سلام
من یه دانشجو هستم سال سوم . همه شرایط مادی هم برا ازدواج دارم. سنمم 21 ساله. عاشق یکی از همکلاسی هام شدم اولش نمیخواستم خودم مستقیم برم جلو و از طریق واسطه این مساله رو بهش رسوندم ولی اولش مخالفت کرد برا همین خودم رفتم جلو و بهش گفتم اما اون شرط گذاشت که نمیتونه از شهرشون جدا بشه و به شهر ما بیاد اما من انقدر صحبت کردم که راضی شد تقریبا...

اما الان یه ترسی وجودمو گرفته و دلسردی و ترس بدی گرفتم نمیدونم چرا ولی با اینکه دوستش دارم اما هی به خودم میگم شاید تصمیمم اشتباه باشه شاید خوشبخت نشم. شاید بعدا پشیمون شم چرا اصلا ازدواج کردم... ولی هنوزم دوستش دارم... اما این ترس منو خیلی داغون کرده. هی میگم نکنه بعدا بگم کاش دیرتر ازدواج میکردم
خواهش میکنم راهنماییم کنید واقعا داغونم. هر کی هر کمکی میتونه بکنه


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را ← (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)