چطور میشه با کنکور پولدار شد؟

سلام 

من به شدت به راهنمایی تون نیاز دارم. من بعد گرفتن کاردانی یک رشته کار پیدا نکردم و دوباره کنکور دادم و الآن دانشجوی رشته آموزش ابتدایی فرهنگیان هستم. و می خوام در زمینه تدریس عربی و فیزیک و مشاوره کنکور فعالیت کنم. من به آموزشگاه های مختلف رفتم و درس میدم همایش میزارم امّا حقوق کم بهم میدن نمی دونم چه کنم آدم شلوغی هم نیستم که بخوام بچه ها را جذب کنم یا وعده سرخرمن بدم و ترفند های تبلیغاتی و...

راستش من خیلی صاف و ساده ام و آرام .  و فقط در زمینه درسی سرکلاس صحبت می کنم نمی دونم چطور جذب کنم بچه ها را؟!

از طرفی خیلی دلم می خواد یک مرکز مشاوره برای خودم بزنم به نظرتون قانونی هستش که من یک دفتر مشاوره در خانه سلامت بزنم؟!

تکنیک های  خوبی دارم و برنامه های خوبی در ذهنم هست امّا واقعاً نمی دونم چطور میشه با کنکور پولدار شد؟!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
کسب درآمد (۲۰ مطلب مشابه)

فهمیه و بهبود یا فهیمه و رحمت؟

سلام به همگی

امروز می خواستم در رابطه با موضوعی صحبت کنم و به نظرم رسید از یکی از سریال هایی که شاید بیشتر به بطن زندگی خیلی هامون شباهت داره اشاره کنم و از این سریال به عنوان مثال استفاده کنم.

سریال پایتخت که مطمئنم همگی یا مخاطبش بودید یا حداقل اسمش رو شنیدید.البته این سریال هم قطعا حاشیه هایی داشت از جمله تخت گل قرمز و ... و انتقاداتی هم بهش وارد شد مثل بی کیفیت بودن فصل های آخر نسبت به فصل های اول، دستمزدهای میلیاردی و ... ولی خواهش می کنم درباره این موارد بحثی صورت نگیره چون هدف پست این نیست.

کسانی که سریال رو دیدن می دونن (کسانی هم که ندیدن به این تعریف مختصر اکتفا کنند) در فصل 6 سریال در قسمت های آغازین، چندین سال از ناپدید شدن شوهر فهیمه (بهبود) می گذره و همه فکر می کنن که بهبود تو مملکت غریب فوت شده و حتی مراسم ختم هم براش گرفته شده. فهیمه بعد چند سال با شخصی به نام رحمت تصمیم به ازدواج می گیره. تمام کارهای ازدواج شون رو ردیف می کنن و چند روز مونده به مراسم، مشخص میشه بهبود (شوهر ناپدید شده) زنده ست و داره بر می گرده ایران و ... اگر سریال رو دیده باشین می دونید آخرش چی به سرشون میاد ولی اگر ندیدین ساده بگم، فهمیه بر می گرده با بهبود زندگیش رو ادامه میده.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

برای استاد دانشگاه شدن چه کار باید بکنم؟

سلام

من خانم حدودا ۲۹ ساله ای هستم که عاشق تدریسم. منتهی الآن ارشد دارم و خیلی دلم می خواد استاد دانشگاه بشم. برای دکترا خوندن و استاد شدن چه کار باید بکنم؟

متأسفانه من از بچگیم تا حالا زندگی سختی رو گذراندم و همه چیز رو با سختی به دست آوردم. به خاطر مشکلات درون خانوادگی که داشتم هیچ وقت جسارت فکر کردن به استاد دانشگاه شدن رو نداشتم.چون تصور می کردم تنش های خانوادگی مانع تمرکزم روی هدفم میشه. که البته همین طور هم بودش.

حالا که زندگیم به ثبات رسیده و الحمدلله تونستم یه کم تو زندگی شخصیم جلو بیافتم دلم می خواد به شغل مورد علاقه م نزدیک شم.

