خانواده برتر

پسرا دلایل زیادی میتونند داشته باشن که اونا را دوستان ممکنه زحمتشو بکشن و بگن ولی

در مورد سرکار رفتن خودتون

منو خواهر بزرگتر خودت بدون .هیچ وقت بخاطر سر کار رفتن خاستگارت را پشیمون نکن .عزیزم تو هنوز مجردی  و ممکنه تنها دغدغت درس و دانشگاه و سر کار رفتن و اینجور چیزا باشه ولی وقتی وارد زندگی میشی مسولیتهای خیلی سنگینی را باید قبول کنی.اگه همسرت درامد خوبی داشته باشه برا چی میخای بری سر کار .وظیفه تو سر کار رفتن نیست .ببین این توانایی را داری که وظایف همسری و بعدش مادری را درست انجام بدی .اگه واقعا این توانایی را داری و پرانرژی هستی و میتونی از پسش بربیای سر کار برو .ولیمطمین باش پشیمون میشی.سرکار رفتن پیرت میکنه .انرژیتا میگیره .نمیتونی درست به زندگیت برسی .نمیتونی درست به شوهرت برسی و به بچهات .ی لحطه فکر کن با بچهات میخای چیکار کنی نکنه میخای بدی مهد کودک برات بزرگشون کنند و تو بری سر کار و پولتا صرف مهد بچهات کنی .شرایط الانتو با دوران متاهلی مقایسه نکن.وقتی ازدواج کردی اینقد مسولیتهای سنگین رو دوشت هست که سر کار رفتن به چشم هم نمیاد.مطمین باش ی مرد ی همسر پر انرژی و شاد و سر حال و فهمیده را بیشتر از زنی که پول دربیاره ولی انرژی برای همسرش و بچهاش نداشته باشه دوست داره.خیلی وقتا لازمه که ی زن برای حفظ زندگیش سر کار بره خیلی وقتا هم برا حفظ زندگیش لازم نیست سر کار بره.راستی از کجا معلوم کهدرست تموم شد صد درصد کاری متناسب با رشتت گیرت میاد  و اگه گیرت نیاد اون موقع حسرت این خاستگاراتا میخوری.

عزیزم من خودم فوق لیسانسم و زحمت کشیدم ولی هیچ وقت خاستگاری را بخاطر اینکه بخام برم سر کار رد نکردم از من میشنوی وقتی خاستگاری ازت میپرسه میخای بری سر کار یا نه بگو اگه تونستم  وظیفه همسری و مادری که بر عهدم هست درست انجام بدم دوست دارم در کنارش سر کار هم برم اگه نه که هیچی.

در کل برای زندگیت درست تصمیم بگیر و کاری نکن که بعدا پشیمون بشی وحسرت بخوری.

ببخشید این نظر من بود امیدوارم به دردت خورده باشه .

با خانمی که براتون نظر داده کاملا موافقم،بخاطر کار خواستگاراتو دور نکن

منم 1سال عمران خوندم،خیلیم دوسش داشتم،تازه اینجاش جالبه که کارمم حل بود،پدر بنده شرکت ساختمان سازی داره و به مهندس عمران نیاز داره،جوری که داداش بزرگم تو سن 28-29سالگی معماری رو شروع کرد و حالا هم داره مدرک عمران میگیره،منم هیچ وقت بخاطر کار بابا عمران رو انتخاب نکردم واقعا دوسش داشتم و دارم،حتی بابام میگفت سال سوم رسیدی دفتر میزنم برات

اما انصراف دادم الآن برا رشته تجربی میخونم

چون یه خواستگاری داشتم که دوسش داشتم میگفت دوس ندارم کار مردونه انجام بدی،با این حرفش نشستم حساب کتاب کردم که باید منطق رو ببینم دیگه،واقعا عمران پسرونه ست،انجام دادن کارش روحیه دختر رو شبیه پسر میکنه،از طرفی کار کردن تو محیطی که پر از مرد باشه و کارتم مردونه باشه بیشتر روحیه رو تغییر میده،اوشون میگفت نمیخوام تو محیط پر از مرد باشی،تقریبا7-8ماه بدون اینکه اوشون بدونه خودم فکرشو کردم که کلا انصراف بدم

