چرا من دختر رو می ذارید تو مجرایی که فقط باید عمل زیبایی انجام بدم تا پسندیده بشم؟ چرا هم و غم من باید یه ذره قوز و استخون روی  بینی م باشه، چرا پسرها دخترها رو سوق میدن به پوچ گرایی بعد خودشون از بی خاصیت بودن دخترها میگن و اینکه بی درک هستند. 

من از ۲۳ سالگی اینجا بودم اون زمان من واقعاً مایل بودم ازدواج کنم امّا به اطرافم که نگاه می کردم می دیدم اوضاع مالی خیلی بدی داریم تو یه روستایی بی امکانات بودیم، قیافه م هم‌ که معمولی بود، خب من هیچی نداشتم برای ازدواج.

به فکرم زد که تمام تلاشم رو بکنم از این منجلابی که توش بودم خارج شم، خیلی تلاش کردم طی این ۸ سال. خدا هم کمک کرد مهارت هام رو بالا بردم به واسطه اون درآمدم بیشتر شد محل زندگی مون رو تغییر دادم و کتاب زیاد خوندم درک مو بالاتر بردم  کدبانو شدم. 

قیافه م بهش می رسیدم امّا باز هم متوسط بود و‌ هیچ‌ عمل زیبایی دیگه انجام ندادم چون این انتظار رو داشتم به واسطه افزایش مهارتم و درآمد خوبم و حجب و حیام و محل ارتقاء یافته زندگیم بتونم ازدواج کنم. 


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
جراحی های زیبایی (۲۵ مطلب مشابه)