 حالا به نظرتون با وجود زندگی متاهلی و دو تا بچه و خب پتانسیل و علاقه ای که تو خودم سراغ دارم و سن ام که ۲۹سالمه آیا می تونم به این هدفم برسم؟

چقدر باید وقت بذارم  و چطور شروع کنم؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

بررسی معیارهای ازدواج دختران - 08

سلام

من یه دختر 21 ساله و مانتویی ام، حجابم هم خوبه. از بچگی درسم خوب بوده و شاگرد اول بودم. بعدش دانشگاه سراسری زبان انگلیسی قبول شدم و امسال به لطف خدا قراره لیسانسم رو بگیرم ( بیشتر از این نمی خوام درس رو ادامه بدم) می خوام شاغل شم. دلم میخاد طرف مقابلم هم مثل خودم پاک و متدین باشه و قبل من با هیچ کسی رابطه ج نداشته باشه. از نظر تحصیلات، درونگرایی/ برونگرایی ، مسائل اقتصادی و فرهنگ خانوادگی هم، هم سطح  باشیم.

مهریه رو همه فامیل ما بالا می گیرن (300_400_500 یا..سکه) یکی از رفقام هم که اخیرا ازدواج کرده میگف 800 تا مهریه ش رو تعیین کردند!! بقیه رفقای متاهلم هم مهرشون همین حدوداس. از اون جایی که مهریه رو (بعضی ها) با یه نیتی در نظر می گیرن من همیشه دوست داشتم به نیت تعداد سوره های قرآن مهرم 114 تا باشه. ( با خانواده م هم صحبت کردم که هر وقت خواستم ازدواج کنم بیشتر از این نگن)

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
بررسی معیارهای ازدواج دختران (۷۵ مطلب مشابه)

کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم ...

سلام

گرچه قبلا در این مورد یکی دو بار صحبت شده ولی به دلیل اهمیت موضوع لازمه که بیشتر به این موضوع  پرداخته بشه و تجارب جدیدتری رو از عزیزان خانواده برتری بشنویم.

کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم...

لطفا عزیزانی که سن شون از بیست سال گذشته جواب بدن.

 اگه اشتباهی داشتن بفرمایند تا ما اون ها رو تکرار نکنیم. اگه انتخاب اشتباهی داشتین بفرمایین تا ما اون ها رو تکرار نکنیم. اگه هر گونه توصیه و نصیحتی دارین دریغ نکنید تا ما استفاده کنیم تا بتونیم زندگی بهتری رو بسازیم.

در هر زمینه ای که باشه. شغلی و کاری، عاطفی و ازدواج، خرید های کلان، درس و دانشگاه، سلامتی و سبک زندگی و...

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
موفقیت در زندگی (۱۲۹ مطلب مشابه)

سختی های مراقبت از یک بیمار در منزل

سلام

دختری هستم که یک خواهر معلول دارم و اومدم اینجا کمی از مشکلات کسانی که در خانواده شون یک بیمار دارند بگم. 

خواهر من سال هاست که راه نمی ره ، نمی تونه حرف بزنه و خودش غذا بخوره. در کل هیچ کاری رو نمی تونه به تنهایی انجام بده.

نگهداری از یک مریض خیلی سخته و کلی دردسر داره ، پرستاری تمام وقت، غذا دادن، حموم بردن  و ... شب بیداری کشیدن ها، سر و صدا ها، هزینه های  بالای پوشک و داروها و دکتر و خیلی چیزهای دیگه. 

هیچ وقت نشده در جمعی به جز جمع خانوادگی این مباحث رو عنوان کنم امّا امروز تصمیم گرفتم که بگم و  در آخر چند تا خواهش از مردم عزیز دارم.

با توجه به اینکه  نگهداری از یک فرزند معلول به اندازه کافی برای همه اعضای خانواده م سخت بوده و هست، لطفا با بعضی رفتارها نمک روی زخم ما نپاشید.

نگاه های ترحم آمیز به خواهرم نداشته باشید.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل و ازدواج توانمندان خاص (۲۸ مطلب مشابه)

یه مدت سعی می کردم ادای آدم های شوخ و باحال رو در بیارم، اما ...