حالا نمیگم شما انصراف بدی دارم میگم معمولا بخاطر محیط مردنه بودنشه

بعد انصراف پسرداییم شنید گفت آفرین واقعا کار خوبی کردی،خواستم بگم عمران خیلی برا دختر جالب نیستا اما گفتم نه نگم،حالا خوبه که خودت فهمیدی،عموهام کلی تشویق کردن ،خیلی از دوستان اطرافیام وقتی دلیلشو روشن کردم براشون به این نتیجه رسیدن مثلا برق و عمران برا دخترا نیست،اونم بخاطر آینده کاریش

امیدوارم موفق باشی

البته من خودم به شخصه مشکلی با اشتغال همسرم نخواهم داشت.

ببینید سوال کننده گرامی
 من نمی گم شماره این فامیل دورتون رو بگیری و بهش زنگ بزنی بگی ای فامیل عزیزم، من دوست تون دارم اما باید یه جوری حالیش کنین. مثلا ببنید میتونید برید با خواهرش ارتباطی برقرار کنید. کلاسی درسی دانشگاهی، مسجد محله ای، روضه ای ، نذری نذوراتی، سینمایی یه جوری پل بزنید. اوضاع دست تون میاد.
کمی رفت آمد بیشتر کنید به محل کار آقا به یه بهانه ای ، بگید اومدم اینجا یادم اومد شما تو این اداره اید خواستم احوالپرسی کرده باشم. یکی دو دفعه سرک بشی طرف دوهزاریش می افته. فقط خوش و بش و احوالی. فقط مستقیم بهش نگید غیر مستقیم حالیش کنید.حداقل با این کار تون می دونید اون دلش میاد سراغ تون یا نه تو فازی دیگه هست.

به گلابتون خانم
اگه واقعا می بیند که طرف سرش به تنش می ارزه و میشه کمی بعدا باهاش راه اومد جواب رد بهشون نده.
اما اگه واقعا موضع شون اینقدر مستحکم هست که شک ندارید باهاشون ازدواج کنید به هیچ وجه نمیذاره برید سرکار بنظرم این خودخواهی شدیده. دیگه خود دانید. شوهر بدون کار یا کار در انتظار خواستگار. کدومش؟

*متأسفانه برادر مجرد بزرگتر از خودشان دارند!(شکلک گریه)

*متأسفانه همسن من هستند یعنی ۲۰ساله!(اوج نا امیدی)

_در ضمن من فقط آنهارا در بعضی مراسمات رسمی میبینم,بیشتر ببینم سالی یکبار!!اگر مادرش را میدیدم یه جورایی نشونش,میدادم. البته من واقعا مادرش رو خیلی دوست میدارم.یه جورایی عاشق مادرش هم هستم!(به حق چیزهای,ندیده و نشنیده)

*تقریبا اردیبهشت ماه خودش را دیدم,به محض اینکه مرا دید پرید وسط خیابان,من هم یکهو دیدم نیست آخه اونور خیابون بود نگو وسط خیابونه,منم از خدا بیخبر چشمم دنبال اونور خیابون بود که آخرش دیدم وسط خیابونه,نمیدونم بخاطر من بود یا نه.من هم بیرون خیلی مغرورم جوری که ابان فکر میکنه ازش بدم میاد.

*بنظر شما چکار کنم؟؟؟؟آیا حداقل تا ۵_۶سال بخاطر چیزی,که نمی دانم منتظرش باشم؟؟؟ 

من همچنان منتظر نظر شما هستم!!!

