی چون لب های من گاهی اوقات رنگ سفید به خود میگیره مجبورم یه کم که میرم بیرون رژ بزنم ولی نه غلیظ ... .
چند وقت بود که رژ رو ترک کرده بودم، ولی تا خاله م من رو میبینه میگه وای رنگ و روت پریده س ... ( چون دختر خودش قبلا رژ میزد ولی حالا نمیزنه دیگه ، این رو میگه که من بزنم و بگه فقط دختر منه که رژ نمیزنه توی خانواده و فامیل !!! من و مامانم و خواهرم این طوری برداشت کردیم ، من خاله م رو خوب میشناسم ، هیچ وقت خوب ما رو نخواست .
رها و یلدا دو تا دوست بودن ، از 6 سال پیش تا الان ، خوبی ها و بدی هاشون با هم بود. 4 سال پیش کنکور رو دادند. رها که کنکورش خوب شد و یلدا نه. یلدا رها رو مقصر میدونست، خودش و خانوادش. با اینکه رها هیچ نقشی در این نتیجه نداشت بلکه کم کاری یلدا باعث این نتیجه شده بود . رها با دریایی از ناامیدی و ناراحتی به دانشگاه رفت و تصمیم گرفت امسال به یلدا کمک کند تا دوباره کنکور را خوب بدهد.
رها فشارهای عصبی زیادی رو از طرف یلدا تحمل کرد شب و روزش گریه بود .ظهرها وسط تایم کلاس های دانشگاهش باید حتما سر ساعت به یلدا پیام میداد تا بهش انرژی بده اما یلدا هر روز باهاش دعوا میکرد. حتی اگر رها یک ذره دیرتر میومد پیام میداد و یا اینکه میگفت کلاس دارم یلدا با تیکه و حرفاش آزارش میداد طوری که رها به آدمی عصبی و پرخاشگر تبدیل شد.
سلام دوستان
سوالاتی داشتم اگه کسی جوابش رو میدونه بگه لطفا. مخصوصا آقایون.
فلسفه آرایش کردن چیه ؟ چرا آقایان راحت هستن و فوقش ریش هاشون رو اصلاح میکنن ولی خانم ها باید آرایش کنن، مژه بکارن، ناخن بکارن و ...؟ چرا خانم ها باید انقد اذیت بشن؟ کی تو مغز خانم ها فرو کرده که خانم ها باید آرایش کنن وگرنه زشتن؟
من خودم دخترم خطاب به آقایون میگم والا آرایش کردن واسه ما اذیته. چشمامون میسوزه، میخاره، صورتمون از بس مواد آرایشی روشه چروک میشه، جوش میزنه و کلی ضرر دیگه.