شده تا حالا خواسته باشید شخصیت و رفتار خودتون رو تغییر بدید؟ یعنی مثلا یه جوری رفتار کنید که از قالب شخصیتی خودتون دربیاید بعد پشیمون بشید؟ 

من یه مدت همه ش سعی می کردم ادای آدم های شوخ و باحال رو در بیارم ولی چون در حقیقت اون جوری نیستم نه تنها باحال نمی شدم بلکه شوخی هام همه مصنوعی یا بعضا جلف و سبک می شد و شخصیت رو مخی از خودم به نمایش می ذاشتم.

الآن که به اون روزها فکر می کنم دوست دارم زمین دهن باز کنه من برم توش از بس که خودم رو سبک کردم و چند بار هم بعضی ها بهم گفتن بهت نمیاد این جوری رفتار کردن یا گفتن این قدر ادا در نیار خودت باش.

برای همین احساس می کنم آبروم رفته و کوچک شدم می خواستم ببینم برای شما تا حالا پیش اومده بخواین تقلید شخصیتی که نیستید رو بکنید، آیا پشیمونید یا راضی؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه)

تغییر محل خدمت بعد از تحصیل در دانشگاه فرهنگیان با وجود داشتن تعهد خدمت

سلام 

من امسال از طریق دانشگاه استخدام آموزش و پرورش شدم و قانون دانشگاه فرهنگیان اینه که دو برابر زمان تحصیل در دانشگاه باید در شهر محل تعهد کار کنیم، متأسفانه شهر ما نیرو نمی خواست و من به ناچار تنها شهری که نیرو می خواست رو انتخاب کردم که از اینجا دو ساعت فاصله داره.

سوالم از کسانی هست که قبلا دانشگاه فرهنگیان درس خوندن، لطفا بگید که آیا ممکن هست که بعد از تحصیل بشه شهر خودمون کار کنیم؟، در حد احتمال ممکنه؟، مثلا بندی تبصره‌ای چیزی هست درباره این موضوع؟ اصلا کسی تا حالا تونسته محل تعهدش رو عوض کنه؟ ممنون میشم جواب بدید بدجور درگیرش شدم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تحصیل در دانشگاه فرهنگیان (۳۹ مطلب مشابه)

چند سوال از کاربران ویلاگ خانواده برتر

سلام

به عنوان یکی از کاربران قدیمی خانواده برتر که مدت هاست سر نزده بودم به اینجا، دلم می خواد یک سوالی رو مطرح کنم‌ و اگر خواستید جواب بدین. متشکرم.

اول اینکه خیلی مشتاقم بدونم شغل عزیزانی که تو خانواده برتر نظر می ذارن چی هستش؟، و اگر دل تون خواست تحصیلات تون رو هم بگین‌.

دوم اینکه هدف تون از اومدن ‌به این وبلاگ چی هست؟

سوم اینکه چقدر این وبلاگ تونسته به شما اطلاعات خوب و مفیدی بده؟در هر زمینه ای ...

چهارم اینکه مزایا و معایب این وبلاگ رو از دیدگاه خودتون بگین.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مربوط به خانواده برتر (۵۹۹ مطلب مشابه)

آقایون محترم، ابراز احساسات ممنوع!

با عرض سلام و آرزوی سالی پر از موفقیت برای همگی

من صحبتی دارم با آقایون، البته منظورم آقایونی هست که انسانیت و وجدان دارند. ببینید دختران و پسران با هم تفاوت هایی دارند که احتمالا کم و بیش از آن ها آگاه هستید. مثلا دختر ها احساسی تر برخورد می کنند ولی پسرها منطقی تر برخورد می کنند.

شما پسری رو در نظر بگیرید که از یک دختر خوشش میاد یا اینکه اون رو مورد مناسبی برای ازدواج می دونه امّا ممکنه شرایط ازدواج رو نداشته باشه یا اون دختر هنوز سنش مناسب ازداج نباشه، یا ...

