خانواده برتر

حالا اگه راننده آژانسی که میبردت به مطب هم این ویژه گی های اخلاقی رو داشت و 45 سالش هم بود عاشقش میشدی؟

جواب اولی خیلی جواب خوب و پر از طعنه به بعضی از دخترای زیاده خواه با وجود شرایط معمولی خودشون بود

من یه دوستی داشتم مامان و باباش اینجوری آشنا شده بودن.... باباش مامانش رو عمل کرده بود :) 

خانم محترم بد نیست جزو قسم پزشکی اینه که دکتر به چشم خواهری به بیمارش نگاه کنه و در ایران نمی دونم ولی خارج ازدواج و رابطه داشتن دکتر با مریضش ممنوعه مثلا تو اکثر ایالتهای امریکا تا 5 سال بعد از درمان و برای روانپزشکان تا ابد هرگونه رابطه عاطفی با بیمار ممنوعه و کار هم ندارند که طرفین راضی هستند اون پزشک معمولا پروانه کارش معلق میشه.

سلام خب اون چطوری با شما رفتار میکنه؟مث بقیه بیماراش یا  متفاوت با بقیه؟!من درکتون میکنم خودمم ی مدت از دکترم خوشم میومد البته اون استاد دانشگامونم بود ولی خب من میدونستم متاهله و اینکه من نظری بهش نداشتم!!فقط طرز رفتار و شخصیتشو دوس داشتم..اما من فک میکنم بیشتر این علاقه  بخاطر پرستیز کاریه ایشونه و اون شخصیتی که شما فقط تو مطب از ایشون میبینید و خب علاقه کاذبه!اما این ازدواجو توصیه نمیکنم چون دکترا هم مث بقیه یه آدم معمولی هستن..و اگهرابطهی شما بیشتر بشه و تازه متوجه میشید که ازدواج با این همه اختلاف سنی اشتباه محضه!پس بیخیال این ازدواج شید!این علاقه هم بعد از یه مدت ک دکتر رو ندیدید از یادتون میره!پایدار باشید!

طبیعتا همه پولدارها خوشتیپ، خوش اخلاق، با فرهنگ و با شخصیت و مرد رویاها به نظر میان ولی این ظاهر آدماست و تا زمانی که از باطنش مطمئن نشدی نمیشه درباره شخصیت طرف نظر قطعی داد.

در مورد سوال شما هم به نظر من بهتره که فراموشش کنی چون عشق یک طرف آخر و عاقبت نداره به خصوص در مورد شما که خیلی چیزها اصلا جور نیستند! فراموش کردنش ائل سخت به نظر میاد ولی یواش یواش عادی میشه به شرط اینکه خودتو سرگرم کار خاصی کنی.

شاد و سربلند باشید...

---

_ ‏وقتی یکی داره خشک میشه سطل آبت رو اماده کن ، نه دسته تبرت...

اشتباهه، هم به دلیل زدواج قبلی شون و هم سنشون. به نظرم بیشتر از موقعیت شغلی و جایگاهشون خوشتون اومده. به هر حال همه جوره اشتباهه. چه بسا بعدها در زندگی فکر کنید سایر مراجعه کننده ها همین حس را ممکنه پیدا کنند! و یا حتی همین الان موردهایی باسه که تناسب سنی شون حداقل قابل قبول تره. نظر شخصی من اینه که مرد زندگی میره سراغ زنی که از نظر سنی بهش بخوره. دیدکاه هاشون اینجوری شبیه تره.

