میترسم زندگی بعد ازدواجمون به مشکل بخوره

سلام

چند ماهی هست که عقد کردم، ازدواجمون سنتی بود. در زمان خواستگاری شوهرم قول هایی داده بود قول داده بود نماز بخونه، (میگفت کاهله در نماز) م. رو کلا بذاره کنار ( گفته بود گاهی مصرف میکنه ) ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر داشته باشه.

ولی نمازش رو فقط سه چهار روز اول بعد عقد خوند ولی بعدش نمازش کلا تعطیل شد، در مورد م. چند تا عروسی که رفتیم همون اوایل ،با اینکه میگه شرایطش مهیا بوده اما بخاطر قولی که داده مصرف نکرده ولی مدتی بعد یک بار مصرف کرده بود که متوجه شدم و باهاش که صحبت کردم و گفتم زیر قولهات زدی، گفت سالی یکی دوبار که اشکالی نداره بهانه اورد که ادامه تحصیل و نماز سخته منم گفتم باشه ادامه تحصیل نمیخواد بدی و حرفی ندارم.

ولی اون روز در نهایت دوباره قول داد که اصلا م. مصرف نکنه و نماز بخونه. مصرف م. رو دوباره از اون روز به بعد نمیدونم (یعنی من دیگه ازش ندیدم) ولی باز هم نماز نخوند.  باز بعد مدتی این روزا میگه وقتی رفتیم سرخونه زندگی خودمون م. رو مقداری باید توخونمون داشته باشیم تا اگه یکسری از فک وفامیلشون که اهل این چیزا هستن و اومدن و خونمون برای اونا بیاره و به حالت شوخی میگه خودشم شاید گاهی مصرف کنه.من هروقت ازاین موضوع حرف میزنه رومو ترش میکنم و اونم میدونه که ازاین مسائل بدم میاد.
یک خواهرهم داره که در شرف ازدواجه یکبار که صحبتش شده بود میگفت اگه همسر آینده خواهرش به قولهایی که به خواهرش داده عمل نکنه روزگارشو سیاه میکنه و غیره.
در ضمن قبل ازدواج روابط دوستی و گناهان زیادی داشته که پنهان کرده بود و بعد عقد رو شد و همچنین حس میکنم یکی را هنوز ته دلش دوست داره ( این موضوع را البته مطمئن نیستم و نمیدانم اصلا پرسیدنش صحیح هست یانه) تا الان فرصت نشده به طور جدی باهاش راجب این موضوعات حرف بزنم ولی با این اوصاف میترسم زندگی بعد ازدواجمون به مشکل بخوره .

ضمنا کمی حالت زورگویی هم داره مثلا خودش یک جا میشینه و همش دستور میده برو فلان چیزو بیار فلان کارا بکن، اگه بخوام به طور جدی از طلاق احتمالی قبل عروسی بخاطر این چیزا حرف بزنم آیا درسته؟ میترسم با گفتن این حرف باعث دل سرد و ناراحتیش بشم و مشکلی به مشکلاتم اضافه بشه.

آخه همون یک باری  که قبلا باهاش  صحبت کرده بودم بین حرفام گفتم اگه میدونستم اینطوری میشه شاید اصلا بهت جواب بله نمیدادم که ناراحت شد.
خواهش میکنم اگه نظری دارین کمکم کنید.متشکرم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

برم یا بمونم و آب شدن مادرم رو ببینم

سلام دوستان...
 راستش واقعا نیاز به کمک یکی دارم . به نظرم رسید شاید تو فضای مجازی یک عده غریبه بهتر از دوستان بتونن کمک کنن . لطفا طولانی بودن مطلب رو تحمل کنید و اگر میتونید راهنمایی کنید .
من وقتی زیر 9 سال داشتم پدر و مادرم از هم جدا شدن .طلاقشونم یک چیز طبیعی بود برای همه . چون ازدواجشون عجیب بود . پدرم به مراتب از لحاظ مالی و فرهنگی از مادرم فقیر تر بود .
مادرم سر لج و لجبازی با یک فردی که قرار ازدواج گذاشته بود و اون فرد زیر همه چیز زده بود و رفته بود به پدرم جواب مثبت داد.... البته نمیشه فامیل کوته فکر که دختر رو انگشت نما میکنن رو هم فاکتور گرفت.