به هر حال فعلا قصد خواستگاری نداره، حالا این آقا با خودش میگه که اون دختر ممکنه ازدواج کنه یا اینکه اگه احساسش درگیر من بشه بله رو میگه و در مواردی هم میگه فعلا سعی کنم اون رو بشناسم و کمی امتحانش کنم و کمی که شناختمش رسمی اقدام کنم.

و در این حال آقا پسر با هر نیتی که خودش می دونه و خدای خودش، میاد به طریقی به اون دختر ابراز علاقه می کنه.

چطور تشخیص بدم که سردی خواستگارم دائمی ست یا از روی نجابت

سلام

تعدادی از مردان، زن پایه و ناز نازی و ... دوست دارن بعضی ها بدشون میاد و بیشتر باید با متانت زن شون باشون رفتار کنه، من الآن یه خواستگار دارم که تقریبا قطعیه، چون مرد پاکی هم هست با غرور رفتار می کنه و البته متانت که باعث میشه نتونم تشخیص بدم همیشه این طوریه یا این حیاست!

حالا من از کجا تشخیص بدم که از اون مرداست که دوست داره زنش بپره بغلش، همه ش ابراز علاقه کنه با زنش شیطنت کنه، یا اینکه از اون دسته مرداست که زیاد از این کارها خوش شون نمیاد و لوث در نظرشون می گیره؟

اگر میشه آقایون با نتیجه گیری از رفتار خودشون و اطرافیان شون بگن ویژگی که سریعا این رو بدون پرسش متوجه بشم چی می تونه باشه!، (چه از روی نحوه حرف زدن چه رفتار چه زبان بدن و ..)

چون من کلا فانتزی دارم و نمی تونم با مردی که بیشتر دنبال بردست ی عمر زندگی کنم و نمی خوام حتی آشنایی که وارد میشم نتیجه نده و می خوام مطمئن باشم که بعدا پایه ست یا نه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)

دخترم، به خاطر رفتار اشتباه پدر و مادرم ازدواجم به مشکل خورده

با سلام

من دختری 24 هستم ... بدرم چون فرد بی مسئولیت و بی مدیریتی بود هیچ وقت به فکر خانواده و بچه هاش نبود و نیست... در همین میگم که ما برای ایشون ذره ای اهمیت نداشتیم و حقوقی که داشتن رو صرف خانه و رفاه و تحصیل و خوراک (در حد بخور و نمیر) نمی کردن!!! مادرم بیشتر کار می کردن و خرج زندگی رو می دادن.....

خب طبعا با این وجود وضعیت  مناسبی  در محل زندگی و فامیل نداشتیم و علنا ما رو نادیده میگرفتن، گاهی تمسخر، گاهی ترحم ... (این ها بخش کمی از شرایط بود)

من علاقه ی  زیادی  به  درس خوندن داشتم و دارم ! توی یکی از دانشگاه های خوب قبول شدم و همزمان هم درس می خوندم  و هم کار می کردم، یه خواهر و برادر  کوچکتر هم دارم که گاها خرج درس و بوشاک و.....اون ها رو هم می دادم! 

به محضی گه کمی درسم سبک تر می شد دو شیفت کار می کردم تا فقط بتونم بیشتر درآمد داشته باشم ... !

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
موانع ازدواج (۴۹ مطلب مشابه) درد دل های دختران (۱۱۸ مطلب مشابه)

آیا به نظرتون مقبولیت دختران محجبه در جامعه کم شده؟

سلام به همه دوستان عزیز

چند وقتی هست که یک سوالی خیلی ذهنم رو به خودش مشغول کرده و فکر می کنم طبیعی و عادی نیست، من ۲۱ سالم هست و تا حالا هیچ خواستگاری نداشتم تاکید می کنم هیچ خواستگاری .

توی یک شهر بزرگ زندگی می کنم و پدر و مادرم تحصیلات بالایی دارن و از نظر اجتماعی و فرهنگی در جامعه مقبول هستن ‌.(اینا رو گفتم که شاید بگید به خاطر خانواده هست)

امّا خودم دانشجو یه رشته لیسانسم که ظاهر معمولی دارم .امّا محجبه هستم و واجبات رو تا حدود زیادی رعایت می کنم .