سلام خواهر
سعی کنید بیش از این بهشون وابسته نشین.
رابطه پزشک و بیمار همیشه باید همینگونه باشه تا بیمار حس نکند که پزشک فقط دید پول و مسائل مالی نسبت به ارباب رجوع خود دارد.
ایشون یه آقای دکتر هستند که یا مجرد یا متاهل ولی هم اکنون متعهد به شغل و بیمارانشون هستند و مطمعنا حسی که شما از ایشون دریافت کردید تنها و تنها تنها حس پدر سالانه به بیمار هست نه چیز دیگه.
منظورم این هست که نمیگم ایشون نسبت به شما احساسی ندارند ولی این حس قطعا حسی که منتهی به ازدواج بسه نیست و حسی هست که سلامتی شما هدفش هست.
همچنین با توجه به شرایطی که از ایشون گفتید.
همچنین مورد بسیار شایعی که هست احساسی منشی به پزشک است که من حداقل زیاد دیدم.
همچنین از سطح تحصیلات و شرایط شغلی و ظاهری شما اطلاعی ندادید ولی پزشکی با این شرایط که فرمودید بعید میدونم دیگه قصد تجدید فراش داشته باشه ولی با این حال به خودتون و خانواده تون و شرایط ظاهری تون و سطح تحصیلاتتون و... نگاه کنید ببینید در حد یه دکتر هستید؟ اگه نیستید تنها اگه حس میکنید حسی به شما دارند با قبول و درک اینکه شاید منتهی به ازدواج نشه به ازدواج با ایشون فکر کنید که خدای ناکرده ضربه روحی نخورید.
اما به هر حال حس ششم شما ممکن هست بیشتر راهنماییتون کنه و خودتون بهتره تصمیم بگیرید که آیا ایشون احساسی که شما دارید ایشون هم دارند یا ایشون فقط احساس پزشک بیمار را دارند ولی نظر من اینه که با توجه به شرایط ایشون، ایشون حسی ندارند به شما که شاید منتهی به ازدواج بشه پس بهتره خیلی خودتون را درگیر نکنید، ضمن اینکه هیچ آقایی دوست نداره "انتخاب بشه" توسط هیچ خانمی، حالا چه برسه به اینکه دکتر هم باشه(آقای دکتر باشه) ، چون پیش خودش فکر میکنه یعنی چقدر من ذلیلم که با این شرایط و این سن و این کسوت و این درآمد و این... یه خانم (که حالا شاید براش مهم باشه یا نباشه که بیمارشه) بیاد منو انتخاب کنه.(مرد ها اصلا نمیخوان انتخاب شده باشن)
ولی یه احتمالی هم هست که خیلی خیلی خیلی ضعیفه که اونم اینه که شاید از شما خوشش اومده (حالا به هر دلیلی که شاید خیلی هم معقول نباشه).
مواظب باشید احساس ایشون به شما احساس دلسوزانه به شما نباشه، چون احساسی که یکطرفش دلسوزی باشه خیلی به ندرت منتج به ازدواج میشه چون طرف زودی به این نتیجه میرسه که شما لایق دلسوزی نبودید و حلقه احساسی ایشون به راحتی گسست پیدا میکنه.
نکته دیگه اینکه چارچوب و طرز نگاه دکتر ها عموما به بیمارانشون هوس آلود نیست و احتمالا این نکته شما رو جذب کرده ولی اگه هم نگاه به بیماران شون بیرون از چارچوب باشه تشخیص اون براتون شاید براتون سخت باشه.

اما پاسخ سوالاتتون:
احتمالی اگه بخام بگم به احتمال کمتر از یک درصد این احساس شما راه به جایی میبرد.
استاد و دانشجو منم دیدم (تازه اونم بخاطر شرایط خاص دو نفر و اتفاقات عجیب بوده) ولی بیمار و پزشک ندیدم.

طبق تجربه و علم من بهتره دنبال جلب نظرشون نباشید ولی اگه حس میکنید میتونید نظرشون رو جلب کنید تلاشتون رو بکنید همچنین بخاطر اینکه سنتون دیگه مناسب ازدواج هست.

ملاک دکتر ها هم عموما با هم یکسان نیست ولی با این توضیحاتی که از ایشون دادید احتمالا ملاکهاشون : متانت، شخصیت آرامبخش خانم ، خانمانه و محترمانه بودن، مبادی آداب بودن و شاید معیار های دیگه که مرد مجرد تو اون سن دوست داره و اون هم کدبانو بودن، زیبا بودن، خانواده با اصل و نسب و...
همچنین دکترها عموما به هم شغلهاشون خیلی راحت تر فکر میکنن تا یه نفر از مهندسی یا مثلا حقوق.
پیشنهاد میکنم اگه واقعا قصدتون جدیه درمورد خانم قبلیشون و شخصیتشون و شغلشون و شرایط مالیشون و علت جداییشون تحقیق کنید و اینکه قصد ازدواج با کسی دیگه رو ندارن(چون زیاد پیش میاد گفتم) ولی مواظب باشید کار لو نره که خیلی خراب میشه.
همچنین سعی نکنید از این خصوصیات که گفتم فیلم بازی کنید و اگه این خصوصیاتو ندارید فیلم بازی نکنید براش، چون دکترها هم روابط عمومی بالایی دارن و بقولی حرفه ای کارن و هم آیکیو بالایی دارن و سریع میگیرن.

