↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه)
سلام
تو رو به امام زمان ، تو رو به اون کسی دوس دارید ... جواب بدید . من یه چشم 12/10 هست یه چشم 6/10 ولی متاسفانه توی شرایط دبیری نوشته نباید بیشتر از ده باشی .
ولی من یه چشم ( با عینک ) این جوری هست به نظرتون باید برای همیشه رویای دبیر شدن رو فراموش کنم . اگه رتبه بالا شه مثلا چهارصد یا حتی زیر صد ممکنه به خاطر چشم ردم کنند . در ضمن من واسه گواهینامه هم اقدام کردم گفتند بری کمیسیون و رفتم نوشتند با عینک تک چشم .
خدایا هدفت از خلقت من چی بود ( خلقنا السماء و الارض و ما بینهما باطلا) ... میشه راهنمایی کنید؟ تو رو خدا من دارم به عشق دبیری زندگی می کنم . هیجده سالمه و تو رو خدا کمک کنید مخصوصا دوستانی که شرایط مثل من رو دارن و رفتن مصاحبه .
سلام
من 18 سالمه و همیشه دغدغه ازدواج و پیدا کردن دختر خوب رو داشتم و دارم . من خودمو قاطی روابط نکردم و سعی کردم همیشه سالم بمونم و توقع دارم دختری هم که میخوام اینطوری باشه .
اما مشکل اینه که من یه دختر خوب میخوام که سالم، نجیب و وفادار باشه . همو دوست داشته باشیم . یه رابطه واقعی و دختر خوب کم شده . بعضی ها چیزی به اسم دوست داشتن عشق توشون نیست و رابطه دارن . یا یه پسر خوشگل خوشتیپ یا پولداری می خوان، یه دختر ساده که وجودش پر عشق باشه و بتونیم با هم ازدواج کنیم چیز زیادی شده .
به شخصه توقع ندارم که خیلی خوشگل باشه چون خودمم معمولی رو به خوبم . آیندم رو که نگاه میکنم میبینم بعد از سربازی و گرفتن ارشد که میشه 26 سالم اگه دختری خوبی واسم نباشه از ایران میرم و تا آخر تنهام .
همه ی خواسته من یه دختر خوب نجیبه که مثل خودم خودشو حفظ کرده و همه عشق وجودشو گذاشته برای کسی که قراره همسر ایندش بشه . هر دو همو دوست داشته باشن و با عشق زندگی کنن ، همین .
سلام
تا حالا به خودتون گفتید این همه اومدم اینجا تو خانواده برتر وقت گذاشتم سوال طرح کردم کامنت گذاشتم چه فایده ای داشت؟ اصلا مگه فلسفه خانواده برتر ترویج ازدواج با محوریت فرهنگ ایرانی و اسلامی نبود؟
خب اگه نتیجه داشت پس چرا این آمار هر سال داره بیشتر میشه ؟ حالا یه عده میان میگن مشکلات اقتصادی و بیکاری و حاکمیت و چه و چه ، مگه اینایی که طلاق میگیرن روز اول با یه حداقل هایی شروع نکردن؟ شغل نداشتن ، خونه نداشتن ؟ یا مگه تو خیابون همدیگه رو پیدا کردن یا بدون شناخت رفتن زیر یه سقف ؟ واقعا مشکل کجاست ؟ راه حل تون چیه؟
مرتبط:
جلسه اول سلسله بحث های علل کاهش ازدواج، عقده پسرها
سلسله مباحث عمومی علل کاهش ازدواج
کاهش میل به ازدواج با بیماری دو قطبی ارتباطی داره ؟
نظرسنجی در مورد مهمترین دلیل کاهش ازدواج
دلایل عدم ازدواج علی رغم داشتن شرایط
کمال گرایی باعث شده تمایلی به ازدواج با افراد عادی نداشته باشم
سلام وقت بخیر
بنده زمانی که یازده دوازده ساله بودم با پسر خاله ام با اس ام اس درباره مسائل جنسی حرف میزدیم . یکی دو سال بعد من این رابطه رو تمومش کردم . فکر نمیکنم به کسی هم گفته باشن خب بعد از این تا حدود دو سال بعدش هم معتاد شده بودم به چت اما بعد همه چیز رو پاک کردم و توبه کردم بابت همه چیز .