ببینید دختر خوب

اول بهتون تبریک می گم چون سن تون زیاد نیست. 20 سالگی در واقع شروع آمداگی یه دختر برای داشتن خواستگاره. عموما البته نه تو همه جای کشور. من فکر رکدم سن بالایی گفتم این کارها کن. نه هنوز خیلی خیلی جوونید.

دوم فکر کنم قید این آقا رو بزنید میدونید چرا؟ چون عمرا یه پسر 20 ساله آمادگی ازدواج داشته باشه. ضمنا فاصله سنی بین تون اگه بیشتر بود خیلی بهتر بود و می تونستید همین الان بیشتر بهش فکر کنید اما وقتی هر دوتون تو 20 سالگی هستید پس بی خیالش بشید. اگه اون 25 سالش یا بیشتر بود و شما 20 ساله میتونستید امیدوار بشید.

سوم اینکه این عشق و عاشقی تو این سن و سال برای دخترها ، عشق واقعی نیست. پس اصلا منتظرش نشین. حتی یک روز. اصلا عاشقش نشی ها که بدبخت می شی.

شما ده سال بشین تو خونه به یه مازاراتی فک کن آیا گیرت میاد ؟ عمرا !

این چیزایی که تو کتابای قانون جذب نوشته معمولا به خدا ربط داده شده تا عقیده رو قوی تر کنه و آدم رو امیدوار تر !

خواهرم شما با فک کردن به ایشون فقط خودتون رو وابسطه میکنید ! حالا کافیه طرف ازدواج کنه ! شما شکست خیلی بزرگی میخورید و ....

تنها کاری که کافیه بکنید اینه که فراموشش کنید ! چرا ؟ چون اینکه شما به اون فکر کنید دردی رو دوا نمیکنه !چون ممکنه خواستگاراتون رو به خاطر اون بپرونید ! چون ممکنه حتی بعد از ازدواج با فردی دیگه دچار مشکل بشید

دختر خوب خیلی کار خودت رو سخت کردی. عاشق دلسوخته!!. های های از این دنیای عاشقی، که می دونم چی می گید!!!!
 دختر خوب، اون هم ترا می خواد؟ عشق یک طرفه خیلی خطرناک هست. اگه اینقدر عاشقی و اون هم از فامیلاتون هست خب یه آدم مطمئنی پیدا کن. بهش پیام بده که به خواستگارت بگه فلان کس رو دوست داری یا نه؟ فکر نمیکنی سوژه خوبیه برای شماست؟ ببین نظر اون چیه. اگه آقا پسره دلخواه شما باشه خیلی عالیه.
اگه کسی رو پیدا نکردی یه راه پر خطر بهت می گم. ریسکش باخودت. شماره اش رو پیدا کن. با یه سیم کارت ناشناس بهش اس بده. نظرش رو جویاشو. ولی سعی کن بهش آدرس بدی نه اینکه اس بدی بگی من فلانی ام. نظرت راجع به من چیه؟ اینکه گفتم ناشناس، به خاطر اینکه اگه علاقه ای نداره حداقل ضایع نشی.

آدرس بده مثلا بگو تو اقوام به کسی علاقه نداری؟ اگه گفت آره بگو میشه اسم یا اسامیشون رو بگی؟ البته اول سعی کن اطمینانش رو جلب کنی. اگه اسم تو رو گفت که خیلی خوبه. ولی وانمود نکن که تویی. اما اگه اسم ترا نگفت شما بیا سه تا دختر بهش پیشنهاد بده. تو این سه دختر اسم خودت هم لحاظ کن. بهش بگو اگه این سه تا دختر بهت علاقه داشته باشن نظر خودت چیه؟ کدومشون رو بیشتر قبول داری؟ بازهم ببین اسم شما رو می گه یا خیر؟ اگه نگفت بگو نظرت راجع به فلان دختر چیه؟ که خودت باشی. ولی بهت بگم این کار خیلی پرخطره. مسئولیتش به عهده خودت. حتی اگه گفت دوستت دارم یا ندارم بگو من یه واسطه ام. نگو خودتی برای بعدت بهتره

