سلام به همگی 

اول  از همه ممنون از همه ی اون هایی که قراره وقت بذارن و جواب بدن، دختری م ۱۹ ساله و دانشجو، تقریبا یه بیست روز دیگه شاید عقد کنم با یه آقا پسری که ازم سه سال بزرگ ترن، تحت نظر خانواده مون حدودا ۴ ماه با هم حرف زدیم در حد چت و دو سه بار بیرون رفتن.

مشکلی که دارم و خیلی ناراحتم میکنه اینه که جزو اولویت هاش نیستم، مثلا همه کارهاش رو میکنه، مرتب کردن اتاق و خرید و ...، بعدش میاد سراغ من تا چت کنیم، یا چند بار که بیرون رفتیم مثلا قرار شده ساعت ۱۱ فلان جا باشیم، ولی ۱۲ اومده، میگم چی شد و اینا میگه حموم بودم یا مامان گفت خرید کن برای همون دیر شد. 

نمیگم خرید نکنه یا چی، ولی خب منم آدمم، منم منتظرم اون جا، از دیشب هماهنگ کردیم که ۱۱ بیای، باید کارهاش رو ردیف کنه بیاد، اگه هم نمیتونه نیاد، لال نیست که  بگه دیر میام، بعدش هم دیر کردن میشه یه بار دو بار سه بار، نه همیشه و هر بار.

بارها و بارها حرف زدیم گفته ببخشید، دیگه تکرار نمیشه، ولی میبینم همیشه همون طور بوده، چند بار بحث مون شده سر این چیزها ولی فایده نداره، میگم اولویتت من نیستم، میگه نه اولویت اولم تویی داری اشتباه میکنی، ولی دروغه، تو حرف زدن این طوره، تو عمل کردن یه چیز دیگه ست.

حرف زدن باهاش هم بی فایده ست چون به زور سعی میکنه بگه تو اشتباه میکنی و دعوا میشه، و من میشم آدم بده داستان، چند بار سعی کردم منم مثل خودش بشم مثلا منم کارهام رو انجام دادم بعد اومدم نت ولی نمیشه دلم نمیاد، اینم بگم شاید خودم هم تو این قضیه بی تقصیر نبودم، همیشه در دسترس بودم، هر وقت گفته هر چی خواسته، گفتم چشم، هر کاری داشتم به خاطر آقا ول کردم انداختم به بعد. 

شاید با خودش میگه همیشه هست دیگه، فوقش با یه ببخشید تموم میشه میره، یادش میره، منم یه کم ناراحت میشم، سرد حرف میزنم ولی بعدش میگم بیخیال دیگه شده فراموش میکنم، ولی دیگه از این قضیه ها ناراحتم.

ولی اون مثل من نیست، همه چی اولویت داره براش الا من، و منم ساعت ها وسط خیابون منتظر میمونم ایرادی نداره که!، از یه طرف هم خیلی عاشقشم، نه میتونم ولش کنم نه بهم بزنم نه برم با یکی دیگه کلا بدون اون نمیتونم.

حتی اون هر کاری میکنه، من طاقت اینو ندارم جوابش رو ندم،  یا دیر جواب بدم، تو رو خدا راهنمایی کنید، در مقابل این رفتارها چیکار کنم؟، شما بودید چی کار میکردید، یکی که خیلی دوسش دارید و هر وقت هر کاری داشتید کنار گذاشتید گفتید مثلا اول این مهم تره ولی ایشون دقیقا برعکس شما باشه.

البته تو حرف زدن همیشه دوستم داره، عاشقمه، ولی به عمل که میرسه!، منم ناراحتم، دوست داشتن به حرف نیست که، یه مزاحمم از صبح تا شب حرف میزنه، وقتی نمیتونی برام وقت بذاری از همه آخر تر منم. 

اینم بگم از لحاظ پاکی یه دونه ست، به جز من کسی دیگه ای نیست، داغونم، اونقدری دلم گرفته، هیچ کیی رو ندارم باهاش حرف بزنم، کمکم کنید.


مرتبط با کسب شناخت قبل از ازدواج:

پیش از ازدواج، حتما چند جلسه مشاور برید و خوب تحقیق کنید

کمکم کنید کسی که عاشقش شدم رو بشناسم

روش کسب شناخت قبل از ازدواج

مخالفت والدین با دوران شناخت طولانی مدت قبل از ازدواج

برای شناخت، یک جلسه خواستگاری بهتره از چند سال دوستی است

روش افزایش شناخت از دختر در یک جلسه خواستگاری

روش شناختن افراد خودخواه قبل از ازدواج

برای کسب شناخت در ازدواج های فامیلی چکار باید کرد ؟

جلسات خواستگاری رو برای شناخت کافی نمی دونم

در خواستگاری بهتر میشه طرف رو شناخت یا در دوستی؟

میخوام با شناخت، شوهر کنم؟

رفت آمد خانواده ها برای شناخت بیشتر در قبل از عقد

جلسه دوم خواستگاری - شناساندن نه شناختن

خواستگاری راهی درست برای شناخت



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)