قبل از جدایی پدر و مادرم من دوران خیلی سختی رو داشتم . تک بچه بودم و هیچ کس هم تو فامیل هم سنم نبود... اجازه بازی با بچه های همسایه رو هم نداشتم . همیشه تو خونه مشغول نقاشی و کارتون دیدن و بازی با عروسکام  بودم . پدرم اعصاب ضعیفی داشت و فحش و کتک کاری و داد و هوار 3 وعده در هفته خوراک ما بود....
بعد از طلاق مادرم 2-3 سال افسردگی گرفت .  بازم من بودم و خودم و مادری که صبح تا شب برای پول در آوردن میرفت سر کار . حتی گاهی وقت ها شب تا صبح هم سر شیفت میموند تا اضافه حقوق بگیره .
تا اینکه اون فرد لعنتی برگشت . ادعای پشیمونی کرد و اظهار علاقه به مادرم . زنش بچه ها رو برداشته بود و رفته بود اون سر دنیا .  مادرمم علاقه ش دوباره افسار به دست گرفت و به اون فرد جواب مثبت داد و ازدواج کردند....(نه صیغه)...یکی دو سال اول اوضاع بد نبود . من به شاد بودن مادرم راضی بودم و اون مرد و با عشق مثل یک پدر میخواستم .
ولی نمیدونم چی شد که کم کم موضعش عوض شد . الکی بهونه گیری میکرد و 2-3 ماه قهر میکرد میرفت . چرا دخترت دیر اومد سر سفره . چرا فلان جا نخندید . چرا اون لباس رو پوشیده .
از اول هم خرجی خونه رو نمیداد به اون صورت. فقط میومد و میخورد و میخوابید و میرفت سره کار . چون مهندس معدنه و گاهی 3-4 روز و شب اصلا شهر نمیومد . به شدت مادرم و خانوادش رو تحقیر میکرد . خودم که هیچ . عملا ببخشید ببخشید .... به هیکل من .

بدترین صفات رو به من نسبت میداد . تمام بچه های فامیل مادرم رو به زشتی , چاقی , احمقی و کودنی متهم میکرد . در حالی که خانواده مادریم افراد فوق العاده با فرهنگ و زرنگ و موفقی هستند . خالم رو که مدل هست قیافش رو به شغال تشبیه میکنه. داییم رو که نفر اول تو صنعتی شریف بود یک کودن مثبت میدونه. پدر بزرگم رو که بنگاه ماشین داره یک دزد میدونه.
ولی مادرم با تمام اینا میساخت بجای اینکه به روش بیاره منو دعوا میکرد که چرا اینجوری میکنی و خدا لعنتت کنه نمیذاری راحت زندگی کنیم و تو مادرت رو دوست نداری .
بار ها غرور منو خرد کرد . غرور یک نوجوون همه چیزشه . ولی منو مجبور میکرد که به پست ترین حالت ها از شوهرش بابت کار های نکرده عذر خواهی کنم . 
مادر من بد نبود . بهترین مادر دنیاست . قابل پرستشه در برابر خیلی مادرا . ولی علاقه ی کورکورانش به اون فرد عشق مادریش رو تحت الشعاع قرار میده .
الان مدتیه که شوهرش اصلا پا تو خونه نمیگذاره مگر اینکه من نباشم . باید ساعت های زیادی رو با پدرم و زن بابام بگذرونم تا اون بیاد خونه . زن بابای بد دهن و دروغ گویی دارم .
بهونه جدیدشم اینه که من باید از این خونه برای همیشه برم .
این تنها چیزی که مادرم مخالفت کرد . ولی صبح تا شب کارش گریه کردن و تو اتاق تاریک موندن و حرف نزدنه .
برای اولین بار تو این سال ها به من خرده نمیگیره ولی دارم آب میشم .
 من تازه تخصص قبول شدم و واقعا این مسائل احساسی درسم رو تحت الشعاع قرار میده .
مادرم خیلی زحمت کشه . از گلوش میزنه , غذا نمیخوره , ساعت های طولانی رو بجای استفاده از مترو از اتوبوس های شلوغ استفاده میکنه و 100 تومن 200 تومن جمع میکنه که من خوب بپوشم و راه برم .
برای همینه که میگم قابل ستایشه . همه بهش میگن بیخیال این مرد بشه .
ولی بخاطر علاقش و ترس از تنهایی پیری نمیتونه .
پدرم افتضاحه . خونش برام گوره . ولی چاره ای ندارم .
واقعا موندم....
مادرم جوونیش رو و سلامتیش رو برای من هدر داد تا به قول خودش خوب بپوشم و راه برم .