الان من نوزده سال سن دارم و خواستگارهایی دارم . میخواستم بپرسم اگر من به امید خدا ازدواج کردم و همسرم از من پرسید قبلا با کسی ارتباط داشتی یا نه چه بگویم ؟ متاسفانه آن شخص ( پسرخاله ) هم فامیل تقریبا نزدیک است و نمیدانم چه کنم اگر او چیزی بخواهد در آینده بگوید ... . عذاب وجدان هم دارم حس میکنم به همسر آینده ام خیانت کرده ام
سلام
24 سالمه, با یه دختر 20 ساله دوستم . از همون اول قصدم ازدواج بود, ولی بعد متوجه شدم که طرفم خیلی بچه س و به بلوغ و تعادل لازم واسه ازدواج نرسیده, حتی خیلی کارای بچه گونه میکنه و باعث میشه به خودش آسیب برسه یا مریض بشه!
خیلی دوسش دارم, ولی با این وضعی که داره فعلا فکر ازدواج باهاشو فراموش کردم, مگر اینکه تغییر کنه و اصلاح بشه. فقط دلم واسش میسوزه, نمیدونم شاید مشکل روانی داشته باشه... منطق و عقل سرش نمیشه, لج بازی میکنه .
با اینکه هر کاری از دستم بر اومده واسش کردم, خیلی باهاش مهربون بودم و کلی واسش شعر گفتم و از خیلی کاراش گذشتم و بخشیدم, ولی اون وقتی لج میکنه, دیگه حرف تو گوشش نمیره... به خودش ضرر میزنه, این اذیتم میکنه...
ضمنا من قبل از اون با دختر دیگه ای دوست نبودم, و چون عشق اولمه هم بیشتر دوس دارم باهاش ادامه بدم... البته اصراری ندارم که باهام بمونه, ولی از اینکه عقل درستی نداره و به خودش آسیب میزنه, اذیت میشم, چه با من باشه چه نباشه.
سلام
راستش انقدر مشکلم بزرگ و پیچیدس که نمیدونم از کجا شروع کنم .
راستش عموی من از 17 سالگی شروع به کشیدن مواد مخدر کرد ... اما متاسفانه و صد افسوس که هم پدرش و هم برادراش فقط به حال خودش ولش کردن و هیچ تلاشی جهت ترک دادنش نکردن ... کم کم گذشت و همه اعضای خونواده ازدواج کردن و رفتن به جز 1 دختر معلول ... 1 پسر که از لحاظ روحی طی این سالها بشدت داغونه و اگه مادر پیرش نباشه از گشنگی میمیره...
1 پیرمرد و 1 پیرزن که همیشه از وقتی یادمه باهم دعوا دارن و هر دو آرزوی مرگ همو دارن (مادربزرگ و پدربزرگم) و در نهایت 1 معتاد بی همه چیز که تمام وسایل خونه و 1000 تا تلویزیون شکونده تا حالا ... اون 2 تا معلول رو کتک میزنه ... و این یه بار هم نیست و کار هر دفعشه ... خدا میدونه چقدر باهاش حرف زدیم ... تهدیدش کردیم حتی !!! ولی معتاد کار خودشو میکنه ! شاید بگید چرا شکایت نمیکنن پدر و مادرش ؟ یه چیز جالب بگم این وسط ... مادربزرگ من اونقدر دلسوزه واسه بچه هاش ... اونقدر دلسوزه واسشون که حتی نگران اینه که اون معتاد یه وقت مواد بهش نرسه و خمار بمونه ! ببین چقدر مشکل ما پیچیدس !!! دلسوزی کاملا بیجا !
با سلام خدمت دوستان
سوال من در مورد معرفی یک یا چند موسسه کاریابی خوب دارای مجوز و فعال در تهران است که خودتون یا اطرافیان تون تجربه کاریابی در این موسسات را داشته باشید ، خودم لیست موسسات را از اینترنت پیدا کردم ولی نمیدونم کدومشون خوبه.
