سلام

من یه پسر 22 ساله ام تازه لیسانس گرفتم و سربازی نرفتم. یه ساله که عاشق یکی از دخترای فامیلمون شدم که 3 سال ازم کوچیکتره ولی متاسفانه فراهم نبودن شرایط ازدواج و اندکی فاصله طبقاتی مانع شد که عشقمو به ایشون ابراز کنم و تصمیم گرفتم بی خیال بشم ( بگذریم که چقدر برام دردناک بود).

چند وقتی گذشت تا اینکه شنیدم براشون خواستگار اومده. از شنیدنش احساسی بهم دست داد که توصیفش سخته اون روز بود که عمق علاقم به ایشونو فهمیدم تصمیم گرفتم ایشونو با خبر کنم مخصوصا اینکه فهمیدم ایشونم از من بدش نمیاد ولی من کماکان مشکل مالی دارم .

واقعا به بن بست خوردم کار هر شبم شده گریه و فکر کردن به عاقبت کارم. دو دلم که از سر راهش برم کنار و ازش نخوام چند سال منتظرم بمونه یا اینکه شجاع باشم و حرفمو بزنم .

آخه میترسم تا آخر عمرم حسرت بخورم و خودمو نبخشم. ضمن اینکه ازتون خواهشمندم نظرتونو راجع به شرایطم عرض کنید، میخواستم ببینم کسی بوده که شرایط منو قبلا داشته باشه و اینکه کدوم راهو انتخاب کرده و سرانجامش چی شده؟ 


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)