سر یک دو راهی موندم .  برم یا بمونم و آب شدن مادرم رو ببینم .
شاید خونه بابا وحشتناک باشه . ولی شاید هم بعد چند وقت عادت کنم .
نمیدونم واقعا جمع کنم و بعد بیشتر از 15 سال زندگی با مادرم برم پیش بابا و یا بمونم و این وضع رو نگاه کنم؟
این رابطه واقعا نیاز به یک اصلاح داره .
خودشم دوستم داره و دوریم اذیتش میکنه .
بخاطر علاقش حاضرم برم . ولی خونه بابام مرگه .
البته الان 3 روزه که حرف میزنه.... ولی باز امروز شوهرش زنگ زد و دوباره روز از نو و روزی از نو .
این بساط هر هفته ماست .
مامانمم مدتیه که داره کم کم کلافه میشه . به نظرم اومد داره از این وضع خسته میشه ولی فکر نمیکنم حاضر بشه پا رو علاقش بذاره و تنهایی پیری رو تحمل کنه .
خواهش میکنم راهنماییم کنید و یک راهکار جلوی پام بزارید. دوستام تنها کاری که بلدن اینه که دست رو کتفم بزارن و بگن درست میشه.


 در ضمن...
رمان هم ننوشتم...اگر نگارشم یکم مثل کتابا بود برای اینه که تا حالا بیشتر از 2000 تا کتاب خوندم....
چون دیدم عده ای میان و مشکل یک نفر رو به داستان تشبیه میکنن.....

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

از افرادی که چله نگه داشتن چه خبر ؟

سلام
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات کلیه کاربرانی که چله ترگ کناه گرفته بودند.
امیدوارم که با توفیقات الهی توانسته باشن این دوره را با موفقیت طی کرده باشند.
خواستم عزیزان چله نشین از حالات این دوره و توفیقاتی که توانسته اند کسب کنند مطالبی را بیان کنند. ایا این دوره برایتان به سختی گذشت.
ایا دوست دارید این روند را ادامه داده تا اینکه دوری از گناه برایتان ملکه شود
حال اگر کاربرانی خواستن این دوره را شروع کننده با توجه به تجربه ای که شما به دست اوردید بهتر است چه کارها و چه ریاضت هایی را تحمل کنند.
از راهنمای چله نشینان بی نهایت تشکر می کنم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

چرا پسرها دنبال دختر باکره میگردن؟

سلام
می خواستم بدونم باکره بودن واقعا توی رابطه ی جنسی تاثیر میذاره یا نه؟ آخه بعد از اولین رابطه و از دست رفتن بکارت که همه چی یکسان میشه پس چرا همه ی پسرا دنبال دختر باکره میگردن؟ گناه دختری که پاک بوده و در ازدواج قبلی بکارت خودش رو از دست داده چیه ؟
این باکرگی چیه که واقعا همه دنبالش هستند در صورتی که خیلی از دختران پاک زندگی کردن ولی حالا به خاطر ازدواج قبلی، هیچ کس سراغ شون نمیاد؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

چرا باید یه روحانی بگه با دخترهای لاغر ازدواج نکنید ؟

سلام به همه خانواده برتری ها ایام به کامتون...

امیدوارم حال همتون خوب باشه و مثل من گرفته و غمگین نباشید...

من 24 سالمه. چند وقت پیش توی یکی از برنامه های تلویزیونی یه آخوندی اومده بود و در مورد ازدواج صحبت میکرد... لطفا ازم نپرسید کدوم برنامه و کدوم آخوند چون اصلا یادم نیست... این حاج آقا تو اون برنامه یه حرفی زد که واقعا دلم شکست و هنوزم که هنوزه از اون حرف ناراحتم...

