دوستان عزیز بنده با دخنر خانمی آشنا شدم که پیشنهاد رابطه از ایشون بود. اوایل بنده میلی یه این رابطه نداشتم اما کم کم با حرفایی که زد و رفتاری که ازش دیدم خودمم از ایشون خوشم اومد خیلیم دوسم داشت .

اما بعد دو ماه از این رو به اون رو شد دیگه نه زنگ میزد نه جواب اس ام اس میداد تا حتی خیلی بی تفاوت شد اگر زنگ میزدم ریجکت میکرد میگفت تو جلسم یا اصلا جواب اس ام اس نمیداد نزدیک عید شد ۵۰ روز غیبش زد اصلا جواب اس ام اس نمیداد بعد ۵۰ روز زنگ زده میگه بابام مریضه واقعا نمیتونست اینو تو این مدت بگه؟ بعدشم که به عینه خودم دیدم با سه نفر دیگه در ارتباطه و همه رو هم میگفت پسر خالمن.

دوستان شما بگید گیریم پسر خالش بوده واقعا پسر خاله کسی رو واسه خودش نداره که با تو همش بیرونه؟ من سر این موضوع دعوایه بدی باهاش کردم آخه واقعا موضوع ساده ای نبود که بخوام بعد پنج ماه سکوت دیگه حرفی نزنم.

بعدشم که میگه تو بی اعتمادی دعوایم که کردی حرمتو شکوندی. دعوا رو بهونه کرد و گذاشت رفت. من قصدم باهاش ازدواج بود خودشم میخواست اما گفت من به تو هیچ تعهدی ندارم اصلا بحث تعهد نیست مهم اینه که بسم الله اشنایی و رابطه رو با من گفتی پس وفادار بمون اما زندگیه منو به هم ریخت.

شما بگین دوستان این اسمش خیانت نیست؟ چرا یه جوریم برخورد میکنه مظلوم خودشو نشون بده؟ بعد جالبه میگه یه مدت به من کاری نداشته باش تا سه ماه ببینم بعدش میتونم باهات باشم یا نه؟ خنده دار نیست؟ چی منو فرض کرده؟

البته بگم که بچه طلاقم هستش و صدرصد با اختلال شخصیت مواجه هستش. نظرات خودتونو بگید دوستان منتظرم. شاید اینطور که مظلوم نمایی میکنه من مقصرم واقعا.

ممنون


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)