↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)
سلام
چون دیدم سال 96 رو به پایان است و به زودی سال نو را آغاز خواهیم نمود احساس نمودم با بهار طبیعت که درختان پر از شکوفه می شوند و جامه سبز بر تن می کنند و همه چیز نو می شود بیاییم ما هم مانند طبیعت نو شویم .
البته نه تنها از بابت پوشاک و کفش و چیدمان های منزل ، بلکه بیاییم درون خود را هم نو سازیم و تمام غم و غصه های و ناراحتی ها و عصبانیت ها و اگر خدای نکرده کینه و عداوت کسی در گوشه دلمان باقی مانده است را دور بریزیم و به جای آن شادابی، محبت، دوستی، عشق، گذشت و بخشش را بنشانیم.
همه ما شاید به نحوی درگیر این مسائل در سال 96 بوده ایم و شاید افرادی باعث رنجش ما یا ما باعث رنجش دیگران شده باشیم خب خیلی از رنجش ها و عداوت ها که در دنیای حقیقی در گیر آن بوده ایم و طرف های درگیر که از فامیل و دوست و آشنا و هم کلاسی و هم محلی بوده را می توان با مراجعه به آن ها حلالیت طلبید یا بدون مراجعه آنان را حلال کرد.
سلام پیشاپیش عید شما مبارک
یه مشکلی که مدتیه واسه من پیش اومده می خواستم باهاتون مطرح کنم اگه دوستان راه حلی دارن ممنون میشم خواهش میکنم اگه کارشناسای مذهبی هم این پست رو میخونن نظر و راهکارشون رو بدن .
صله رحم خیلی مهمه و واقعا تو قرآن و احادیث در مورد ترک نکردن اون توصیه های زیادی شده و از اون طرف هم شراب رو خدا همه جوره ممنوع کرده و حرام .
ولی یه مشکلی که ما داریم اهل فامیل توی تموم مهمونیاشون شراب سرو میشه و یه جورایی بخوای باهاشون کوچیکترین معاشرتی بکنی در حد ماهی یک بار احتمالش زیاده که تو اون مهمونی مشروب بخورن .
حکم خدا این جا چیه بخاطر این مشکل رو صله رحم خط کشید یا این موضوع رو نادیده گرفت ؟ خیلی جاها هم از طرف خونواده ما تذکر داده شده یه مقدار جلوی مادر و ... من رعایت میکنن ولی در نهایت بالاخره مشروب خورده میشه یه جورایی نمیشه کاریش کرد . یه جایی خونده بودم که خدا مجلسی رو که توش مشروب خورده بشه لعن و نفرین میکنه .
یا مثلا جای دیگه کسی که صله رحم رو به جا نیاره خدا دوسش نداره و برکت و خیر از زندگیش میره کن واقعا من این رو دیدم ، حالا نمیدونم باید چیکار کرد واقعا ؟ بیشتر از این نمیتونیم رو مردم (فامیل) اعمال نفوذ کنیم اونا هم یه مقدار رعایت میکنن ، ولی در نهایت ...
از یه طرف هم نمیشه واقعا رو فامیل نزدیک خط کشید
سلام به همه خانواده برتری ها
پیشاپیش عیدتونم مبارک باشه ، من اخیرا یکی از همکلاسی هام ازم خواسته برای ازدواج بیشتر با هم اشنا بشیم. یه بار هم با هم بیرون رفتیم و یه کلیاتی رو مطرح کردیم. اینکه چطور آدمی هستن و چه مشخصاتی دارن بماند، اینجا محل بحث نداره، در کل یه مقداری با هم تفاهم داشتیم .
بعد من امروز توسط یکی از دوستانم متوجه شدم که ایشون قبلا از دوستم هم خواستگاری کردن و دوستم جواب منفی داده. ایشون خیلی تلاش کردن واسه جواب مثبت ولی بعد چند وقت تلاش ایشون، دوستم کاملا رک جوابشو گفته ایشونم بیخیال شدن.
الان من حس خوبی به این قضیه ندارم. راستش نمیدونم چطور تصمیم گیری کنم. چون دوست دارم عشق اول کسی که باهاش ازدواج میکنم باشم، همونطور که ایشون هم عشق اول من میشن.
