سلام

بدون مقدمه بگم من از همون اول که رفتم مدرسه و مجبور شدم لباس فرم و بعدش تو دبیرستان چادر مشکی بپوشم در عذاب بودم. (اون زمان حتی لباس فرم های مدرسه هم تیره بود) چون از رنگ‌های تیره بدم می اومد.

به خاطر اصرار خانواده می پوشیدم. اینکه وای مردم چی میگن، وای زشته، وای شهر کوچیکه ضایع هست نپوشی و ...، دانشگاه که رفتم باز همین بود، مانتوها مشکی مقنعه مشکی دیگه نهایتاً سرمه‌ای و باز هم چادر مشکی.

چون ترم‌های اول پوشبدم دیگه ترم های بالاتر گفتم نپوشم و بی چادر باشم ضایع هست، دانشگاه هم رشته مهندسی قبول شدم که بیشتر درس هاش عملی بود. از اینکه هی مجبور می‌شدم جلو همه اون هم پسرها تو آزمایشگاه و کارگاه چادر در بیارم و دوباره بپوشم بدم می اومد (جو کارگاهای ما طوری بود که قسمت روپوش پوشیدن و این ها مردانه زنانه نبود یک قسمت کوچیک بود)، هیچ وقت درست درمون نتونستم کنترلی بر چادر داشته باشم، همیشه یا کشش زیادی شل بود یا زیادی محکم یا زیرش مقنعه می‌رفت جلو یا عقب، چند باری تو مسیر مسافرت و رفت و آمد به خونه در میاوردم دیگه گذشت و درسم تموم شد.

بعد کلی بیکاری الان که تازه رفتم سر کار از این به بعد می خوام محجبه بدون چادر باشم ولی می‌ترسم از این حرف و حدیث ها ...،  ولی نگاه اطرافیان فضول خصوصاً یکی دو نفری که داستان درست کرده بودن اذیتم می کنه. با اینکه خانواده م اجازه دادن ولی باز میگم نکنه ضایع باشه.

البته تو مسافرت و این ور اون ور کوه و دریا با خانواده همون اولش هم بدون چادر بودم) ولی الان محیط کار رو نمی دونم چه کار کنم خودم فلسفه حجاب رو دوست دارم و قبول دارم ولی از رنگ های تیره بدم میاد واقعا چه چادر باشه چه چیزهای دیگه. 

یعنی حتی عاشق جادر رنگی هستم و تو خونه حتی شده می پوشم ولی چادر مشکی نه. به نظرتون نگاه همکار و اطرافیان به کسی که اول چادری بوده بعد در میاره چیه؟، یا خواستگار؟ 

کلاً از اول رنگ‌های تیره خوشم نمی اومد، شاید چون ما اصالتاً از منطقه‌ای هستیم که لباس‌های سنتی رنگارنگ و زیبا دارد و چشمم عادت کرده بود.

الان علاوه بر کار قراره برم چند ساغتی در دانشگاه تدریس کنم، اون جا هم واقعاً می خوام محجبه بدون چادر باشم، دیگه نمی خوام هی درگیر عدم کنترل چادر باشم. چیزی که سال ها باهاش کنار نیومده بودم.

دیروز به خودم می‌گفتم تا کی زنده و جوان هستم تا هر چی به دلخواهم نپوشم. تمام عمر پوششی داشتم که بر خلاف میل باطنی ام بوده. وای واقعاً امان از خاله زنکی و قضاوت‌های اطرافیان

 از اینکه وقت می گذارید

ممنون


مرتبط:

سلامتی دخترایی که سرشون بره چادرشون نمیره...

چکار کنم تمایل به پوشیدن چادر در من دائمی بشه ؟

خیلی بده که حجابم رو از چادر به مانتو تغییر بدم ؟

احساس میکنم به چادرم علاقه ی قبلی رو ندارم

می ترسم بی حجابی ها باعث بشه از چادرم بدم بیاد

شوهرم مدام اصرار میکنه که باید چادر سر کنم

من نمیخوام چادر سر کنم

نکنه منم جزء کسانی هستم که چادر و چادری بودن رو ضایع میکنن؟

دعا کنید از چادری شدن سرد نشم

چادری ام و توی مدرسه مسخره میشم

چادر منو چاق نشون میده

حس میکنم اگه چادری بشم دیگه هیچکس بهم توجهی نمیکنه

هر وقت چادر بهم حس خوبی نده نمی پوشمش

مدتی هست احساس میکنم چادر حرکاتم رو محدود کرده

بخاطر محل کارم بر خلاف میل قلبی ام چادر سرم میکنم

بهم کمک کنید چادرم رو زمین نذارم

دو دغدغه ی ذهنی یه دختر چادری

بعد از چادری شدن، اعتماد به نفسم گرفته شده



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
حجاب (۱۱۱ مطلب مشابه) مسائل خانم های مخالف حجاب کامل (۸ مطلب مشابه)