حاج آقا خطاب به آقا پسرا گفت که با دخترای خیلی لاغر ازدواج نکنن... من یه دختر لاغر و استخونی هستم... چهرم به نسبت خوبه اما خب لاغرم... بعد از شنیدن این حرف حاج اقا واقعا ناراحت شدم و از اون موقع هیچ انگیزه ای برای ازدواج ندارم ،خواستگار نداشتنمم به این مساله دامن زده و احساس میکنم مورد پسند هیچکس نیستم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

حال همه ما خوب است ولی تو باور نکن ...

سلام
حال همه ما خوب است ولی تو باور نکن...
چرا حالمون خوب نیست؟؟؟
بنظرتون این بیشترش ربط به
"بهداشت روان " مردم ما نداره؟؟؟
چقدر مردم ما در این مورد می دونن و آموزش دیدن؟
چقدر مسئولین مملکت و دولت‌ها به این موضوع پرداختند و روش سرمایه‌گذاری کردن؟
چرا مردم ما با همه نعمات مادی و معنوی در هر سطحی باشن از میلیاردر تا فقیرش واقعا نمی تونه احساس خوشبختی کنه در زندگی؟
در حالیکه همین شخص با درآمد کمتر از اینجا در کشور های اروپایی و آمریکایی بعد چند سال
می تونن احساس خوشبختی کنند ( به استثنای پناهندگی های خاص و شرایط خاص بعضی افراد، اینم نگین حس غربت و اینا نابود کرده اینارو که به روایت مستند از خیلی از کسایی که اونجا زندگی کردن و می کنند اصنم اینطور نیست و بعد مدتی انس میگیرند با اطرافیان)؟

پاسخ :

سلام

گفتید حالمون ؟!

یعنی همه ؟

نمی خوام بگم شما اشتباه می کنید و حال تون خوبه ، ولی این که میگید همه حال شون خوب نیست با واقعیت خیلی فرق داره .

خوشبختی از دید شما چیه ؟

موفق باشید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

میشه بخشی از مهریه ی خانم عندالمطالبه باشه و یه بخش دیگه عندالاستطاعه ؟

سلام

می خواستم بپرسم میشه مهریه رو دو بخش در نظر گرفت . مثلا هم تکفل بچه یتیم باشه و این بخش عندالاستطاعه و هم ۱۴ تا سکه باشه و این بخش عندالمطالبه ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مهریه (۱۱۶ مطلب مشابه)

میگه واسه به دست آوردنت کار میکنم و بعد از سربازی ازت خواستگاری می کنم

سلام

من دختری ۱۸ساله هستم . من مدت ۷ ماه هست با یه پسر آشنا شدم وقتی آشنا شدیم سرباز بود و حالا سه ماه از سربازیش مونده  ولی در عرض این مدت همدیگرو پنج شش بار دیدیم و خیلی زیاد تماس تلفنی داشتیم .

دیروز که با هم حرف میزدیم تو اس من متوجه شدم که بعضی چیزا رو بهم دروغ گفته . مثلا آدرس خونه ی قبلیشون که بهتر بود اون رو داده یا میگفت من فوق دیپلم هستم حالا میبینم حتی دانشگاه نرفته و دیپلم هست و یا وقتی اول آشناییمون گفتم بعد از سربازی میخوای چیکار کنی گفت کارم خوبه و پیش بابام حاضره  ، ولی حالا میبینم همه اینها دروغ بوده .

بهش از اول گفته بودم میان ما نباید دروغ باشه از اولش گفتم ما تو سطح پایین هستیم پس چرا تو گفتی تو بالای شهر زندگی میکنیم میگه به خاطر اینکه خیلی دوستت داشتم نخواستم از دستت بدم  .

دیشب زنگ زد کلی گریه کرد میگه درسته دروغ گفتم ولی خیلی دوستت دارم و وابستت شدم  . من نمیتونم دروغ های اون رو ببخشم میگه واسه به دست آوردنت کار میکنم و بعد سربازی خواستگار میفرستم .