به طور کلی یه دکتر معروف با خانم معمولی ازدواج نمیکنه مگر اینکه یه نفر که خیلی بهش اطمینان داره مثل مادر یا خواهرش اون نفرو رو بهش معرفی کنه و شرایط طرف هم معمولی معمولی(مثل پنجعلی معمولی) نباشه.

اینطور که شما داغید و پیام گذاشتید احتمالا نیاز نیست بهش بفهمونید بهش علاقمندید چون تا بحال اون خودش فهمیده که شما بهش علاقمندید.

پیشنهاد من بطور کلی: جواب نمیگیرید خودتونو درگیر نکنید.

بی خیال شو ....
دکترم عکس کن
توهمی بیش نیست
اگرم باشه یک طرفت

باز داستان اختلاف سنی زیاد!!! تو با اون آقای دکتر 18 سال تفاوت سنی داری! این جور احساسات نفسانی هست. نمی خوام سرزنشت کنم اما مهار نفست رو سعی کن با توکل به خدا و توسل به ائمه (ع) دستت بگیری. شما دخترا خیلی زود دل می بندین. اصصصصصصلا متوجه نمیشم که چرا ای جور بی هوااااااااااااا عاشق میشین. 

چون خودم پدرم و همسرم آدمهای با وجهه ی اجتماعی هستن نکته ای رو که بارها بهش برخوردم بهت میگم.

عجبا آدم دیگه به بیمارشم نمیتونه اعتماد کنه :))

البته شوخی کردم;)

نمی دونم این چه وضعی هست اینکه دخترا می بینن یه آدم پولدار مجرده  دیگه دست از سرش برنمی دارن؟

منم با "!@#" موافقم.

چندتا مشکلی که هست؛

اختلاف سنی زیاد
ازدواج ناموفق ایشون (که چیزی ازش نمی‌دونید)
ایشون بچه دارند (با رابطه بچه طلاق - نامادری روبه‌رو هستید)

به‌خودتون جواب بدید که با این‌ها حاضراید کنار بیاید!؟؟

اگه بله؛
با اینکه: «احتمال داره که ایشون ممکنه از شما خوشش نیاد» کنار می‌یاید!؟
یعنی بعدا نمی‌گید داغون شدم، نمی‌تونم فراموش کنم، یا ... و خیلی منطقی کنار میاید؟؟

اگه باز هم بله، خوب می‌تونید مطرح کنید با ایشون ...

ولی توصیه من؛
آدم‌ها ۵ تا شخصیت دارن:
منِ خیلی خوب
منِ خوب
منِ متوسط
منِ بد
منِ خیلی بد

شما با خیلی خوب یا خوب آقای دکتر مواجه شدید و خیلی علاقه پیدا کردید.
از خودتون بپرسیدکه متوسط، بد یا خیلی بدِ این آدم ه براتون قابل تحمله یا نه؟؟
بیشتر فکر کنید ...

خیلی خندیدم به حرفت 

*** **** * **** ***** * **** **** **** ******** ***** **** ***** ** ***** **** ** *** ************************* ****** *********** ***** ***** ** **** ***********
منم دوست دارم ولی باعث نمیشه همچین حرفایی رو بزنم.
وقتی ازدواج کنین متوجه میشین که شغل اونقدرا هم مهم نیست.مهم تفاهمه.بعدشم باید طرف به دل بشینه.
راستی چون این اقا بچه داره ازدواجت کوفتت میشه!اول زندگی باید بچه داری کنی.میدونی بچه داری چقد سخته؟اصلا بلدی بچه داری کنی؟!شنیدم بهتره ادم دو سال بعد از ازدواجش زمان بچه دار شدنش میرسه ولی اگه با این اقای دکتررر ازدواج کنی قبل از مزدوج شدگی بچه دار شدی:l

سوال کننده اون شاید مشکل اخلاقی تو زندگیش داشته با یه بچه طلاق گرفته، تو میخای با یکی سن بابات ازدواج کنی چون دکتره و پرستیژ اجتماعی بالایی داره ؟
درسته آخه ؟
پزشکا تو برخورد با بیماراشون باید خوب باشن ، اصن باید رابطه اجتماعی بالایی داشته باشن، هر چی باشه رشتشون بالینیه .
اینم بهت بگم که به قول یکی از کاربرا واقعا شغل خفن مرد تو زندگی اهمیت نداره، چون پدرم پزشکه دارم میگما، بعضی وقتا دوست داشتم پدرم یه کارمند ساده بود ولی یه رفتارایی رو نمیداشت تو زندگی .
والسلام
آهان یی چیز دیگه
مطمین باش تو اولی نفری نیستی که ازش خوشت اومده 

ممنون از همه ی دوستانی که نظر دادن هرچند اکثریت قریب به اتفاق سر سوزنی درک نکردن خب حق هم دارین.