سلام ...
من همون دختریم که قبلا پست گذاشتم به این عنوان که دختریم دوست دارم کنار درسم ازدواج کنم ... من جواب بله رو دادم و بقیه ی مراسمات افتاد برای تابستون .
نکته ای که برام مهمه اینکه من تا اتمام درسم نزد مادرم هستم , خب اگه یادتون باشه من خوابگاهی هستم و اومدنم به خونمون فقط عیدا و تابستوناست ، یادتون اگه باشه عرض کردم که مادر بنده بداخلاق تشریف دارن !! حالا بذارید بد اخلاقی رو توضیح بدم .. ایشون به شدت از من بدشون میاد یعنی دستای بنده رو نجس قلمداد میکنند و نمیگذارند مثلا اگه قراره چایی بخوریم دست بزنم به قوری !! چون میگن قوری نجس شده و چایی رو میریزن در سطل زباااااله !!! یا نمیذارن دست بزنم به وسایلشون چون اونا رو با الکل تمیز میکنند !!
سلام
خدمت همه دوستان امیدوارم خوب و تندرست باشید
مدتی هست که خانواده برتر رو دنبال می کنم خیلی جو خوبی هست ممنون از کسایی که میان و نظر میدن و کمک می کنن .
بنده پسری هستم 19 ساله دانشگاه میرم و هم کار میکنم ، تقریبا یک سال هست دارم تو یک سوپر مارکت کار میکنم برای کسب تجربه ، سرمایه ی خیلی خوبی دارم تک فرزند هستم ، پدر هم بازنشسته شده و بیکار هست.
خیلی علاقه دارم به این کار ، از همین نوجوونی علاقه داشتم علاوه بر اون بعد از اتمام درس هم می تونم برم تو یک شرکت استخدام بشم کار هست برام، ولی خب دلم میخواد صبح ها تا بعد از ظهر برم شرکت و بعد از ظهر تا شب برم سراغ مغازه .
چون دلم میخواد تو شرکت هم باشم و مرتبط با تحصیلم کار کنم و هم کار ازاد داشته باشم ، من اهل مشهد هستم و حقوق ها در شرکت ها ناچیز هست و اونقدر بالا نیست ولی خب علاقه هست دیگه، مشکلی هم با کار زیاد ندارم با این که هر روز 8 صبح برم سرکار بعد بعد از ظهر بیام خونه تا آخر شب برم مغازه .
سلام
من یه جوونم که خیلى وقته به فکر کسب درآمدم، راستش بهترین راهى که به ذهنم رسید راه اندازى یه فروشگاه اینترنتى بود ولى خب مشکل من اینه که هیچ اطلاعاتى راجع بهش ندارم و خیلى راحت ممکنه سرم کلاه بره براى همین به مشاوره هاى دلسوزانه ى شما نیاز دارم .
سوال اولم اینکه باید جنس اولیه رو به صورت عمده از کجا تهیه کنم ؟ آیا خرید به صورت مجازى و از راه دور قابل اعتماد هست ؟ راه درسته پرداخت وجه ش به چه صورته ؟ یه عمده فروش ممکنه یه دونه جنس رو بفرسته تا من از سلامتش اطمینان کسب کنم ؟ اولش باید پرداخت کنم یا وقتى جنس ها به دستم رسید؟
( خلاصه اینکه هر چى به ذهنتون رسید که خداى نکرده سرم کلاه نره و سرمایه اى که به سختى جمع کردم از دست نره رو بگید، در ضمن من از یه شهرستان کوچیکم و امکان اینکه حضورى برم یه شهر بزرگ رو ندارم)
سوال دوم راجع به سودش هست، کسى اطلاع داره سود حلال چند درصده ؟
سلام
ما یه آپارتمان داریم که طبقه همکف پدر و مادرم هستن و دو طبقه بالا مال من و برادرم هستش...
هر جا میرم خواستگاری اولین شرطی که میذارن که باید خونه جدا بگیری ... توی این گرونی چطوری خونه جدا بگیرم ؟
میخواستم بدونم چرا خانم ها حاضر نیستن توی این خونه زندگی کنن ؟
سلام دوستان
راستش یه اتفاقی تو زندگی افتاده خواستم با شما ها در میون بذارم شاید بتونم به نتیجه ای برسم.