ممنون

پاسخ :

سلام
دو اشتباه رخ داده .
1 - طریقه ی آشنایی شما
2 - اون شدیدا به شما دلبسته شده

اشتباه اول رو نمیشه جبران کرد . در مورد اشتباه دوم باید عرض کنم که اگه شما در شرایط فعلی بهش جواب مثبت بدید ، اشتباه سوم هم اتفاق می افته .
شاید در نگاه اول برای یه دختر خوشایند باشه که کسی این طور بهش علاقه داشته باشه . ولی اگه جوانب مساله رو در نظر بگیرید جایی برای خوشحالی باقی نمی مونه .
اون عاشق و دلبسته ی شماست پس احتمالا هر شرطی بذارید قبول می کنه .
در نگاه اون شما یه فرشته ی پاک و بی عیب هستید که از آسمون براش نازل شدید .
به طور خلاصه ، اون چشم بسته شما رو انتخاب کرده ، پس چشم بسته هم با شما ازدواج می کنه .
بعد از ازدواج وقتی عشق و عاشقی از سرش افتاد ، کم کم از خواب غفلت ! بیدار میشه . اون وقته که ایراد گرفتن ها ، ناسازگاری ها ، بی محبتی ها ، بد اخلاقی ها و ... شروع میشن .
نگاهی به آمار طلاق هایی که در سال های اول و دوم بعد از ازدواج رخ میده بندازید !
اگه منهای وابستگی اون به شما ، از دید شما و پدرتون پسر خوبیه ، باید شرایطی فراهم بشه که اون بتونه محاسن تون رو در کنار معایب تون ببینه . 
شاید اگه الان بهش بگید من این 5 تا عیب رو دارم ، بهتون بگه اصلا مهم نیست . باید توجه داشته باشید که کلمه ی " اصلا " رو از عقلش نکشیده بیرون ، بلکه احساساتش گفته اون 5 تا عیب رو ، عیب نمی دونه .

راهکار :
ارتباط تون رو کاملا قطع کنید . بهش بگید هیچ حسابی روی شما باز نمی کنم . قول هم نمیدم که منتظرتون بمونم . از همین لحظه در خونه ی ما به روی خواستگاران بازه اگه تونستید رسما خواستگاری کنید البته اگه تا اون زمان ازدواج نکرده باشم .

بله ، ممکنه بی رحمانه به نظر برسه ولی یکی از فوایدی که داره ، اینه که تب عاشقی اون رو کاهش میده و بالطبع از خواب غفلت بیدار میشه .
اون این کار شما رو ممکنه از سر بی مهری بدونه ، پس ممکنه بگرده به دنبال معایب شما تا مثلا ازتون انتقام بگیره .
اگه فرد منصفی باشه معایب شما رو در کنار محاسن شما میذاره ، اگه صلاح دید اقدام جدیدی می کنه و اگه صلاح ندید شما رو رها میکنه .
این طوری تحمل قطع این ارتباط برای اون پسر هم راحت تر خواهد بود چون تنفر می تونه جدایی رو راحت تر کنه .
موفق باشید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

نگرانم با احساسات دختر داییم بازی کرده باشم

سلام
من تو دوران دبیرستان عاشق دختر داییم شدم اونم همینطور و حتی اون اول بیان کرد
با هم ارتباط داشتیم ولی بعد از مدتها  کات کردیم و من رفتم دانشگاه  و اینا
بعد یه سال اشتباه کردم و از سر بیکاری دوباره رفتم سراغش
ولی خب زود قطع کردم و بهش گفتم اگه دیدم ما به درد هم میخوریم و عشقمون بچگونه نبود میام برا ازدواج ، ولی واقعا دیگه دوسش ندارم
هیچ حسی ندارم بهش ... الان نگرانم با احساساتش بازی شده. در ضمن من همسر آیندم و انتخاب کردم و چند ماهه دیگه میرم خواستگاریش باهاشم ارتباط دارم
الان همه نگرانیم اون دختر داییمه که یهو با احساساتش بازی نشده باشه ولی به خدا دوستش ندارم... من عاشق این دختری که قراره با هم ازدواج کنیم شدم البته بعد از کات کردن با اون
تو را خدا کمکم کنید چیکار کنم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

تبادل نظر کنکوری های 95

سلام

کسانی که می خوان خودشون رو برای کنکور 95 آماده کنن ، اینجا می تونن با هم تبادل نظر کنند .