اگه اون هم به شما علاقه داشت خب بهش پیشنهاد بدین بیاد خواستگاری تون. حتی اگه شرایط نداشته باشه. می تونید عقد کنید تا بعد. اگه هم علاقه ای نداره و نمی خواد علاقه پیدا کنه که شما که تکلیف تون روشن میشه. اون وقت تصمیم می گیرید که تلاش کنید تا اون رو عاشق خودتون کنید یا اینکه قید این عشق رو بزنید.قطعا برگ برنده زمانی دست شماست که اون هم عاشق شما باشه. اون هم دلباخته شما بشه . فقط هیچ وقت بهش نگید خودتی. بهش بگو من یه واسطه ام همین. تا اگه ترا نخواست ضایع نشی. آبروت رو نبره

البته این هم بهتون بگم یه پسر باید خیلی مرد باشه، خیلی با جنبه باشه ، خیلی انسان باشه که بدونه دختری عاشقش شده ، فردا روز این مسئله رو چماق نکنه تو سر زنش. فردا روز از این عشق سوء استفاده نکنه. فردا تو زندگی تا تقی به توقی خورد، بهش نگه این تو بودی که عاشق من شدی!!!

فقط یه چیزی حواستون باشه جسارتا. ناراحت نشید خواهش می کنم، تحت هیچ شرایطی ، تحت هیچ شرایطی بدون هماهنگی با خانواده تون کاری نکنید. حتی اگه اون هم عاشق شما باشه مراقب باش که وقتی از عشق شما نسبت به خودش با خبر شد، ازتون سوء استفاده نکنه.
هر کاری می کنید با هماهنگی خانواده. این هم گفتم قایم موشک بازی در بیاری  و بهش اس بدی، واسه اینکه بدونی علاقه ای بهت داره یا خیر والا تحت هیچ شرایطی خانواده ات رو دور نزن. اصلا و ابدا. انشالله خدا کمک تون کنه.

آخه امسال یه بار رفتم مغازه ش ,خودمو گم کردم ۱۰ تومن پولو اضافه دادم,اون فک کنم فهمید دوسش دارم!

البته مغازه ش رو تعطیل کرده و  اجاره دادن الان. اگه اس بدم شک میکنه

به سوال کننده

گفتم شماره شما باید ناشناس باشه. نباید شماره خودت یا خانواده ات باشه. این روش کمی ریسک داره. اما اگه بخوای بدونی مزه دهنش چیه، تو رو دوست داره یا نه، احیانا علاقه ای داره بهت، باید با یه شماره ناشناس، بهش اس بدی. شماره ای که مثلا مال کسی باشه که بهش اطمینان داری. وآقا پسر هم نتونه ردش رو بگیره.

چون هر شماره ای اگه کسی احیانا مزاحمتی ایجاد کنه می تونه از طریق مخابرات و طی تشریفاتی ، بدونه مال کی هست.شما می خوای احساس و علاقه اون رو به خودت بدونی ، باید ناشناس بمونی ، به خاطر حرمت خودت.اینکه رفتی مغازه اش چون دوستش داشتی ، ایجوری شدی.
گفتم اگه هیچ راهی پیدا نکردی که بتونی بدونی دوستت داره یا نه از این روش استفاده کن. نه اولین راه. آخرین راه. ضمن اینکه باید مواظب باشی گولش نخوری. اگه گفت دوستت داره باید بیاد خواستگاری، اگه بهش رو دادی مخت میزنه ، خواستگاری هم نمیاد، تو هم که عاشقشی دیگه اوضاع خراب میشه. خانواده ات رو دور نزن. زیر آبی جسارتا نری که بدبخت میشی.