یه مسئله دیگم هست که نگرانم کرده اونم اینه که من متاسفانه به پسرای جوون احساسی ندارم(آقایون جوون قصد جسارت ندارم لطفا توهین نکنید دست خودم نیست!) نمیدونم مشکل از کجاست ولی این اختلاف سنی که شما میگید مشکل ساز میشه یکی از دلایل علاقم به ایشونه!!

بنظر من شما شیفته ی رفتارش شدی اونی که تو ذهنت سالها ساخته بودی ازش اما سنتون تحصیلاتتون نمیخوره به هم حالا بنظرت اون همچین حسی بهت میتونه داشته باشه؟فقط اگه بگی سرخورده میشی و این برات قابل تحمل نمیشه بیخیالش بشی بهتره

به دریاچه ے قو

واقعا متاسفم برای کسایی که فک میکنن چشم داشتن به یه دکتر گناهه و ننگ ولی توهین به یه انسان دیگه هیچ ایرادی که نداره هیچ، تازه نشان دهنده شعور و منطق و درک و فهم بیشتر هم هست!

این خانم زیاده خواهه  ولی پسرای زیاده خواه خیلی بیشترن!

با دریاچه ے قو موافقم اصلا این طور نیست که دخترا عاشق هر ننه قمری بشن مگه اینکه به لحاظ شخصیتی به بلوغ عاطفی نرسیده باشن و به لحاظ روحی آدمهای شکننده ای باشند که دائم دنبال جلب محبت هستند.

«یه چیزایی هست که توی تقدیر ما هست که بخوایم نخوایم واسمون اتفاق میفته،یه چیزایی هست که توی تقدیرمون هست که فقط درصورت تلاش بدست میاریم،یه چیزاییم که اصلا قسمت ما نیست و بهشون نمیرسیم.منم واسه همین سعی میکنم اگه چیزی رو خواستم واسش تلاش کنم.حتی اگه غیرممکن بنظر بیاد.»

دبیرستان بودم همکلاسیم مریض شد رفت پیش یه دکتر متاهل بعد کم کم بهم نزدیک شدن و ازدواج کردن و دکتره زن اولشم با دوتا بچه طلاق داد دو سه سال بعد هم این دوست منو طلاق داد الانم زن سومشو گرفته.

خواستم اصلاح کنم فقط شرمنده اشتباه تایپی بود

    چهارشنبه ۱۰ آذر ۹۵ ۰۰:۱۲

بی خیال شو ....
دکترتم عوض کن
توهمی بیش نیست
اگرم باشه یک طرفست
هیچ وقت خودتو کوچیک نکن

به سوال کننده

بنظر من لازم نیست هیچ دختری به مردی بفهمونه بهش علاقه داره اگه مردی دختری رو بخواد اقدام میکنه حتی اگه اون شاه باشه دختر گدا،پس بیخود ذهنتو درگیر نکن.تا حالا حرفی زده که نشونه علاقه باشه؟مرد مطلقه 40 ساله خیلی منطقی به زندگی نگاه میکنه با عشوه و زرق و برق زیبایی دخترا کمتر تحت تاثیر قرار میگیرهه مخصوصا که این دکتر به واسطه ی شغلش با خیلی مثه شما در ارتباطه

خیلی مراقب این حرفت باش

اینجور که من از کامنت های شما زیر پست فهمیدم شما تصمیم گرفتی ، فقط اومدی تائید هم بگیری ، هرچی برات کامنت گذاشتن و‌توصیه کردن تو گفتی نه اینجوری نه اونطوری‌نیست نه من اون جوریم نه من این شکلیم

