سلام

نمی دونم از کجا شروع کنم از اولش که انگار یه نور توی تاریکی اومد و زندگیم رو روشن کرد. اولش نمی‌فهمیدم گرمی قلبم از اونه وقتی که رفت فهمیدم دیگه با کسی جز اون بعد اون نتونستم احساس گرما کنم حتی اگه همه ش یه خیال بود! یا از وقتی که فهمیدم دنبال یه چیزی که رفته گشتن فقط یه بازی که انگار می دونی می‌بازی ولی باز انجامش میدی. 

وقتی که رفت فهمیدم عاشقش شدم وقتی که مهربون بود نه وقتی که دلش از سنگ شد! من خیلی تلاش کردم بجایی که با اون آدم بودم برگردم ولی اون دیگه منو نمی‌خواست حتی وقتی که اول اون عاشق شد ولی اولم اون عشق از دلش رفت برخلاف من که با گذشت زمان عاشقش شدم و موندم! 

جفا دیدم وفا کردم امّا بدی نکردم و بدی براش نخواستم، من نمی‌خواستم ازش به خاطر شکستن قلبم انتقام بگیرم (بعد جدایی کارهای درستی در حقم نکرد ولی ازش متنفر نشدم و هر بار بخشیدم)  امّا ناخواسته باعث این کار شدم. سعی کردم درستش کنم امّا نشد اون شخص الآن از من متنفر شده! بهم گفته منو دیدی روت برگردون! 

نمی دونم حس این رو داشتین که کسی که دوسش داشتین و قبلاً با هم بهتر بودین از شما متنفر باشه یا نه؟ تلاش هام برای جبران نتیجه نداد با خودم گفتم شاید کارماس امّا باز هم غمش دلم رو غمگین کرد. چطور آدم‌ها و حس شون این قدر عوض میشه چطور عشق میشه نفرت. اون دیگه رفته و نمیاد ولی خیلی ناراحتم از اینک از من متنفر هست از اینک جدای عشق دوستم رو از دست دادم نمی دونم درکم می‌کنید یا نه ولی امیدوارم نظر سازنده تون رو بهم بگید.

ممنون


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه)