خانم‌ها و آقایان به نظرتون این دختر فامیل و مادرش منظورشون در مورد ازدواج با من چی بوده؟ الآن چیه؟ راستش شرایطش فعلاً نیست از خودشون بپرسم.

پسره که من هستم به دختر فامیلش چون علاقه داشته برای ازدواج پیام میده و علاقه ش رو میگه این هم میگه که شرایطم مثل تمام شدن دانشگاه و استخدام تا آخر تابستان درست میشه خلاصه دو ماه در ارتباط پیامکی میشن ولی دختره با اینکه جواب مثبت داده بود می‌گفت نمی دونم چرا دو دلم همه ش با اینکه حتی زمان عقد شون رو تعیین کرده بودن و طوری رفتار می‌کردن انگار دو تا همسر هستن و خیال پسره راحت شده بود دو ماه بعدش دختره میگه زیاد بهم امیدوار نباش چون نمی تونم تصمیم بگیرم و با خودم رو راست نیستم و هر چقدر فکر می‌کنم می بینم مثل داداش میمونی. 

بعدش گفت حتی می‌خواستم بهت بگم تا موقع استخدامت بذار افکارم رو کنم بعد جواب بدم بعدش گفتم میگی این چطور دختری هست که می خواد این همه ماه رو فکر کنه. بعدش گفت ببین فعلاً قضیه منو تو منتفیه..منم خیلی ناراحت شدم ازش چون واقعاً خیالم راحت شده بود ازش چون  می‌گفت من که گفتم خیالت راحت باشه برو درست رو بخون.

بعد سه هفته مامان بابام اینها می‌خواستن برن بیرون مامانش هم خب عروس مون هست و همسایه بغلی گفت منم رفتنی ببرید کار دآرم وقتی رفته بودن بدون اینکه حرفی از ازدواج ما بین دو خانواده شده باشه و بدن اینکه خودش هم  حرفی از ازدواج بزنه به مامان بابام اینها توی راه گفته بود من از چهارده سالگی عروستون بودم و با کسی کاری نداشتم و این‌طوری خوبم و اون طوری خوبم و دخترم هم مثل من هستش بابام هم گفت اینکه گفتن نمی خواد. 

خلاصه مامان بابام اینها هم کُپ کرده بودن که این زن داره چی میگه. خلاصه سه ماه صحبتی نکرده بودن این دختر پسر. وقتی پسر میره خونه دختره مهمانی با خانواده وقتی دختر می خواد لیوان چای رو جمع کنه خیلی آروم با حالت ناز گفت باز هم بیارم طوری که پسره زورکی شنیده بود صداش رو چند روز بعدم وقتی دختره اینها رفته بودن خونه پسره وقتی پسره مثلاً از داداش دختره که پسر پانزده ساله هست سؤالی می‌پرسید  زود دختره جواب مبداد یا مثلاً دختره هم یه سؤالی از پسره بعد سه ماه که هیچ ارتباطی نداشتن پرسید و صحبت می‌کرد. 

خواستم ببینم این دختره که میاد راحت صحبت می کنه بعد چند ماه قطع ارتباط یعنی علاقه داره یا اینکه منظور خاصی نداشته آخه من میگم اگر دختری با پسر همسایه این‌طوری صحبت کنه بعدش بیاد بگه دو دلم معمولاً خجالت می کشه چون این‌طوری کرده. بعدش نظر مادرش چی بوده. دیروز هم اومدن خونه مون خیلی عادی باهام صحبت می‌کرد مثلاً از مامانش سوال می‌پرسیدم اون جواب می‌داد.



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
ازدواج فامیلی (۸۹ مطلب مشابه)