سلام
پسری 24 ساله هستم و درسم تازه تموم شده و میخوام اقدام کنم برای سربازی، من مثل بچه آدم رفتم دانشگاه و اومدم و برحسب خجالت، حیا، بی عرضگی، شرایط یا هر چیز دیگه مسئله ازدواج و انتخاب همسر رو به خانواده واگذار کردم و فقط چند بار ابراز نیاز به ازدواج کردم و با پاسخ منفی مواجه شدم و موکول شد به بعد از پایان خدمت.
من یه داداش دارم که پنج سال از من کوچکتره و توی دانشگاه با یه دختری آشنا شده و میخوان با هم ازدواج کنن. اول پدر و مادرم مخالف بودن ولی با اصرار داداشم راضی شدن که یه جلسه برن برای آشنایی . رفتن دختر خانم رو دیدن و خوششون اومد، انصافاً هم دختر خوبیه. داداشم نه کار داره، نه سربازی رفته، نه درسش تموم شده و... ولی دختر خانوم همه ی شرایطش رو پذیرفته و گفته تا هر وقت که لازم باشه عقد میمونه .
حالا من دچار یاس شدم کلا . داداشم میگه تو بی عرضه ای، الان دیگه اینجوری نیس که بشینی ببینی چی میشه باید خودت دست به کار شی.
مامانم میگه قسمته، هر چی مصلحت باشه اتفاق میفته. حتی الان هم میگه داداشت رو نگاه نکن کسی به آدم سرباز دختر نمیده و سربازیت رو برو بعدش یه دختر خوب برات پیدا می کنم.
الان من باید چی کار کنم؟ اصلا داغون داغونم.. هر کاری می کنم حسودی نکنم نمیشه. این از بی عرضگی منه!؟
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۲۰۷۴ بازدید توسط ۱۵۱۶ نفر
- شنبه ۱ اسفند ۹۴ - ۱۷:۲۰