در ضمن عرض کنم یک موسسه کاریابی که یکی از دوستام معرفی کرده بودند که گفته بودن خوبه و فعاله ، سال پیش رفتم و فرم پر کردم و حق عضویت پرداخت کردم بعد از مدتی که از آنها خبری نشد امسال رفتم سر زدم . به من میگه شما سابقه کار ندارید و از طرف دیگر مکان زندگی ما را بهانه میکند و میگه ما اکثر کارهایی که پیدا میکنیم سمت فلان جاست و به شما خیلی دور میشه! شما موسسات نزدیک خونتون برو اون ها مکان های نزدیک خونتون پیدا میکنه! شما عضو کانالمون شو ! که البته سال پیش بودم دیدم به درد بخور من نیست لفت دادم!
سلام
من ۱۸ سالمه و پشت کنکورم . پارسال نتونستم به علت مشکلاتی خوب درس بخونم . نزدیک بهار شد و همه اشناها و فامیل بهم استرس وارد میکردن که باید تو فلان رشته قبول شی تو حقته و ازین حرفا.
خلاصه مامانم جمعشون کرد ولی این استرس از بهار موند تو وجودم تا الان. میرم دکتر یه قرص استرس و تپش قلب میدن که همش در حد ۲ ساعت تپش قلب و استرس رو پایین میاره و همین! بعدش باز شروع میشه منم نمیتونم هر روز ۴.۵ تا قرص بخورم .
راستش من همه امکانات درس خوندن رو دارم خوب یاد میگیریم ولی واقعا استرس مانع درس خوندنم میشه . از بس از زمین و آسمون شرکت کننده ریخته تو رشته تجربی میترسم قبول نشم. مثلا میبینی از استرس شونه هام درد میگیره کلی حالم بد میشه نمیتونم بخوابم .برنامه درسیم بهم میخوره.
سلام
هموطنان عزیز ، میخوام سوالی ازتون بپرسم. سوالم اینه که چی شد که یک دفعه ما ایرانی ها تا این حد فحاش و بی ادب شدیم. البته این که میگم ما منظور همه نیست. حتما شما هم متوجه حجم زیاد فحاشی و بی ادبی هموطنان مون در فضای مجازی الخصوص اینستاگرام شدید.. گاهی فکر میکنم فضای مجازی باعث شد بعضی تا این حد وقیح و بی ادب بشن، بعد با خودم میگم ممکنه بعضی بی ادب بودن ولی مکانی برای نشون دادنش نداشتند و حالا ...
یه پیجی رو مدتی قبل سر زدم. این پیج از بازیگران و هنرمندان و ... مطلب میذاره. محاله شما پستی رو ببینید که زیرش توهین و فحاشی نباشه. تازه این یکی از هزاران پیجی هست که مردم در اون فحاشی میکنند. کافیه هنرمندی یا مسئولی حرفی بزنه، یا کاری بکنه ، اولین جایی که بهش حمله میکنند پیج اینستاگرامشه. من نمیگم کار همه ی مسئولین و هنرمندان درسته اما آیا نمیشه مودبانه و با زبان خوش از اون ها انتقاد کرد؟! فحش به ناموس آخه؟!
سلام
موردی داشتم که یکی از کانال معتبر تلگرام خریدی داشتم و بعد از واریزی من رو بلاک کرد و کانال هم غیر فعال شد . این برای وقتی بود که هنوز نگفته بودن کانال ها هم مجوز بگیرند ، همچنین اون کانال برای اعتماد سازی عکس از خریدهای مشتری هاش گذاشته بود که احتمالا همه اش ساختی خودش بوده ، اعضاء نسبتا زیاد و غیر فیکی هم داشته احتمالا کلاه سر بقیه هم گذاشته .
من شکایت نکردم .... ، از طرفی هنوز تو فکرشم چون قطعا دوباره از جایی دیگه کلاه سر مردم میذاره و بار اول و دومش هم نیست ، یکی از دلایل عدم شکایت من گفتم شاید بگن مقصر خودتی که اعتماد کردی !!
میخواستم بدونم اگه کسی تجربه ای در مورد شکایت به پلیس فتا داره یا حتی بین دوست و آشنا ذکر کنه ، همچینین راهنمایی کنید که در اینگونه موارد باید چیکار کرد ؟ برم حضوری شکایت کنم ؟"" به نظر شما مَنِِ دختر زشت نیست برام برای شکایت ؟؟ "" کسی دیگه هم جز من نیست که بگم تو برو جای من تو سایتش هم ندیدم که انلاین بشه شکایت کرد .