حدودا 2 سالی هست که به ازدواج فکر می کنم الانم 21 سالمه، دختر های زیادی تو فامیل هستن که اگر بخوام به راحتی می تونم با خانواده در میون بذارم و مشکلی هم پیش نیاد، ولی خیلی حس اینکه بخوام در مورد ازدواج فکر کنم با اون ها رو ندارم، نه اینکه خوب نیستن نه.
2 ماه پیش سر کار اتفاقی یه دختر خانومی رو دیدم که تو همون لحظه اول دلم گفت این خودشه،همه چیزش به من می خورد از رفتار و کلام و حجاب بگیرید تا کار و زندگی و ... . اصلا انگار خدا ایشون رو فقط برای من آفریده بود.
فقط تنها مشکل این بود که ایشون 2 سال از من بزرگتره که اصلا قابل تشخصیص نیست، از نظر قیافه من بزرگتر نشون میدم و اینکه مقداری از ما دورن یعنی یه استان دیگه هستن،بگذریم.
سلام دوستان
من شاغلم اما میخوام برا خودم یه کسب و کار جدید راه بندازم . کسی هست که بتونه راهنماییم کنه و بگه میتونم تو چه زمینه ای سرمایه گذاری کنم تا یه کم سود داشته باشم. نظر خودم روی ساخت گلخونه برا تولید گوجه فرنگی و خیار یا گلها و درختچه های زینتیه . زمین دارم و از این بابت مشکلی ندارم . کسی هست که بتونه در این مورد کمکم کنه یا پیشنهاد بهتری داشته باشه.
در ضمن من از کسب و کار اینترنتی خوشم نمیاد، بیشتر کار تولیدی رو دوست دارم. دوستان هر کسی ایده ی خوبی داشته باشه خوشحال میشم همین جا و یا توی وبلاگم حرف هاش رو بشنوم.
سپاس
سلام
من سن ازدواجم رد شده ، کسایی که از سن سی رد شدند یا مثل من دیگه امید ازدواج ندارن لطفا راهنمایی کنن .
بقیه عمرتون چه جوری میگذرونید ؟
من یکسره سرم تو گوشی و اینترنته . تا کی تنهاییم رو میتونم با اینا پر کنم ؟ دیگه چشمام از کاسه داره در میاد . هیچ سرگرمی ندارم. از وقتی کوچیک بودمم هیچ تابستونی رو بی هدف نگذروندم. ازخیاطی، آرایشگری، طراحی ، خوشنویسی و ... رفتم. دهه شصت تا 72 که نتونستید ازدواج کنید. برنامه تون برای ادامه زندگیتون چیه ؟
من اعتقادمم به خدا از دست دادم. به زور نماز میخونم. انقدر لاابالی و بی قید شدم . قبلا این جوری نبودم. چکار کنم ؟
سلام
من یه دخترم ، با اینکه طاهر خوبی دارم خیلی روی ظاهرم حساسم و تحمل ندارم کسی بهم بگه بالای چشمت ابروئه .نامزدم بعضی وقتا یک حرفایی میزنه که تاثیر خیلی زیادی روی من میذاره .
مثلا میگه چرا اون جای دندونت اینجوریه و از اون موقع به بعد من خیلی روی دندونام حساس شدم و با دهن بسته میخندم یا خیلی موارد دیگه . مثلا من روی بدنم ترک های پوستی یا استریا دارم که همش میترسم نکنه نامزدم خوشش نیاد .
کلا نامزدم آدمیه که خیلی ظاهر براش مهمه و اگه خوشش نیاد به رو میاره و من آدمیم که خیلی حساسم روی ظاهرم و این مسئله واقعا داره منو اذیت میکنه و بعضی وقت ها حس میکنم دلم میخواست با مردی ازدواج کنم که اصلا چیزای جزئی براش مهم نباشه و واقعا منو بپرسته در صورتی که الان با نامزدم همیشه اذیتم و نمیتونم خودم باشم و آرامش ازم گرفته شده .
به نطر شما من باید چکار کنم