بهتره برم یه قبربکنم زنده زنده خودمو خاک کنم!

به دختر خانم سوال کننده

خدا نکنه این چه حرفیه میزنی. قبر واسه چی؟ من گفتم به خاطر حفظ آبروتون. میگم احتیاط کنید. اگه هم نه بهش اس بده بعد از خوش و بش و احترام ، بهش بگو تو فکر ازدواج نیستی؟ همون راهکارهایی که گفتم بالا. خودت رو به هیچ وجه معرفی نکن. ببین اصلا علاقه ای بهت داره یا نه. ضمنا اگه پسر پاکی باشه و مطئمن باشی ازش، می تونی اونو عاشق خودت کنی. ولی بازهم می گم ناشناس برو. اگه واقعا دیدی علاقه مند هست خودت رو معرفی کن. اما اگه خودت معرفی کردی و علاقه مند بود ، باید بیاد خواستگاریت. رسمی. اگه هم علاقه مند نبود قسم بخوره که حفظ آبرو می کنه. قسم بخوره شما رو برای مسایل جنسی نخواد. مطمئن بشی که سوء استفاده نمی کنه

ببین من زیادی می گم احتیاط کنی که حرمت خودت رو نگه داری. اگه اون دوستت نداشت ناراحت نشی. اگه دوستت داشت حفظ آبرو بشه برات. سبک نشی ، اون دورت نزنه. خب خودت باید عاقل باشی ببینی اون پاک و سالمه، بهت علاقه داره. حتی اگه خودت رو معرفی کردی مواظب باش ازت سوء استفاده نکنه. ما بقیش باخودتون. اون باید بهت ثابت کنه پاک هست و علاقه مند به شما. اون وقت می تونه رسمی خواستگاری کنه دیگه بقیه مسایل حله انشالله

بیچاره دخترا عاشقم بشن  راهی نیست حداقل علاقه رو ابراز بکنن!

قبر واسه اینکه دیگه نمیدونم چیکار کنم.

تا اونجایی که میشناسمش,میشه رو رازداریش,حساب کرد.ولی هم اونا هم ما مذهبی هستیم.از یه دختر مذهبی بعیده همچینکاری,کنه.اونم اصلا ادمی نیست که بخواد مخ کسی رو بزنه و اونو برای س.ک.س بخواد..شما خودتون اگه شرایط اونو داشتین (دوتا دااداش مجرد بزرگتر از خودتون و سن ۲۰) ازدواج میکردین؟ضمنا مذهبی و خجالتی هم بودین مثل اون!

من خودم از طرفداران قانون جذب هستم، البته من همیشه آدم خوشبینی بودم و هستم و.حس ششم خیلی قوی دارم وشاید باورتون نشه، تاالان هر چی خاستم بهش رسیدم،فقط باید با تمام وجودت بخای، من حدود 6 ماه رو خودم کار کردم و الان قدرت جذبم خیلی بالاس، تو همه چی جذب شغل مورد نظر، اینکه کجا و چه کاری خودم جذب کردم، ماشین، خونه، و جذب افراد، میتونم به جرات بگم هر جا میرم از بزرگ بگیر به کوچیک همه جذبم میشن. قیافه و هیکلم معمولیه، اما همیشه لبخند دارم و خوش برخوردم و احساس خوبی دارم با اینکه زندگی خانوادگی خوبی ندارم، اما زندگی شخصی خودمو عاشقشم. 

و باور دارم به هر چی بخام میرسم و به هر چی که تا الان آرزو داشتم رسیدم، مورد آخر عاشق یکی از همکارام بودم، وبعد از اینکه مطمعن شدم مجرده و تنهاس، بهش فک کردم و جالبه الان اون آقا عاشق من شده و ازم خاستگاری کرده، ولی فعلا به علت شرایط خانوادگی ام مجبورم ی کم صبر کنم... 

برام دعا کنید.