به نام خدا
سلام دوستان خوبم
همونطور که میدونید 45 روز دیگه شب یلداست.
شبی که برای خیلی از ماها همراه با خاطرات خوبه ولی عده ای از بچه ها شب یلدا رو درک نمی کنن. بچه های کار ، بچه هایی که توی مؤسساتی نگه داری میشن ، بچه های بی بضاعت و قشر آسیب پذیر جامعه.
یه بسته حاوی مقداری خوراکی و میوه میتونه این بچه ها رو بی نهایت خوشحال کنه . بذر ایمان و امید رو تو دلشون بکاره. بچه ها مهربونی ما رو به حساب هدیه از طرف خدا میذارن. مطمئنا مهربونی مداوم ما اثرش به خودمون برمی گرده و در آینده ان شاءالله جامعه بهتری خواهیم داشت و بچه ها در کنار تمام ناراحتیها و غم هاشون کمی هم حال خوب رو تجربه می کنن و این در شخصیتشون تاثیر گذاره.
سلام
من 21 سالمه ، پارسال آذر ماه با یه دختری آشنا شدم همکلاسیم بود 22 سالشه . ما قرار گذاشتیم که سال بعد بهمن ماه بعد امتحانات ازدواج کنیم . اوایل به خاطر سربازی بی تابی میکرد و میگفت خیلی سخته منتظر موندن بعدش معافیمو گرفتمو مشکل سربازی حل شد .بعد یه مدت با هم قرار گذاشتیم که بعد بهمن عقد کنیم بعد بریم دنبال کار .
ولی مرداد ماه گفت بیا خاستگاریم منم با خانواده صحبت کردم قبول نکردن ولی مامانم گفت بهمن دو روز بعد آخرین امتحانت میریم خاستگاری بعد چند روز برگشت بهم گفت اگه کار نداشته باشی بهمن بیای جوابم منفیه . حتی من مادرم رو هم برده بودم ولی آدرس درست و حسابی نداد و از خیابونشون برگشتیم .
مهر ماه گفت نرفتی دنبال کار و بیا تموم کنیم . بعد برگشت گفت فقط یه راه داره که تا اربعین کار پیدا کنی پیدا نکنی بعد اربعین خاستگار بیاد من میرم .
من دنبال کار گشتم ولی پیدا نکردم کاری بشه در کنارش درس خوند خلاصه الان ناامیدانه دارم زندگی میکنم یعنی زندگی رو دارم میگذرونم و الان 25 روز هست که تموم کردیم . نمیدونم چیکار کنم از زندگی ناامید شدم .
قبلا خیلی روحیه داشتم ولی الان دیگه ندارم نمیدونم چیکار کنم گفته تا اربعین ، تا اربعین چیزی نمونده و من کاری پیدا نکردم گفته کار پیدا نکنی بیای جوابم نه هست مگه قرار نیست من انتخاب کنم جوابم نه هست . احساس میکنم تو این دنیا هیچکس منو دوس نداره همه ازم بدشون میاد حتی خدا .
با سلام
پسری مجرد و 27 ساله هستم. با مدرک کارشناسی ارشد. مذهبی, درونگرا, رویا پرداز و منزوی. تقریبا از کودکی همینجور بودم. متاسفانه بیکارم و این مسئله هم در زندگی من تاثیرات منفی زیاده گذاشته. خیلی نا امید و افسرده ام و هر وقت میخوام کاری را شروع کنم امیدی به موفقیت در آن ندارم و در میانه راه نا امید میشوم.
همیشه از کودکی ترس از شکست و تحقیر داشتم. و از کودکی منزوی و درونگرا و رویا پرداز بوده ام. البته خدا بیامرز پدرم هم آدم بسیار بداخلاقی بودند و کودکی و نوجوانی من هم پر از استرس بود. الان هم بسیار نا امیدم در رویا پردازی به سر میبرم. فقط یک دوست قدیمی دارم.با انسانها راحت ارتباط برقرار میکنم اما نمیتوانم رابطه را ادامه دهم. اصلا اصلا اصلا انرژی ندارم.
خواهش میکنم بهم کمک کنید.
ممنونم