سلام خدمت همه کاربران عزیز خانواده برتر
خود خدایی چیست؟
خود خدایی چگونه بوجود می آید؟
برای رسیدن به تعریف خود خدایی و پیدا کردن دلیل بوجود آمدن این پدیده شوم و خطرناک لازم است که یک سری موارد بررسی شوند
بعد از بوجود آمدن انقلاب اسلامی جهان غرب و در راس آن ها ایالات متحده امریکا که امپراطوری و موجودیت خود را در خطر میدیدند در تدارک جنگ همه جانبه و تمام عیار از نوع جنگ سخت (هشت سال دفاع مقدس ) و جنگ نرم بر آمدند که امروز شاهد انواع آن هستیم
.
بعد از انقلاب اسلامی انواع تحریم ها ی اقتصادی و انواع فشارها و محدودیت های سیاسی بر سر ایران سایه افکنده و همچنین از آن مهمتر کوتاهی طولانی مدت عده زیادی از مسئولین در قبال مردم عزیز مسلمان کشورمان را شاهد بودیم.
با اینکه دشمن در جنگ سخت شکست خورد ولی در جنگ نرم که بسیار خطرناک تر است متاسفانه پیشرفت هایی داشته که جای تامل دارد .
این شرایط همگی دست به دست هم دادن که شرایط دین گریزی ، ضعف فرهنگی و بوجود آمدن انواع فرقه های جدید و تقلیدی و مذهب های جعلی را در کشوری که عاشقانه به دین و مذهب خود در دوره ای مختلف تاریخی بعد از قبول آن عشق میورزیدن و احترام میذاشتن فراهم آید .
در
این دیدگاه که توسط صیهونیسم جهانی رهبری میشود مهم این نیست که جوانان
ایرانی به کدام دین مذهب یا فرقه روی میاورند! میخواهد برگشت به زرتشتی
بودن یا فراماسونری باشد بهاییت ، تکفیری ، کافر یا حتی شیطان پرستی باشد
مهم این است که شیعه ناب محمدی (ص) علیه نباشد و این موضوع در سالیان اخیر به صورت علنی از سوی مقامات غربی و رسانه های آن ها که شامل اکثر رسانه هاست بیان
میشود وبه گونه ای عملی با اعلام مستقیم امریکا برای مقابله با تفکر شیعی
جمهوری اسلامی در خود ایران و جهان هر سال در کنگره آمریکا میلیون ها دلار بابت شبکه های فارسی زبان و انواع شبکه های اجتماعی که وظیفه ی این کار را به عهده دارند اختصاص می یابد.
با توجه به اینکه خود این شبکه ها اعتراف میکنند که از یک منبع مشترک تغذیه مالی میشوند این سوال پیش میاید که چرا خیلی از ان ها عرفان ها و مذاهب مختلفی را تبلیغ میکنند؟؟؟!!!
فرقه های نو ظهور و مذهب های تغییر یافته با وجود تقابل و تضادهایی که ممکن است با هم داشته باشند اما از وجوهی مشترک ( انسان محور ، ضد معاد و تناسخ گرا ، شریعت ستیز ، انزوا طلبی ، عقل ستیز، کرامت محور ) نیز بهره میبرند که این وجوه نوعی اسیب برای دین گرایی افراد جامعه و مقابله با نظام جمهوری اسلامی و تفکر ناب شیعی است.
( این وجوه مشترک را در جنگ علیه یمن شیعه که در آن اسراییل یهودی صیهونیسم شده و عربستان مسلمان تکفیری شده پشتیبان داعش و ترکیه مسلمان که اسلامشان اخته و غربگرا شده کنار هم قرار میگیرند و هواپیماههای جنگیشان یک هدف را هدف قرار میدهد و با دستور مسیحیت صیهونیسم شده فراماسیونر زده امریکا مردم بیگناه و تفکرشان را بمباران میکنند) و این جنگ نشان داد که تمام این مذاهب و تفکرات در یک راستا قرار دارند.
فرانسیس فوکویاما یکی از برجسته ترین استراتژیست ها و تانک های فکری غرب در بازیابی هویت تشیع عنوان میکند:
( تشیع پرنده ایست که افق پروازش بسیار بالاتر از تیرهای ماست یک بال سبز و یک بال سرخ. بال سبز این پرنده: مهدویت و عدالت خواهی است و بال سرخ آن شهادت طلبی که ریشه در کربلا داشته و اسلام را فنا ناپذیر کرده است. عاشورا و حماسه پر شکوه ان پدیده ای است که همواره رمز
و راز نیروی پنهان و اشکار مسلمانان و ازادیخواهان بوده است .قدرت این رمز
ان چنان است که دشمنانش را همواره در حیرت و سردرگمی فرو برده است .