موفق باشید

پست های تبادل نظر کنکوری های خانواده برتری:

در مورد کنکور 94 و مشورت در مورد انتخاب رشته

بحث و تبادل نظر کنکوری های 96

بحث و تبادل نظر کنکوری های 97 (پست اول)

بحث و تبادل نظر کنکوری های 97 (پست دوم)

صفحه کنکوری های 98 نظام قدیم (1)

صفحه کنکوری های 98 - پست اول

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ادامه تحصیل (۴۸۰ مطلب مشابه)

چه کسانی از فزع و ترس قیامت در امان هستند ؟

در روایات به تفضیل بیان شده است که ده گروه هستند که از فزع روز قیامت در امان هستند :

گروه اول ائمه ی معصومین و انبیاء الهی و کسانی که تحت ولایت معصومین الهی هستند . داریم که اگر کسی در ولایت امیرالمومنین وارد بشود از عذاب در امان است .

گروه دوم کسانی هستند پیامبر فرمود :

هر چشمی در روز قیامت ترسان و گریان است مگر سه چشم که خندان است : 

یکی چشمی که گریه برای ترس از خدا داشته است . مثل گریه ی ایام محرم که خدا این گریه را دوست دارد و قطعا این گریه قرب می آورد . برای انبیاء الهی گذشته روضه ی امام حسین (ع) توسط جبرئیل خوانده می شد و آنها اشک می ریختند و این گریه ریشه ی گناهان را می سوزاند .

کسی که مال حرامی می خورد یا نگاه حرامی می کند یا چیز حرامی گوش می کند ، اینها ظاهر گناه است . این گناهان ریشه در درون ما دارد. احتمالا یک خشمی ، یک شهوتی در درون ما جنبیده شده و تصمیم گناه گرفته شد و رفتار گناه آلود انجام گرفته است . پس آلودگی ها در باطن ماست .

از آن طرف کسی که گریه می کند ظاهرش اشکی است که از چشم سرازیر می شود اما در باطن فرد یک اتفاقی افتاده است که نمود ظاهری آن اشک است . آن اتفاقی که افتاده حسنه ی زیبایی است و یک پیوندی با اباعبدالله است که حسنه ی درونی است که ریشه ش گناه را پاک می کند .

این چشم می تواند در این دنیا گریان و در آن دنیا خندان باشد.

دومین چشم ، پیامبر فرمود : چشمی که از حرام چشم بپوشد و بتواند چشمش را از حرام پُر نکند .

سومین چشمی که در قیامت خندان است چشمی است که شبی را در راه خدا بیدار باشد.

خوشا به حال افرادی که شغل هایی دارند که در راه خدا بیدار هستند مثل دکتر ، پرستار و مرزبانان . یعنی کسی که سحر را درک می کند ، پدر و مادری که برای بچه هایشان بیداری می کشند و کسی که برای تحصیل علم یا عبادت بیدار است . خدا این کارها را دوست دارد.

گروه سوم که از فزع قیامت در امان هستند کسانی هستند که به پیرها و سالخورده ها احترام می گذارند .

انسان فکر می کند که باید کار عجیب و غریبی انجام بدهد تا از فزع روز قیامت در امان باشد یا یک ریاضتی بکشد ولی با کارهای کوچک هم می شود انسان از هول روز قیامت در امان بماند .

پیامبر در جلد اصول دوم کافی می فرماید : کسی که مقام یک بزرگتری را به خاطر سنش حفظ بکند و به او احترام بگذارد خدا او را را فزع روز قیامت در امان می دارد.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مباحث یاد مرگ (۷۹ مطلب مشابه)

روز دختر مبارک

سلام

تولد حضرت معصومه سلام الله علیها رو خدمت همه ی پیروان اهل بیت علیهم السلام تبریک میگم .

مقام "دختر" در نزد اولیا خدا بسیار بالاست البته اگه خودشون مقام شون رو از عرش به فرش نیارن .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد ارزش داشتن دختر می فرمایند :

دختران ، دلسوز ، مدد کار و با برکت اند . هر کس یک دختر داشته باشد ، خداوند ، او را پوششى از دوزخ قرار مى دهد و هر کس دو دختر داشته باشد ، به خاطر آن وارد بهشت مى شود و هر کس سه دختر یا مانند آن خواهر داشته باشد ، جهاد و صدقه از او برداشته مى شود .

همچنین می فرمایند :

بوی فرزند ، از بوی بهشت است و دختران را جز مومن ، کسی دوست ندارد !

در جای دیگه می فرمایند :

هر کس دو دختر را سرپرستی کند تا بزرگ شوند ، من و او ، همانند این دو ( در کنار هم ) وارد بهشت می شویم (به دو انگشت اشاره و میانه اشاره کردند) .

