سلام 

موضوع از این قراره که اوایل ازدواج من رو عضو گروه مختلطی کردن که با اون افراد از قبل دوست و هم کلاسی بودن و به راستی می‌خواستند اعتماد من رو جلب کنن.

من مشکلی با این مورد نداشتم اینکه یک گروهی داشته باشن و گاهاً یک سری بحث‌ها رو بکنن، به راستی مشکل من لحن حرف زدن همسرم بود که اتفاقاً بهشون تذکر دادم و بارها و بارها تکرار شد اگر چه خفیف‌تر، می دونم قصد خاصی نداشتن و دروناً آدم مهربون و اجتماعی هستن ولی خب دخترها خیلی خوب بلدن گول بزنن و هم جنس خودم رو بهتر می‌شناسم 

الآن مشکل اینه که ایشون به من میگن تو خیلی شکاکی ولی من هم معتقدم رفتارش درست نبوده و این خوش بینی و اعتماد ایشون به بقیه واقعاً داره آزارم میده 

من بی دلیل حساس نشدم 

مثلاً اگه بخوام واضح‌تر بیان کنم تو گروه با دخترها خیلی صمیمی بودن طوری که از مسائل تو خونه ازشون سؤال می‌پرسیدن یا قلب می‌فرستادن و حتی الفاظی مثل عزیزم و رفیق و سلطان و... استفاده می‌کردن 

در کل من ۲ سؤال دارم 

۱. ارتباط با جنس مخالف باید در چه حدی باشه که به من برچسب حساسیت زده نشه و ایشونم رفیق باز به چشم نیاد برای نمونه: شوخی چقدر مجازه؟ اصلاً همچین گروهی داشتن خوبه؟ اکیپ های گردشی باید چطور باشن؟ من الآن به قدری بدبین شدم به خاطر خیانتی که از اشخاص دیگه تو اطرافم دیدم که حس می‌کنم تعادل رو نه من دارم و نه ایشون 

۲. چطور بهشون برسونم و مطمئن شم که متوجه قضیه شدن و باید درست رفتار کنن 

۳. آیا من بی مورد حساسم؟ آیا واقعاً مشکل از منه؟ 

در کل سؤال اصلیم اینه که رفتارمون در مقابل یک خانم و آقای غریبه باید چه جوری باشه که کمترین احتمال لغزش رو داشته باشیم.


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) ارتباط با جنس مخالف (۸۸ مطلب مشابه) چت با جنس مخالف (۲۰ مطلب مشابه)