درک می کنم از پسر های با سن بالاتر بیشتر خوشتون میاد چون خودم هم همین طورم. ولی به نظرم با اختلاف سنی هفت سال تا ده سال ازدواج کنید بهتره. یعنی دیگه اختلاف سن رو اون قدر هم زیادش نکنید. مشکلاتی ممکنه به وجود بیاد.
مثلا ایشون توی سنی هستن که یه مدل تفریحاتی می پسندن شما یه مدل دیگه. ایشون یه طرز فکر و نگاه دیگه ای به دنیا پیدا کردن شما یه مدل دیگه و ...
تازه به این فکر کنید که بخواید بچه دار بشید. مثلا وقتی 30 ساله شدید اولین فرزندتون به دنیا بیاد. اون وقت اختلاف سنی بزرگترین بچه شما با پدرش 48 ساله!(آدم ها سنشون که بالا میره صبرشون کم میشه. دیگه حوصله سر و صدا و خرابکاری های بچه رو ندارن) وقتی بچه شما پنج سالشه و می خواد یه نفر دنبالش کنه و باهاش بازی کنه پدرش 53 سالشه و یه پدر 53 ساله با سبک زندگی امروزی احتمالا اون قدر پر انرژی نیست...
خلاصه اگر قصد دارید مادر شدن رو تجربه کنید این رو هم به مشکلات اختلاف روحیه ای و فکری ( دیدگاهی) اضافه کنید.
یه مشکل دیگه هم فرزند ایشون و همسر قبلیه ایشونه. بالاخره ایشون یه فرد تجربه داره و شما تا حالا مجرد بودید. خود این هم یه عالمه اختلاف از نظر پخته و خام بودن به وجود میاره. احساسات شما ممکنه خامبه نظر بیاد از نظر ایشون. ممکنه خیلی درک نکنید همدیگه رو.
در ضمن ایشون از همسرشون جدا شدن یا همسرشون فوت کردند؟ اگر جدا شدن شما میدونید چرا این اتفاق افتاده؟ بعضی آدم ها بیرون خونه جلو مردم خیلی خوش اخلاقن ولی توی خونه یه آدم دیگه می شن!  

به این هم فکر کنید که آیا واقعا فقط به خاطر اخلاقشون به ایشون علاقه مند شدید؟ یعنی به خاطر شغل ایشون نیست؟ مثلا من خودم رشته پزشکی رو خیلی دوست دارم. اگر یه پزشک بهم پیشنهاد ازدواج بده ممکنه نتونم بین علاقه ام به خود اون فرد و علاقه ام به شغلش تمایزی قایل بشم! شما چی؟

خلاصه این که در کل به نظر نمیاد انتخاب درستی باشه مگر این که:1- خیلی خوب تحقیق کنید و ببینید واقعا توی زندگی قبلی تقصیر ایشون نبوده 2- این که ایشون اخلاق و روحیه اش به کم سن تر ها می خوره 3- این که از نظر جسمی جوون مونده 4- شما هم با قضیه ازدواج قبلی و فرزند ایشون مشکلی ندارید 5- فرزندشون هم شما رو می پذیره 6- در نهایت حاضرید با مشکلاتی احتمالی کنار بیاید و بسازید 7- حاضرید خودتون بهش بگید بهش علاقه مندید و یا بهش پیشنهاد ازدواج بدید( این خودش شدیدا مرحله سختیه به نظر من)



 

تجربه شخصی من این بوده که یا یه پسر دارای یک عدد بابای پول داره که در اون صورت از دوران جنینی خودش هم پول داره تا پیری! یا یک عدد بابای بی پول داره که در اون صورت (به غیر از مواردی که شغل خاصی مثل پزشکی در آینده پیدا کنه) از دوران جنینی تا پیرمردی آدم بی پولی هستش! خیلی ساده است وقتی خونه این قدر گرونه اگر پسری پدرش بهش خونه نده یه حساب سر انگشتی بکنید می بینید حداقل 120 سال از پسری که باباش همون اول کار یه میلیارد خونه می ذاره زیر پاش عقب تره. بنابراین اون دختری که تو فکر شماست به صلاحشه با اون پسر دارای خونه که شاید هم بیست سالشه و فعلا سر کار نمی ره و درآمدش صفره ازدواج کنه تا با پسری که باباش بهش خونه نداده حتی اگر چهل سالش شده باشه و ماهی 8 تومن در آمد داشته باشه! 
البته واضحه که پسر چل ساله ای که بابای پول دار هم داره از همه موارد بهتره ولی تعدادشون خیلی کمه چون کسی که باباش پول داره تا چهل سالگی سماق نمی مکه!

خانم محترم   ازمن  ناراحت  بشین بهترتا شکست   و خرد شدن    جلو یک مرد  غریبه  سن بالا تجربه کنی شما یک  مسیری تو زندگی میخوای انتخاب کنی  که من وظیفم بود  پرتگاهشو به وضوح  بگم  ایشون بشما حتی ابراز علاقه نکرده  

ولی منم از مردایی خوشم میاد که یه ده سالی ازم بزرگتر باشن... اصلا از پسرای همسن خودم خوشم نمیاد . .. احساس میکنم خیلی بچن... یا نمیدونن کی و کجا چه حرفی رو بزنن... احساس مادری براشون میکنم... واقعا نمیدونم چراااا...