پس لطفا ،

به خودتون احترام بذارید.

موفق باشید

بیشتر بخوانید ...

روز دختر مبارک - سال 96

میلاد حضرت معصومه (س) و روز دختر مبارک

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

اگه سرد مزاج باشم نمی تونم با یه گرم مزاج ازدواج کنم ؟

سلام.
توی همین سایت دیدم راجب مزاج جنسی صحبت شده و خیلی ها گفتن توی خواستگاری باید از طرف مقابل سوال شه که مزاجش چیه
من دو تا سوال دارم
اول : توی یک پستی یادمه چند نفر گفته بودن اون چیزی که به عنوان مزاج شناسی توی اینترنت هست و علائمی مثل علاقه به شیرینی جات یا ترشی جات و غیره و ذلک گفته میشه،مزاج عمومی بدن رو مشخص میکنه نه مزاج جنسی رو! میخواستم راجب این موضوع توضیح بیشتری بدین (یادمه یکی از بزرگوارانی که این رو گفته بودن آقای پیرمرد جوون بودن. آقا ممنون میشم راجبش راهنماییم کنین. )

دوم:
اومدیم و یکی پیدا شد 90% اون چیزی بود که ما میخوام! بعد اگر ازش پرسیدیم مزاجت چیه و اتفاقا مزاج اون خلاف مزاج ما بود،به هم بزنیم همه چیز رو؟ به همین راحتی؟! راستش توی کت من نمیره. .... نظر شماها چیه؟

من خودم گاهی فکر میکنم نهایت رابطه جنسی با همسرم، دو شب یه بار باشه و حداقلش دو هفته یه بار (سقف و کف میزان رابطه رو گفتم ) بیشترش برام خیلی یه نواخت میشه و از مزه میفته برام ،کمترش هم اذیت کننده و بی مزه میشه! الان یعنی من سردم؟؟؟!!!!

اون وقت بر فرض سرد بودنم اگر یه پسر گرم به پستم خورد و همه چیش اوکی بود ،گند بزنم به همه چی بگم برو؟! آقا من خیلی نگران شدم....چی به چیه دقیقا؟!

کلا چیزهایی که توی این سایت خوندم راجب روابط جنسی،خیلی بهم دلهره داده ... کمک پلیز

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

برای قبولی در آزمون قضاوت و وکالت چکار باید کرد؟

سلام

خسته نباشید

من نامزدم فوق لیسانس حقوق هستن و علاقه زیادی به قبولی در آزمون قضاوت و در مرتبه بعد وکالت دارند. 

ممنون میشم کسی که تجربه و موفقیت داشتن راهنماییم کنن که واسه قبولی چه باید کرد؟

پیشنهاد :

بررسی شغل ها (1) - حقوق و وکالت

گاهی به پزشکی فکر میکنم و گاهی به وکالت و ...

بازار کار و آینده شغلی وکالت برای یه خانم چطوره؟

رشته های بورسیه در انسانی به غیر از حقوق و دبیری چه چیزهایی هستند؟

برای یه دختر حقوق بهتره یا مدیریت ؟

با مدرک ارشد حقوق عمومی سر چه کاری میشه رفت ؟

بعد از فارغ التحصیلی دنبال کار باشم یا ارشد حقوق بخونم؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ادامه تحصیل (۴۸۰ مطلب مشابه)

ملاک ثروتمند بودن چیه ؟ دارایی یا درآمد ؟

سلام
راستش من اقتصاد میخونم
ی سوال از دوستان داشتم
میخواستم بدونم بنظر شما درآمد و دارایی ، کدوم یکیش ملاک اینه که شما شخصی رو ثروتمند بدونید و چه مقدار و در چه شهری ؟
البته چند نکته
۱ - دارایی و درآمد رو جدا فرض کنید ( دارایی ندارد و فقط درآمد دارد ، دارایی دارد ولی هیچ درآمدی ندارد)
۲ - ثروتمند کسی که زندگیش در حد تفکرتون خوب باشه نه فراتر از حد (معقولانه)
۳ - اگه نمیشه اسم شهرو گفت همین بگین کلانشهر یا شهرستان یا ....
متشکرم!!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
اقتصاد خانواده (۱۱۵ مطلب مشابه)