سلام
به نظر شما آیا ما باید معما های حل نشده عاشقی و عشق رو حل کنیم و بعد وارد مراحل دیگر زندگی بشیم.
بذارید برای شما مثالی بزنم. فرض رو بر این بگذارید که شما یک پسر هستید و دختری رو دوست دارید، دختر برای شما با همه فرق میکنه اما به دلایلی مثل شرایط اقتصادی یا هر دلیل دیگر از علاقه خودتون نمیگید، بعد از اون که دختر ازدواج میکنه و طلاق میگیره اما باز هم به آن علاقمند هستید. ممکنه در زمان مجردی شما باشه، یا حتی شما هم ازدواج کرده باشید اما هنوز یادم اون عشق قدیمی خودتان هستید!
یا حالت دیگر را در نظر بگیریم که شما شخصی رو دوست دارید و ازش خواستگاری نمی کنید به دلایلی. اون ازدواج می کنه با شخص دیگری زندگی بسیار خوبی هم درست میکنه و پایدار و هرگز هم از علاقه شما باخبر نمیشه و شما از دور فقط نظاره گر زندگی عاشقانه زیبای آنها هستید و در حسرت اینکه چرا شما اون دختر رو به دست نیاوردید. در روز عروسی دختر در حال گریه کردن بودید و به دنیا لعنت میفرستادید.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
فراموش کردن عشق قبلی (۴۹ مطلب مشابه) شکست عشقی (۲۰ مطلب مشابه)