اسلام در انتظار عدالت به سر میبرد و امیدوار است و انسان امیدوار هم شکست ناپذیز، نمیتوانید انسانی را تسخیر کنید که مدعی است کسی میاید که در اوج ظلم و جور جهان را پر از عدل داد میکند.. شیعه با شهادت دو چندان میشود شیعه عنصری است که هر چه ان را از بین ببریم دو چندان میشود)
همچنین فوکویاما در کتاب پایان تاریخ خود میگوید لیبرالیسم در یک صد و پنجاه سال گذشته: توءیسم (یکتا پرستی) فاشیسم، نازیسم، مارکسیسم و کمونیسم را شکست داده تنها ایده لوژی که در مقابل غرب و لیبرالیسم باقی میماند اسلام شیعی است و خورده تمدن ها و فرهنگ های جزیی توسط غرب بلعیده میشوند و رسانه ها جهان را به سمت دهکده واحد پیش میبرند و باید یکی از فرهنگ ها را به عنوان کد خدا پذیرفت که آن نیز لیبرال دموکراسی آمریکایی است.
(قابل توجه عزیزانی که فکر میکنند ایران سمت روسیه رفته در صورتی که در جهان کنونی که جنگ جنگه ایده لوژی است به گفته ی خود آمریکایی ها و غربی ها این روسیه است که به سمت ایران و جبهه مقاومت حرکت کرده است تا جایی که عده ای از تحلیل گران جهانی احتمال شیعه شدن پوتین را داده اند و وزارت دفاع امریکا پنتاگون ، نام روسیه را از اولین دشمن امریکا حذف و نام ایران را جایگزین کرد )
به گفته ی فوکویاما نفر اول اندیشه لیبرال دموکراسی و پدر فکری معنوی غرب جنگ پایان زمان ( ارماگدون) بین لیبرال دموکراسی امریکایی و نوکرانش
و شیعه ناب محمدی (ص) می باشد که ایران و یارانش در راس آن قرار دارند .
دیگه بیشتر از این نمیخوام این بحث اینجا باز کنم
میرسیم به انحراف جدیدی ( فقط خدا!!!! ) که مدتیست توسط سرویس های اطلاعاتی و رسانه های دشمن به صورت مستقیم و غیر مستقیم به طور گسترده و هدایت شده وارد کشور شده و با توجه به جذابیت ها و مزایایی که داره خیلی سریع تر و عمیق تر از ایده های قبلی رشد کرده و از افراد کم سن و مسن جامعه را تحت تاثیره خودش قرار داده.
جدیدا عده ی زیادی پیدا میشن که که وقتی بحثی مربوط به دین پیش میاد میگن ما فقط خدا رو قبول داریم نه بیشر نه کمتر!!!!؟؟؟؟؟
وقتی سوال می کنیم خب کدوم خدا؟ میگویند خدای درون خودمان! خب اینجا چند تا سوال اساسی و بحث جدی پیش می آید:
1. خدا از چه طریقی با انسان سخن گفته و خودش را معرفی کرده؟
2. خوب و بد در طول تاریخ چگونه مشخص شده است؟
3. قواعد زندگی انسانی چگونه تعیین میشود؟
4. اصلا چه چیزی خوب و چه چیزی بد است؟
5. کلا خوب و بد چگونه و چرا معنی پیدا میکند؟
6. کدام کار را بهتر است انجام دهیم کدام را انجام ندهیم؟
7. اگر خدای درون تو یه چیز گفت و خدای درون من چیز دیگه ای و احتیاج به تصمیم گیری بوجود آمد چه مرجعی وجود دارد خدای کی راست می گوید؟
خب جواب های واضحی برای این مطالب در طول تاریخ وجود داشته و دارد از طریق پیامبران که از روز اول خلقت بشر با انسان بوده اند و حضرت آدم (ع) اولین پیامبر خدا بودند
از طریق کتب آسمانی ( تورات ، انجیل، قرآن ، زبور ، صحف حضرت آدم ، آرماتس ، شوماخیل و .......)
حتی دانشمندان بزرگ تاریخ مانند البرت انیشتین در پاسخ به این سوال که آیا به مسیح (ع ) اعتقاد داری؟ میگوید: (بدون شک هیچکس نمیتواند بدون اعتقاد به مسیح (ع) انجیل را بخواند)
در کتاب ( انیشتین زندگی و دنیای او ) به ناتوانی انسان و نداشتن درک کامل انسان تاکید کرده اونوقت چطور عده ای پیدا شدن که ادعا میکنند درک همه چیز را دارند! و خدای درونشان
در هر مورد خوب و بد را بدون اینکه جای دیگه سخنی گفته باشه در لحظه میتونه خوب و بد را بهشون نشون بده؟!!!