توی فامیل مون  فقط من و مادرم چنین پوششی رو داریم و طبیعتاً در همه مهمانی ها که اکثرا با حضور آقایون هست محجبه هستم و بدون آرایش و عروسی ها و تولد های مختلط هم شرکت نمی‌کنیم.

امروزه هر کسی دنبال یک دختر برای خواستگاری رفتن میگن باید امروزی باشه (که واقعاً من از این جمله متنفرم مگه ما با حجاب ها مال عهد باستانیم؟) والا من سعی می کنم در عین پوشیده بودن شیک باشم و بهترین چیز ها رو انتخاب کنم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)

چطور برای شوهرم مایه ی آرامش باشم؟!

سلام وقت تون بخیر

یه دختر ۲۱ ساله ام و احتمالا چند وقت دیگه عقد می کنم، امّا هیچی در مورد مردها، رابطه عاطفی که مد نظرشونه، رابطه جنسی و هزار تا آگاهی دیگه ای که باید بلد باشم ندارم، الآن موندم چه کار کنم؟، چطور براش مایه آرامش باشم؟!

 الآن که فکر می کنم می بینم حتی تو ساده ترین ارتباط ها می مونم مثلا اگر روزی عصبی و پر از استرس و... برگشت خونه دقیقا باید چه کار کنم؟ 

این هیچی 

من اصلا و ابدا لوندی بلد نیستم یادمه قبلا تو‌ خانواده برتر خیلی به آدم هایی مثل الآن من کمک می شد، جا داره بگم؛ 

خانواده برتر کجایی؟ دقیقا کجایی؟ 

همه ش پشیمونم چرا اون قدیم ها پست های خانواده برتر رو به خاطر سن کمم مطالعه نمی کردم یا حداقل چرا برای خودم نگه نداشتم، من یه جایی مثل خانواده برتر (قدیم) می خوام، شما سایت، وبلاگ، کتاب، صوت، کانال و هر چیزی که بتونه بهم کمک کنه سراغ دارین؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) تجربیات زوج های موفق (۳۲ مطلب مشابه) محبت بین زن و شوهر (۵۱ مطلب مشابه) تسخیر قلب احساسی شوهر (۱۲ مطلب مشابه) وابسته کردن شوهر (۱۶ مطلب مشابه) روابط عاطفی زن و شوهرها (۸۱ مطلب مشابه)

استرس و خجالت به خاطر مسائل زنانه

سلام

اینجا تنها جایی که با «تعداد زیادی از افراد» می توان بدون خجالت حرف زد.

من دخترم و نوجوان، مادرم چند بار که راجع به پریودی ازش پرسیدم هر بار گفت همه مردان می دونن و من زیاد برام اهمیت نداشت؛ ولی وقتی پست های اینجا رو خوندم کاملا نگرشم عوض شدم.

فهمیدم خیلی هم مهمه و هر دختری که عصبی بشه و خلق و خوش تنگ باشه فوری حدس میزنن طرف پریوده. هیچ وقت برای نوار بهداشتی با مامانم نرفتم چون خجالت می کشم و همیشه بیرون می ایستادم.

وقتی که پریود میشم اصلا به زور از جلو بابام رد میشم، همه ش احساس خجالت دارم، یعنی ترجیح میدم فقط ی گوشه بشینم و راه نرم. الآن احساس خیلی بدی دارم دیگه نمی تونم اون طوری با اعتماد به نفس تو جامعه برم حقیقتش .

نه اینکه بخوام بگم فکر می کنم به من توجه می کنن چون اصلا متوهم نیستم در این زمینه ولی خب همین که با مردی مواجه میشم دست و پام میلرزه و یاد همین موضوع میفتم و خجالت می کشم.

کلا گوشه گیر تر شدم و احساس و انرژی منفی می گیرم همه ش از جامعه ترجیح میدم تو خونه و خلوت باشم و اعتماد به نفسم رو از دست دادم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)