سوال کننده الان تنت داغه متوجه نمیشی
باور کن پشیمون میشی
ببین تو تازه اول طراوت جوانیت میشه اون اول ۴۰ ، ۴۰ یش ، بعد همه کاراشو میخاد رو اصول و اینا انجام بده در حالیکه تو به فکر عشق و حالی
تو تازه اول طراوت جنسیت میشه اون چون یه تجربه قبلی هم داره اون قدر به فکر این چیزا نیست دز نتیجه احتمال اینکه تو روابط زناشویی مشکل بخورین زیاده
تو میخای تو خونه لباسای باز بپوشی مگه میشه جلو بچه اش اینکارا رو بکنی،
خلاصه که تو سن عشق و حالته ، اون سن عقلانیتشه
بعدشم من بهت گفتم یه دفعه باور کن باور کن دکترا زندگی شخصیشون با کاریشون متفاوته ، چون رشتشون بالینیه باید روابط اجتماعیه بالایی داشته باشن ، ولی تو زندگی شخصی خیر
یه دفعه هم بهت گفتم پدرم پزشکه که اینارو میگم ، دوباره هم میگم تا بدونی از رو هوا این حرفا رو نمیزنم
حالا از ما گفتن بود
بعدم اون کاربر راست میگه، تو انگار خودت تایید کردی همه چیو پس دیگه چرا اومدی نظر میخای.
ما هر چی میگیم باز تو سر حرف خودت پافشاری میکنی اقلا با یه مشاور خبره مشورت کن.
اون پزشک روزی صد تا مریض عین تو داره شایدم از تو بهتر اگر میخاست تا حالا ازت خواستگاری میکرد

حالا پزشکه هم اقدامی کرده نگاهی حرفی چراغی چیزی نشون داده؟
من خودم زخم خورده پزشکام با این تفاوت که من محل سگ نمیذاشتمشون ولی اونا اصرار داشتن بیشترشون قصد سواستفاده دارن نه قصد ازدواج. اگه بخوام داستانم با پزشکارو بنویسم یه کتاب رمان عشقولانه میشه که میتونم چاپشون کنم.

این یه شیفتگی زود گدره

من همه ی کامنتهارو خوندم به نظر من پاندا خیلی خوب حرف زده نظر منم همینه ،ضمنا سوال کننده اصلا درمورد اینکه آقای دکتر هم علاقه و توجهی بهش داره یا نه یا اینکه اصلا آقای دکتر از علاقه ی ایشون به خودش خبر داره یا نه حرفی نزده،اگه اینارو میدونستیم بهتر میتونستیم نظر بدیم،ولی در کل نظر منم اینه ایشون پزشک هستن و در روز با کلی خانوم سر و کار دارن نمیدونم اگه بفهمه شما بهش علاقه داری اصلا شمارو میپذیر ه یا نه؟شما اول باید این قسمت از جریان رو حل کنی بعد تازه اگه فهمیدی که ایشونم به شما علاقه داره و میتونه به عنوان یه کیس برای ازدواج شمارو بسنجه،اونوقت تازه باید مسائل دیگه رو بررسی کنی که ازدواج قبلیش و دلیل جداییش و بچش و تفاوت سنی زیادش ،همه ی اینارو باید کامل بررسی کنی ولی از همه ی اینا گذشته اینکه به ایشون علاقمند شدی من سرزنشت نمیکنم این چیزا که دست خود آدم نیست ،آدما به خاطر شرایطشون و شخصیتشون هر کدوم به یه سری آدما میتونن علاقمند بشن شما هم از شخصیت این آقا خوشت اومده ولی همونطور که دوستان گفتن ایشون به خاطر شغلشون باید یه رفتار همه پسند داشته باشن شما مطمئنید که رفتاری که از ایشون میبینید تو زندگی هم همین باشه؟

اینکه گفتی به پسرای جوون علاقه نداری دو تا دلیل میتونه داشته باشه

بیخیال اولا به خاطر سنش دوما به خاطر طلاقش سوما به خاطر علاقه یک طرفه فک کنم عاشق شخصیت توی مطبش شدی نمیگم صد درصد ولی شاید مشکل از اخلاق اون بوده که زنش نتوتسته تحملش کنه با وجود اینکه شوهرش یه دکتر معروف بوده