اصلا خدایی که یک کلمه با بشر سخن نگفته و نه معجزه ای داره نه فرستاده ای و فقط درون فرد وجود دارد چگونه خدایی است؟!!!
حتی زرتشتی ها هم که یکتا پرست بودن پیامبری به نام زرتشت قبول داشتن! که به اعتقاد عده ای از علما اسلام جز 124 هزار پیامبر خدا بوده . حالا بازم فقط خدا؟؟!!
اگه خدای درون تو گفت گوشت انسان مرده را میشه خورد مشکلی نداره!!!
خدای درون من گفت نه خوب نیست!! به چه مرجعی باید مراجعه کرد؟؟؟
اگه خدای درون تو گفت غیبت بعضی مواقع لازمه خدای من گفت نه ، خدای یکی دیگه هم یه چیز دیگه گفت تکلیف چیه ؟ کدوم خدا راست میگه ؟؟با کدوم مرجع؟
در اینجاست که خود خدایی معنی پیدا میکنه چون هر کسی برای هر تصمیم گیری مرجعش خدای درون خودش میشه ( خدایی که هیچ نشونه ای ازش وجود نداره و توسط خود حقیقی هر کس سخن میگه!! در واقع خودش تصمیم گیرنده خوب و بد بودن و تصمیم گیرنده و تعیین کننده اصلی میشه و این خطر جدی که بشر تهدید میکنه .
در آخر میشه اینجوری برداشت کرد که به طرف میگن چه دینی داری ؟ میگه فقط خدا ( یا خودم خدام چون خدایی که نشونه نداره در واقع وجود نداره ) و دین و مذهب لازم نیست .
از این انسان همه چیز بر می آید هر لحظه ادعایی کند هیچ کس نمیتواند آن را نقد و رد کند هر کاری بکند کسی نمیتواند به او بگوید اشتباه میکنی چون خدای درونش گفته است و تو چه میدانی خدای درون او کیست؟؟؟
این عقیده از کافری هم خطرناک تر است چون ظاهرا طرف خدا را قبول دارد ولی در واقع خدا های زیادی بوجود می آیند .
هر کسی میتواند خدایی باشد و از طرفی هم جذابیت های زیاد این پدیده باعث شده عده ی زیادی که خیلیاشون افراد ساده دل و پاکی هم هستن به این پدیده جذب بشن.
مزایا و زیبایی هایی که باعث جذب میشه:
1. بی نیازی از بندگی و هرگونه مسئولیتی که انسان بر اساس آن آفریده شده
2. با خیال راحت تر گناه کردن و نگران چیزی نبودن ( چون دیگه خدا چیزی راجع بع مجازات و گناه صحبتی نکرده یعنی به نوعی کلا صحبتی نکرده)
3. نداشتن التزام در مورد فکر کردن راجع به هیچ مسئله خاصی
چون اصلا احتیاجی نیست که در بالا هم در مورد فرقه ها هم ذکر شد
4. احساس آزادی در مورد همه امور و هر لذتی ( چیز باز دازنده ای وجود ندارد ) و .......
5. دوست دارم خیلی چیزهای دیگش خود دوستان فکر کنن و بیان
این برنامه چند سالی است که شروع شده و استارتش از کنسرت سنتی آقای همای که بعد از فروختن خودش به صیهونیسم و رفتنش به آمریکا جایی که در والدیسنی (کمپانی به شدت صیهونیسم) کنسرت موسی و شبان رو اجرا کرد کلا مزموم شعر کفر بود و در نهایتا را با کلمه خود خدایم خدایم راز درون کنسرت را فاش کرد
با توجه به اینکه مدتی دیدم خیلی از آدم های پاک نیت هم که از دوستان بنده هم جزءشون بودن درگیر این موضوع شدن لازم دیدم این هشدار جدی به کسایی که شاید عمق قضیه رو درک نکردن و ناخوداگاه به این قضیه کشیده شدن بدم که واقعا این جریان برنامه ریزی شدست و بسیار برای زندگی و آینده همه خطرناک و کسی فکر نکنه که این قضیه رو خود به خود کشف کرده و علاقمند شده چون توی کل ایران با اینگونه افراد که هم سخن میشی دارای توجیه و نقطه نظرات مشترک هستن که نشون میده این داستان تغذیه شده و هدایت شده ست.
امیدوارم از بیانات عزیزامون استفاده کنیم
به امید ظهور حضرت حجت عج
کوچیک شما پیرمرد جوون
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)
- ۲۷۶۱ بازدید توسط ۱۷۳۰ نفر
- چهارشنبه ۱۷ تیر ۹۴ - ۱۷:۴۴
